باقر عاقلی، پژوهشگر و تاریخنگار معاصر ایران درگذشت
|
اشاره: دکتر باقر عاقلی نویسنده، پژوهشگر و تاریخنگار معاصر ایران در 22 فروردین ماه 1392 درگذشت. صدها مقاله و تألیف ۲۵ جلد کتاب در حوزههای تاریخی و سیاسی به ویژه برای دایرهالمعارفهای بزرگ حاصل عمر پربار فرهنگی این مورخ بوده است. او سهمی زیادی در معرفی تاریخ ایران و گوشههای پنهان و نهان آن داشت. زندگی و آثار او را در مقاله کوتاهی که در پی می آید، مختصراً مرور می کنیم.
باقر عاقلی در فروردین سال 1308 در شهر قزوین متولد شد. پدرش حجتالاسلام حاج شیخ محمد فقیه، از روحانیون و مجتهدین برجسته قزوین بود که اداره مدرسه علمیه التفاتیه این شهر را بر عهده داشت. عاقلی تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهش، قزوین گذراند و بعد از اخذ مدرک ابتدایی، برای ادامه تحصیل و اخذ گواهی ششم متوسطه به تهران آمد و وارد مدرسه دارالفنون شد و در سال ۱۳۲۷ موفق به اخذ دیپلم ادبی از این مدرسه شد. از جمله مربیان و معلمان سرشناس عاقلی در دارالفنون محمدجواد حجتی، مدیر روزنامه «پر» و امیر پرویز تحصیلکرده فرانسه و مدرس تاریخ در دارالفنون، کسانی بودند که بر عاقلی و علاقه او به تاریخ ایران، تاثیر بسیار نهادند. او در سال 1327 به دانشگاه تهران راه یافت و لیسانس حقوق گرفت. او فعالیتهای علمی و فرهنگی خود را از سال 1328 آغاز کرد. در سال 1335 در رشته علوم اداری و اقتصادی فوق لیسانس گرفت. از استادان وی میتوان به دکتر عمید، آیتالله سنگلجی، آیتالله شهابی، احمد متیندفتری و دکتر محمد نصیری اشاره کرد. وی دارای مدرک دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران (1338) و دکترای تاریخ از دانشگاه میشیگان امریکا است. وی پنج کتاب از کتابهای خود را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و آنها را به دانشگاه مذکور ارایه کرد. این آثار به عنوان رساله دکترای وی پذیرفته شدند و مسئؤلان دانشگاه میشیگان، وی را به عنوان مورخ ارزیابی کردند. بدین ترتیب وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ از دانشگاه میشیگان در سال ۱۳۸۰ گردید. یکی از اتفاقات مهم در زندگی عاقلی، آشنایی وی با ابراهیم خواجه نوری بود.(1) عاقلی در سنین جوانی خویش، خواننده دائمی آثار خواجه نوری بود و نوشتههای وی از جمله «بازیگران عصر طلایی» که در اوایل دهه ۱۳۲۰ به چاپ میرسیدند، از نظر او جذاب به نظر میرسید. خواجه نوری در آثار و نوشتههایش زندگینامه و بیوگرافی ۱۱ تن از نخبگان دوران سلطنت رضاشاه پهلوی همچون داور، تیمورتاش و علی دشتی را به چاپ میرساند و عاقلی که شیفته نوشتههای او شده بود، بعد از مدتی کوشید تا از نزدیک با خواجه نوری آشنا شود. این آشنایی پس از مدتی صورت پذیرفت و حتی به آنجا انجامید که گاهی طرف مشورت او قرار بگیرد. خواجه نوری بر عاقلی تاثیر فراوان نهاد، تا بدانجا که «تاریخ» از دید باقر عاقلی به موضوعی دوست