شماره 147 | 9 بهمن 1392 | |
هنگامی که امام خمینی در 12 بهمن1357 در هواپیما به سوی ایران حرکت میکردند خبرنگاری خارجی از ایشان پرسید چه احساسی دارید؟ امام خمینی پاسخ دادند: «هيچ»
در این حال شاپور بختیار سعی داشت با انعکاس گسترده این پرسش و پاسخ کوتاه، مردم را از امام خمینی رویگردان کند! اما این اقدام بختیار نتیجه معکوس داشت و سرعتی مضاعف به تحولات انقلاب داد. در شب 20 بهمن 1357 این پرسش و پاسخ کوتاه چندین بار از تلویزیون ایران پخش شد. در همین حال همافران در پادگان دوشان تپه در حال تماشای این برنامه بودند و با دیدن تصویر امام خمینی صلوات فرستادند که این کار با مقابله مسلحانه گاردی ها روبرو شد و ناگهان صدای تیراندازی سکوت شبانه را شکست. در این روزها تهران شاهد حضور میلیونها نفر از مستقبلین امام خمینی بود که از سراسر ایران برای دیدار با ایشان به تهران آمده بودند و در واقع تهران با کانون اجتماع انقلابیون از سراسر کشور تبدیل شده بود و این درگیری در واقع جرقه ای در انبار باروت به حساب می آمد. جرقه ای که مسبب آن خود حکومت بود. خبر این درگیری به سرعت در تهران منتشر شد و مردم به سرعت از نقاط مختلف تهران به سوی این پادگان رفتند ساعتی بعد با افتادن اسلحه خانه به دست همافران و مردم جنگ مسلحانه بین همافران و مردم و نظامیان وفادار به حکومت درگرفت. شدت این درگیریها در روز بعد (21بهمن1357) افزایش یافت و مردم در نقاط مختلف تهران سنگربندی کردند و حمله به کلانتریها نیز آغاز شد و مراکز نظامی هدف قرار گرفت تا جایی که سرانجام سران نظامی حکومت پهلوی در 22بهمن1357مجبور شدند بیطرفی ارتش در درگیریها را اعلام کنند و سقوط رژیم پهلوی قطعی شد؛ در واقع یکی از علل سرعت گیری حوادث انقلاب واقعه پادگان دوشان تپه بود. اما مسبب اصلی این حوادث کسی جز شاپور بختیار نبود. عباس قره باغی رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران دراین باره در خاطرات خود می نویسد: «ساعت در حدود یک صبح روز شنبه 21بهمن ماه 1357 بود که مرکز فرماندهی ستاد بزرگ تلفنی چنین گزارش داد: هنگامی که در مرکز آموزش هوایی دوشان تپه، پرسنل مرکز آموزش فیلم مراسم مراجعت آقای خمینی را که از تلویزیون نشان داده می شد تماشا می کردند، بین هنرجویان نیروی هوایی که شدیداً نسبت به مشارالیه ابراز احساسات می نمودند، و افراد گارد شاهنشاهی مامور به نیروی هوایی، ایجاد درگیری [شده] و منجر به تیراندازی شده است.» ساعتی بعد شاپور بختیار تلفنی درباره این حوادث با قره باغی گفتگو کرد. قره باغی از بختیار پرسید چرا دیشب تلویزیون برای چندمین بار فیلم ورود آیت الله خمینی را پخش کرد؟ بختیار در پاسخ گفت: «من دستور دادم، منظورم این بود که مردم مجدداً جواب سئوال خبرنگار را، در داخل هواپیما از آیت الله خمینی، بشنوند که بعد از پانزده سال که به ایران برمی گردد، وقتی سئوال می کنند چه احساسی داری؟ می گوید: هیچ!» قرباغی به بختیار گفت بهرحال درگیری دوشان تپه به علت پخش این فیلم صورت گرفته است. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشخص شد بخشی از پرسش خبرنگار خارجی و بخشی از پاسخ امام خمینی حذف شده بود. حبيب الله عسگر اولادي دراین باره می گوید: خبرنگاري از امام خمینی پرسيد: «شما به عنوان مقتدرترين انسان در حال وارد شدن به ايران هستيد، لطفاً بگوييد چه احساسي داريد؟» امام فرمودند: «هيچ». اين خبرنگار خيال کرد که يا حرفش را نتوانسته است برساند يا بد ترجمه کرده و يا امام متوجه نشده اند سئوالش چه بوده، براي همين مجدداً پرسيد: «شما در طول تاريخ ايران به عنوان مقتدرترين انسان در حال وارد شدن به ايران هستيد، از اين ورود مقتدرانه چه احساسي داريد؟» وقتي که ترجمه کردند امام خمینی فرمودند: «هيچي» و آهسته ادامه دادند: «الا ان اقيم حقا و ابطل باطلا»؛ مگر اين که حقي را استوار کنم و باطل را سرنگون سازم. میرزاباقر علیان نژاد
| |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=2092 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |