شماره 100    |    13 دي 1391



دکتر سید ابوالفضل رضوی، دانشیار دانشگاه خوارزمی

اشاره: دکتر سید ابوالفضل رضوی، از جمله استادان تاریخ در دانشگاه‏های کشور است که در عرصه تاریخ شفاهی نیز نام آشناست. تاکنون مقالات متعددی در حوزه‏های نظری تاریخ و تاریخ شفاهی به طور خاص از ایشان منتشر شده است. کتاب فلسفه انتقادی تاریخ به تازگی به قلم ایشان روانه بازار نشر شده است. ایشان نظرات خود را درباره سایت و هفته‏نامه تاریخ شفاهی ایران به شرح زیر در اختیار ما گذاردند.

 

 

سهم تاریخ شفاهی در مطالعات تاریخی
به مناسبت یکصدمین شمارگی هفته‏نامه تاریخ شفاهی

مورخ، نماینده فکری هر جامعه است و هویت جمعی کنشگران اجتماعی هر عصری در پرتو نگاه مورخان، صورت بایسته‏ای به خود می‏گیرد. اگر در یک برداشت قراردادی و البته ظریف، میان مورخ به عنوان کسی که معاصر با حدوث وقایع تاریخی (گذشته) است و برداشت خود از سلسله وقایع تاریخی را گزارش می‏کند با محقق تاریخ، به عنوان کسی که در اعصار گفتمانی بعدی می‏زید و به جای ارتباط با سلسله وقایع تاریخی مربوط به موضوع مورد نظر خود (در گذشته) با گزارش‏های مورخان عصر حدوث حوادث ارتباط برقرار می‏کند تا برداشت جدیدی ارائه نماید، فرق بگذاریم؛ محقق تاریخ رسالت بلکه تکلیف سنگین‏تری دارد و این سنگینی مسئولیت پیامد نقش دوگانه‏ای است که به عنوان مورخ- در راستای برداشت و ارائه گزارش درباره وقایع معاصر خویش – و هم محقق تاریخ ایفا می‏کند. مورخ و محقق تاریخ در رفت و آمد فکری مداوم میان عصر حاضر و عصر گذشته مورد مطالعه خویش است و لذا ناگزیر از درک تاریخ از منظر امتزاج افق‏های گفتمان است. منتها، زمانی که گذشته مورد نظر را مطالعه می‏کند؛ از این حیث که فضای گفتمانی گذشته به سر رسیده و حدود و ثغور ماهیتی تقریباً ثابت پیدا کرده و لذا با تحدید مفهومی‏تر تاریخ مواجه است، مطالعه و تحقیق او، آسان‏تر از زمانی است که در صدد ارتباط با وقایع زمان حال و ارائه فهم نظام‏مند در خصوص آنها بر می‏آید. این در حالی است که نظر به سیالیت فضای گفتمانی زمان حال و فقدان مدارک و اسناد در دسترس اصحاب تاریخ، مطالعه همه‏جانبه و نظام‏مند تاریخ معاصر مشکل و با اما و اگرهای بیشتری مواجه است. متخصص تاریخ هنگامی که بخواهد وقایع عصر معاصر را به پژوهش بنشیند، در صورتی که با پیش فرض و جهت‏گیری‏های پیشینی به سراغ موضوع نرود و انجام پژوهش منصفانه را در دستور کار داشته باشد؛ از همان آغاز، مطلع است که توانایی ارائه دستاوردی علمی – به گونه‏ای که اجماع صاحب نظران تاریخ درباره موضوع مورد مطالعه را با خود داشته باشد – ندارد و کار او ماهیت بین‏الاذهانی کمتری خواهد داشت. سوالی که در اینجا مطرح می‏شود و برون‏رفتی را از حیث اهمیت و جایگاه تاریخ شفاهی به دست می‏دهد این است که صاحب نظر و متخصص تاریخ در چنین شرایطی چه باید بکند و چه طریق مناسب‏تری در پیش روی دارد؟ به ظن نگارنده این سطور، مطالعه تاریخ با رویکرد تاریخ شفاهی ]با تمامی نارسایی‏ها که در مفهوم خویش دارد[ به لحاظ ماهیت سیال و به روزتری که در مقایسه با رویکرد‏های کلاسیک‏تر مطالعه تاریخ در خود دارد تا حد زیادی به کمک مطالعات تاریخی می‏آید و امکان مطالعه تاریخ معاصر و یا حداقل فراهم کردن گزارش‏ها و ارائه‏های برداشت‏های تاریخی درباره عهد معاصر را عملی‏تر می‏نماید.

 به کارگیری روش‏هایی که شفاهی نگاران در مطالعه تاریخ به کار می‏گیرند، سابقه چندان طولانی‏ای ندارد و خاصه در جامعه ما شیوه‏ای نورسیده‏تر به نظر می‏آید، منتها با همه نورسیدگی، چنان چه تلاش می‏شود که از جمع‏آوری داده‏های تاریخی به شیوه مورد نظر تاریخ شفاهی به سمت تاریخ‏نگاری تاریخ شفاهی گام برداشته شود؛ چنین رهیافتی، نقش مکملی در مطالعات تاریخی بر عهده خواهد داشت و حتی می‏توان آن را به سمتی سوق داد تا مطالعه تاریخ معاصر را عهده‏دار شود. در یک برداشت تاریخ شفاهی، پرکردن خلاء و نقطه کورهای تاریخ معاصر را عهده دار است، اما با نگاهی جامع‏تر، به شرطی که متدلوژی و مشی کارآمدتری را برای آن تعریف کنیم می‏توان این رهیافت را عهده‏دار مطالعه عرصه معاصر تاریخ قلمداد نمود.

 از همین جا هم هست که فعالیت آن دسته از اصحاب تاریخ که در زمینه تاریخ شفاهی کار می‏کنند و خاصه آنها که با وسواس و دقت بیشتری در این عرصه گام بر می‏دارند مهم جلوه می‏کند و می‏تواند تلاشی در راستای ارتقای شئون معرفتی و جامعه شناختی تاریخ باشد.

 بدون تردید، همانند هر فعالیت دیگری، شفاهی‏نگاران نیز در چارچوب مرجع یا مراجع خاصی که بتوانند در قالب آن به ارائه طرح و نظریات و نقد و نظر و تعامل و تعاطی اندیشه و عمل خود باشند، بهتر و بیشتر قادر به انجام رسالت خویش خواهند بود. اهمیت مراجعی همانند سایت تاریخ شفاهی و خاصه هفته‏نامه‏ای که به همت دوستان و علاقه‏مندان این عرصه پژوهشی در چند سال اخیر فعالیت خود را شروع کرده و به انصاف نیز در جای خود کارآمد بوده است از همین منظر اهمیت خود را نمایان می‏سازد.

اکنون که هفته نامه تاریخ شفاهی صدمین شماره خویش را پشت سر می‏گذارد، چنین فرصتی را غنیمت شمرده و ضمن آرزوی توفیق برای همکاران فعال در این عرصه، از پژوهشگران و متخصصان تاریخ (که البته دغدغه بلوغ معرفتی و روشی تاریخ دارند) درخواست کنیم که با ابتنای بیشتر به مسائل ضروری‏تر در عرصه مطالعات تاریخ و خاصه آنچه که به تحدید و نهادینگی تاریخ شفاهی و خاصه تاریخ‏نگاری آن کمک کند، موجبات تکثر چنین مرجع‏های پژوهشی و البته پرباری بیشتر این سایت و خاصه هفته نامه اخیر را فراهم آورند. بدون تردید اهتمام به مواردی همچون توجه بیشتر به مباحث نظری و سعی در تبیین نسبت معرفتی و روشی تاریخ شفاهی با پژوهش‏های تاریخی؛ تبیین مفهومی تاریخ شفاهی به عنوان یک مسأله بنیادین در راستای روشن شدن مورد اخیر و تلاش در راستای گام برداشتن به طرف تاریخ‏نگاری تاریخ شفاهی، به عنوان عرصه مطالعه یا تکمیل مطالعات تاریخ معاصر می‏تواند در این مسیر سهم تعیین کننده‏ای داشته باشد.



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1591
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.