داشتنی تبدیل شد. باقر عاقلی از سنین جوانی نسبت به مسائل مربوط به تاریخ معاصر ایران حساسیت بسیار داشت. وی از دوران جوانی خویش به یاد میآورد که نطقهای محمد مصدق، رهبر اقلیت مجلس شورای ملی را با علاقه پیگیری و مطالعه میکرده و از مضمون آنها با خبر بوده است. علاقه عاقلی به مطالعه کتاب، از سنین پایین او را به این وادی سوق داد که به شدت به خرید و جمع آوری کتاب علاقمند شد و این علاقمندی برای او کتابخانهای بزرگ فراهم ساخت که بعدها در تدوین و تالیف آثارش بسیار به کارش آمد. از جمله خاطرات تلخ و ناگوار عاقلی در دوران دانشگاه، ترور دکتر عبدالحميد زنگنه استاد دانشکده حقوق و وزير فرهنگ توسط (نصرت الله قمى) یکی از دانشجویان است. زمانی که عاقلی مشغول مطالعه کتاب بوده است، آن دانشجو، رئیس دانشکده را جلوی ساختمان دانشکده به قتل میرساند و این موضوع بر ذهن عاقلی تاثیری ماندگار بر جای میگذارد. اين امر در ميان فرهنگيان و طبقات مختلف مردم واکنش منفی درپی داشت چرا که دكتر زنگنه را يك مرد دانشگاهى مىشناختند نه يك مرد سياسى. ولى در فضای سیاسی آن روز گروهی به بهرهبردارى از اين قتل پرداخته و مدعی شدند چون دكتر زنگنه وزير فرهنگ كابينه رزمآراء بود و مىخواست قانون جدیدی براى مطبوعات به تصويب برساند و مطبوعات را زير فشار قرار بدهد تصميم به قتل او گرفته شد در حالى كه نه نصرتالله قمى عضو فدائيان اسلام بود و نه فدائيان اسلام هيچگاه ادعا كردهاند كه در ترور او نقش داشتهاند.(2) عاقلی علاوه بر تحصیلات جدید دانشگاهی، در تحصیل علوم قدیمه نیز فعال بود. از جمله وی نزد پدرش که اداره مدرسه علمیه التفاتیه قزوین را به عهده داشت، درس شرایع و صرف و نحو را گذراند. وی همچنین در زمان تحصیل در رشته قضایی، در کلاسهای درس آیتالله باریکبین هم حضور پیدا میکرد و مسائل حقوقی مربوط به فقه اسلامی را از این روحانی میآموخت. عاقلی در کنار تحصیل و پژوهش از سال ۱۳۳۳ تا 1349 در مشاغل و سمتهای مختلفی نیز انجام وظیفه کرد. وی از سال ۱۳۴۰ به بعد، چند سالی در مدرسه عالی بازرگانی، حقوق اداری و تبلیغات بازرگانی تدریس کرد. وی همچنین از سال ۱۳۲۸ در عرصه روزنامهنگاری فعال بود. مطالب او در زمینههای سیاسی و اجتماعی در مطبوعاتی همچون «جوانمردان»، «شعله ور»، «مهر ایران»، «صدای مردم»، «سپید و سیاه»، «خواندنیها» و «تهران مصور» منتشر میشدند. همکاری وی با نشریات و روزنامههای مختلف، حتی در سالهایی که وی در مشاغل و مسئولیتهای گوناگون مشغول به کار بود، ادامه یافت. عاقلی دایرهالمعارف سیاری بود که رجال سیاسی دوره پهلوی را بهخوبی میشناخت و کتابهایش نقش مهمی در مطالعات این دوره تاریخ ایران دارد و بهدلیل مناسبات شخصی، اطلاعات جزیی درباره خصوصیتهای اخلاقی بسیاری از بزرگان سیاسی آن دوره داشت. در دهه 50 وی تلاش کرد تا از توابع قزوین به نمایندگی مجلس انتخاب شود که بهدلیل مخالفت ساواک نتوانست به این سمت دست پیدا کند اما توانست در وزارت کار مشغول به فعالیت شود.