شماره 104 | 18 بهمن 1391 | |
جواد منصوری: تاریخ مکتوب انقلاب از تاریخ شفاهی شروع میشود نشست تخصصي «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروفترین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب» سهشنبه (17 بهمنماه) با حضور رحیم نیکبخت، یعقوب توکلی، علیرضا ملائی، محسن کاظمی، حجتالاسلام والمسلمین سعید فخرزاده، فائزه توکلی و جواد منصوری به عنوان مولفان و صاحبنظران اين حوزه، در سالن اندیشه پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. جواد منصوری، از مبارزان دوران انقلاب و پژوهشگر و نویسنده در حوزه تاریخ آن دوران، در نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروفترین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب» گفت: تاریخ مکتوب انقلاب از تاریخ شفاهی شروع میشود. سرنوشت و خاطران افراد منبعی برای تاریخ مکتوب است و باید با تحلیل اسناد و مدارک تأیید شود. در جریان انقلاباسلامی برنامهای برای ثبت خاطرات وجود نداشت و پس از ثبت وقایع دفاع مقدس در قالب تاريخ شفاهي به حوادث و جريانهاي انقلاب هم توجه شد. رحیم نیکبخت، پژوهشگر حوزه تاريخ و دبیر نشست در آغاز این برنامه گفت: متأسفانه توجه به تاریخ شفاهی در ایران برخلاف کشورهای پیشرفته جایگاهی در محافل علمی و دانشگاهی پیدا نکرده است. اما پيروزي انقلاب اسلامی ایران عاملي مهم براي ورود تاریخ شفاهی به جامعه بود و رهبر فقید انقلاب امام خمینی (ره) هم بر آن تاكيد و توجه داشتند. در طول چند سال اخیر هم فعالیتهای مفیدی در این حوزه صورت گرفت و دانشگاه اصفهان و کار گروه انجمن تاریخ شفاهی اقداماتی را در این زمینه انجام دادند. با این وجود تاریخ شفاهی هنوز در اول راه است. در ادامه حجتالاسلام سعید فخرزاده، مسوول واحد تاريخ شفاهي دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنري به پیشینه و تاریخچه توجه به تاریخ شفاهی در دفتر ادبیات انقلاب اشاره کرد و افزود: خوشحالم تاريخشفاهي در محافل علمی مانند پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است. اين نشستها میتواند حرکتی برای غنای تاريخشفاهي در دیگر حوزههای علوم انسانی باشد. وی با اشاره به تاريخچه نگارش تاريخ شفاهي گفت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كار خود را به دو شيوه براي ثبت و ضبط خاطرات رزمندگان آغاز كرد. در همان سالهاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران گروهی براي تحقیقات جنگ در سپاه شکل گرفت. این گروه در جلسات فرماندهان لشکر و تیپ حاضر میشدند و لحظه به لحظه گفتوگوها را ثبت میکردند. حاصل این کار جمعآوری بیش از 40 هزار ساعت مصاحبه و مستندات بود و مستند تلویزیونی شهید حسن باقری که اخیرا به نمایش درآمد هم بر اساس همین گفتوگوهای صوتی ساخته شد. فخرزاده ادامه داد: علاوه بر صداهاي ضبط شده نكاتي هم توسط گروه تحقيقي یادداشت میشد. این اتفاق به بازخوانی اطلاعات ضبط شده کمک میکرد. اما مسوولان این پروژه نگاهی نظامی به جمعآوری اطلاعات داشتند نه نگاهی تحقیقی، به همین دلیل پس از سالها شاهد انتشار كتاب با موضوع تحقیقات جنگ و روزشمار توسط اين ارگان هستيم. وی با اشاره به شيوه دوم ثبت خاطرات رزمندگان و فرماندهان سپاه گفت: روش ديگر در اختيار گذاشتن دفترچه ثبت خاطرات ميان رزمندگان بود تا خاطرات خود را مکتوب كنند. اما نتيجه طرح، نگارش تعداد انگشتشماری از خاطرات بود. دلیل آن هم نامانوس بودن بسیاری از رزمندگان با نوشتن و ثبت خاطرات با وجود داشتن اطلاعات قابل توجهي از دفاع مقدس بود. فخرزاده معتقد است: در بيشتر خاطرات ارتباطي بین حوادث انقلاب و جریانهای جنگ وجود دارد و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. اما چالش مهم پيش روي تاريخ شفاهي در نگارش و جمعآوری اطلاعات، نبود بودجه فرهنگی است. موفق بودن برخی كشورهای دنیا در بسياري از زمينهها به دلیل توجه به فرهنگ و اختصاص بودجه کافی به آن است. وی ادامه داد: كم توجهي مولفان و مسوولان به تاريخ شفاهي انقلاب بيارتباط به دوران هشت سال دفاعمقدس نيست، زیرا ثبت خاطرات این دوران تقدم یافت. اما تاريخ شفاهي انقلاب پس از تلاش مرتضی سرهنگی و هدایتالله بهبودی كه پس از پايان جنگ تحميلي عراق عليه ايران به نگارش کتاب و ثبت خاطرات آن دوران روي آوردند مطرح و در سال 1372 واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنري تأسیس شد. فخرزاده به نتایج فعالیت واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و جمعآوری بیش از هفت هزار ساعت خاطرات از افراد تأثیرگذار انقلاب اشاره كرد و گفت: این اطلاعات ثبت، ضبط، پیادهسازی و حروفچینی شدهاند، اما هنوز موضوعبندی نشدهاند. اين اطلاعات در آينده در اختيار پژوهشگران قرار داده ميشوند. البته دفتر ادبیات انقلاب اسلامی تاکنون چهل عنوان کتاب در قالب تاریخشفاهی منتشر کرده و اين آثار نگاهی پژوهشی و تحقیقی به روايت افراد تاثيرگذار انقلاب دارند. جواد منصوری، از مبارزان دوران انقلاب و پژوهشگر و نویسنده در حوزه تاریخ آن دوران در ادامه نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروفترین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب» گفت: اهمیت کار تاریخ شفاهی بر کسی پوشیده نیست و تاریخ مکتوب از تاریخ شفاهی شروع میشود. سرنوشت و خاطران افراد منبعی برای تاریخ مکتوب است و باید با تحلیل اسناد و مدارک تأیید شود. در جریان انقلاباسلامی برنامهای برای ثبت خاطرات وجود نداشت و پس از ثبت وقایع دفاع مقدس در قالب تاريخ شفاهي به حوادث و جريانهاي انقلاب هم توجه شد. وی درباره ویژگیهای تاریخ شفاهی افزود: تاریخ شفاهی نخستين سند تاریخی بوده و به همین دلیل پراهمیت است و باید جزییات و ریزهکاریهای وقایع در آن ثبت شود. اگر در تاریخ شفاهی به راویان مختلف دست داشته باشیم میتوان مطالب را مقایسه کرد و تا حدود زیادی به واقعیت نزدیک شد و اشتباهات را اصلاح كرد یا به جزییات بیشتری دست یافت. منصوري افزود: در نگارش تاریخ شفاهی بايد به خلقیات، روحیات و رفتارشناسی راوي به عنوان یکی از مباحث مهم بین مصاحبهگر و مصاحبهشونده توجه داشت. اين شناخت میتواند به تحلیل تاریخی جریانها کمک کند و ميتوان فهميد راوي اثر از نظر فرهنگی در دوره تاریخی مورد نظر چگونه رفتار كرده و تحت تأثیر چه نوع تفکری بوده است. البته تاریخ شفاهی محدود به زمان خاصی نیست. وی در ادامه به آسیبشناسی تاريخ شفاهي پرداخت و گفت: براي روايت تاریخ به شکل واقعی، بايد تحلیلي واقعبینانه را مورد نظر قرار داد. زیرا بیشتر راویان وقایع را از نگاه خود بازگو میکنند. منصوري ادامه داد: تاریخ شفاهی را میتوان با اسناد مورد مقایسه قرار داد و جزییاتی را به تفصيل بیان کرد. اما بیشتر کتابهای تاریخ شفاهی منتشر شده در حد مواد خام است و آثار قابل دفاع كمي در ميان آنها وجود دارد. كتاب «خاطرات عزت شاهي» نوشته محسن کاظمی يكي از آثار قابل استناد حوزه تاريخ شفاهي است و مولف در آن به تفصیل مخاطب را در جریان تحولات اجتماعی و مبارزات دهههای 1340 و 1350 قرار میدهد. این اثر میتواند به صورت یک کتاب علمی مورد استناد قرار گیرد. وي با اشاره به مساله کمدقتی مولفان در نگارش تاريخ شفاهي گفت: این اتفاق بر اعتبار تاریخ شفاهی تأثیرگذار است و به آن آسیب وارد میکند. در نگارش