دومين همايش تاريخ شفاهي ایران به تاریخ هفتم و هشتم مهرماه 1389، در سازمان گنجینه اسناد با حضور مورخین، پژوهشگران و فعالان عرصه تاریخ شفاهی برگزار شد. جلسه افتتاحیه اين مراسم، علی اکبر اشعری، مشاور رئیس جمهور از حذف روز اسناد در تقویم ملی ایران، اظهار تأسف و انتقاد كرد و گفت: «اسناد ملي كشور بسيار مهم به شمار مي روند و سازمان اسناد درتلاش است، روز به روز اسناد بيشتري را جمع آوري كند.»
سپس دکتر شهرام نیا، معاون سازمان اسناد، فعاليت هاي سازمان اسناد را تشريح كرد و اهداف اين سازمان را به صورت كلي بيان نمود.
پس از مراسم افتتاحيه، مدعوین از نمايشگاه كتاب دفاع مقدس در جنب تالار همایش، بازدید کردند. گفتني است، نمايشگاه كتاب دفاع مقدس، به همت بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس فراهم آمده بود و شامل آخرین آثار منتشره در زمینه های پژوهش، خاطره نگاری، روزشمار، تاریخ شفاهی و... بود.
نشست اول
نشست اول با عنوان "تاريخ شفاهي دفاع مقدس" به ریاست دكتر امير مسعود شهرام نيا و دكتر مرتضي نورايي برگزار شد.
در اين نشست، "محمدرضا فيروز كوهي" به عنوان اولین سخنران، مقاله خود را تحت عنوان "پرستاران در جنگ، ماهيت كار پرستاري در خلال جنگ ايران و عراق در سال هاي 1359-1367 " ارائه كرد.
او گفت: "پرستاري و جنگ بطور اجتناب ناپذيري با يكديگر پيوند خورده اند و با شروع جنگ پرستاران از جمله نيروهايي هستند كه شركت فعالي در آن دارند. در طول قرنها همان طور كه جنگها شدت گرفتهاند پرستاران نيز توجهاتشان به نيروهاي مجروح و آسيب ديده افزايش يافته است، پرستاران در حفظ سلامتي نيروهاي مجروح نقش اساسي را ايفا ميكنند و مطالعه اشكال مختلف اين پديده قسمت برجستهاي از تاريخ پرستاري جنگ ميباشد. به هرحال مرور پرستاري جنگ تحميلي اشكار كننده تجربيات پرستاران در اين جنگ ميباشد كه تا بهحال مورد بررسي قرار نگرفته است. در تلاش براي جبران اين خلاء موجود در پرستاري جنگ ايران و عراق، هدف اين پژوهش تحليل ماهيت كار پرستاري در جنگ و افزايش اگاهي از تجربيات پرستاران در جنگ و تاثير آان در حرفه پرستاري ميباشد.
استفاده از مصاحبههاي تاريخ شفاهي ماهيت كار پرستاران را همانطور كه به وسيله پرستاران در جنگ تحميلي به هنگام خدمت رساني به مجروحين تجربه شده است مورد مطالعه قرار خواهد داد.
اكثريت پرستاران كه به جنگ اعزام شدهاند اگاهي كمي از نحوة كار پرستاري از لحاظ باليني و محيط جنگ هنگام ورود به منطقه نبرد داشتهاند. انتظار ميرود كه توانسته باشند سريعاً خود را با محيط سازگار نمايند. به هر حال اين مطالعه به دنبال نحوه سازگاري شخصي و حرفهاي پرستاران ميباشد كه بيان خاطرات تجربياتشان، تاثير آن را از جهت شخصي و حرفهاي نشان ميدهد.
اين پژوهش در واقع عنوان رسالة دكتري است و با مشارکت علی ضرغامی، مرتضی نورائی و حجت اله یوسفی تهیه و نگارش شده است که در پي افزايش دانش موجود از پديده پرستاري جنگ تحميلي و به دنبال دست يافتن به يافتههاي مهمي از تجربيات جهت ارتقاي حرفه عملياتي پرستاري است."
عليرضا ملائي، عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه، دیگر سخنران این نشست در مقاله ای تحت عنوان "تاريخ شفاهی بمباران شيميائي سردشت و یک مصاحبه" اظهار کرد:
"هرچند جنگ هشت ساله عراق علیه ایران همواره جبههای فراتر از مرز دو کشور داشت و عمدتاً شامل مناطق مسکونی و غیر نظامی میشد. اما آن چه بر ابعاد فاجعه میافزود کاربست سلاحهای غیر متعارف و غیرمجاز علیه نظامیان و غیر نظامیان بود.
تهاجم شیمیائی به سردشت یکی از فاجعه آفرینیهای هراس انگیز صدام حسین است که هنوز به صورت شایستهای مورد کاوش قرار نگرفته است." ملائی گفت: "من در مقاله ام کوشیده ام تا ضرورت و اهمیت تدوین تاریخ شفاهی بمباران شیمیائی سردشت را نشان دهم. البته در این مسیر به همراه یک پژوهشگر دیگر طی سه چهار سال گذشته با جمعی از بازماندگان حادثه گفت و گو نموده، خاطرات و مشاهدات عینی آنان را در باره این رخداد گردآوری و بازتاب داده ام. لذا هدف این مقاله معرفی این کار و انعکاس یک نمونه از این خاطرات است."
در پايان اين بخش، "محسن كاظمي" سخنراني خود را به " فرصتها در تاریخنگاری شفاهی انقلاب اسلامی" اختصاص داد؛ مسئول سايت تاريخ شفاهي ايران گفت:
"با گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، فرصت آن فراهم رسیده است تا به بازکاوی و بازیابی این واقعه بپردازیم. اکنون ضرورت بازشناخت اهداف، ریشهها و عوامل موجود انقلاب برای صاحبنظران اندیشمندان، پژوهشگران و مورخان محرز است. تا در پرتو بررسی و تتبع عمیق در ابعاد مختلف این پدیده کمنظیر و بازخوردهای آن، نسبت تحقق اهداف، مورد سنجش قرار گیرد.
در طول سه دهه پس از پیروزی و در موارد محدودی قبل از پیروزی، قلمهایی برای نگارش تاریخ حوادث و وقایع مربوط به کار افتادند. فارغ از تاریخنگاریهای تحلیلی، توصیفی و نقلی مکتوب، نحلهای از تاریخنگاری در خارج و در داخل کشور جریان گرفته است که از آن به تاریخ شفاهی یاد میشود.
برخی افراد مبارز و فعال در گروهها و دستجات سیاسی به شکل فردی و گروهی در قالب سازمانی و با ذوق فردی در طول این سه دهه اقدام به ضبط و ثبت خاطرات خویش از روند انقلاب، مبارزه، فعالیت گروهی و سازمانی، زندان، مهاجرت، تبعید و... نمودهاند، از آنجا که این سبک تاریخنگاری (تاریخ شفاهی) در سالهای اخیر با اقبال زیادی مواجه بوده است، انتظار است که در سالهای آتی اوج بگیرد."
کاظمی تأکید کرد: "من تاریخ شفاهی در این مقاله به مثابه فرصت دیده ام. عملکرد سازمانها و مراکزی که این فرصت را برای ثبت تاریخ غنیمت شمرده و یا فرصتسوزی کردهاند مورد مداقه و بررسی قرار داده ام. البته دامنه این بررسی محدود به تاریخ شفاهی نیست و برای نشان دادن این مقوله مهم "فرصت"، نگاهی نیز به مناظر مختلف خاطره و خاطره نگاری (خارج از شمول تاریخ شفاهی) نیز کرده ام."
نشست دوم
نشست دوم از دومين همايش تاريخ شفاهي به "مباحث نظري" اختصاص داشت و اعضاي هيأت علمي آن، دكتر امير مسعود شهرام نيا و رحيم نيكبخت بودند. در این نوبت از همایش، مهدي ابوالحسني، دانشجوی دکتری گروه تاریخ دانشگاه اصفهان در مقاله ای به "مقایسه تحلیلی سنت شفاهی با تاریخ شفاهی" پرداخت و گفت:
"بسیاری خواسته یا ناخواسته، سنت شفاهی و تاریخ شفاهی را با هم یکی انگاشته و به همین دلیل در تعریف معنا و تبیین اصطلاح تاریخ شفاهی، دچار اشتباهات بنیادی شدهاند. ایشان همچنین، آثار تولید شده مبتنی بر سنت و فرهنگ شفاهی را نوعی تاریخ شفاهی محسوب میکنند. تاریخ شفاهی تفاوتهای بنیادی با سنت شفاهی دارد. چنانکه در این راستا، خاطرهنگاری و خاطرهنویسی نیز تاریخ شفاهی نیست. تمایز قائل شدن بین این اصطلاح و مفاهیم، در ارائة تاریخچهای دقیق و علمی از تاریخ شفاهی در ایران، لازم و ضروری است.
سنت شفاهی یعنی شیوه و طریق انتقال ساز و کارهای فرهنگی و عمومی از طریق نسلها است که در میان جوامع گوناگون، یکسان نبوده و در عین شباهتها، به دلیل رنگارنگی نژاد، مذهب، جغرافیای طبیعی و انسانی؛ تفاوتهای اساسی، داشته است. بنابراین، در این مقاله ضمن بازکاوی این سنت و روش آن در طول تاریخ، ویژگی ها و کارکردهای اساسی آن، به مقایسه تحلیلی آن با تاریخ شفاهی پرداخته میشود.
سخنران بعدی اين نشست، رحيم نيكبخت در موضوع "تاریخ شفاهی همگانی دفاع مقدس"، سخن گفت؛ او که هیأت رئیسه همین نشست بود! توضیح داد:
"بدون تردید تاریخ انقلاب اسلامی ایران و همچنین دفاع مقدس هشت ساله از فرازهای مهم و سرنوشت ساز هویت ملی ایران و ایرانیان است که پس از دو قرن خواری و ذلت، نقطة شکوفایی حفظ و تداوم افتخارات ملی و احیای شرافت و کرامت ایرانی به حساب میآید. دفاع مقدس ادامه طبیعی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ه) میباشد که سازندگان آن نه یک گروه و یک دسته بلکه مردم سراسر ایران اعم از ترک و كرد و بلوچ و لر و عرب ..... بودهاند. حماسههای که این مردم آفریدهاند از چنان عظمت و گستردگی برخوردار است که پرداختن به آن از عهده یک سازمان و تعداد اندکی محقق خارج است. پس چه باید کرد؟ دست روی دست گذاشت و شاهد از یاد رفتن این حماسهها بود یا درگذشت حماسه آفرینان شد؟ از آنجایی که نگارنده تجربیاتی دارد که میتواند راهکارهای جهت همگانی نمودن تاریخ شفاهی دفاع مقدس ارایه دهد، در این مقاله به ارائة شیوههای همگانی سازی دفاع مقدس خواهد پرداخت.
سپس " سیدمحمدصادق فیض در مقاله ای، "ضرورت توجه به «علم رجال» در تاریخ شفاهی" را مورد تأکید قرار داد و بیان کرد:
"تولد تاریخ شفاهی در ایران اگرچه به درستی مشخص نیست اما نشو و نمایش را باید در فضای دهه 1360 دانست که گزارشهایی از خاطرات مربوط به سالهای پیش از انقلاب اسلامی و بویژه حوادث دو سال آخر رژیم پهلوی (1357 و 1356) را در برابر دیدگان علاقهمندان مینشاند. نزدیکی به رویدادها و ابهامها و شیرینی دانستهها و واکاوی تلخکامیها، همه را تشنه شنیدن ناگفتهها کرده بود. چه آنان که رفته بودند و جسته و گریخته در رسانههای خارجی سخن میگفتند و چه آنان که اکنون در ایران به نوعی دستی بر آتش داشتند و از گذشتههای خود و رژیم میگفتند. به دلیل شرایط پر نشیب و فراز آن دهه که جنگی تمام عیار را نیز بر این کشور بار کرده بودند، و خلأ بررسیهای کارشناسانه، انبوهی از خاطرات مرتبط با انقلاب در ویترین فروشگاههای کتاب نشست و بخشهایی از قفسههای کتابخانههای شخصی و عمومی را پر کرد بیآنکه نقدی بر آنها نگاشته شده یا چنان اسنادی در بوته نقد و بررسی کارشناسانه، بیغرض و منصفانه راستی آزمایی شود. از این رو از پس هر خاطرهای، خاطرهای دیگر و چه بسا مستند به خاطره پیشین منتشر میشد و جسته و گریخته پاسخی هرچند گذرا به دیگری میدادند و باز مشخص نبود که کدام یک مقرون به صحت است. با فراغت از جنگ، زیرمجموعهای تازه از تاریخ شفاهی در کشور گشوده شد. در این مجموعه تازه، انبوهی از خاطرات رزمندگان ایرانی در قالب کتاب و سخنرانی در برابر تاریخنگاران جنگ قرار گرفت.
بیتردید، این بخش تازه نیز همانند گروه نخست، نه کامل و جامع بود و نه خالی از کاستیها. کاستیهایی از شیوههای بیان و پاسخ به همه پرسشها. و هر کس از منظر خود به حادثهای مینگریست. به تعبیری چه در مقطع انقلاب و چه در مقطع جنگ و به طور کلی هر گوینده خاطرهای از آن رو که در بطن حادثه قرار دارد، از منظر سوم شخص مجبور به بیان حوادث است. حوادثی که بر او رفته و او با جان و تن خویش احساس کرده است. به عبارت دیگر نگاهی از پایین به بالا. اما در برابر، تاریخنگاری، اشراف بر تمام آنچه که گفته شده است. نگاهی از بالا به وقایع. در این صورت مشاهده همه جزییاتی که گویندگان خاطره، تنها بخشی از آن را دیدهاند و بازگفتهاند.
ابوالفضل حسن آبادي، سرپرست گروه اسناد و دانشجوي دكتراي تاريخ محلي مقاله ای با عنوان "آرشيوهاي تاريخ شفاهي در ايران فرصت يا تهديد" ارائه كرد؛
"آرشيوهاي تاريخ شفاهي در زمره مهمترين دستاوردهاي مراكزي هستند كه در زمينههاي مختلفي اقدام به جمعآوري خاطرات از طريق مصاحبه ميتمايند. در اين مقاله در پي بررسي اين سوال هستيم كه آيا در ايران عليرغم گسترش تاريخ شفاهي به تناسب آن به آرشيو و مقتضياتش نيز توجه شده است يا خير،آيا ميتوان بدون تشكيل مراكز تاريخ شفاهي آرشيوهاي تاريخ شفاهي ايجاد نمود و اصولاً ضرورتي براي پرداختن به اين بحث وجود دارد؟ براي پاسخ به اين سوال ابتدا انواع آرشيوهاي تاريخ شفاهي را در دنيا مورد بررسي قرار خواهيم داد و سپس با مقايسه اين مراكز با ايران سعي خواهيم كرد تا راهكارهايي براي گسترش آرشيوهاي تاريخ شفاهي ارائه دهيم."
نشست سوم
نشست سوم دومین همایش تاریخ شفاهی با ارائه 4مقاله به ریاست آقایان علیرضا کمری و درودیان شکل گرفت. فریدون نوری سخنرانی بود که به موضوع "تاريخ شفاهي دفاع مقدس فتح حلبچه به روايت رزمندگان كرد" پرداخت و گفت:
"يكي از مهمترين منابع كسب اطلاعات لازم و بازسازي حوادث تاريخي تكيه بر گفتهها و خاطرات حاضران و ناظران در جريان رويدادهاي مورد نظر است.
دفاع مقدس ملت ايران در جنگ تحميلي فراز بسيار مهمي از تاريخ معاصر ايران اسلامي است كه هنوز بسياري از زواياي مهم و عبرت آموز اين پايداري و پايمردي در ذهن و خاطره رزمندگان ايراني به مانند يك گنجينه عظيم ثبت و محفوظ ميباشد. ترديدي نيست كه اهميت و جايگاه تاريخ شفاهي به موازات گذشت زمان در بازسازي رويدادها و حوادث تاريخ ملت فزوني يافته است به گونهاي كه امروزه نگارش و تدوين تاريخ معاصر ملتها و كشورها در دورة معاصر بدون استناد و استفاده از خاطرات رجال تاثيرگذار و بهرهگيري از مطالبي كه در حوزه تاريخ شفاهي جاي دارند راه به جايي نخواهد برد.
جنگ هشت ساله عراق با ايران يكي از مهمترين منازعات سده بيستم است كه حوادث و رويدادهاي گوناگوني را در متن خود جاي داده است و علاوه بر آن تاثيرات پيدا و پنهان آن بر تحولات كشور پس از جنگ نيز تا كنون ادامه دارد. يكي از مهمترين فرازهاي به ياد ماندني جنگ فتح شهرهاي مرزي عراق در حوزة دشت شهر زور و استان سليمانيه است كه صدام و ارتش بعث با بمباران شيميايي حلبچه به بهانههاي واهي يكي از منابع تاريخ بشر را در بيرحمانهترين حالت ممكن به حافظة تاريخ سپرد".
او گفت: "من سعي کرده ام در این پژوهش به ماجراي فتح شهرهاي مرزي عراق در دشت شهر زور توسط رزمندگان ايران و واكنش رژيم بعث به اين فتوحات كه در قالب بمباران شيميايي حلبچه عينيت يافتف بپردازم."
داوود امینی تنها سخنرانی بود که سعی کرد مقاله خود را به شیوه حماسی با عنوان "دفاع مقدس و شهدای محلی و منطقهای، با رویکرد آرشیو شفاهی" بیان کند. او با حس و حالی پرشور شرح داد:
"تاریخ نگاری دفاع مقدس و شهیدان انقلاب اسلامی، با رویکرد ثبت تاریخ شفاهی محلی و منطقهای، رسالت دینی و تاریخی ثبت آثار و تاریخ سراسر حماسه و ایثار شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، تکلیف همگان را برای جمع آوری خاطرات، آثار شهدا و ثبت حماسهها و تنظیم و تدوین آن برای نسلهای آینده تاریخ بشری، روشن ساخته است. جای جای مناطق جنگی و کوچه و محلههای شهرها و روستاهای کشورمان، یاد و خاطرههای ایثار و شهادت رزمندگان کفر ستیز اسلام را در دل خود دارد. طرح مشعل شهدا به منظور شناخت شخصیت و نقش آنان در دفاع مقدس ویژة شهدای منطقه 19 تهران به اجرا در آمده است. در همین راستا، این حرکت از سوی نگارنده و گروه همراه آغاز و گامهایی در یک و نیم سال گذشته برداشته شده است. این اقدام مؤثر، در جهت تحکیم دستآوردهای انقلاب اسلامی، از طریق اشاعة فرهنگ شهید و شهادت در جامعه به اجرا در آمده است و از طریق برنامهریزی و ارتباط مستقیم و مستمر همراه با نشستهای صمیمی با خانوادة معظم شهدا و رزمندگان دفاع مقدس و انجام مصاحبه با آنان و دوستان و همرزمان شهدا، صورت میگیرد. در این طرح که تاکنون بخش عمدهای از آن به انجام رسیده است، مصاحبهها، ضبط و فیلمبرداری و آثار و اسناد شهدا از طریق اسکن و كپي جمعآوری و همچنین گردهماییها و کنگرههایی برگزار گردیده است."
او در پایان تأکید کرد: "مراحل دیگر این طرح، تدوین فیلمهای مستند، کتابها و یادوارههای شهدا و رزمندگان اسلام و انتشار فرهنگ شهید و شهادت، از طریق تفحص سیره شهیدان خواهد بود."
فائزه توکلی به عنوان تنها زن صاحب مقاله در این همایش، به "طرح تاريخ شفاهي زنان سياسي و مبارز در دوران پهلوي دوم" پرداخت. توکلی گفت:
"طرح تاريخ شفاهي زنان سياسي و مبارز در دوران پهلوي دوم و انقلاب اسلامي ايران از سال 1385 تاكنون در حال انجام است. اين طرح كه از طرف مركز نشر آثار امام (ره) توسط اينجانب در جريان است در دو مرحله صورت گرفته است. مرحله اول مصاحبه با ده نفر از خانمها ميباشد كه اغلب زنداني سياسي بودند و در 500 صفحه تدوين و زير چاپ ميباشد. در مرحلة دوم كه شامل سه بخش ميباشد هم اكنون جريان دارد. در مرحلة دوم هدف اصلي فقط مصاحبه با زنان فعال سياسي و اجتماعي بود كه در دوران انقلاب اسلامي در عرصههاي گوناگون مجاهده كردند و حدود بيست نفر ميباشند كه در آيندة نزديك نيز متن آن تدوين ميگردد. در اين مقاله با معرفي اسامي زنان و گزارش كوتاه راجع به هر كدام از آنان، پروندهاي مختصر ارائه ميگردد.
وی در پایان سخنان خود به معرفی تعدادی از زنان سیاسی پرداخت و به محدودیت های مصاحبه های خود را به صورت موردی، اشاره کرد.
حسین روحانی صدر سخنران پایانی روز اول بود ،که مقاله اش را تحت عنوان "تاریخ شفاهی فعالیتهای وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پیرامون جنگ هشت ساله و حوادث قبل و بعد آن" ارائه نمود:
"وزارت امور خارجه یکی از وظائف ذاتیش پیگیری سیاست خارجی همسایگان خود میباشد. از سوی دیگر این وزارتخانه نیروهایی را بر اساس منشور خود به نقاط مختلف جهان اعزام تا به واسطة آنان روابط و منافع ملی و بینالمللی کشور را حفظ نمایند. مردان سیاست خارجی ایران طبق وظیفة تعریف شده در نمایندگيها فعالیتهای متنوعی را عهدهدار گردیدند یکی از آن فعالیتها مسئلة جنگ عراق با ايران بود. شاید هر بخشی از این فعالیتها نیاز به مجموعة کتابهایی مستقل داشته باشند اما در این مقاله سعی بر انعکاس خلاصهای از فعالیتهای وزارت امور خارجه در این مقطع از تاریخ ایران خواهد بود.
محدودة زمانی 22 بهمن 1357 لغایت مرداد 1369 و روش تحقیق روش کار در این تحقیق کتابخانهای میدانی و تحلیل محتوی خواهد بود.
برنامه پایانی روز اول دومين همايش تاريخ شفاهي به پرسش و پاسخ میان حاضران، سخنرانان و اعضای هیأت علمی همایش اختصاص یافت.
نشست چهارم
روز دوم دومين همايش تاريخ شفاهي در سازمان اسناد مانند روز اول از ساعت 9 صبح آغاز شد و در 4 پنل برگزار شد. ابتداي برنامه با سرود ملي و تلاوت قرآن آغاز شد و برای این روز چهار نشست برنامه ریزی شده بود.
نشست چهارم با عنوان "كاركرد تاريخ شفاهي" به ریاست علیرضا کمری و مرتضي نورايي شکل گرفت. اولین سخنران روز دوم همایش، غلامرضا آذري خاكستر، کارشناس مصاحبه آرشیو تاریخ شفاهی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی بود كه مقاله خود را تحت عنوان "تاریخ شفاهی در خدمت جنگ (مروری بر تاریخ شفاهی بازسازی هویزه)" ارائه کرد. او گفت:
"مسئله بازسازی مناطق جنگ زده از جمله موضوعات قابل توجه در تاریخ شفاهی میباشد. به واسطة عملکرد ارگانهای مسئول این موضوع میتواند از جهاتی مورد توجه پژوهشگران حوزة تاریخ شفاهی باشد. شهر هویزه در استان خوزستان یکی از مناطقی است که در اشغال عراق بوده است. بعد از آزادسازی هویزه با توجه به تأکید حضرت امام خمینی (ره) راجع به امر نوسازی مناطق جنگ زده بنابراین تولیت معظم آستان قدس رضوی دستور بازسازی هویزه را به معاونت فنی آستان قدس رضوی داده و در این راستا فعالیت بازسازی هویزه از سال 1361 تا سال 1364 طول کشیده است.
اگر مروري به تحولات آستان قدس رضوي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي داشته باشيم، يكي از مهمترين اقدامات آستان قدس رضوی طرح بازسازي هويزه ميباشد. در شرايطي كه كشورمان در گيرودار جنگ تحميلي بود، آستان قدس رضوي به بازسازي هويزه همت كرد. خاطرات بازسازی هویزه اشاره به نسلی دارد که در گیرو دار جنگ به فکر آبادی وطن هستند جهادگرانی که بدون هیچ چشمداشتی در گرما و سرمای طاقت فرسای هویزه در زیر گلولهها و در برابر سختیهای کار جاودانه کار کردند و با افتخار هویزه آباد کردند. هویزه که تقریبا ۱۰۰ً درصد ویران شده بود مجدداً توسط دستان پرتوان کارگران انقلابی قد علم کرد و سرافراز پایدار ماند."
پس از ارائه اين مقاله دكتر نورايي تأکید كرد: "مي بايست كار جدي در زمينه تاريخ شفاهي انجام دهيم"؛ همچنين عليرضا كمري، اعلام كرد: "اولين كشوري كه از شروع جنگ، بازسازي را آغاز كرد، ايران بود. وي ادامه داد: "به طور كلي بازسازي مناطق جنگي و نه فقط هويزه، موضوع قابل تأملي به شمار مي رود. پس از سخنرانی آذری خاکستر فرصتی به مهدي ابوالحسني داده شد تا گزارشی از سفر خود به پراگ و همایش انجمن بين المللي تاريخ شفاهي ارائه کند. ابوالحسني، نكات بارز همايش پراگ را هولوكاست، سياست و اقتصاد و بلوك شرق پس از فروپاشي شوروي دانست. او همچنین از کمک و نقش مؤثر دانشگاه اصفهان و سایت تاریخ شفاهی در اعزام وی به این اجلاس علمی تقدیر و تشکر نمود.
آخرین سخنران نشست چهارم، دکتر عمادالدين فياضي استاد دانشگاه، عضو هيئت علمي و مدیر گروه تاریخ دانشگاه آزاد واحد شهر ري بود که مقاله خود را به وضع و تأثیر شهيدحسن باقري (افشرده) در سال های نخستین جنگ اختصاص داد؛ او مقاله اش را با عنوان "روایاتی از یک فرماندة جنگ (سرلشكر شهيدحسن باقري)" ارائه کرد و گفت:
"خاطرات شفاهی و نوشتاری يادآور وقايع و حوادثي است كه در حافظه تاريخ پايدار مانده است. حوادث مهم ، هر چند كه زمان بسيار از آن بگذرد، هيچگاه فراموش نخواهد شد. اين رويدادها، نمايانگر زندگي گذشته و تجربيات گرانقدر آن، چراغ راه مردان و زناني است كه در مسير پرنشيب و فراز زمان گام برمي دارند.
زماني كه جنگ به پايان مي رسد و سالها از آن تاريخ ميگذرد، مداركي كه از جنگ به جا ميماند ميتواند ما را به لايه هاي پنهان جنگ رهنمون كند. در ميان انبوه اسناد و مدارك به جامانده از جنگ آنچه كه شايد بيش از هر چيزي لحظات و دقايق بزرگ و سرنوشت ساز جنگ را براي ما روشن ميسازد گفتارها و خاطرات راویان جنگ دیدگان است.
جنگ هشت ساله ما با عراق را مي توان يكي از مهمترين نبردهاي قرن بيستم برشمرد . اين جنگ خود سلسله جنبان عوامل مهم دگرگوني عميق در مسائل فكري و فرهنگي كشور بوده است و براي روشن شدن دقايق آن گفتارهای شفاهی و خاطرات آنان از جنگ مي تواند نقش بسيار حائز اهميتي داشته باشد. از ميان انبوه دیدها وشنیده های مردان جنگی دوران دفاع مقدس باقي مانده است بدون ترديد گفتارهای شفاهی ونوشته های فرماندهان و طراحان اين جنگ از اهميت دو چندان برخوردار است. چرا كه با مرور آنها نه تنها مي توان تصوير واضح تر و جامع تري از جنگ ارائه داد بلكه لحظات و دقايق بزرگ و سرنوشت ساز و نقاط بزرگ برگشت را عميقاً پيگيري و جستجو نمود . همچنين به گفته هاست که بسیاری از مواردي كه به علت آشوب جنگ ناشناخته مانده بود پي برد و دورنماي لحظه به لحظه جنگ را با تمركز در ترتيب حوادث و جو كلي جنگ نشان داد. و بدين گونه نسل فعلي و آينده كه كمتر از چند و چون جنگ اطلاع دارد و بتواند با تكيه بر اين گونه گفته ها با نگاهي عميق و گسترده به لايههاي ناشناخته و زيرين حقايق اين جنگ و در نهايت هويت خاص اين نبرد بزرگ پي ببرند.
از ميان انبوه بحث ها و خاطراتی که از تاریخ شفاهی دفاع مقدس به جا مانده از دوران جنگ هشت ساله می توان درباره گفتهها و خاطرات شهيد حسن باقري و ويژگيهاي فوقالعاده و بي نظيري آن سخن گفت، اساس این مقاله نیز در همین راستا بنا شده است."
سپس دكتر نورايي در ادامه اين بحث،اشاره كرد:"پديده اي كه قابل اثبات نباشد، صرفا خاطره به شمار مي رود و در حيطه تاريخ شفاهي قرار نمي گيرد؛ وي افزود، اگر بخواهيم مصاحبه اي در عين خاطره، به تاريخ شفاهي تبديل شود، مي بايست اسناد مربوط بدان در دست باشد." همچنين عليرضا كمري درباره شهيد باقري و فعالیت های ستادی که به نام این شهید است، توضیحاتی ارائه کرد و گفت: "سردار فتح اله جعفري تحقيقات زيادي درباره اين شهيد انجام داده و نتايج را در ستادی به نام ايشان جاي داده است." كمري درباره ماهيت خاطره نيز صحبت كرد واز تاريخ شفاهي اصطلاحا به عنوان تاريخ درگوشي ياد كرد.
نشست پنجم
نشست پنجم دومين همايش تاريخ شفاهي از 11 صبح به صورت فشرده آغاز شد و تا اذان ظهر ادامه داشت. هيأت علمي ناظر اين بخش را مرتضي رسولي پور و علي ططري با محوريت "آسيب شناسي تاريخ شفاهي" عهده دار بودند.
سخنران نخست اين بخش، "محمدعلي حيدري دلگرم" بود که مقاله اش را با عنوان "آسيب شناسي تاريخ شفاهی: غفلت از ارزشهاي تقدس سازندگي جنگ در تاريخ شفاهي" ارائه کرد و گفت:
"چند سالي است كه در جمع نشستها و مجامع فرهنگي و دفاعي شاهد بحثهايي در خصوص تاريخ جنگ هستيم؛ من در مقاله ام به معناي آسيب شناسي تاريخ شفاهي به موضوعاتي از قبيل، مصاحبهگري در تاريخ شفاهي، يافت ارزشها در مصاحبه افراد، شناخت تقدس حق در سازندگي و بي توجهي به تاريخ شفاهي، اشاره کرده ام."
غلامرضا عزيزي دبير اجرايي همايش، نیز در این نشست مقاله ای با عنوان "آسيبشناسي تاريخ شفاهي: مرزهاي خاطره" ارائه کرد:
"گرچه آشنايي ايرانيان با تاريخ شفاهي، به مفهوم جديد آن، به سالهاي اوليه پس از انقلاب اسلامي و كوششهاي افراد، موسسات و نهادهاي داخل و نيز برخي مؤسسات خارج از كشور بازميگردد، اما چندي است روند گردآوري و انتشار مجموعههايي با عنوان تاريخ شفاهي شتاب گرفته است؛ چنانكه هماكنون مجموعههايي چون تاريخ شفاهي ادبيات معاصر ايران، تاريخ شفاهي معماري ايران، تاريخ شفاهي گيلان، تاريخ شفاهي شهرها، تاريخ شفاهي دوبله...، تاريخ شفاهي موسيقي ايران، تاريخ شفاهي سينما، تاريخ شفاهي سينما و تئاتر كمدي، تاريخ شفاهي طراحي صحنه سينما و تئاتر، مراحل شروع پروژه، گردآوري و يا انتشار را ميگذرانند.
با بررسي اين آثار به نظر ميرسد متاسفانه هنوز در ايران مباحث نظري تاريخ شفاهي به شيوهاي شايسته مورد بررسي و مداقه قرار نگرفته است و اين خود وضعيتي را پديد آورده كه خط و مرزهاي تاريخ شفاهي با خاطره نگاري، شرح حال نويسي و حتي خود شرح حال نويسي مبهم و در مواردي در هم آميخته شده است.
در اين مقاله ضمن آوردن تعريف تاريخ شفاهي كوشش ميشود در مثالهايي در همآميختگي اين خط و مرز را در مفاهيم نظري و نيز در چند اثر منتشر شده بنماياند.
محمد نظرزاده که د ر نگارش مقاله "تاريخ شفاهي آزادگان" به آقای محمدرضا بختياري یاری رسانده بود، در غیاب او پشت تریبون رفت و خلاصه ای از مقاله را ارائه نمود:
"آزادگان به عنوان يكي از موضوعات قابل تامل در حوزة مطالعات بعد از جنگ كمتر مورد توجه مراكز به صورت علمي قرار گرفته اند و تك نوشتهايي از خاطرات آن در اردوگاهها در زمرة معدود كارهاي انجام شده مي باشد. بررسي جوانب كار نشان ميدهد كه اين زمينه موضوعي جاي كار بسيار بيشتري نسبت به آن چه تا كنون انجام شده دارد در اين مقاله با توجه به پروژه 300 ساعتي انجام شده در زمينة آزادگان در مركز اسناد آستان قدس سعي خواهد شد ضمن شرح نحوة چگونگي انجام كار به موانع و مشكلاتي كه بر سر راه انجام اين پروژه بوده و ارزشهاي اطلاعاتي آن پرداخته شود.
آخرین نشست
به دلیل کمبود وقت و استفاده بهینه از زمان، مسئولان نشست نصمیم گرفتند، دو نشست پاياني دومين همايش تاريخ شفاهي را در هم تلفيق نمایند؛ ناظرين علمي ايننوبت از همایش، دكتر شهرام نيا و مهدي ابوالحسني بودند.
محمد حسيني، عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي شاهرود سخنراني خود را به موضوع "کارکرد تاريخ شفاهي در تحقيق اقوام و گروه¬هاي گم¬شده در تاريخ معاصر" اختصاص داد و گفت:
"گويا سپيده دم تاريخ نميدانست که بر حسب فطرت خود تاريخ شفاهي را در دل پرورش مي¬دهد. منابعي که عمرآن به درازاي خلقت است و در سينه تاريخ مسکن گزيده تا دفتري باشد از معرفت ايام و شناخت شعور روزگاران و شرح چگونگي عبور انسان¬ها و ملت¬ها و حکومت¬ها از گذرگاهها و حوادث و وقايعي که با آن دست در گريبان بوده¬اند.
تاريخ شفاهي بسياري از اخبار و اطلاعاتي که در لابه¬لاي تاريخ وجود داشته و از ديد مورخان و محققان پنهان مانده و يا شرايط سياسي حاکم اجازه طرح آن¬ها را نداده است، به گونه گفتاري و شنيداري به نسل آينده منتقل مي¬کند تا در فرصت مناسب اين اطلاعات ارزشمند مکتوب گردد و آيندگان از چرايي و چگونگي آنچه در گذشته رخ داده است، مطلع گردند.
در عصر ما هم تاريخ شفاهي بسياري موجود است . چه به صورت خاطرات ويا نقل کار افراد و گروه هاي خارج ازحاکميت دولت، از جمله طايفه باصري که در کومش به مدت نيم قرن پس از انقلاب مشروطيت يعني از سال 1285 ش. تا سال 1334 ش. فعاليت داشته اما در منابع مکتوب تاريخي نامي از کارها و فعاليت¬هاي آنان وجود ندارد. اما با کمک اين منبع که مستلزم روش ميداني است وضعيت و موقعيت طايفه باصري در کومش روشن و نتايج تحقيق به صورت يک کتاب به نام «طايفه باصري در کومش» منتشر گرديد. اهميت اين منابع زماني معلوم مي¬گردد که منابع مکتوب نتواند حوادث و پديده¬هاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي گمنام و فراموش شده را معرفي نمايد. در نتيجه تاريخ شفاهي وظيفه احياي ناشناخته¬ها را به عهده مي-گيرد."
رضا حاج آبادي دیگر سخنران جلسه بود که مقاله اش را با موضوع "تاريخ شفاهي جنگ تحمیلی، ضرورتها و فرصتها" ارائه کرد:
"فرهنگ اقوام و ملل جهان، از فراز و فرودهاي مهم حيات سياسي و اجتماعي آنان شكل گرفته است. بدون شک حماسهها و کاميابيهاي هر ملت، همواره ماية مباهات نسلهاي آینده بوده و همين حماسهها است که ماية حيات، پويايي و تعالي آن ملت به شمار ميرود.
مهمترين اطلاعاتي كه ميتواند انسانها را با نسلهاي پيشين آشنا سازد و دانش ارزندهاي در خصوص ارزشها، هنجارها و نحوة زندگي فردي و اجتماعي مردم در يك دورة خاص از زمان و تاريخ را روايت كند، ميراث فرهنگي بر جاي مانده از آن جامعه است.
نقش روایتهای صورت گرفته توسط شاهدان وقایع بزرگ برای تبيين زواياي مبهم و غيرمكشوف حيات اجتماعي يك ملت بر هيچكس پوشيده نيست. تاريخ شفاهي به عنوان يكي از قدیمیترين شيوههای ثبت تاريخ، در بازشناسي و تنوير انديشه بخشهاي مختلف اجتماع بهويژه نسلي كه امكان لمس و درك فرهنگ و شرايط ويژه آن دوران را نداشتهاند، از چنان اهميت روزافزوني برخوردار است كه امروزه بخش عمدهاي از تلاش و همت مراكز اسنادي و آرشيوي، صرف تولید و ثبت و ضبط عناوین مختلف تاریخ شفاهی میشود."
رحيم روح بخش که در سال گذشته تاریخ شفاهی آموزش و پرورش را راه اندازی کرد؛ اما در ادامه کار با مخالفت مسئولین مواجه شد و متأسفانه این پروژه را تعطیل نمود، سخنرانی بود که مقاله خود را تحت عنوان "محورهای عمدة سوالات طرح تاریخ شفاهی فرهنگیان" ارائه كرد. در ادامه خلاصه اي از آن مي آيد:
او گفت: "من درخلال تهیه وتدوین طرح تاریخ شفاهی فرهنگیان، طی بررسی منابع تاریخ شفاهی و مطالعه تعدادی ازکتب و مقالات مربوط به خاطرات فرهنگیان و به خصوص دوران فعالیت های آموزشی آنان اعم ازدوره دانش آموزی ودانشجوئی و به خصوص دوره معلمی در نظام آموزش و پرورش کشور، طرحی به عنوان «محورهای عمده سوالات طرح تدوین تاریخ شفاهی آموزش وپرورش تهیه نمودم، تا برای اجرا مورد استفاده مصاحبه کنندگان طرف قرارداد قرار گیرد. عناوین اصلی آن به شرح ذیل است:
الف- تولد و خاندان
ب- دوران کودکی و دانش آموزی
ج- تحصیلات عالیه
د- نگرش ها و باورها نسبت به مسائل پیرامونی
ه- نظام وظیفه (برای آقایان)
و- دوران معلمی و تدریس
ز- فرهنگ، ایدولوژی وسیاست
ح- سایرموارد
در قسمت اخیر سوالاتی نیز از آن دسته از معلمان که در مجتمع های آموزشي رزمندگان در مناطق جنگی یا در شهرها فعالیت داشتند، طراحی شده است".
سخنران پاياني همايش، غلامرضا دركتانيان بود که مقاله خود را با موضوع "زمينههاي وقوع جنگ تحميلي عراق عليه ايران" در اختیار حاضران" در اختیار حاضران قرار داد:
"در اين مقاله به بررسي زمينه هاي وقوع جنگ تحميلي عراق عليه ايران بر اساس مصاحبه با فرماندهان ارشد و نخبگان نظامي كه در حوادث آن زمان نقش فعال داشته اند پرداخته شده است.
از عمده مباحثي كه در اين مقاله بررسي شده، شرايط پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و بر هم خوردن توازن قوا از لحاظ نظامي و استراتژيكي در منطقه مي باشد. به لحاظ نظامي معمولا زماني جنگ بين دو كشور آغاز مي شود كه توازن قوا بهم خورده باشد و اين مساله در ايران آن زمان اتفاق افتاد.
در بررسي نظرات مختلف در اين خصوص اينكه رژيم عراق قبل از اقدام به عمليات نظامي و يورش به خاك ايران در صدد بود از طريق ايجاد ناامني در شهرهاي استان خوزستان با ايجاد انفجار در اماكن عمومي و چاههاي نفت در بين مردم رعب و ترس ايجاد نموده و وانمود كند كه جمهوري اسلامي ايران توان برقراري امنيت در شهرهاي استان را ندارد و از لحاظ رواني زمينههاي انتزاع قسمتهايي از كشور عزيزمان ايران و الحاق آن به خاك عراق را فراهم آورد. هرچند آنها به خيال خام خود براي اين كار برنامهريزي كرده و با استكبار جهاني همسو شده بودند ولي با مقاومت مردم انقلابي ايران به رهبري امام خميني (ره) نهال نوپاي انقلاب و حيثيت كشور در مقابل توطئههاي دشمن پاسداري شد و طرحهاي استكبار جهاني ناكام ماند."
آخرین بخش دومین همایش تاریخ شفاهی
در اختتاميه مراسم، كارگاه پرسش و پاسخي بود که با همكاري دكتر شهرام نيا، مهدي ابوالحسني، مرتضي نورايي و عليرضا كمري برگزار شد و به برخي سوالات حاضران پاسخ داده شد؛ سپس دكتر نورايي جمع بندي شش نشست شکل گرفته در دو روز همایش را ارائه کرد و به تفاوت بين خاطره و تاريخ شفاهي اشاره هایی نمود.
ملیحه کمال الدین