اشاره: آقای اصغر کاظمی، متولد 1344 در تهران، رزمنده دیروز و نویسنده امروز از نامهای شناخته شده تاریخ و ادبیات دفاع مقدس است. از آثار ایشان میتوانیم کتابهای «دسته یک»، «خرمشهر در اسناد ارتش»، «بمو»، «قصه قصرشیرین»، «از لندن تا فاو» و «قله 1904» را اشاره کنیم. او در گفت و گویی صمیمی نظراتش را درباره عملکرد ما چنین ارایه کرده است.
تاریخ شفاهی: سایت تاریخ شفاهی است که چند سالی است در این وادی فعالیت میکند و دارد به شماره صدم خود نزدیک میشود. شما به عنوان نویسنده تاریخ شفاهی جنگ، احتمالاً ایرادها و نکات مهمی در این سایت دیدهاید که لازم به گوشزد و بررسی هستند. لطفا آن نکات را برای ما بگویید؟
کاظمی: بله. اولین نکته، سرمقالههایی است که با عنوان «سرسخن» در سایت منتشر میشوند که به جز تعدادی، باقی یا غیر تخصصی هستند و یا نویسندگان آنها آنچنان تخصصی در تاریخ شفاهی ندارند. سرمقاله باید تخصصی نوشته شود. حال اگر شما سرمقالهای در حوزه کتابداری منتشر کنید، زیاد مورد توجه دوستان یا بچههایی که از سایت استفاده میکنند، نیست. ولی کارهای آقای علیاننژاد یا کارهای آقای گلشن فوقالعاده است، یا کارهای دوستان دیگری که در مورد یک مبحث تاریخ شفاهی بحث میکنند، خیلی خوب است.
موضوع دیگر این است که خیلی خوب است که در سایت توجه بیشتری به آثار منتشره تاریخ شفاهی از خارج حوزه هنری بشود. چون در میان آنها آثار خیلی خوبی وجود دارد و چه بسا در هیچ جایی به آنها توجه نشده است.
ببینید، آثاری که در خود دفتر چاپ میشوند قطعاً خیلی راحت به دست شما میرسند، ولی آثار نویسندههای دیگر، مراکز دیگر، حتی آثار منتشره در شهرستانها به این راحتیها به دست شما نمیرسند. بسیاری از این آثار، با وجود غنی بودن، مجالی برای نمود نداشتهاند. اما سایت شما با کمی اهتمام و توجه میتواند آنها را به علاقهمندان و محققین حوزه تاریخ شفاهی معرفی کند.
ولی یک کار خوبی که سایت دارد انجام میدهد، بحث منابع و مقالات و کارهایی است که در حوزه تاریخ شفاهی در خارج از کشور دارد چاپ میشود؛ بهتر است سایتهای منابع این مطالب را معرفی کنند و به آنها لینک بدهند. در مورد کتابهای خارجی هم خیلی خوب میشود اگر به خواننده آدرس بدهند که کتاب خارجی معرفی شده را چگونه و یا در کدام کتابخانه میتوان پیدا کرد. این را معرفی کنند که این مقالهای که استفاده کردند از کدام سایت بوده یا یک لینک به مقاله اصلی بدهند یا اینکه کتابی که معرفی شده از کدام کتابخانه میتوانند پیدا کنند.
تاریخ شفاهی: آیا این آثار فقط آثار تاریخ شفاهی جنگ و انقلاب را شامل میشود یا اینکه شما نظرتان در مورد کل محدوده تاریخ شفاهی است؟
کاظمی: میتوانید این دو رشته را در مرکز کار قرار دهید و کم کم با توجه به امکانت خود، حیطه فعالیت را افزایش دهید. اما در اینجا باید به یک نکته مهم در مورد کتابها اشاره کنم. خیلی از کتابهایی که در سایت تاریخ شفاهی معرفی میشوند، خاطره شفاهی هستند. بحث تاریخ شفاهی چیز دیگری است. مثلاً «در کوچه و خیابان» آقای عباس منظرپور، ما با یک اثر تاریخ شفاهی رو به رو هستیم. البته در حوزه خاطره شفاهی است ولی به تاریخ شفاهی خیلی نزدیک است. اگر از این جور کتابها معرفی شود خیلی خوب است.
تاریخ شفاهی: جناب آقای کاظمی، حال که بحث به صورت تخصصی وارد حوزه تاریخ شفاهی شد، یک سوال اولیه پیش میآید. منظور از این تاریخ شفاهی چیست؟ و چه تفاوتی با خاطرهنگاریهایی که انجام میشود دارد؟
کاظمی: بگذارید به یکی از تجربههای اولیه خودم در زمینه تاریخ شفاهی اشاره کنم. یگانی که من در آن بودم، اسمش ثبت وقایع جنگ بود، که در آن بچهها میخواستند هر جوری شده حوادث مهم جنگ را ثبت کنند. خوب ساده ترین راهکار هم ثبت وقایع به صورت شفاهی و ضبط آنها بر روی نوار کاست بود. آن زمان کاری که ما میکردیم این بود که میرفتیم با بچههای رزمنده که از عملیاتهای مختلف باز میگشتند در منطقه عملیاتی یا همان پادگان دوکوهه مصاحبه میکردیم. اما اساس کارمان این بود که یک عملیات یا حادثه جنگی را ملاک قرار میدادیم و از نیروهای مختلف شرکت کننده در آن مصاحبه تهیه میکردیم و تلاشمان این بود که تمام گوشه و کنار آن عملیات را به صورت شفاهی شکار کنیم. بعد هم این اسناد و مدارک را به صورت شفاهی، همانجا شناسنامه و تاریخ میزدیم، تاریخ میزدیم، زمان مصاحبه میزدیم و اینها را همین طور نگه میداشتیم. اما نکته در همین جا بود که ما یک حادثه را ملاک قرار میدادیم و شاهدان را به پای مصاحبه میکشاندیم. نه اینکه خاطرات صرفاً یک شاهد را ملاک قرار دهیم و با دید محدود و غیر موثق به یک حادثه نگاه کنیم.
مثلاً وقتی که راوی میگوید در عملیاتی در جایی، فلان اتفاق افتاده، مثلاً ستون گردان راه خودش را گم کرد. حال این عملیات چه زمانی بود، آن مکان کجا بود، یک فرد یک حرفی را میپراند. ولی در تاریخ شفاهی باید زمان و مکان به خوبی مشخص باشد. ما برای جمع آوری اطلاعات، میرفتیم و چندین و چند نفر از اعضای آن گردان را پیدا میکردیم و به دقت مشخص میکردیم که مثلاً آن ستون چه زمانی و کجا گم شد؟ موقعیت کوهستان بود یا دشت؟ و خیلی جزئیات دیگر که در تاریخ شفاهی لازم است. در کل تاریخ شفاهی از چندین نگاه و از چندین بُعد و از چندین زاویه به یک واقعه نگاه میکند.
حال در خاطرهنگاری، چون با یک ذهن و فقط با یک فرد کار داریم، ممکن است خیلی از جزئیات از خاطره فرد رفته باشد، خیلی از چیزها نباشد و جزئیات را نتواند بگوید که مثلاً کجا بودیم، چه خبر بود و یا اینکه فرد فقط در یک قسمت از یک حادثه بزرگ بوده، بقیه جزئیات حادثه را ندیده، مثلاً در عملیات ممکن است در گردان زرهی بوده، در قسمت مخابرات نبوده، در خط حمله نبوده، در خطشکنها نبوده که ببیند چه خبر است، برای همین نمیتوانیم جرئیات بیشتری از آن حادثه به دست آوریم.
تاریخ شفاهی: نظر شما درباره فضای مجازی اینترنت چیست؟ آیا اصلاً ارائه مطالب مرتبط با تاریخ شفاهی در فضای مجازی میتواند مفید واقع شود؟ اصلاً فضای مجازی برای ارائه مطالب تاریخ شفاهی جای خوبی هست یا نه؟
کاظمی: به هر حال اینترنت مخاطبان خاص خودش را دارد. این فضای مجازی و سایتها مخاطبان خودشان را دارند و در آینده اینها بیشتر از کتاب بُرد دارند. چون راحتتر و سریعتر به روز میشوند. خیلی کم هزینهتر هم هستند، تا اینکه کاغذی چاپ بشود و به صورت مجله ارائه شود.
از لحاظ قابل دسترس بودن هم خیلی سریعتر در دسترس قرار میگیرد. به هر حال همه، حتی نوجوانها به اینترنت دسترسی دارند و راحتتر میتوانند استفاده کنند.