متن تاریخ شفاهی باید توجه داشت راوي تا چه اندازه بر مسایل زمان خود تسلط دارد. در اين ميان اگر محقق به مسایل روز مسلط نباشد روایت را دچار سختی میکند و ضریب آسیب تاریخ شفاهی را بالا میبرد. وی ادامه داد: توجه به ویرایش، پیرایش و نگارش متن از مباحث مهم تاریخ شفاهی است زيرا تاکنون کتابهای خوبی از نظر محتوا در حوزه تاریخ شفاهی نوشته شدهاند، اما متن آنها بسیار ضعیف است. اين راوي خاطرات انقلاب افزود: در تاریخ شفاهی ميتوان اطلاعات را با اسناد، مدارک، عکس و روایت دیگران تکمیل کرد. شرح حوادث در تاريخ شفاهي نباید یک طرفه باشد. در کشور ما تاریخ شفاهی گروهی کمتر مورد توجه مولفان قرار گرفته است اما به يقين روایت حادثه به نقل از سه یا چهار راوی بهتر از يك نفر است، مانند کتاب خاطرات مرحوم حجتالاسلام محمد تقی فلسفی. نتیجه یک مصاحبه گروهي باعث نگارش کتاب كامل و جامعی شد. وقتی درباره مباحث موضوعی و محتوایی تاريخ شفاهي وارد کار گروهی میشویم جزییات بیشتر ما را به تحلیل و واقعیت حوادث نزدیک میکند. منصوري افزود: نکته مهم دیگر برگزاری جلسات نقد تاریخ شفاهی است. کتاب «شیخالمعاونین ما کجاست؟» در حوزه تاریخ شفاهی مورد نقد قرار گرفت و نتیجه آن باعث شد تا مولف متن کتاب را در چاپهای بعدی مورد بازنگری قرار دهد. اصل دیگری که باید در تاریخ شفاهی مورد توجه قرار بگیرد بحث تقدم و تأخر و اهم و مهم است. خاطرات برخی افراد که نقش مهم و تعیینکنندهای در انقلاب داشتهاند، کمتر مورد توجه مورخان قرار گرفتهاند. ما باید مستندی درباره شهید حاج مهدی عراقی داشته باشیم زیرا دایره فعالیت او بین سالهای 1327 تا سال 1357 است. ولی کمتر اثری درباره فعالیتهای وی نوشته شده است. پژوهشگران و نویسندگان حاضر در نشست تخصصي «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروفترین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب» معتقدند که تاريخنگاری شفاهي از انقلاب داراي نقطهضعفهاي بارز در نحوه گردآوري و تدوين و نيازمند روشي كاربردي به عنوان يك الگوست. آنان تاريخ شفاهي را داراي جذابيتهاي بيشتری نسبت به تاريخ مكتوب دانستند. علیرضا ملائی، استاد تاريخ و پژوهشگر پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروفترین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب» به بررسی تطبیقی تاریخ شفاهی و تاریخ مکتوب پرداخت و گفت: تاریخ شفاهی عبارت است از مصاحبه با افراد صاحب خاطره و پیاده کردن، ویرایش و انتشار آن. بسیاری از کتابهاي تاريخ شفاهي مواد خام و ابتدایی است و بيشتر به کسب خبر و انتشار آن شبيه است. البته در میان آنها کتابهایی هم دیده میشود که با وسواس علمی نوشته شده است، همانند کتاب «خاطرات عزتشاهی». به اعتقاد من تاریخ شفاهی در مرحله تکوین قرار دارد و در رده بندي تاریخنگاری نسل اول تاريخنويسان روات (راویان) سنت شفاهي قرار میگیرد. وي كه معتقد است كتابهاي تاریخ شفاهی از غنای لازم برخوردار نیستند و نمیتوانیم آنها را متن تاریخنگاری بدانیم، افزود: این کتابها به مورخان براي بازآفرینی حوادث تاریخی، تحلیل، نقد و ارزیابی دادهها نياز دارند و مولفان در موضوع تدوین خاطرات بايد از روش ترکیبی وقایعنگاری استفاده كنند. در این روش مصاحبهکننده به جای ثبت يك روايت، با چند رواي براي یک موضوع روبهروست و به واسطه آن ميتواند روایت جامعتری ارایه دهد و خاطره را از خاطره فرد محور به موضوع محور تبدیل كند. ملائي تصريح كرد: در خاطره موضوع محور ميتوان با گردآوری روایتها و سنجش و تقابل، ضعف و کاستیهاي تاريخ شفاهي را مرتفع کرد و به نسبت آن روایت کاملتری ارايه داد. این همان وقایعنگاری