شماره 89    |    19 مهر 1391



مجالی کوتاه برای آشنایی با روش تدوین اثر در تاریخ شفاهی دفاع مقدس

تولید اثر در مقوله تاریخ شفاهی دفاع مقدس، ویژگی‏های خاص خود را دارد، انتخاب سوژه با توجه به اینکه فرد مورد نظر دارای خاطرات و گفته‏های بکر و نویی باشد، نحوه گردآوری مطالب، مصاحبه، تسلط بر موضوع مورد مصاحبه، جمع‏آوری اسناد و مدارک مستند و... همه از جمله مواردی است که در شروع کار تاریخ شفاهی باید مد نظر فرد مصاحبه‏کننده و یا تدوینگر باشد. اما امر تدوین تاریخ شفاهی بسیار حائز اهمیت است چرا که اطلاعات و داده‏های جمع‏آوری شده را باید طوری با نظم و ترتیب کنار یکدیگر قرار داد که برای خواننده جذاب و قابل توجه باشد.

پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس  که هدفش پرورش و تربیت نویسندگان علاقه‏مند به حوزه تاریخ شفاهی به ویژه تاریخ شفاهی دفاع مقدس است، کارگاه‏های آموزشی متعددی در سراسر کشور به منظور آشنایی با مبانی علمی و عملی تاریخ شفاهی برگزار کرده است. کارگاه تکمیلی تدوین تاریخ شفاهی دفاع مقدس نیز توسط همین مرکز در یازدهم مهر ماه جاری با حضور جمعی از نویسندگان استان‏های مختلف کشور برگزار شد. محسن غنی‏یاری‏، محقق و پژوهشگر، روش تدوین تاریخ شفاهی را در این کارگاه به علاقه مندان آموزش داد. آنچه در ادامه می‏خوانید مشروحی از صحبت‏های محسن غنی‏یاری‏ در کارگاه تکمیلی تاریخ شفاهی دفاع مقدس است که به روش تدوین دقیق و صحیح اثر در حوزه تاریخ شفاهی پرداخته است:

پیش از آغاز صحبت‏های محسن غنی‏یاری‏، نویسندگانی که از استان‏های مختلف کشور در این کارگاه تکمیلی تدوین تاریخ شفاهی حضور داشتند، خلاصه‏ای از فعالیت‏های خود در امر تدوین تاریخ شفاهی را بیان کردند. غنی‏یاری‏ نیز با اشاره به اینکه روش‏های تدوین در سازمان‏های مختلف متفاوت است، گفت: «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‏های دفاع مقدس نیز مانند همه سازمان‏ها و ارگان‏ها کلیات و راهبرد‏های خاص خود را دارد. در امر تدوین نیز ویژگی‏های متفاوتی را مد نظر دارد، به این معنی که به دنبال ایجاد هویتی مشترک در میان آثار منتشر شده این مرکز است. به طوری که همه آثار این مرکز حال و هوای یکسانی داشته باشند. به همین منظور شیوه‏های متفاوتی نیز برای تدوین اثر در حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس در نظر دارد که برخی از آنها در امر تدوین مشترک و برخی متفاوت هستند.»