تاریخ شفاهی: سؤالم را کمی ریزتر میکنم، آیا سایتهای مربوط به تاریخ شفاهی، به خصوص سایت خود ما، سایتهایی هستند که از لحاظ اسنادی بشود به عنوان یک منبع از آنها در تحقیقات استفاده کرد؟
کاظمی: قطعاً هست. یکی از کارهای خوبی که حوزه هنری در این چند سال اخیر انجام داد، همین سایت تاریخ شفاهی بود. قطعاً در این 20 سال اخیر واقعاً تلاش بیسابقهای بوده این زحمتی که بچهها در اینجا کشیدند. خیلی آرام آرام رشد کرد و در فضاهای سیاسی و شعاری قرار نگرفت و کار فرهنگی بود. و به خاطر اینکه آرام رشد کرد، محکم رشد کرده و قطعاً رشد آن در چارچوب فضای علمی تاریخ شفاهی بوده و میتواند منبع خوبی برای محققین این رشته باشد. یعنی مقالاتی که در سایت تاریخ شفاهی درج میشود، معرفی کتابهایی که دارد، گفتگوهایی که دارد میتوانند برای پژوهشگرانی که در این حوزه کار میکنند و فعالیت دارند، قابل استناد و قابل رجوع باشند.
تاریخ شفاهی: جناب کاظمی، در سایتی با این چارچوب که ذکر شد، انتخاب آثار باید چگونه باشد؟ آیا هر اثری که بیرون میآید را میتوان انتخاب کرد و در سایت منعکس کرد یا نه، باید خیلی تخصصیتر انتخاب کنیم؟
کاظمی: به نظر من وقتی یک سایت میخواهد سایت مرجع باشد و جایگاه این را دارد که به این رتبه دست پیدا کند، نمیتواند هر کتابی را معرفی کند. باید بگویم نه، از دید من که در این حیطه کار میکنم، نباید این کار انجام شود. یکی از دلایل من به کتابهای حوزه خاطره شفاهی باز میگردد. خیلی از اینها قابل استناد نیستند، تحریف شده هستند. من نمیخواهم عنوان بیاورم و اسم بگویم ولی چند وقت پیش کتابی از بچههای مازندران چاپ شد که 80 درصد این کتاب تحریف بود، 80 درصد این کتاب از جاهای دیگر برداشته شده بود و میتوان گفت یک کتابسازی بود. درست است در حوزه تاریخ شفاهی بود، به صورت سؤال و جواب بود، ولی یک کتابسازی بود. به خاطر همین پیشنهاد میدهم که دوستانی که در این حیطه کار میکنند بهتر است این کتابها را با نظر اساتید و دوستانی که در این حوزه کار میکنند و خودشان هم در این حوزه صاحب نظر هستند انتخاب کنند و کتابهایی که بیشتر در حوزه تاریخ شفاهی است معرفی کنند، خیلی از کتابها لیاقت حتی معرفی را هم ندارند.
این کتابسازیها حتی در دهه 70 هم بودند. من همان موقعها یادم میآید یک رزمندهای به خاطر شاید مشکلات روحی-روانی آمده بود، اصلاً در خط مقدم نبود، شاید فقط رفته بود اهواز را دیده بود، ولی مدعی بود که همه جا رفته و حتی محاصره هم شده. اما وقتی که کار به اسناد و مدارک و تصاویر رسید، کم آورد و فرار کرد. اینها باید کارشناسی شود، دقیق باشد، راوی هر حرفی را زد... یعنی از زوایای مختلف کالبدشکافی شود. گاهی وقتها باید تعداد راوی را چند به چند نفر افزایش دهید تا جزئیات بیشتری داشته باشید و درصد خطا بسیار پایین بیاید. وقتی به جای یک راوی، دو، سه، یا ده نفر در اختیار داشته باشید، قطعاً شما یک حادثه را موشکافانهتر و با جزئیات بیشتری در اختیار دارید.
تاریخ شفاهی: با این اوصاف فکر میکنم با چیزی که مورد تأیید مراکز جهانی است، خیلی فاصله داشته باشیم. یعنی در تاریخ شفاهی با چیزی که در کشورهای پیشرفته انجام میشود خیلی فاصله داریم.
کاظمی: بله. ما در معیارهای استاندارد تاریخ شفاهی از کشورهایی که فعال در این حوزه هستند، خیلی فاصله داریم.
تاریخ شفاهی: از دید شما، آیا ما اساساً اصول و فنونی که مورد تأیید مجامع جهانی است را اجرا میکنیم؟
کاظمی: به نظر میرسد میخواهیم به آن سمت برویم. دوستانی مثل آقای کمری، آقای ابوالحسنی، آقا دکتر نورایی، دکتر رضوی که در این حوزه صاحب نظر و صاحب سبک هستند، تلاشهای قابل تقدیری برای رسیدن به این معیارها انجام دادهاند.
