حركات بدني و ارتباطات غيركلامي در مصاحبه تاریخ شفاهی نقش بسزايي در برقراري ارتباط بین مصاحبهگر و مشارکتکننده دارد. حتي جنبههايي از اين حركات ميتوانند نقشي اساسيتر از مهارتهاي كلامي در برقراري ارتباط ايفا كنند. بهطور كلي، اين حركات از سه طريق عمل ميكنند: 1ـ جايگزين پيامهاي كلامي ميشوند. 2ـ پيامهاي كلامي را تقويت ميكنند. 3ـ در جهت خلاف و رد پيامهاي كلامي عمل ميكنند.(1) پيامرساني بدن بهعنوان بخش مهمي از روانشناسي اجتماعي كاربردي فراوان در اجرای صحیح مصاحبه تاریخ شفاهی دارد.
يكي از پيشتازان و پيشروان مطالعات غيركلامي، «بيردويسل»(2) مشخص كرده است كه فقط 35 درصد از معني در يك وضعيت خاص با كلام به ديگري منتقل ميشود و 65 درصد باقيماندة آن در زمرة غيركلامي است. پيشگام ديگري كه در عرصة تحقيقات غيركلامي نامي بلندآوازه دارد «آلبرت مهرابيان» محقق ايراني ـ آمريكايي است. او نيز پيامهاي فرستاده شده در يك ارتباط بين فردي را تجزيه و تحليل كرده و دريافته است كه فقط 7 درصد از معني با پيامهاي كلامي (در قالب كلمات و جملات) به مخاطب منتقل شده است. 93 درصد از پيام به گونة غيركلامي منتقل شده است و قابل تقسيم به اين موارد است؛ 38 درصد آن با «نشانههاي آوايي»(3) و 55 درصد با «نشانههاي چهرهاي»(4) . «نشانههاي غيركلامي» در ارتباطات بين فردي و مصاحبه تاریخ شفاهی بسيار مهم است و نقش آن در بسياري موارد در انتقال معني از فردي به فرد ديگر بسيار حياتي ميباشد.(5)
در مصاحبه تاریخ شفاهی تعاملی دو سویه بین طرفین گفتگو به صورت فعال ایجاد میشود. در این تعامل اضافه بر مهارتهای کلامی، مهارتهای غیر کلامی دخالت غیر مستقیم دارد تا آنجا که زبان بدن مصاحبهگر و مصاحبهکننده میتواند در اعتبار و عینیت مصاحبه تاریخ شفاهی اثر گذار باشد. مطالعه در خصوص حرکات غيركلامي و فرا زبانی در این حوزه بسیار مهم است.
ارتباطات غيركلامي دامنة وسيعي از هر فرهنگ را در برميگيرند. يكي از دلايل استفاده از زبان بدن درتاریخ شفاهی اين است كه مصاحبهشونده پيامها را با زبان انتقال میدهد اما آنچه مصاحبهگر باید در هنگام مصاحبه به آن توجه داشته باشد زبان بدن مصاحبهشونده است. زیرا دو نوع ارتباط كلامي و غيركلامي لازم و ملزوم يكديگرند و در انتقال پيام مكمل يكديگر عمل ميكنند. ارتباط غيرزباني در آغاز مصاحبه و در حین آن درتعمیق مصاحبه و کیفیت آن به لحاظ اعتبار و عینیت میتواند نقش مهمی داشته باشد.