غنی‏یاری‏ با اشاره به اینکه در مقوله تاریخ شفاهی از زمانی که ذهن ما درگیر آن می‏شود تا زمانی که به سراغ فرد مصاحبه شونده می‏رویم، تا زمانی که کتاب حاضر و آماده  به مخاطب ارایه می‏شود، این پروسه طیف گسترده ای را در بر می‏گیرد، اظهار داشت: «نخستین کاری که در تاریخ شفاهی به دنبال یافتم آن هستیم یک سوژه است. کسی که حرف‏های بکر و نابی برای گفتن داشته باشد، و کمتر درباره آنها گفته باشد. در حقیقت حرف‏های جدید و نویی را برای ما داشته باشد. دومین نکته این است که ذهن منسجم و فراموش نشده‏ای داشته باشد، حرف‏ها را جزیی بیان کند و خاطراتش برای گردآوری اثری در قالب تاریخ شفاهی مناسب باشد. به این ترتیب باید نگاه دقیق و صحیحی به امر انتخاب سوژه داشت. حال فرض بر اینکه سوژه مورد نظر ما سوژه ای خوب و بکر است و فرد (راوی) راغب به بیان خاطرات خود شده است. مرحله گردآوری سوالات و مصاحبه‏ها را پشت سر گذاشته‏اید، (با توصیه بر اینکه مصاحبه‏ها بعد از هر جلسه پیاده‏سازی شود.) نخستین کاری که بعد از پیاده‏سازی مطالب آن هم بدون هیچ کمی و کاستی و دست بردن به مطالب برای مثال حتی خنده‏ها و گریه‏های فرد و... را بدون دست بردن به آن باید پیاده شود، به طوری که بعد از پیاده‏سازی و تطبیق آن با صوت هیچ نقص و اشکالی نداشته باشد. متن و صوت هر دو به عنوان سند به شمار می‏آیند. پژوهشگر باید یک نسخه از مصاحبه خود را نگه دارد، چون زمانی که کتاب منتشر می‏شود، تقابل‏های متعددی پیش می‏آید، برای مثال ممکن است فرد مصاحبه شونده ادعا کند، حرف‏هایی که در کتاب آمده را او نزده و یا آن را تحریف کند و... نسخه نگهداری شده در این زمان به داد فرد مصاحبه کننده می‏رسد.»

وی در ادامه با اشاره به اینکه بعد از گذر از مراحل پیاده‏سازی، سندسازی و مستندسازی مصاحبه، مرحله تدوین شروع می‏شود، گفت: «قاعدتاً نخستین کاری که باید کرد، این است که  متن پیاده شده مصاحبه چندین بار خوانده شود تا در ذهن جای بگیرد، چرا که این روش باعث می‏شود گنگی مطالب در ذهن مان از بین برود. مهندسی کتاب در مقوله تاریخ شفاهی زمانی شکل می‏گیرد که تدوینگر به متن تسلط کامل داشته و بتواند با آن همزاد پنداری کند، به طوری که مطالب در ذهنش جای خود را پیدا کنند. از سوی دیگر مطالعه متعدد خاطرات راوی باعث می‏شود متوجه برخی از اشکالات و ابهاماتی که در حین پرسش‏ها و پاسخ صورت گرفته، بشویم، برای مثال اگر مصاحبه‏کننده سوالی در قالب دو بخش از مصاحبه‏شونده پرسیده باشد، راوی (مصاحبه‏شونده) ممکن است فقط به بخش اول سوال پاسخ داده باشد و بخش دوم سوال بی‏پاسخ مانده باشد و... این مشکل ایجاد می‏کند. بنابراین با خواندن مکرر متن این ابهامات تا حدودی برطرف می‏شود. کار علمی زمان بر بوده، مسلما به امکانات خوبی هم نیاز دارد، تولید یک اثر ارزشمند در زمینه تاریخ شفاهی نیز به طبع زمان بر و هزینه بر خواهد بود.»

غنی‏یاری‏ تصریح کرد: «اما بعد از مطالعه خاطرات اصلی ترین بخش برای رفع اشکالات و ابهامات مصاحبه تکمیلی است، گرفتن دوباره اطلاعات برای رفع ابهام یا گنگی مطالب نیز می‏تواند موثر باشد. برای آغاز مرحله تدوین در ابتدا باید چارچوب و ساختار کلی از تدوین کتاب را مشخص کنیم. خواندن مکرر متن به ما نشان می‏دهد که ساختار تدوین آن را چگونه طبقه بندی کنیم. اگر کتابی برای خواننده گیج‏کننده و دارای ابهام و اشکال می‏شود به خاطر همین عدم دقت به ساختار و فصل‏بندی کتاب است. بخشی از طبقه‏بندی اثر تابع سلیقه تدوینگر بوده و بخش دیگر بستگی به محتوا دارد، بنابراین داده‏ها و اطلاعات ناپیوسته را باید طبقه‏بندی کرد. در تدوین تاریخ شفاهی کارشناسان و نویسندگان بسیاری هستند که معتقدند هر اضافات که قرار است از زبان تدوینگر نوشته شود باید در پانوشت و یا پاورقی بیاید. برخی دیگر از افراد که قائل به حداقل‏های تغییر در تاریخ شفاهی هستند، خاطرات و مطالب را می‏گیرند و با استفاده از قلم خودشان آن را بازنویسی می‏کنند. هر دو طیف معتقدند کار تاریخ شفاهی می‏کنند، کسانی که معتقد به مرحله اول هستند، تمامی جابجایی‏ها را نشانه‏گذاری می‏کنند، در حال حاضر بنیاد نیز جابجایی‏ها  را بلامانع می‏داند یعنی در متن نیازی نیست اما باید در مقدمه اثر اقدامات و کارهایی که صورت گرفته آورده شود. در حقیقت مقدمه لباس و هویت اثر به شمار می‏آید. حذف و اضافات، نوع گویش و لهجه راوی، جابجایی‏ها، تغییرات و ... همه باید در مقدمه ذکر شود. اگر مقدمه را با صوتی که در دست داریم تطبیق دادیم و هیچ مشکلی وجود نداشت، موفق عمل کرده‏ایم و خیانتی در امانت صورت نگرفته است. بنابراین ما حق جابجایی داریم به شرط آنکه در مقدمه قید شود.»