تاریخ شفاهی: در زمینه تاریخ شفاهی، صاحبنظران و بزرگان تاریخ شفاهی ایران معمولاً مجموعه مشکلات یا مسائلی را مطرح میکنند که به عنوان مشکلات بزرگ و اهمّ تاریخنگاری شفاهی مطرح میشود. شما این مشکلات را چگونه بر میشمارید؟
کاظمی: این سؤال را باید از خود آنها پرسید، یعنی شما میتوانید با استاد کاوه بیات صحبت کنید. ما شاید تازهکار باشیم با 20 سال سابقه، ولی آنها قطعاً افقهایی را میبینند که ما نمیبینیم و ما باید همیشه این را به خاطر داشته باشیم که باید یاد بگیریم. یعنی در هر سن و سالی که هستیم باید یاد بگیریم، این یاد گرفتن مداوم و همیشگی است و باید از اساتید همیشه بهرهمند شویم، چون آنها از ما جلوتر هستند.
تاریخ شفاهی: ما میدانیم که اخبار مربوط به تاریخ شفاهی به صورت تخصصی در مجامع تحقیقاتی ما پخش میشود. انعکاس اخبار و اطلاع رسانی درباره تاریخ شفاهی در فضای مجازی برای آگاه سازی فعالان این حوزه در ایران را با توجه به دامنه دسترسی به اینترنت و مخاطبان این حوزه تا چه حد تاثیرگذار میدانید؟ آیا فضای مجازی جای مناسب برای این کار است و یا باید رسانههای دیگری را به کار گرفت (نشریات کاغذی، رادیو و تلویزیون و یا ...)؟
کاظمی: نگاه کنندگان به سایتها الان بیشتر از کتابها هستند، چون هم کتابها و هم مجلات پر هزینه اند و دسترسی به سایتها بسیار سادهتر از چیزهای دیگر است. کسی که اهل مطالعه و دقت باشد، اینها را بیشتر از هر چیزی مورد دقت قرار میدهد و چون خودش به سایت مراجعه میکند، قطعاً مطالبی را که میخواهد، پیدا میکند. به جهت اطلاع رسانی، اینترنت به سرعت دارد رسانههای دیگر را کنار میزند. اما با این وجود رسانههای دیگر را نباید دست کم گرفت. علیالخصوص روزنامهها و کتابها را که هیچ وقت جایشان با چیز دیگری پر نمیشود. من فکر میکنم این سه مورد اگر به صورت مکمل استفاده شوند اثربخشی چند برابر خواهند داشت.
تاریخ شفاهی: ما میدانیم که در ایران خیلیها هنوز از وجود سایت تاریخ شفاهی خبر ندارند. حتی در دانشگاهها هم خیلیها نمیدانند که این سایت هست. ما چطور میتوانیم اطلاعرسانی کنیم که این سایت وجود دارد؟
کاظمی: اول از همه در سطح خود مراکز علمی و تحقیقی، دانشگاهی باید این قضیه بیشتر رسوخ کند. شما میتوانید در دانشگاهها جلسات و سمینارهایی در همین رابطه برگزار کنید و سایت را معرفی کنید. خوب میدانید که قطعاً کار فرهنگی کُند پیش میرود، یعنی این خصلت کار فرهنگی است، اینکه بخواهید عجله بکنید مثل روزنامه و مسائل سیاسی یک دفعه یک هیجانی بیاید، همان طور هم آن هیجان میخوابد. منتها محکم جلو بروید، علمی جلو بروید، با چشم باز جلو بروید نه بسته.
تاریخ شفاهی: این بی خبری در یک سطح بالاتر، بین مورخین و نویسندههای تاریخ شفاهی نیز هست. ما میدانیم که خیلی از مورخین از آثار و تجربیات مورخین دیگر بیخبرند. برای افرادی که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکنند، تا چه حد ضرورت دارد از کم و کیف فعالیت دیگر دوستان و پژوهشگران این حوزه آگاه باشند و آیا این آگاهی میتواند در کم و کیف تاریخ شفاهی در کشور موثر باشد؟
کاظمی: اولاً که از قدیم در مسائل فرهنگی، گپ و گفتگو همیشه امر رایجی بوده که باید این ارتباطات فرهنگی بین محققین و دانشگاهها بیشتر شود، اصلاً ارتباط لازمه کار فرهنگی است. ما باید بدانیم در جاهای دیگر نویسندگان دیگر چه کارهایی میکنند، ما داریم چه کار میکنیم و تراز خودمان را بدست بیاوریم.
