شماره 141 | 13 آذر 1392 | ||||
اشاره: در مقالهای(1) از آقای غلامرضا آذری خاکستر در خصوص مقابله نیروهای مذهبی مشهد با فعالیتهای حزب توده آمده است: «نقطه مقابل حزب توده مذهبیها بودند. آنها همیشه با حزب توده در تضاد بودند. تودهایها سعی میکردند یک پارچه اعتصاب کنند، یعنی وقتی میخواستند ساعت سه عصر کارخانه تعطیل شود؛ ولی مذهبیها زیر بار نمیرفتند... مخالفت گروه مذهبیها با حزب توده در جامعه مشهد تا آنجا پیش میرود که گروههای مذهبی با تشکیل مخافل و کانونهای مذهبی در مقابل آنها قد علم کرده و مبارزات گستردهای را علیه آنها انجام میدهند. حرکت هیئتها و دستجات مذهبی موجب میشود تا گسترش فعالیتهای حزب توده متوقف شود. تأسیس هیئت ابوالفضلی در کارخانه نخریسی و نساجی خسروی خراسان با حمایتهای مادی و معنوی آقای کفایی دور از دید روزنامههای وابسته به حزب توده نبوده است. این روزنامه در نقدی این ماجرا را چنین تشریح نموده است: رئیس هیئت ابوالفضلی کارخانه نخریسی: به قرار اطلاع واصله آقای کفائی نماینده مجلس که یک کرسی مجلس را تعطیل کرده و از اول افتتاح پارلمان ریاست کارخانه نخریسی مشهد را بر نمایندگی مردم تیره بخت این شهر ترجیح دادهاند. کارگران کارخانه نخریسی را مجبور کردهاند که هیئتی ابوالفضلی تشکیل دهند و خود ایشان ریاست این هیئت را به عهده گرفتهاند. ماهی پانصد ریال آقای کفائی به هیئت میدهند و به این طریق به جای دفاع از حقوق اهالی خراسان در مجلس شورای ملی به دسته بندیهای عجیب و غریب نه تنها در کارخانه بلکه در تمام نواحی خراسان مشغول و فعالیت میکنند...» (2) *** مقدمه: -گامهایی برای مقابله فکری با اندیشههای حزب توده: در این میان موضوع مقابله نیروهای مذهبی با اندیشههای مارکسیستی و حزب توده، چندان مورد بازکاوی قرار نگرفته است. در منابع و مآخذ دهه بیست کمابیش مطالبی پراکنده درباره مارکسیسم یافت میشود. در این عرصه روحانیون نواندیش به علاوه برخی نیروهای مذهبی دانشگاهی فعال بودند. البته ناگفته نماند که جریان فکری حاکم بر نظام پهلوی نیز در تقابل با این اندیشه قرار داشت و این موضوع یکی از نکات و وجوه اشتراک نیروهای مذهبی و هیات حاکمه تلقی میشد. با این احوال برخی فعالان عرصه نشریات دینی و نویسندگان مذهبی با نگارش کتب و رسالاتی در صدد پاسخگویی به مارکسیستها برآمدند. اما این تکاپوها، غالباً در تهران ظهور و بروز مییافت و در استانها و شهرستانها به علت فقر علمی و ایدئولوژی، کمتر امکان پاسخگویی به شبهات کمونیستی وجود داشت. با این احوال برخی رسالات و پاسخهای فکری و علمی که در قالب کتاب چاپ و منتشر گردیده، عبارتند از: -فعالیتهای آیتالله کلباسی در مشهد علیه حزب توده: در این راستا فعالیتها و هشدارهای آیتالله رضا کلباسی در میان علما و نیروهای مذهبی شهرستانها را، شاید بتوان یک استثنا تلقی کرد. ایشان دوبار در این خصوص در اقداماتی انجام داد: نخست طی فراخوان عمومی به لزوم مبارزه با کمونیسم به دلایل مادی گرایی این مکتب، انکار مبدا توسط کمونیستها، تلاش تودهایها برای فریب کارگران با تبلیغات گسترده و چاپ و نشر کتب علیه اسلام در شوروی تاکید کرد.(4) وي همچنين در اواخر دوره نخست وزیری مصدق، طی مخابره تلگرافی به ایشان، از بازتاب نامطلوب آزادی سران حزب توده در خراسان سخن گفته است.(5) با عنایت به اهمیت این دو سند، بازنویسی کامل آنها به شرح ذیل ارائه میگردد:
درخواست آيت الله كلباسي از جامعه بشريت جهت لزوم مبارزه با كمونيسم اين پيام را به هفت زبان زنده جهان: عربي، فرانسه، انگليسي، روسي، تركي، آلماني، چيني ترجمه و در كليه ممالك دنيا بخش فرمايند.
