شماره 109 | 23 اسفند 1391 | |
جهان از باد نوروزی جوان شد در زبان مردم آن گاه که واژه «عید» به تنهایی به کار میرود، سخن از عید نوروز است. نوروز بیگمان ماندگارترین، کهنترین و زیباترین آیین ایرانی است که دامنهاش امروز از تبت تا کریمه را فراگرفته است. نوروز ریسمان یکپارچگی ملتی بزرگ است که تاریخ چند هزارسالهاش سهمی بزرگ در میراث تاریخی تمدن، ادب، هنر و فرهنگ جهان دارد. این جشن با شکوه را به همه ایرانیان و به ویژه خوانندگان گرامی خود تبریک میگوییم و برایشان آرزوی سالی پر از شادی و پیروزی میکنیم. سالی که پشت سر نهادیم، با همه افت و خیزهایش سال پرباری برای تاریخ شفاهی ایران بود. انتشار آثار متعدد در حوزه خاطرات و برپایی کارگاههای آموزشی و جلسات نقد و بررسی آثار در نقاط مختلف کشور نشان از فراگیرتر شدن این رشته کارآمد در میان مردم به ویژه اهالی فرهنگ دارد. سایت تاریخ شفاهی ایران نیز بخشی از این فرآیند بود که توانست هفته نامه خود را با وجود همه کاستیها به شماره صد برساند و سال آینده را نیز با شماره یکصدوده آغاز کند که امید داریم برایمان خوش یمن باشد. در شماره صد بزرگواران بسیاری از طیفهای گوناگون فعال در عرصه تاریخ شفاهی کشور برایمان نوشتند و گفتند. از همه خواسته بودیم که ما را نقد کنند، با این حال بیش از نقد، لطف خود را شامل حال ما کردند که لازم بود زودتر از این از همه این عزیزان تشکر و قدردانی کنیم. بررسی و جمع بندی همه نظرات، و البته اندکی وقت، مجال نداد که زودتر این حقیر این چند سطر را بنویسم. از این بابت از همه پوزش میطلبم. دیدگاههای این بزرگواران را به دیده منت داریم و نکاتی که ذکر کرده اند را به کار خواهیم بست؛ البته به تناسب بضاعت و امکاناتمان که تحقق برنامههایی که بر خواهم شمرد همه منوط به آنها است. برای دوره انتشار نشریه برخی دوستان پیشنهاد به افزایش فاصله میان دو شماره داده بودند، تا به واسطه آن فرصت کافی برای تهیه مطالب بلندتر و بهتر فراهم شود. مشورت با اهالی فن در مطبوعات در این باره ما را فعلا بر آن داشت تا با همین فاصله به کار خود ادامه دهیم. اما پرداختن به مقالات تخصصی و دانشگاهی را هم نمیتوانیم از نظر دور بداریم. از این رو با گفتگوهای اولیه ای که با مدیریت مرکز مطالعات پایداری حوزه هنری و نیز انتشارات سوره مهر صورت گرفته است، در نظر داریم این دست مقالات را که تاکنون شمار زیادی از آنها روی سایت قرار گرفته اند همراه با آنچه از این دست که به دستمان برسد، به صورت نسخه کاغذی و با عنوان «کتاب فصل تاریخ شفاهی ایران» به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر کنیم. همچنین با موافقت مدیریت مرکز بنا داریم سلسله نشستهای تخصصی درباره تاریخ شفاهی را با حضور کارشناسان این عرصه برای بررسی و نقد آثار و نیز بحث و گفتگو در حوزههای چالش برانگیز تاریخ شفاهی برگزار کنیم. یکی از اهداف این نشستها، ایجاد فرصتی برای به اشتراک گذاردن تجارب و نیز پیوند خوردن فعالان این عرصه به یکدیگر برای اجرای طرحهای مشترک و بهره وری بیشتر از امکانات موجود در سازمانها و نهادهای مختلف است. امید داریم که از مسیر این نشستها در امر همگانی شدن تاریخ شفاهی نیز گامی برداشته شود. از همه عزیزان دعوت میکنیم برای این بخش ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه کنند. بخش عکس که مدتی از گردونه کارمان خارج شده بود، مجدداً با تغییراتی راه اندازی خواهد شد. این بخش فکر و نیروی برنامه نویسی خاص خود را میطلبد که تغییراتش گام به گام انجام خواهد شد. از این رو در این باره قدری صبوری لازم است. توضیحات بیشتر در این باره را در یکی از مطالب این شماره خواهید دید. تجربه موفق نظرسنجی برای شماره صد، ما را بر آن داشت تا از این راهکار برای پرداختن به موضوعات مبتلابه تاریخ شفاهی ایران با طرح پرسشهایی همراه با چند گزینه برای پاسخ بیشتر بهره ببریم. لطفاً پرسشهایی که به گمانتان در این باره مفید هستند برای ما ارسال کنید. کارهای دیگری نیز در عرصه بینالمللی و ترجمه مقالات خارجی به ویژه از حوزه آمریکای لاتین در نظر داریم که امیدواریم بودجه و امکانات لازم برای آنها را به دست آوریم. در سالی که گذشت مانند بسیاری از سازمانهای منتفع از بودجه عمومی کشور، از همان روزهای نخست تابستان برای تامین هزینهها به مشکل برخوردیم و با اینکه اکنون در آستانه نوروز 1392 هستیم هنوز بدهی خود به شماری از همکاران صبورمان را نپرداخته ایم. در اینجا لازم است از همه این عزیزان بابت این تاخیر چند ماهه پوزش بخواهیم و اظهار امیدواری کنیم که به زودی به وعدههای مالی خود عمل خواهیم کرد. در این باره همچنین لازم است از تلاش صمیمانه، اگرچه بیثمر، جناب آقای محسن مؤمنی شریف ریاست محترم حوزه هنری و نیز دیگر همکاران گرامیشان در مدیریت طرح و برنامه حوزه هنری برای تامین هزینههای سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی تشکر ویژه داشته باشم. امید آنکه سال آینده این کاستیها جبران شود. در پایان بر خود فرض میدانم از همه همکاران سخت کوش، پرتوان و کم توقع خود که مجال ذکر نام آنها نیست، تشکر کنم و آرزو کنم در سال آینده، با گامهایی استوارتر، اندیشه ای پربارتر، و دانشی گرانبارتر، همراه با سلامتی و شادکامی، در کنارمان باشند. نوروزتان پیروز محمد کریمی
| |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=1700 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |