شماره 91    |    3 آبان 1391



جشنواره کتاب سال انقلاب؛ بایسته‌ها و ضرورت‌ها

یکی از مهم‌ترین روش‌های ماندگار کردن یک واقعه، نگاشتن درباره آن است. با ثبت هر حادثه‌ای، ماندگاری آن در تاریخ تضمین می‌شود و آیندگان نزدیک و دور با مطالعه آثار مرتبط با آن از کم و کیفش آگاه شده و گرد و غبار فراموشی را از سر و روی آن می‌زدایند. به یقین همان آیندگان نیز برای تبیین بهتر ابعاد و زوایای حادثه مزبور و نگاه موشکافانه‌تر و دقیق‌تر به آن، دست به تحقیق و پژوهش زده و آثار تازه‌ای خواهند نوشت و بدین گونه است که حادثه مزبور در هر زمان از تاریخ زنده و پویا خواهد ماند.

انقلاب اسلامی در شمار مهم‌ترین رویدادهای نه تنها تاریخ ایران بلکه جهان است که در مقطع حساسی از تاریخ روی داد و توجه همگان را به خود معطوف کرد و ابعاد آن مرزهای بسیاری را تحت‌الشعاع خود قرار داد. این حادثه کم‌نظیر بلافاصله پس از وقوع مورد توجه نویسندگان و ادیبان و تاریخ‌نگاران قرار گرفت و آنها با تدوین آثاری متعدد ابعاد و زوایای پنهان و پیدای آن را مورد کاوش قرار دادند. شاید اغراق نباشد اگر گفته شود شمار آثار نوشته شده در زمینه انقلاب اسلامی به هزاران جلد می‌رسد و این کاوش و پژوهش و تولید همچنان ادامه دارد.

وقوع جنگ اندکی پس از انقلاب اسلامی، با توجه به ابعاد گوناگون آن و خانمان‌سوزی‏اش، چشم و نگاه نویسندگان را معطوف خود گرداند و از آن پس بسیاری از قلم ها، متوجه دفاع مقدس شد. اکنون نیز با آنکه سال‌ها از آن حادثه می‌گذرد، قلم‌ها در تبیین آن همچنان در حرکتند.
ایجاد رقابت میان فعالان فرهنگی، نویسندگان و پژوهشگران هر رشته‌ برای تولید آثار فاخر و با ضریب اشتباه اندک، شاید یکی از مهم‌ترین روش‌هایی باشد که متولیان امور فرهنگی جوامع برای دستیابی به بهترین شیوه‌های معرفی و پردازش یک حادثه در پیش می‌گیرند. همین فضای رقابتی سالم ناخودآگاهذهن و ضمیر تک تک نویسندگان و پژوهندگان یک واقعه را جزم‌تر خواهد کرد.

این اتفاق میمون و مبارک سال‌هاست در زمینه آثار تولید شده در عرصه دقاع مقدس روی می‌دهد و ما تاکنون شاهد برگزاری پانزده دوره جشنواره کتاب سال دفاع مقدس بوده‌ایم. گستردگی موضوعات دفاع مقدس سبب شده که جشنواره به شاخه‌های مختلف تقسیم شده و کارشناسان امر آثار تولید شده در هر شاخه را زیر ذره‌بین نقد و بحث قرار دهند. همه ساله شاهد معرفی بهترین آثار دفاع مقدس از دل این دوره‌ها هستیم و آثار معرفی شده را – که از زیر تیغ داوران عبور می‌کنند – جزء بهترین و مستندترین آثار در شاخة مربوطه می‌دانیم و تدابیری هم برای معرفی بیشتر و بهتر آنها به جامعه می‌اندیشیم. نویسندگان و پژوهندگان هم برای جای گرفتن آثارشان در فهرست بهترین‌ها، تلاش و فعالیت خود را در تولید چنان آثاری دو چندان می‌کنند و می‌کوشند هر چه می‌نویسند به صحت آن اطمینان یابند و می‌دانند که اثرشان در ترازوی نقد و بررسی قرار می‌گیرد و با تمامی آثار منتشر شده در آن شاخه به رقابت خواهد نشست.

بهره نه چندان تأثیرگذار این حرکت، حمایت مالی از نویسنده و اعطای جایزه به اوست؛ اگرچه این جوایز به لحاظ مادی تأثیر چندانی در زندگی هیچ یک از نویسندگان و پژوهندگان ندارد، اما تأثیر معنوی آن در ضمیر و ذهن نویسنده برای ایجاد انگیزة دو چندان در برداشتن گام‌های بعدی در پژوهش چشم‌گیر است.
شاید دفاع مقدس بخشی از رشد و شکوفایی و اعتلای آثارش را مدیون همین تشویق‌های معنوی و مادی است که در قالب جوایز سالانه جشنواره نصیب نویسندگان خود می‌کند و صد البته نباید از نظر دور داشت که کمتر نویسنده‌ای فقط برای کسب جایزه به چنین وادی پر از عشق و عرفان و معنویت گام می‌نهد.  فضای آثار دفاع مقدس، فضایی پر از معنویت و روحانیت است که طبیعتاً سرشتش با امور مادی سازگار نیست.

انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از زاویه‌ای قابل انفکاک از هم نیستند و حتی اگر به بررسی ادبیات این دو حادثه بنشینیم درمی‌یابیم که ادبیات‌شان در تداوم هم و مکمل هم پیش رفته است. اما اینکه چرا متولیان فرهنگی در اندیشه ایجاد کنگره و جشنوارة کتاب سال انقلاب اسلامی نیستند، جای سؤال است.
از سال‌ها پیش جسته و گریخته شاخه‌ای از ادبیات انقلاب شاهد برگزاری کنگره‌هایی بوده که شایان تقدیر است. جشنواره حبیب غنی‌پور که با هدف باطنی ایجاد انگیزه در جوان‌ها برای پرداختن به موضوع انقلاب و در ظاهر با هدف انتخاب بهترین کتاب داستان انقلاب دوازده دوره برگزار شده، ایده‌ای بود که از سوی امیرحسین فردی برای رشد و اعتلای داستان انقلاب مطرح شد. جشنواره داستان انقلاب هم که باز زیر نظر دفتر آفرینش‌های ادبی با مدیریت فردی برگزار می‌شود در تداوم پررنگ کردن همین ایده است.
اینجا این سؤال پیش می‌آید که چرا واقعه‌ای به عظمت انقلاب، جشنواره‌ای برای تمامی تولیدات خود ندارد. چرا ما هیچ سالی شاهد برگزاری کنگره کتاب سال انقلاب اسلامی و برگزیده شدن آثار برتر در این عرصه نیستیم؟ آیا آثار انقلاب اسلامی به قابلیت برگزاری کنگره یا جشنواره‌ای نرسیده‌اند، یا به حد و مرتبه‌ای از پختگی و اعتلا دست یافته‌اند که نیازی به جشنواره ندارند و هر کدام در جایگاه خود اثر شاخص، درخور و قابل اعتنایی‌اند؟ ادبیات و تاریخ انقلاب اسلامی از مهم‌ترین موضوعاتی است که نویسندگان متعهد و معتقد به آن سال‌هاست بی چشمداشتی در تبیین و تشریح آن قلم زده و همچنان خواهند زد.

آنها بر این باورند که رسالت‌شان زنده نگه‌داشتن واقعه و عظمت آن است و این امر را وظیفة خطیر خود می‌دانند. مؤسساتی که فرمانده پژوهش‌ها و هدایتگر کندوکاوهای پژوهشی در این حوزه‌اند مدت‌هاست که دور از هیاهو، در تحقق آن رسالت می‌کوشند و شاید طرح موضوع برگزاری جشنواره‌ای برای آثار تولید شده در ادبیات و تاریخ انقلاب برای آن بزرگواران، جذابیت چندانی نداشته باشد. اما بیان این نکته خالی از فایده نیست که موضوعی چون انقلاب، علاقه‌مندان و نویسندگان نوپایی دارد که با وجود داشتن تعهد و اعتقاد و علاقه به این رویداد بزرگ، برای برداشتن گام‌های استوارتر نیازمند تشویق و حمایت و مراقبت هستند. از سوی دیگر پژوهش‌های پرشماری خارج از گسترة فعالیت مؤسسات صاحب نام حوزه ادبیات و تاریخ انقلاب اسلامی انجام می‌شود که نیازمند نقد و بررسی هستند.

با همه این تفاسیر، ضرورت هایی چون گشودن چتر حمایتی برای نویسندگان جوان و نشان دادن راه درست نگارش و پژوهش به آنان، جلوگیری از بروز آفت در گسترة پژوهش‏های عرصه تاریخ و ادبیات انقلاب اسلامی، گستراندن فرهنگ انقلاب اسلامی در سطح جامعة کنونی و تبیین آثاری  بهتر و در خور شأن انقلاب، ایجاب می‌نماید جشنواره‌ای با عنوان «کتاب سال انقلاب اسلامی» برگزار شود تا پژوهش‌ها و نوشته‌های پیرامون انقلاب را سامان دهد و ضمن معرفی بهترین‌ها در هر سال، مشوقی باشد برای همه آنانی که در این راه گام نهاده و پیش می‌روند. شاید برگزاری چنین جشنواره‌ای که یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور عنوان خواهد گرفت، راه را برای رسیدن به برخی آرزوهایمان چون خلق شاهکارهایی در داستان انقلاب هموارتر کند.

جواد کامور بخشایش



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1485
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.