(3) وی از پنجاه سالگی تقریباً بیشتر فعالیت خود را صرف امور پژوهشی و نویسندگی کرد و تا شش سال پیش که بیماری آلزایمر به سراغ وی آمد و چند سال آخر عمر که در بستر بیماری به سر میبرد، بسیار کوشا و پر کار بود. از دیگر تخصصهای دکتر عاقلی عکس شناسی و سندشناسی بود. عاقلی در مرداد ماه ۱۳۸۵ در گفتگو با روزنامه «سرمایه» درباره توانایی خود در زمینه شناسایی عکسهای تاریخی گفت: «برخی از موسسات و مراكز عكسهايی در اختيار دارند كه مربوط به رجال سياسی تاريخ معاصر ايران و به صورت خاص دوره قاجار است. من شناخت دقيقی از اين عكسها دارم و برای اين موسسات عكسها را شناسايی میكنم و مثلا میگويم كه اين عكس فلانی است. مدتي هم براي وزارت امورخارجه اين كار را انجام ميدادم.»(4) تاکنون بیش از ۲۵ عنوان کتاب که برخي از آنها حدود 1500 تا 2500 صفحه حجم دارد و در عرصه تاریخ معاصر ایران هستند، از دکتر باقر عاقلی چاپ و منتشر شده اند. کتابهای«از رؤیای پادشاهی تا زندان رضاشاهی، تبلیغات بازرگانی، تیمورتاش در صحنه سیاست ایران، حقوق اداری، خاطرات حاج عزالممالک اردلان، خاطرات مسعود انصاری، خاندانهای حکومتگر ایران، داور و عدلیه، ذکاءالملک فروغی، رضاشاه و قشون متحدالشکل، مشاهیر و رجال، نخست وزیران ایران، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران (سه جلد)، میرزا احمدخان قوام السلطنه، فروغی و شهریور ۱۳۲۰، زندگینامه تیمورتاش، زندگینامه نصرتالدوله فیروز، زندگی و خاطرات محمدساعد مراغهای، زندگی و خاطرات دکتر احمد متیندفتری، روز شمار تاریخ معاصر ایران، از مشروطه تا انقلاب اسلامی» از مطرحترین فعالیتهای تحقیقی عاقلی به شمار میرود. او همچنین پس از تأسیس کتابخانه وزارت خارجه، در زمینه آموزش موارد مربوط به نسخه شناسی کتابهای قدیمی، در این کتابخانه فعال شد و همه ساله تعدادی از کارشناسان آن از تجربه و تخصص او در زمینه شناسایی کتابهای معتبر و مهم قدیمی بهره میگرفتند. همکاری عاقلی با کتابخانه مذکور، منجر به شناسایی حدود ۵۰۰ هزار جلد کتاب معتبر قدیمی و تاریخی گردید. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، از نویسندگان مطبوعات، بهویژه در زمینههای تاریخی بود. عاقلی همچنین مدتی هم سردبیری برخی نشریات را عهده دار شد. وی سالها مشاور بخش تاریخ شفاهی موسسه مطالعات تاریخ معاصر بود و در شناسایی، گردآوری و مصاحبههای شفاهی کمک شایانی کرد.(5) وی با موسسه مطالعه تاريخ معاصر ايران حدود 18 سال همکاری داشته است و براي اين موسسه عكس شناسي نموده و روزانه حدود 160 عكس براي شناسايي در اختيار وی قرار میگرفته است. باقر عاقلی این توانمندی را به دست آورده و قادر بود اسم هزاران نخبه، فرد سرشناس و معروف معاصر را با دیدن عکس آنها به سرعت به خاطر آورد. وی در این خصوص میگوید: «علاقه من به عكسهاي تاريخي و جمع آوري آنها به دوره كودكي باز ميگردد. من به عكاسي و عكس علاقه خاصي داشتم و مجموعهاي هم از اين عكسها گردآوري كرده بودم كه گاه اين عكسها را در اختيار موسساتي كه كار تاريخي ميكنند، قرار دادهام. برخي از عكسها شخصي بوده، برخي را از آرشيو روزنامه ها تهيه كردهام و تعداد زيادي از آنها را هم از يك عكاس قديمي در ميدان بهارستان تهران خريداري كردهام.»(6) در طی سالهای اخیر نیز، هر از چندگاه مقالاتی از وی در روزنامهها و نشریات مختلف کشور چاپ و منتشر میشد. گفته میشود شمار مقالات چاپ شده عاقلی در نشریات و روزنامههای مختلف کشور، به بیش از ۲۰۰۰ عنوان میرسد. وی در سالهای اخیر مصاحبههای مختلفی با نشریات و فصلنامههای مختلف داشته است که به طرح دیدگاههای خود پرداخته است. وی در گفتگو با موسسه مطالعات تاریخ معاصر به طرح دیدگاههای خود در زمینه «رویکرد رضا شاه در جنگ جهانی دوم به جنگ و طرفين متخاصم، تصميم شوراي عالي جنگ مبني بر مرخص کردن سربازان و تسليم در برابر متفقين، نام گرفتن ایران بعنوان پل پیروزی در جریان جنگ جهاني دوم، نقش محمدعلي فروغي در خلع رضا شاه از سلطنت» پرداخته است.(7) محمدابراهیم باستانی پاریزی که خود از بزرگترین مورخین ایرانی محسوب میشود، عاقلی را آگاهترین و مطلعترین مورخ معاصر در زمینه شناخت رجال ایران در عصر قاجار و پهلوی دانسته است. کتاب «روزشمار تاریخ معاصر ایران، از مشروطه تا انقلاب اسلامی»، یکی از شاخصترین فعالیتهای تحقیقی و تألیفی عاقلی به شمار میرود، که تألیف و انتشار این روزشمار در دو جلد، کمک بسیاری به محققین تاریخ معاصر کرده است. این اثر از نظر دقت، گستردگی، مستند بودن و مشتمل بودن بر دهها عکس تاریخی از رجال و مشاهیر ایران معاصر، اثری بسیار با ارزش و کم نظیر است. گردآوری عکسهای این اثر بسیار دشوار بوده و در کنار هم قرار گرفتن عکسهای تاریخی و مطالب تاریخی، یادگیری و تداعی موضوعات تاریخی را در ذهن محققان و کتابخوانان تسهیل میکند. عاقلی خود در خصوص کتاب چنین میگوید: «برای تهیه این کتاب غالب روزنامهها، مجلات، سالنامه ها و کتب مختلف مورد مطالعه و استفاده قرار گرفته و سعی بر این بوده است که حوادث و وقایع مهم تاریخی که ارتباط با سیاست داخلی و خارجی و فرهنگ و تمدن و زندگی مردم دارد آورده شود . همچنین تلاش زیادی گردده تا اگر تضاد و اختلافی از لحاظ تاریخ وقوع حوادث و اخبار در منابع مختلف دارد، برطرف گردد. علاوه بر آن قریب پانصد عکس نیز در دو بخش چاپ شده که برای آنها فهرست تهیه شده است. کتاب به عنوان یک مرجع برای محققین و مورخین قابل استفاده است و میتوانند با مراجعه بدان، تاریخ وقوع حوادث را بدست بیاورند».(8) باقر عاقلی در 22 فروردین ماه 1392 براثر ایست تنفسی در تهران درگذشت و 23 فروردین ماه با حضور جمع کثیری از نویسندگان در قطعه نامداران بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