در تماس مصاحبهگر با مصاحبهشونده که برای اولین بار انجام میگیرد دو حالت وجود دارد: در تماس نخست که اغلب تلفنی است، زبان بدن مصاحبهگر، نخست لبخند است زیرا لبخند از پشت تلفن به خوبی منتقل میشود و آغاز ارتباط و تعامل تأثیر گذاری را ایجاد مینماید. در تماس حضوری، ارتباط اولیه با دست دادن آغاز میشود و با آن نیز مكالمه پايان مییابد. دست دادن، چند حالت میتواند داشته باشد که دست دادن بسيار محكم، نشانة شور و اشتياق مصاحبهگر به حضور نزد مصاحبهشونده میتواند باشد. تماس چشمي نقش مهمي در تنظيم ارتباط متقابل در مصاحبه تاریخ شفاهی دارد. از حالات رخساري، چشمها مهمترين نقش را بازي ميكنند. چشمها داراي زبان مخصوص به خود هستند. آنها تبسم ميكنند، اخم ميكنند و خستگي يا نگراني را نشان ميدهند و این علائم در مصاحبه وتشویق فرد به ادامه صحبت و یا همراهی احساسی با فرد مصاحبهشونده تأثیر گذار است. نگاه در مصاحبه به گونهای باید باشدکه مصاحبهگر در حین صحبتهای مصاحبهشونده توجه کامل از خود نشان دهد. نگاه مستقیم از روبرو و گاه مسیر نگاه را به زیر انداختن به فراخور صحبتها ایجاد همخوانی مینماید.
ميزان فاصله به عنوان یک فرا زبان در مصاحبه باید به گونهای باشد که نزدیکی و تعامل بین آندو برقرار باشد. توصیه میشود هر دو چهره به چهره با فاصله کمی مقابل هم بنشینند و ضبط صوت رادر فاصله مکانی طرفین گذاشته شود.
ظاهر فيزيكي از دیگر نکات مهم است. فیزیک فرد شامل کفش، لباس، پوشش و آرایش مو و صورت وتمیزی و آراستگی است. لباس مرتب و صورت آراسته گواهی بر جدی بودن و اهمیت داشتن کار مصاحبه است.
حالت چهره وخوشرو بودن از ویژگیهای مهم مصاحبهگر است زیرا روی باز و گشاده در برقراری ارتباط بسیار اهمیت دارد. در زیر به برخی از علائم زبان بدن و معانی آن که در در اجرای مصاحبه تاریخ شفاهی اهمیت دارد اشاره می شود:
چشمها:
از حالات رخساري، چشمها مهمترين نقش را بازي ميكنند. چشمها داراي زبان مخصوص به خود هستند. آنها تبسم ميكنند، اخم ميكنند و خستگي يا نگراني را نشان ميدهند. تماس چشمي نقش مهمي در تنظيم ارتباط متقابل در مصاحبه تاریخ شفاهی دارد.
اطلاعات بينايي در هر تبادلي از اهميت خاصي برخوردار است؛ زيرا دستگاه بينايي مهمتر از دستگاه شنوايي است. اگر انسانها در شرايطي قرار گيرند كه در داشتن دستگاههاي بينايي و شنوايي به ناچار يكي را انتخاب كنند، حدود 95 درصد از مردم دستگاه بينايي را برميگزينند. دليل ديگري كه نشانة اهميت بيشتر دستگاه بينايي نسبت به شنوايي است، مسافتي است كه در آن، دو دستگاه مذكور ميتوانند به فعاليت بپردازند.
بيني:
1ـ لمس بيني: وقتي دست فردي در هنگام گفتگو با بينياش تماس پيدا ميكند، نشانة آن است كه فرد موضوعي را كتمان ميكند. ظاهر وي ممكن است آرام به نظر برسد؛ اما باطن فرد پريشان و آشفته است. روانشناسان معتقدند كه دستزدن به بيني يك حركت غيرارادي براي پوشاندن دهان و كتمان دروغ است.
2ـ چين و چروك بيني: وقتي عضلات اطراف بيني منقبض ميشوند، چين و چروك مابين چشمها پديد ميآيد كه افشاكنندة تنفر است و مفهوم دقيق آن يعني يك طرد ملايم تا تنفر شديد.
3ـ پيچيدن بيني: پيچخوردگي بيني به يكسو نشانة نفرت و بيزاري و طرد است.
4ـ فراخ كردن بيني: خشم، غضب و عصبانيت.
5ـ حركت بيني به سمت بالا: وقتي بيني با كج كردن سر به عقب، به سمت بالا ميرود بهطور ضمني نشانة آن است كه فرد ميگويد: «من برتر هستم، من بهتر از شما هستم».
6ـ گشاد شدن پرههاي بيني: نشانة عصبانيت و خشم زياد.
اشارات دهان و لبها:
4-1ـ گاز گرفتن لب پايين به معني تعجب يا تأثر يا تحسر.
4-2ـ دهان بسته به حركتي به طرف پايين و ابروان به طرف بالا به معني بياعتنايي يا تمسخر.
4-3ـ باز ماندن دهان به معني تعجب
4-5ـ دهان كجي همراه با گفتن «يه يه يه» و حركت فك پايين به راست و چپ به معني تمسخر.
4-6ـ پر كردن دهان از هوا و باد كردن لپها و فوت كردن هوا به بيرون: نشانة خستگي يا فارغ شدن از كاري خسته كننده.
4-8 ـ گزيدن لب پايين: تأسف از خطايي كه صورت گرفته است.
4-9ـ خميازه كشيدن: خواب آلودگي تنها دليل خميازه نيست؛ بلكه خميازة اجتماعي نيز وجود دارد. خميازه گاهي براي نشان دادن كسل شدن و خسته شدن از سخنان طرف مقابل است.
ج) اشارات دست:
1. دستها به روي زانو: وقتي كف دستها به طرف بالا باشد، شخص گشادهرو و پذيراست. وقتي كف دستها پايين باشد، ممكن است پاي فريبكاري در ميان باشد.
2. خاراندن پرة بيني با سبابه به معني فكر كردن به هنگام حساب يا يادآوري و همچنين براي نهفتن احساس دروني كه از سر دواندن كسي عارض شود.
3. بالا بردن دست: دعوت به برخاستن فرد يا افرادي كه نشستهاند.
4. پايين آوردن دست: پذيرفتن سخن گوينده/ دعوت به آرامش.
5. دست روي سينه گذاشتن: احترام به طرف مقابل.
6. قلاب كردن دو دست در جلوي بدن: احترام به طرف مقابل.
7. قلاب كردن دو دست در پشت بدن: احساس برتري به طرف مقابل.
8.دست دادن بسيار محكم: نشانة شور و اشتياق و سلطهگري است. بيترديد ميتوان فهميد چه كسي اينجا فرمان ميدهد.
9. دست به سينه ايستادن نشانة عصباني و طلبكار بودن.
10. دست به سينه نشستن به معني رعايت سكوت.
در پایان نکته بسیار مهم رعایت زمان است. مدت و زمانبندي صحبت در مصاحبه بستگی به شرایط متفاوت است.زمان متعارف و تاثیر گذار را حدود یک و نیم ساعت ذکر کرده اند.اما در مصاحبه با نخبهها به دلیل آنکه وقت و فرصت اندک است و هماهنگی با آنان به سختی انجام میگیرد، باید از حداکثر وقت استفاده کرد و تا زمانی که وقت ایجاب میکند به مصاحبه ادامه داد.(۶)
۱ . پهلوان نژاد، محمدرضا، ارتباطات غيركلامي و نشانهشناسي حركات بدني، مجله زبان و زبانشناسي، سال سوم، شماره دوم، 1386.
۲ . Birdwhistel
۳ . Vocal cue
۴ . Facial cue
۵ . فرهنگي، علياكبر. ارتباطات انساني مباني، ج 1، مؤسسة خدمات فرهنگي رسا. تهران: 1374 ص 273-272
۶.توکلی، فائزه، مبانی نظری تاریخ شفاهی، حوزه هنری انقلاب اسلامی، صص 83-70.
فائزه توکلی