وی با اشاره به چند نکته در فصل‏بندی مقدماتی کتاب اظهارداشت: «با توجه به اینکه بنیاد به عنوان صاحب امتیاز کار و سرمایه‏گذار در مقوله تاریخ شفاهی دفاع مقدس در سراسر استان‏ها عمل می‏کند، باید مشخص شود چه نگاهی به امر فصل‏بندی دارد برای مثال قید زمانی است یعنی پرداختن از تولد تا شهادت؟ یعنی پژوهشگر قرار است درباره چه مقطع زمانی بنویسد، یا اینکه اثر دارای پیشینه تاریخی است یعنی اینکه در متن به پیشینه تاریخی محله یا شهر یا استان  بپردازد. در بخش مقدماتی باید مطالبی را گزینش کنیم که رابطه بیشتری به جنگ دارد، هنر در تدوین کتاب را خواندنی و جذاب می‏کند، زندگی خطی افراد شاید برای خواننده جاذبه‏ای نداشته باشد، در فصل مقدماتی نکات برجسته که تاثیرات عمده‏ای را بر خواننده می‏گذارد، باید آورده شود. در تدوین، مطالبی که ابتدای کتاب آورده می‏شود، دست خواننده را می‏گیرد و تا آخر او را با خود می‏کشد، و این نشانه یک تدوین موفق است.»

غنی‏یاری‏ گفت: «بعد از فصل مقدماتی باید بخشی از مطالب را حذف کرد، مطالب تکراری، مطالبی که به مصاحبه ربطی ندارد، مانند تکه کلام‏ها، تحلیل‏هایی که راوی از خود در حین مصاحبه آورده است، مهمترین بخش حذفیات نیز همین تحلیل‏هاست. بن مایه اصلی تاریخ شفاهی خاطره است. خاطره همان چیزی است که خود فرد از نزدیک آن را حس کرده است. از طرفی خاطره توصیفی و خبری باید از یکدیگر تفکیک شود و اینکه ما به دنبال کدام یک هستیم. در تاریخ شفاهی ما به دنبال خاطره خبری هستیم نه توصیفی. در خاطره خبری قید‏های زمانی و موقعیت‏های مکانی  وجود دارد. خاطره توصیفی در نوشتن آثار ادبی چون رمان به خاطر تهییج افکار عمومی خوب است اما در تاریخ شفاهی خاطره خبری به درد تدوینگر می‏خورد. خاطره خبری نیز مقید همان موقعیت‏های زمانی و مکانی است. خاطره‏ای به دردمان می‏خورد که یک خبر درباره جنگ به ما بدهد. مصاحبه‏کننده تاریخ شفاهی در حین مصاحبه باید به دنبال همین خاطره خبری باشد.»
غنی‏یاری‏ با تاکید بر اینکه یکی از نقص‏های تاریخ شفاهی این است که افراد با مواضع فعلی خاطرات و وقایع آن دوران را تحریف می‏کنند و این به کار لطمه می‏زند، افزود: «شاید در دیگر آثار ادبی تحلیل به کار بیاید اما در تاریخ شفاهی ضرورتی ندارد. تاریخ اساساً ضمخت است، خواندن کتاب تاریخ برای مخاطب سخت است، اما با همه این سختی و ضمختی‏ها نباید در متن تاریخی دست برد تا برای خواننده جذاب شود، پژوهشگر زمانی که می‏خواهد سندی را به نسل آینده  انتقال دهد، نباید متنی که مفهوم تاریخی ندارد را به متن اضافه کند. از سوی دیگر علوم انسانی علوم دقیقه‏ای نیست، بنابراین یکی از موارد حذفی باید آن چیزی باشد که خاطره نیست. البته مصاحبه‏کننده می‏تواند با هماهنگی راوی مطالبی را به متن اضافه کند به شرطی که به اصل و محتوای متن خللی وارد نکند.»

وی درباره زبان نوشتار متن گفت: «در نگارش متن گاهی افعال به صورت زبان نوشتاری می‏آید و گاهی به روش شکسته‏نویسی یعنی اینکه اگر فرد گفت: «میرم» به همان صورت حفظ شود. هر دو مدل در متن‏های تاریخ شفاهی  وجود دارد، بنابراین بستگی به متن خاطره و نظرات سازمان دارد که کدام مدل نوشتاری را برای متن انتخاب کرد. کتاب «کوچه نقاش‏ها» درباره خاطرات ابوالفضل کاظمی است، تیپ شخصیتی این فرد طوری بود که تدوینگر شکسته‏نویسی را انتخاب کرد، بنابراین مدل نوشتاری متن به تیپ شخصیتی راوی و از سوی دیگر به سلیقه تدوینگر بر می‏گردد.

متن تاریخ شفاهی بلاتشبیه باید متن مقدسی بدانیم، یعنی باید با کمترین تغییرات مفاهیم گوینده را انتقال دهیم. چون زمانی که کلمه‏ای اضافه می‏کنیم معلوم نیست که این کلمه تکه‏کلام راوی باشد، در حقیقت کاری که تدوینگر انجام می‏دهد نوعی بازی با کلمات و دیالوگ‏هایی است که از زبان راوی بیان می‏شود یک نوع جابجایی نه تغییر... چرا که اصالت متن باید حفظ شود. نکته دیگری که درباره متن باید به آن توجه داشت زبان و لهجه نوشتاری است، چند مدل زبان داریم؛ زبان معیار (زبان رسمی و نوشتاری ویژه کشور) زبان محاوره ای (زبان رسمی و گفتاری ویژه پایتخت) زبان لهجه و زبان گویش. در زبان لهجه واژه‏های نامانوس را در پاورقی توضیح می‏دهیم، درست است مصاحبه‏ای که با گویش و لهجه راوی گردآوری می‏شود، زمانی که ترجمه شود، مزه‏اش از بین می‏رود، اما تاریخ شفاهی اثری فراگیر و همگانی است اثری برای عموم نه صرف محله یا شهر خاصی ... زبان لهجه‏ای در استان‏ها برای حفظ تاریخ محلی آن استان بسیار اهمیت دارد، چرا که جنگ تحمیلی در همین لهجه‏های محلی شکل گرفته و ناگفته‏های بسیاری دارد. در حقیقت زبان فرهنگ و فرهنگ خاطرات را می‏سازد.»

غنی‏یاری‏ زیبایی و هنجار یک متن را در پرسش و سوالات از مصاحبه شونده دانسته و گفت: «پرسش‏ها حیطه اختیارات ماست، به ویژه اگر خود فرد مصاحبه‏گر باشد، زیبایی و هنجار یک متن با حفظ پرسش‏ها حفظ می‏شود، گاهی مصاحبه شونده به یک سوال 7 صفحه پاسخ داده، تدوینگر می‏تواند یک سوال دیگر مابین متن اضافه کند. سوالی که اضافه می‏شود باید داخل قلاب { } قرار می‏دهیم، در کل هر چیزی که به متن اضافه می‏کنیم باید داخل این علامت قرار گیرد تا خواننده بتواند حضور مصاحبه‏کننده در متن تشخیص دهد.»

