چرا حکم صادره به نفع تاریخ شفاهی کالج بوستون، پیروزی نیست؟
|
روزنامه نگاران، بیشتر اوقات دراشتباه هستند. حکم صادره دادگاه استیناف فدرال بوستون در این هفته یک پیروزی محسوب میشود اما نه برای تاریخ شفاهی و همینطور نه برای کالج بوستون که خود شکایت استیناف را مطرح کرده بود. در نهایت، دانشگاه توانست فقط از منابع آرشیوی خود که بخاطر برخی اهمال کاریها در معرض خطر قرار گرفته بود، محافظت کند. (اولین گزارش کامل دادگاه استیناف را دراینجا ببینید). در ابتدا پیروزی واقعی؛ این پرونده حقوقی باعث شد تعدادی احضاریه فدرال به خاطر اسناد موجود در آرشیو تاریخ شفاهی کتابخانه برنز کالج بوستون فرستاده شود. آن اسناد شامل تعدادی مصاحبه با تعدادی از اعضای سابق ارتش جمهوری خواه ایرلند بود که پس ازامضای موافقت نامه صلح بلفاست در جمهوری ایرلند انجام گرفته بود و این احضاریهها به درخواست دولت بریتانیا صادر شده بود. اداره پلیس ایرلند شمالی ادعا میکند که در راستای تحقیقات مربوط به قتل جین مک کانویل Jean McConville شهروند بلفاست در سال 1972 ردپایی از اعضای ارتش جمهوری خواه ایرلند پیدا کرده است. تاریخ این قتل که مدت زیادی از آن گذشته و نادیده گرفته شده بود، باید ظاهراً اولین سرنخ در باره پذیرش و قابل قبول بودن این تلاشها بوده باشد (برای شرح مفصل سیاست مشکوک در پشت این احضاریهها، ببینید این بلاگ پست 2011). در تعدادی دستورالعملهای شرم آور حقوقی، وزارت دادگستری به دادگاههای فدرال اعلام کرد که در ارتباط با احضاریههای صادره از دول خارجی حق هیچ گونه دخالتی ندارند. موافقت نامههای دوجانبه معاضدت حقوقی و مذاکرات وکلای فدرال، مبنای کاری قوه مجریه بوده و باید بدون هیچ گونه بررسی و سئوال، به تصویب قضات برسد. (برای مثال ببینید صفحه 8 این را، جولای، گزارش2011 ). دادگاهها به این تلاش دولت که سعی در سلطه بر قوه قضائیه داشتند، عکس العمل خصومت آمیز قابل پیش بینی شدهای از خود نشان دادند. «در واقع، با بررسی نقطه نظرات اولین دادگاه استیناف، ما به این نتیجه میرسیم که اجرای این احضاریهها، وظیفه اصلی و ذاتی قوه قضائیه بوده و به موجب نظریه تفکیک قوا، نمیتواند بر اساس قانون اساسی خارج ازچهارچوب دادگاههای ایالات متحده به آن رسیدگی شود.»
مخالفت بسیار شدید نسبت به دخالت همه جانبه قوه مجریه در تمام امور که از دوران بوش تا اوباما ادامه داشته است را میتوان یک پیروزی واقعی دانست. در آینده، بازپرسیهای قانونی خارجی در مورد رسیدگی به آرشیوهای مراکز علمی توسط دادگاهها صورت خواهد گرفت که دیگر به عنوان ماشین بله قربان گوی دادستانهای فدرال عمل نخواهند کرد.
متاسفانه، آن تحقیقات (بررسیها) ارزش کمی خواهند داشت چرا که اولین دادگاه استیناف دستور داد که مدارک بسیارمحدود و جزئی از این آرشیو را در اختیار پلیس ایرلند شمالی قرار دهند و آن مدارک تحویل شده نیز کمترین ارتباط ممکن با درخواستهای صادره در احضاریهها را داشتند. دادگاه استیناف نه تنها اصل احتمال دسترسی دولتهای خارجی به اسناد تحقیقاتی از دانشگاههای آمریکایی که احتمال داشت مجبور به افشای آنها شوند را نادیده گرفت، بلکه به سادگی و در کمال ناباوری دستور داد تا اسناد آرشیوی تحویلی به کشورهای خارجی باید همان مدارک درخواستی خواسته شده در احضاریهها باشد. اینجا است که ماهیت پیروزی شگرف کالج بوستون مشخص میگردد. مجموعه ای ازتعدادی احضاریه به دانشگاه و مسئولان آرشیو آن در اوت سال 2011 ابلاغ شد ودر آن احضاریهها از مسئولین دانشگاه خواسته شده بود که مصاحبههایی که بطور مستقیم با قتل جین مک کانویل در ارتباط بودند را در اختیارمقامات قرار دهند. این کل آن چیزی بود که در احضاریهها آمده بود. اداره دادستانی آمریکا در بوستون به دنبال جمع آوری اطلاعات بیشتری در مورد ارتش جمهوری خواه ایرلند برنیامد. حال، نگاهی به نامه دسامبر 2011 جفری سوئوپ Jeffrey Swope وکیل پرونده کالج بوستون، به رییس دفتر دادگاه ایالتی ماساچوست میاندازیم. در صفحه 2 سوئوپ این مطلب را تائید میکند که قاضی دادگاه ایالتی «مسئولیت کالج بوستون در شناسایی مصاحبههای ویژهای که با اصل پرونده در ارتباط بودند را به آنان یادآور میشود.» اما در صفحه 1 همان نامه، سوئوپ گزارش میدهد که کالج بوستون در حال تحویل تمام مصاحبههای مربوط به ارتش جمهوری خواه ایرلند به دادگاه است تا خود دادگاه آنها را بررسی نموده و هر کدام را که ارتباط بیشتری با پرونده و احضاریهها داشتند، جدا کند.
به همین راحتی، کالج بوستون مصاحبههایی را از دست داد که مجبور به از دست دادن آنها نبود. اسناد دادگاهی بیشمار و دردسترس این گفته را تائید میکنند که من با جزئیات کامل و ارائه سند در بلاگ پست 2011 همه را آوردهام. قاضی دادگاه ایالتی به کالج بوستون دستور داد تا مجموعهای از مصاحبهها را که ارتباطی با احضاریهها نداشتند را تحویل اداره دادستانی آمریکا در بوستون بدهد و کالج بوستون سپس حکم استینافی را دریافت کرد که بر اساس آن از بار فشار تحویل مدارک نجات یافت. اما قاضی دادگاه ایالتی هرگز از در مرحله اول برای اسنادی که ربطی به احضاریهها نداشتند، دستوری صادر نکرد. کالج بوستون تمام مجموعه آرشیوی مصاحبههای مربوط به ارتش جمهوری خواه ایرلند را یکجا تحویل دادگاه داد، چرا که از اقدام به شناسایی و تفکیک تنها آن اسنادی که واقعاً مربوط به احضاریهها بودند، خودداری ورزید.
پس از اینکه قاضی، وظیفه بررسی غیر ضروری اسنادی که به احضاریهها مربوط نبودند را به دوش کالج بوستون انداخت، دانشگاه اولین شکایت استیناف را مطرح کرد مبنی بر اینکه قاضی پرونده این مسئولیت را با خشونت و عدم احساس مسئولیت به آنها محول کرده است.
با پیروزی در این استیناف، کالج بوستون موفق شد تا از افشای اسنادی که در اختیار دادگاههای فدرال گذاشته بود و در احضاریهها هم ذکری از آنها به عمل نیامده بود، جلوگیری کند.
آنها در بازی که بازنده آن بودند، برنده شدند و این کاملاً یک پیروزی بود.
در نهایت باید گفت دادگاههای فدرال به شکل علنی، حق دولتهای خارجی در دسترسی به اسناد تحقیقاتی دانشگاههای آمریکایی را به رسمیت شناختند. باید پرسید در کجای این تصمیم، به دنبال خبر خوب باید گشت.
کریس بری* ترجمه: علی محمد آزاده
*کریس بری Chris Bray دارای درجه دکتری از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و سرباز پیشین ارتش ایالات متحده آمریکا و روزنامه نگار است. مطالعه خاص او درباره پرونده کالج بوستون برخواسته از علاقه وی به حفظ تحقیقات و حق تحقیق آزاد است. او درباره این پرونده در این نشانی می نویسد.
|