نکته بعدی بحث تکرارپذیری در آثار ماست. یکی از دلایلی که کشورهای غربی در بحث پژوهش پیش رفتند، به خاطر این هست که پژوهشگری که میخواهد در یک حوزه کار کند، اول به پیشینه کارهایی که انجام شده میپردازد، جستجویی میکند، گزارشی از کتابخانه ملیشان یا از نهادهای مختلفشان میگیرد به این میرسد که آیا کتابی یا پژوهشی در این زمینه کار شده یا نه؟ اگر در آن حوزه کار شده باشد، طبیعتاً آن سرمایه را برای ادامه کار میگذارد، دیگر نمیآید از صفر شروع کند. ولی در کشور ما که هنوز پژوهش جا نیفتاده و هنوز در حد صفر و یک پژوهش هستیم، این اتفاق نمیافتد که پژوهشگری که در یک موضعی کار میکند، برود پیشینه تاریخی منبع مطالعاتی خودش را دربیاورد و به آنها دسترسی پیدا کند. ولی اگر بخواهد این کار را بکند، مطمئناً تکرارپذیری در کارهای انجام گرفته ما صورت نمیگیرد و فرد میتواند بیاید ادامه همان پژوهش را انجام دهد یا یک چیز بالاتر از آن را انجام دهد. تاریخ شفاهی در این کار خیلی نقش بسزایی دارد. کسانی که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکنند در واقع با سایت تاریخ شفاهی حتماً آشنا هستند، به جرأت میتوانم بگویم این سایت باید بالای سه هزار مشترک داشته باشد. چون این قدر کارشان حرفهای و به صورت آنلاین انجام میدهند، که همه پژوهشگرانی که در این حوزه فعالیت میکنند در ارتباط هستند و مطمئناً کسی که میخواهد در حوزهای کار کند حتماً با این سایت در ارتباط است و میداند که چه آثاری منتشر شده. تازگیها من دیدم یک کار بسیار نو و جالبی انجام دادند، یک بخشی گذاشتند به نام پیشخوان که کارهای نو و تازهای که در حوزه چاپ میشود و یا در دست چاپ را دارند معرفی میکنند. این کار بسیار مؤثری بود که به کسی که این ایده را داد، واقعاً تبریک میگویم چون خیلی کار نویی بود.
حتی میشود که محققین با هم یک کار مشترک انجام دهند و سایت واسطه کار مشترک آنها باشد.
در کل دنیا همیشه کارهای تحقیقی با گروه است که جان میگیرد. یعنی به هر حال عقلها کنار هم میآید و نظرات مختلف مطرح میشوند. همان طور که ما راویها میگوییم از یک حادثه تاریخی روایتها باید از افراد متفاوت باشد که ما بدانیم مثلاً در ربع قرن پیش در ارتفاعات کانیمانگا، شیار سوم چه حادثهای اتفاق افتاده، در تحقیقات خودمان هم همین امر مرسوم هست. وقتی کار گروهی کردن را یاد بگیریم، قطعاً کیفیت کار بهتر میشود.
تاریخ شفاهی: از نظر شما به عنوان یک مورخ، مهمترین ضرورتها در امر تدوین تاریخ شفاهی در حال حاضر چیست و سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی برای پرداختن به آنها چه راههایی پیش روی دارد؟
کاظمی: افرادی که شاهد حادثه انقلاب و جنگ در آن بودند، خاطراتشان دارد رو به فراموشی سپرده میشود. چون افرادی هستند که سنشان دارد بالا میرود یا فوت میکنند. به هر حال اگر ما بخواهیم این دو حادثه، این دو نقطه عطف تاریخ کشورمان را که در آن 2500 سال حکومت سلطنتی تبدیل شده به جمهوری، و هشت سال جنگ را، کامل به قلم بکشیم، باید دستی تکان بدهیم و سریعتر اقدام کنیم، چون بعدها کار دو چندان سخت میشود. الآن اگر بر این قضایا تمرکز کنیم و این حوادث و تاریخنگاری را با شکل علمی و استادانه که دیگر دوبارهکاری نشود - یکی یک مصاحبهای بگیرد، باز برود یک مصاحبه تکمیلی بگیرد، باز بفهمد اشتباه شده، هم راوی خسته میشود، هم خود مصاحبهگر از مصاحبه یا تحقیق خودش خسته میشود - یک مقدار هوشمندانه، با همفکری، با مشارکت هم کارها را انجام دهیم، قطعاً میتوانیم حجم بیشتری از کتابها و آثار را ارائه دهیم. قطعاً سایت هم در این قضایا به عنوان بلندگوی این آثار میتواند اقدام بکند و خیلی نقش فعالی داشته باشد.
در این مسیر، اولین کار به نظر من پرورش افرادی است که با مهارت در این حیطه قدم بزنند. باید ما در درجه اول با برگزاری سمینارها، کلاسها و دورههای آموزشی جوانانی را آموزش دهیم که در حوزه تاریخ شفاهی بتوانند کار کنند و سایت تاریخ شفاهی یک نقش بسیار ارزشمندی در اینجا دارد و آن هم یک اطلاعرسانی از چگونگی برگزاری این دورهها، این آموزشها و این کلاسها، جمعبندی آن کلاسها و ارائه دادن مطالب آن کلاسها به صورت منبع در این سایت است. ما باید قلماندازان نویی را در این عرصه پرورش دهیم.
تاریخ شفاهی: انعکاس اخبار و ارایه ترجمه مقالات و معرفی طرحهای تاریخ شفاهی جهان در سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی آیا ضروری است و عملکرد این رسانه تا کنون فایدهای داشته است؟ چه باید کرد و سودمندی بیشتری از آن حاصل شود؟ و اگر اشکالی بر آن وارد است در کجاست و دربارهاش چه باید کرد؟
کاظمی: سایت حتماً توانسته به نقش خودش بپردازد، اما این سایت اولین و تنهاترین سایت معتبر در ایران هست. وبلاگهایی هست که در این حوزه کار میکنند، ولی وبلاگ علمی نیست؛ ولی این سایت به صورت علمی دارد اداره میشود و فوقالعاده توانسته در حوزه تاریخ شفاهی تأثیر بگذارد. هر چند باز هم تاکید میکنم که ما در ابتدای راه چند هزار فرسخی این وادی هستیم
تاریخ شفاهی: در آخر میخواهم بپرسم که آیا در شرایط فعلی رسانه ای مثل سایت تاریخ شفاهی فقط باید به تاریخ شفاهی وقایع تاریخی دوران انقلاب و دفاع بپردازد، و یا اینکه با توجه به نقش روزافزون روش تاریخ شفاهی در علوم اجتماعی در عرصه جهانی جا دارد که به مباحث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مسایل روز نیز بپردازد؟
کاظمی: بستگی به بضاعت و امکاناتش دارد. شما در هر زمینهای که بخواهید وارد شوید در مسائل علوم سیاسی، اقتصادی، باید کارشناسهایش را داشته باشید تا بفهمید مثلاً فلان مطلب یا کتاب اصلاً قابل ارائه هست و یا برای معرفی و پرداختن اثر کم ارزشی است. به هر حال باید در آن حیطه خبره باشید تا بتوانید در آن حیطه گام بگذارید. منتها در همین وادی اگر شما به صورت تخصصی گسترش پیدا کنید، ولی کار را عمیقتر و محکمتر دنبال کنید، خیلی بهتر است که بخواهید در زمینههای دیگری وارد شوید که متأسفانه کارتان ناقص باشد. یعنی میشود در حوزههای دیگر هم وارد شد. مثلاً بیایید تاریخ شفاهی معماری را کار کنید، تاریخ شفاهی راهآهن را انجام دهید یا تاریخ شفاهی نجارها و و و... ولی چون این سایت از طرف حوزه هنری و مرکز مطالعات پایداری پشتیبانی میشود، در واقع 90 درصد راههایی که میرود همین انقلاب و جنگ است. در کل باید بضاعت و امکانات خود برای یک کار خوب را بررسی کنید.
تاریخ شفاهی: زبان نگارش سایت برای شما زبان خوبی هست یا فکر میکنید اگر عوض شود بهتر است؟ مثلاً محاورهای کنند یا دانشگاهی کنند؟
کاظمی: نه، زبانی که در آن به کار بردهاید. خیلی زبان خوبی است، هم راحت میشود خواند و هم اگر بخواهند محاوره کنند، خواننده اذیت خواهد شد.
گفت و گو و تنظیم: احمدرضا امیری سامانی