-فعالیتهای آیتالله کفایی و هیاتهای وابسته به ایشان علیه حزب توده در مشهد: برخی بررسیها نشان میدهد که در مشهد، رویکرد غالب برای مقابله با حزب توده، از طرییق تقویت و تحکیم هیاتهای مذهبی محلات به خصوص هیاتها و تشکلهای دینی وابسته به آستان قدس و آیتالله میرزا احمد کفایی حاصل شد. وجه غالب مبارزاتی این هیاتها که بعضاً از عناصر لوطی منش –از جمله بربریها- محلات سنتی مشهد یارگیری میکرد، درگیری فیزیکی بود. به طوری که هر وقت حزب توده با تحریک کارگران کارخانه جات تظاهراتی برپا میکرد، همین هیاتها با فراخوانی، انبوه جمعیت خود را به مقابله با آنها گسیل داشته و موفق به قلع و قمع آنها میشدند. ناگفته نماند که این نیروها در مشهد به عنوان جناح دولتی و با رهبری و هدایت آیات: کفایی عمل میکرد. نقل است که میرزا احمد کفایی به اتفاق آیتالله کاشانی و شیخ مهدی خالصی از مشاورین آیتالله محمدتقی شیرازی رهبری قیام مردم عراق علیه سلطه انگلیسیها بودند. به همین دلیل آنان مورد تعقیب قرار گرفته و به ایران پناه آوردند.(6) کفایی بعد از اعدام برادرش آیتالله میرزا محمد کفایی در جریان قیام مسجد گوهرشاد، مواضعی بسیار احتیاط آمیز اتخاذ کرد. او با هدف مقابله با نفوذ و قدرت بلامنازع کمونیستها (حزب توده) بعد از شهریور 20، مدیریت حوزه مشهد را به عهده گرفت و با پشتیبانی آستانقدس رضوی صدها تشکل و هیات مذهبی محلات مشهد را تحت حمایت خود درآورد. تجمع و تظاهراتها و حتی درگیریهای این عناصر، سدی در مقابل عرض اندام گروههای مختلف سیاسی مخالف سلطنت نظیر: تودهایها، ملیگراها، طرفداران نهضت امام، قیام 15 خرداد و ... تشکیل میداد. در جریان سفرهای متعدد زیارتی شاه به مشهد، کفایی به همراه فقیه سبزواری در راس علمای برجسته مشهد، در حرم امام رضا(ع) با شاه دیدار میکردند. در خلال این دیدارها، مشکلات حوزه و طلاب مطرح و مورد حل و فصل قرار میگرفت. برخی خاطرات حاکی است که دولت به درخواستهای کفایی و سبزواری که به طور خاص واسطه طلاب مشهد با ادارات و نهادهای دولتی نظیرنظام وظیفه بود، پاسخ مساعد میداد.(7)
-یک نکته قابل تامل: در پایان این بحث، یک نکته قابل تامل در خصوص فعالیتهای نیروهای مذهبی علیه حزب توده حاکی است که بررسی مختصر منابع تاریخی آن دوره نشان میدهد، مبارزه نیروهای مذهبی علیه حزب توده به شدت تقابل آنان با بهائیت نبود. علی رغم بیش از دودهه تبلیغات کمونیستی شوروي و تشکیل حزب توده از مهر 1320 و فعالیتهای گسترده آن حزب جهت تبلیغ و یارگیری از مردم، چنین به نظر میرسد که مقابله با کمونیسم،کمتر در برنامهها و اهداف گروههای مذهبی قرار گرفته بود. شايد به اين دليل كه از منظر این گروهها، سوسیالیسم و کمونیسم نیز عرصهای از تمدن غرب تلقی میشد. چنانچه در رويه غالب اعلاميههاي صادره از سوي نيروهاي مذهبي،کمونیسم در كنار كاپيتاليسم و سرمايهداري ذكر شده است. البته از منظر دیگر میتوان این مسأله را تحلیل نمود و آن اینکه توده ایها در ایران تبلیغات ضد مذهبی نداشتند و از این رو حساسیت نیروهای مذهبی را برنیانگیختند. حال آنكه تبلیغات آنان ضد غربی و از این زاویه، موقعیت یکسانی با نیروهای مذهبی-دشمن مشترک- داشتند. ناگفته نماند که بعدها با افزایش آگاهی نیروهای مذهبی نسبت به ماهیت و خطرات کمونیسم، هشدارها و مبارزات در این خصوص افزايش يافت.
نگارش: رحیم روح بخش
| ||||
http://www.ohwm.ir/show.php?id=2033 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |