زندگینامهی خودنوشت
نلسون ماندلا
ترجمه: علیرضا جباری(آذرنگ)
انتشارات: قطره
چاپ اول: 1392
قیمت: 18 هزار تومان
زندگینامهی خودنوشت: نلسون ماندلا(1) با ترجمه علیرضا جباری (آذرنگ) و در 14 فصل و چند پیوست از سوی انتشارات قطره و همزمان با برگزاری بیست و ششمین نمایشگاه کتاب تهران انتشار یافت. این کتاب در چهار قسمت و با عناوین: «نگارش شبانی، بازیگری تئاتر، حماسه و کمدی تراژدیک» و بخش «اطلاعات تکمیلی» و در 551 صفحه انتشار یافته است. پیشگفتار کتاب را باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، نوشته است. از نگاه وی: «زندگی ماندلا حکایتی سرشار از رو در رویی مستقیم با بداندیشی و ناامیدی را برای ما بازگو میکند که جهان ما اغلب از آن رنج میبرد. او زندانیای است که آزادمرد از کار در میآید؛ آزادیخواهی است که منادی پرشور آشتی میشود و رهبر حزبی است که رئیس جمهوری منادی پرشور مردم سالاری و پیشرفت از کار در میآید. ماندلا پس از ترک جایگاه رسمی ریاست جمهوری نیز همچنان تلاش برای تحقق عدالت، فرصت و شکوهمندی انسان را پیمیگیرد. او برای ایجاد تغییر در کشورش و جهان بسیار کوشیده است؛ آنچنان که نادیده گرفتن سهم او در تاریخ چند دهه گذشته دشوار است.»(2)
نام نلسون ماندلا یکی از پرآوازهترین و گرامیترین نامها در جهان است. کسی که این نام را بر خود دارد قهرمان عصر خویش و یکی از برجستهترین چهرههای سده بیستم است. روایت نزدیک به سه دهه زندانی بودن ماندلا همراه با دیگر رهبران سیاسی نسل خویش، به صورت افسانه پیدایش و اسطوره ایجاد «آفریقای جنوبی جدید» درآمده است. او چهرهای جهانی از کار درآمده است. او «رهبر»، «رئیس جمهور»، «نماینده مردم» و «چهرهای جهانی» است. تنها پرتوهایی از چهره واقعی نهفته در پس شخصیت ظاهری او به درخشش در میآید. زندگی او را در نوشتارهای بیشمار، از زندگینامه تا مقالههای مطبوعاتی، از فیلمهای سینمایی تا مستندهای تلویزیونی، از کتابهای مصور ویژه جهانگردان تا ضمیمههای روزنامهها، از سرودهای آزادیخواهانه تا شعرهای ستایشگرانه، و از تارنماهای سازمانی تا وبلاگهای شخصی عرضه کردهاند؛ اما او به راستی کیست و چه اندیشهای در سر دارد؟
خود ماندلا در نوشتارها، مطالب مطبوعاتی و گفتمانهای همگانی درباره خود سهمی چشمگیر دارد. زندگینامهی خود نوشت او، راه طولانی آزادی، از زمان انتشارش در سال 1994 تا به امروز، کتابی پرفروش بوده است. آثار مجاز او از زمان آزادیش در سال 1990 به بعد، از طریق دفترش منتشر شده است. او در هزاران مصاحبه، سخنرانی، پیام ثبت شده و همایش مطبوعاتی شرکت کرده است.
هدف ماندلا در کتابش فراهم کردن امکان دسترسی به نلسون ماندلا، از ورای چهره همگانی او، از طریق آرشیو خصوصی اوست. این آرشیو نمایشگر چهره ماندلا از پشت نوشتهها و گفتههای اوست که در آنها خویشتن خویش با نزدیکترین محرمان اسرارش را مخاطب قرار داده است. در اینجا خود اوست که بدون توجه به نیازها و انتظارات مخاطبانش سخن میگوید. اوست که متن نامهها، سخنرانیها و یادداشتهایش را مینویسد، خاطراتش را نگه میدارد، خوابهایش را ثبت میکند و فهرستی از کارهایی که لازم است انجام دهد، فراهم میآورد. او در اینجا قدیس و یا چهرهای جهانی نیست که به جایگاهی پس فراتر آدمیان فراز آمده باشد. او انسانی بمانند همه است. خود ماندلا شرح داده است که: «در زندگی واقعی ما نه با خدایان بلکه با انسانهای عادی مثل خودمان سروکار داریم، زنان و مردانی که سرشار از تضادند؛ نیرومند و ضعیف، نامدار و گمناماند.»
ماندلا بیشتر در دوران بزرگ سالیش، یادداشت برداری کوشا و یادداشت نگهداری دقیق بود و اگر چنین نبود، چگونه ممکن بود بتواند خاطرات روزانهاش را در جریان سفر به سراسر آفریقا در سال 1962 یا عادتش به نوشتن بیشتر نامهها در دفتر یادداشتی در سالهای زندان را توضیح دهد؟ البته این آرشیو در سالهای پیکار او، زندگی زیرزمینیش و زندانی بودنش در معرض دستبرد قرار گرفته است. او برخی یادداشتهایش را پنهان کرده یا برای نگهداری به دیگران سپرده است. برخی از آنها در این راه گم شدند. برخی دیگر را دولت ضبط کرد؛ که بعضی از آن را از میان برد و از بعضی دیگر به زبان ماندلا بهرهبرداری کرد. بزرگترین مجموعه این نوشتارها را میتوان در مرکز یادمان و گفت و شنود نلسون ماندلا یافت. مجموعههایی مهم از این نوشتارها نیز در آرشیو ملی آفریقای جنوبی، موسسه اطلاعات ملی و موزه خانه ماندلا نگهداری میشود. خود ماندلا در سال 2004 نخستین بخش از نوشتههای شخصیاش را به «بنیاد نلسون ماندلا» اهدا کرد و تا سال 2009 همچنان بر آن میافزود.(3)
کتاب به معنی واقعی، و به گونهای بیواسطه، آشکار و شخصی، اثر ماندلاست. نوشتههای این کتاب از میان تودهای از مطالب، بیش و پیش از هرچیز برپایه موضوع اهمیت و تقدم آنها، دستچین شده، و به آنچه موجود و دسترس پذیر بوده، محدود شده است. همه آرشیو شخصی ماندلا در این کتاب در معرض توجه بوده است؛ اما در گزینش پایانی به طور عمده چهار بخش ویژه مورد توجه بیشتری بوده است. نخست، نامههای زندان او. برخی از نوشتههای دردناک او از نامههایش بین سالهای 1969 الی 1971 بعنوان بدترین دوران زندان وی قابل دریافت است. یکی از ماموران پلیس امنیتی سابق این نامهها را که مقامات زندان در سال 1972 از سلول ماندلا دزدیده بود در سال 2004 به او بازگردانید. ماندلا هرگز اطمینان نداشت که آیا نامههایش به مقصد میرسند؟
دوم این که دو مجموعه بزرگ از گفتگوهای او که به صورت نوار درآمدهاند. در این نوارها صدای ماندلا شنیده میشود. نخستین مجموعه نزدیک به پنجاه ساعت گفتگو با ریچارد اشتنگل (بعنوان فردی که در فراهم کردن زندگینامه خود نوشت ماندلا همکاری کرد)را در زمانی که آن دو با هم روی راه طولانی آزادی کار میکردند، در بر دارد. سوم اینکه ماندلا پیش از زندانی شدنش در سال 1962 عادت داشت که دفترچه یادداشت نگه دارد. او هنگام سفر سراسری خود به آفریقا برای آموختن جنگ چریکی، و جلب حمایت رهبران کشورهای تازه استقلال یافته و جنبشهای رهایی بخش نیز دفترچه یادداشتش را به همراه داشت؛ هنگامی که اندکی پس از بازگشت به آفریقای جنوبی دستگیر شد. او این عادت خویش را در سالهای پس از آزادیش از زندان هنگام مذاکرات برای گذر به مردمسالاری در آفریقای جنوبی و تا حدودی در دوره ریاست جمهوری ادامه داد. دلیل این یاداشت برداریها بدرستی مشخص نیست شاید هم او، پس از گذر از 70 سالگی، احساس میکرد نمیتواند به حافظهاش اعتماد کند.
چهارم اینکه در سالهای پایانی ریاست جمهوری ماندلا، درگیری او در مذاکرات بوروندی، آشفتگیهای سیاسی آن زمان، تقاضاهایی برای عهدهدار شدن کارهای نیکخواهانه و جریان بیکران دیدارها با او، مانع پیشرفت این کار میشدند. مشاورانش پیشنهاد میکردند که او نویسندهای حرفه ای را برای همکاری در نگارش این اثر به خدمت گیرد، اما او از این کار سرباز زد. آنذقدر دوستدار نوشتن بود که میخواست خود این کار را انجام دهد، اما سرانجام شور و شوق این کار از سرش افتاد.
کتاب از چهار بخش تشکیل شده است که هر یک از آنها مقدمه ویژه خود را دارد و هر یک سهمی از رنگ و بوی شکلها، شیوهها و نگارش نمایشی، نگارش حماسی و نگارش تراژدی را دارد. او زبان لاتین را در مدرسه و دانشگاه آموخت. در دانشگاه و زندان ادبیات یونان را به گونهای گسترده خواند و در نمایش آثار تئاتری کلاسیک نقش ایفا کرد.
نلسون ماندلا به عنوان نخستین رییس جمهور آفریقای جنوبی در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد. او پیش از ریاستجمهوری از فعالان برجسته مخالف آپارتاید (تبعیض نژادی) در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود.(4) ماندلا در طول مبارزاتش به خاطر دخالت در فعالیتهای مقاومت مسلحانه مخفی محاکمه و زندانی شد. مبارزه مسلحانه برای ماندلا آخرین راه چاره بود؛ او همواره پایبند به دوری از خشونت بود. ماندلا در طول ۲۷ سال زندان، که بیشتر آن را در یک سلول در جزیره روبن (5) سپری کرد، مشهورترین چهره مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی شد.
او پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسیای شد که نماینده تمامی اقشار مردم باشد. وی از سال 1991 تا سال 1998 بر مسند رياستجمهوري آفريقاي جنوبي نشست، او اولين رئيسجمهور سياهپوست آفريقاي جنوبي بود، وي در اين مدت اقدامات مهمي را براي پيشرفت آفريقاي جنوبي و مبارزه با نژادپرستي و احيايحقوق سياهپوستان اين سرزمين انجام داد. وي در سال 1998 قدرت را به «تامبوايمبكي» منتقل ساخت، نلسون ماندلا در سال 1993جايزه صلح نوبل را دريافت كرد. همچنين در سال 1994 جايزه صلح ادبيات نوبل را به خاطر نوشتن چندين كتاب بدست آورد.
او در همان سال انجمن صندوق كمك بهكودكان فقير سياهپوست را تاسيس كرد و از اينبابت نيز مدال افتخار گرفت. ماندلا پس از دریافت جوایزی در طول چهار دهه، هماکنون یک چهره سرشناس است که همچنان در مورد مسائل مهم عقاید خود را ابراز میکند. او را در آفریقای جنوبی اغلب با عنوان مادیبا میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به او دادهاند. این عنوان دیگر مترادف با نام نلسون ماندلاست. بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام، او را «مخولو» (پدربزرگ) صدا میزنند.
پانوشت:
1- عنوان اصلی کتاب Conversations with Myself است و نخستین بار تحت عنوان« گفت و گو با خویشتن» از سوی انتشارات هزاره سوم اندیشه در سال 1390 فیپا (فهرست نویسی پیش از انتشار) گرفته است.
2- اوباما زمانی که در کالیفرنیا دانشجو بوده است از سلول پیشین ماندلا در جزیره «روبن» دیدار داشته است. سلول وی به صورت بنای یادمان فداکاریهایی درآمده بود و اوباما در آنجا کوشیده بود تا روزهایی را که ماندلا در آنجا زندانی بود، ترسیم کند. اوباما در آن شرایط از ماندلا با عنوان «افسانهای که دنیا را تکان داد و مردی که آن قدر برای تغییر جانفشانی کرد» یاد میکند.
3- گوگل و «بنیاد خاطرات نلسون ماندلا»( http://www.nelsonmandela.org ) تفاهم نامهای را امضا کردهاند که به موجب آن بایگانی دیجیتال نلسون ماندلا در وب سایتی جهانی به طور رایگان در اختیار بازدید کنندگان قرار گیرد. شرکت گوگل با پرداخت یک میلیون و صد و پنجاه هزار دلار کمک به این بنیاد در ژوهانسبورگ، توانسته هزاران سند و عکس و فیلم از نلسون ماندلا را به شکل دیجیتال در آورد. آرشیو چند رسانهای ماندلا شامل روابط او با خانواده، رفقا و دوستان، خاطرات بیست و هفت سال زندان، و یادداشت های مذاکرات منجر به لغو آپارتاید است. در این بایگانی عکسهای منتشر نشده و منحصر به فردی از زندان «مادیبا» و همچنین دست نوشتهای کتاب «راه طولانی آزادی» وجود دارد.
4- کنگره ملی آفریقا که به انحصار ایانسی (ANC) نامیده میشود، حزب حاکم از زمان پایانیافتن تبعیضنژادی یا آپارتاید در آفریقای جنوبی است. این حزب در 8 ژانویه 1912 جهت احقاق حقوق اکثریت سیاهپوست آفریقای جنوبی تشکیل شد و نقش مهمی در مبارزه با سیستم آپارتاید و فروپاشی آن داشت. در دوران آپارتاید، ایانسی، یک «سازمان تروریستی» نامیده میشد.
5- جزیره روبن در 7 کیلومتری شهر کیپتاون (دومین شهر بزرگ آفریقای جنوبی) قرار گرفته و محل تبعید و زندان به ویژه برای زندانیان سیاسی از زمان مهاجرت هلندیان در سده هفدهم به کار میآمده است. این زندان هم اکنون موزه و از اماکن میراث فرهنگی است.
محمود فاضلی