است و از آن به عنوان تاریخنگاری سنتی یاد میشود. وي ادامه داد: وقایعنگاری تاریخ شفاهی عبارت است از تلاش پژوهشگر برای تدوین تاریخ یک رخداد براساس روایتهای شفاهی. اطلاعات اين متن تاريخي بايد به صورت مسنجم و معنادار در كنار هم نوشته شود تا به واسطه آن بتوانيم به سوي تاریخنگاری شفاهی گام برداريم. ملائي در ادامه به تفاوت عمده تاریخ شفاهی و وقایعنگاری اشاره كرد و گفت: اين تفاوت به حضور پررنگ مورخ باز میگردد كه با داد و ستد وقایع تاریخی سعی در بیان رویدادها و وقایعنگاری دارد. در این جا تفسیر مورخ بر رویداد وارد میشود و بر این اساس روایت حوادث بین زمان حال و گذشته شکل میگیرد. اما تاریخشفاهی فاقد این مراحل است و همان دادههای اولیه را با يك روش بیان میكند. وي افزود: نقد دادههای تاریخ شفاهي سختتر از روایتهای مکتوب است. چون صدها عامل در پديد آمدن تاریخ شفاهی دخیل هستند و حُسن تاریخ شفاهی به دسترسي به منابع باز ميگردد. زيرا مولف میتواند با رجوع به آنها نقایص را برطرف کند. اگر این فرایند وارد مرحله تاریخنگاری شفاهی شود بايد به متنهای پیاده شده و فایلهای صوتی منتشر شده هم توجه داشت. ملائي با تاكيد بر اين كه برای گذر از مرحله تاریخ نگاری شفاهی به تاریخنگاری مکتوب باید به چند مساله توجه داشت، گفت: انتخاب موضوع، انتخاب روش متناسب با موضوع، انتخاب افراد صاحبنظر، گفتوگوی روشمند با توجه به مقتضیات مصاحبهشونده، تکمیل چرخه گردآوری اطلاعات با روش حداکثر دادهها، ممانعت از پیشداوری در مصاحبهها، پیادهسازی، بازخوانی، دستهبندی و تنظیم بر اساس تحقیق و فهرست، مطالعه انتقادی دادهها با تحلیل خاطرات، تدوین و نگارش متن با استفاده از جمعبندی روایت، رفع ابهامات و پر کردن خلاءها، حضور قاطعانه تاریخنگار در سراسر متن با توجه به روابط علت و معلولی و مراجعه به آرشیو کتابخانها مواردي است كه نواقص تدوين تاريخشفاهي را برطرف میکند. یعقوب توکلی، پژوهشگر تاريخ معاصر هم در ادامه نشست تخصصي «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروفترین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب» به ضرورت انتقاد و استناد در تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: این سوال مطرح است که چگونه میتوانیم از مرحله تاریخ شفاهی به تئوریپردازی برسیم؟ با توجه به كارهاي انجام شده در حوزه تاريخشفاهي ممکن است افقهای متفاوتی از نظر ضعف و قوت، امکانات و کارکرد افراد و دسترسی به منابع تاريخ شفاهي وجود داشته باشد. به صورت طبیعی نمیتوان توقع داشت همه مولفان در حوزه تاریخ شفاهی همانند محسن کاظمی، نویسنده کتاب«خاطرات عزت شاهی» کار کنند. اما مهم آن است که استادان دانشگاهها در حوزه تاریخ شفاهی وارد شوند و آن را به رسمیت بشناسند، درباره آن فکر کنند و به نگارش کتاب روی بیاورند. متأسفانه در فضای تاریخنگاری، مباحث تاریخ شفاهی پذیرفته نشده است و بسیاری از استادان توجه لازم و کافی به تاریخ انقلاب ندارند. وی در ادامه به انواع مختلف ثبت تاريخشفاهي اشاره كرد و آنها را تاريخ شفاهي خام همانند آنچه در دانشگاه هاروارد آمریکا نوشته میشود، خاطرات شفاهی ویرایشی كه مصاحبهگر دخالت چندانی در محتوا ندارد، خاطرات شفاهی تدوینی که با موافقت بین پرسشگر و مصاحبهشونده، متن تدوین و جابهجا ميشود، خاطرات شفاهی تلفیقی که شامل مصاحبه با چند نفر است و در ایران کمتر به آن پرداخته میشود و خاطرات شفاهی موضوعی، شخصی، جغرافیایی و دورهای برشمرد. توكلي گفت: آنچه باید در تاریخ شفاهی بر آن تأمل داشت تطبیق روايتها به استناد جراید و اسناد است. این اتفاق باید با اصول و قواعد شکل گیرد و