پانوشتها: 1-ابراهيم خواجه نوري، نويسنده و روانشناس، روزنامهنگار و از رجال سياسي در كنار مشاغل سياسي خود، اقدام به تأليف و ترجمه نمود. بيشتر شهرت و معروفيت او بر اساس انتشار جزوات «بازيگران عصر طلائي» است. از دیگر آثار وی میتوان «محبوس باغ فردوس، مشهودات گفتني در دو جلد، اولين برخورد، روانكاوي، هزار سؤال بجا و هزار سؤال بيجا و كتاب سيماي شجاعان نوشته كندي رئيس جمهور پيشين آمريكا» (ترجمه) نام برد. نمايشنامه «عظمت ايران» و نمايشنامه «يك ايراني در مقابل زن« به زبان فرانسه از كارهاي خواجه نوري است. خواجه نوری در سن 95 سالگی در سال 1370ش در تهران درگذشت. 2- محمّدمهدى عبدخدايى از اعضای گروه فدائیان اسلام در رابطه با ترور زنگنه معتقد است:«در بيست و هشتم اسفند همان سال دکتر زنگنه وزير فرهنگ رزمآرا به دست نصرتاللّه قمى در دانشگاه تهران کشته مىشود. هنوز به طور رسمى مشخص نشده بود که دکتر زنگنه هم به وسيلة فدائيان اسلام زده شده است. به وسيلة فدائيان اسلام به قتل نرسيده بود، مسئوليتش را هم فدائيان اسلام نپذيرفتند.»(بازتابهاى قتل رزمآرا و ملّى شدن صنعت نفت، محمّد مهدى عبدخدايى،http://iichs.org/index.asp?id=1366&doc_cat=8 عبدخدایی در مصاحبه دیگری چنین نقل میکند:«نواب صفوي دوست نداشته كه نصرتالله قمي اعدام شود. نصرت الله قمي، دكتر زنگنه، وزير فرهنگ رزم آرا را ترور كرده بود. دانشجوي دانشكده حقوق بوده است. نامهاي به دكتر فاطمي مينويسد كه او رايزني و وساطت كند تا حكم اعدام قمي يك درجه تخفيف بگيرد.(ترور شخصيت خطرناكتر از ترور فيزيكي، روزنامه اعتماد، شماره 2495 به تاريخ 27/6/91، صفحه 8) دكتر سنجابى سیاستمدار و حقوقدان ایرانی و از بنیانگذاران جبهه ملی ایران (۱۲۸۳- ۱۳۷۵) نیز در خاطرات خود يادآور مىشود:« دكتر زنگنه بى جهت و بدون دليل كشته شد. قاتل او رابطهاى با فدائيان اسلام نداشت ولى بعداً به آنها مربوط شد. قاتل از دكتر زنگنه نمره قبولى مىخواست ولى وقتى او را كشت فدائيان اسلام اقدام كردند و خيلى هم اصرار داشتند كه دكتر مصدق از اجراى حكم اعدام او كه از دادگاه صادر شده بود خوددارى كند ولى مصدق زير بار نرفت و حكم اعدام درباره قاتل به اجرا گذاشته شد.» 3- عاقلی، دایرهالمعارف سیار رجال سیاسی ایران بود، مرتضی رسولیپور کارشناس تاريخ شفاهي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران در گفتگو با خبرگزاری کتاب ایران،24 فروردين 1392. 4- چهره تمام مردان سياسي تاريخ معاصر را ميشناسم، روزنامه سرمايه، شماره 254، 29/5/85، صفحه 20. 5- عاقلی، دایرهالمعارف سیار رجال سیاسی ایران بود، همان. 6- روزنامه سرمایه، همان. 7- گفتگوي مظفر شاهدي با دکتر باقر عاقلي درباره: اشغال ايران در جنگ جهانی دوم، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، http://www.iichs.org/index.asp?id=572&doc_cat=8. 8- روزشمار تاریخ معاصر ایران (از مشروطه تا انقلاب اسلامی) باقر عاقلی، نشر گفتار، 1372، ص8.
محمود فاضلی
|