وی درباره پانوشت یا پاورقی متن گفت: «پانوشت می‏تواند پایین هر صفحه باشد و این تابع سلیقه تدوینگر است. پانوشت برای چیست؟ گویاسازی مطالب گنگ باید در پانوشت بیاید. البته به شرطی که در مصاحبه‏های تکمیلی ابهامات برطرف نشده باشد می‏توان توضیحات را در پانوشت آورد. بنابراین اطلاعات مبهم و گنگ را در پانوشت می‏آوریم. گاهی این ابهامات تابع دو جمله کوتاه است، و برخی معتقدند می‏توان آن را در قلاب آورد، اما شاید خواننده چند خط را در داخل قلاب در خلال متن بخواند، احساس خستگی کند. به هر حال آوردن توضیحات در خلال متن داخل قلاب یا در پانوشت بستگی به سلیقه مخاطب دارد. در بخش پانوشت تدوینگر اختیار تام دارد این محدودیت برای ویراستار هم وجود دارد، می‏تواند به متن مصاحبه دست بزند اما به متن راوی نباید دست بزند. نحوه ارایه اطلاعات و داده‏ها در پانوشت باید با زبان شیوا و روان نوشته شود، امروزه جملات کوتاه و ایجاز مرسوم است، اطلاعات وسیع در قالب جملات کوتاه که ویراستار نتواند آن را حذف کند. پانوشت شناسنامه‏ای برای شناختن مصاحبه‏گر است. از سوی دیگر منبع ارایه اطلاعات بسیار حایز اهمیت است؛ این اطلاعات وزن کتاب را بالا می‏برد، بنابراین باید سراغ منبعی رفت که به لحاظ علمی معتبر باشد، اینترنت آخرین رده منبع است. زمانی که داده‏ها و اطلاعات را از دو منبع مختلف استخراج می‏کنیم باید هر دو منبع ذکر شود، هر چه اهمیت داده‏ها بالاتر می‏رود، منبع هم باید دقیق تر ارایه شود. فرهیختگان فهرست منابع را مطالعه می‏کنند.»

غنی‏یاری‏ تصریح کرد: «نثر باید بدون تحریف، تمجید و یا توهین آورده شود. ضرورتی ندارد در متن ارادت و احترام و یا انزاجار و تنفر نگارنده اثر نشان داده شود. از طرفی نمی‏توان متن را با غلو و بزرگنمایی نوشت. هدف ارایه تاریخ به مخاطب است. بنابراین از لحن و کلام معتبر، منابع و داده‏های معتبر این‏ها با هنرنمایی تدوینگر به کتاب وزن می‏بخشد. استفاده از عکس، خاطرات را برای خواننده جذاب و شیرین می‏کند البته بستگی دارد که عکس‏ها چگونه و کجا استفاده شوند، در خلال متن یا در پایان متن. کتاب‏سازی نکنیم اما آنقدر از منابع و اطلاعات قوی استفاده کنیم که اگر کسی بخواهد قسمتی از آن را حذف کند، بگوید حیف است. نکته دیگر درباره متن راستی آزمایی است. خاطره‏ای که مشکل راستی‏آزمایی دارد، در پازل ذهنی مصاحبه‏کننده قرار نمی‏گیرد. پژوهشگر باید خنثی باشد و نگاه ویژه‏ای به جنگ داشته باشد، بنابراین برای راستی‏آزمایی باید اطلاعات اولیه‏مان را بالا ببریم.»

وی اظهار داشت :«ابتدای کتاب قبل از ورود به متن اصلی دو بخش دارد، بخشی که مقدمه آن را کارفرما نوشته و بخش دیگر مقدمه است که نویسنده می‏نویسد، نویسنده نباید در مقدمه روده درازی کند، بلکه مجمل و شیوا و روان با استفاده از واژه‏های زیبا و همه فهم مقدمه را بنویسد و درباره شیوه و روند کارش در مقدمه توضیح دهد. نخستین چیزی که در ضمیمه به ذهن می‏رسد، عکس‏ها و سند‏ها هستند چرا که در فهم متن به مخاطب کمک می‏کنند. هرچه در ضمیمه جمع‏آوری کنیم به نفعمان است. در روش فعلی ضمائم در آخر کتاب می‏آید. برخی خاطره‏ها با عکس گویاتر می‏شود. عکس‏ها و سند‏هایی که در ضمائم  با زیر نویس می‏آید به اثر هویت می‏بخشند. در ضمیمه بخشی با عنوان فهرست اعلام یا نمایه‏سازی وجود دارد، یعنی کتاب را خورد می‏کند و اجزای خورد شده را دسته‏بندی می‏کند. نام شهدا، عملیات‏ها، مکان‏ها، فرماندهان و...»

گزارشگر فاطمه نوروند



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1471
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.