در آن به مباحث موضوعي هم توجه شود. همچنین براي تئوریپردازی در تاریخ شفاهی بايد به ارتباط مفهومی نتايج رسيد. در این میان نباید خاطرات را از هم جدا بدانیم بلکه باید مجموعه خاطرات را کنار هم گذاشت و با ایجاد ارتباط به کشف ارتباط مفهومی و تاریخنگاری مکتوب رسید. محسن کاظمی مؤلف «خاطرات عزت شاهی» در بخشی از این نشست، از انقلاب و جنگ به عنوان دو حادثه مهم که تاریخ شفاهی در ایران را تحت تأثیر قرار دادند یاد کرد و گفت: سیطره تاریخ شفاهی گسترده است و آنچه دانشگاه کلمبیا مهد تاریخ شفاهی دنیا دنبال می کند، بحثهای مردم شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی است که در دنیا نیز در این عرصه کار می شود. وي ادامه داد: در خارج از کشور هم جریانهای ضد انقلاب اسلامی کارهای بسیاری در این زمینه انجام دادهاند، مانند آثار حمید شوکت و حبيب لاجوردی. آنها بعد از سرخوردگی در عرصه سیاسی و تاریخی به دنبال ماندگار شدن نام خود در تاريخند. اما تاریخ شفاهی مبحثی مهم است و باید آن را با حساسیت منتشر کرد. این مؤلف حوزه تاریخ شفاهی تأکید کرد: پیش تر از ما گروه هایی که از نظر ایدئولوژیک در مقابل انقلاب اسلامی هستند کارهای مختلفی در حوزه تاریخ شفاهی انجام دادند، افرادی چون شوکت، افخمی، سرشار و یا لاجوردی در هاروارد بعد از سرخوردگی های سیاسی به دنبال این هستند که این سرخوردگی ها را در تاریخ جبران کنند و رنگ و بویی از خود در عرصه تاریخی به جا بگذارند. کاظمی با تأکید بر ضرورت مستندسازی تاریخ شفاهی تصریح کرد: تاریخ با روندی که پیش می رود و با آزاد شدن اطلاعات و دسترسی به منابع راه خود را می رود. علاوه بر آن باید بدانیم که اسناد نیز بدون خدشه نیستند و برخی مواقع نیاز است شأن نزول این اسناد و برخی کتابها بررسی شود. نمی توان اسناد را به تنهایی ملاک قرار داد یعنی ممکن است یک مبارز انقلاب برای منحرف کردن بازجوی خود در مقابل این پرسش که در فلان روز کجا بوده ای بگوید مثلا در عشرتکده بوده است. به همین دلیل است که انتشار خام اسناد بدون بیان شأن نزول آنها درست نیست. وی به فرصت سوزی در تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: این مسئله به دو شکل اتفاق می افتد یکی اهمال در مورد صاحبان خاطره که ممکن است آنها را از دست بدهیم و خاطرات آنها در زیر خاک دفن شود و مسئله دیگر نحوه کیفیت کار است. وقتی فردی به سوژه ای که در توانش نیست، پرداخت می کند فرصت از دست می رود و سوژه می سوزد. وي درباره تفاوت تاريخ مكتوب و تاريخ شفاهي با توجه عليرضا ملائي در اين نشست که تاريخ شفاهي را همتراز تاریخنگاری سلسله روات سنت شفاهي عنوان كرد، گفت: تاريخ شفاهي در دانشگاه كلمبيا در آمریکا آغاز شد و ميتوان از آن به عنوان تاريخ فوري ياد كرد. در تاريخ شفاهي افراد حضور عيني دارند و ميتوان تاريخ را به روز از زبان رواي شنيد اما تاريخ مكتوب بر اساس منابع معمولاً فراموش شده است. به اين ترتيب تاريخ شفاهي جذابيت بيشتري از تاريخ مكتوب دارد. توكلي ادامه داد: مشاهدات عيني با آنچه از سوی روات در تاريخ طبري نقل ميشود متفاوت است، در اين موضوع تاكيد بر خاطرات شخصي است نه شنيدههاي جمعي. تاريخ شفاهي تعامل دوسويه بين دو فرد است و روايت خبري واسطه آنهاست. تاريخ شفاهي خاطرات پايدارتري دارد و ميتوان آن را مكمل تاريخ مكتوب - كه در بيشتر موارد به فراموشي سپرده ميشود - دانست. گزارش تفصیلی این نشست در شماره های آینده منتشر خواهد شد.
منبع: خبرگزاری های کتاب ایران و مهر | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=1646 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |