شماره 87    |    5 مهر 1391



خاطرات دفاع مقدس در «ایران ورجاوند3»

نگاهی به میراث فرهنگی کشورمان؛ دوران دفاع مقدس، از زبان اساتید و فرماندهان پیشکسوت آن دوران در همایش «ایران ورجاوند3»

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ همایش «ایران ورجاوند3» ویژه هفته دفاع مقدس با هدف حفظ ارزش‌ها و آرمان‌های معنوی دفاع هشت ساله ایران توسط دیده‏بان (سازمانی که باهدف حفظ یادگار‏های فرهنگی و طبیعی ایران زمین فعالیت می‏کند.) در 31 شهریور ماه سال جاری، ساعت 16 در محل تالار ایوان شمس برگزار شد. این همایش با حضور «استاد فریدون جنیدی، شاهنامه پژوه و پژوهشگر برجسته تاریخ و فرهنگ ایران»، «دکتر هوشنگ طالع، نویسنده کتاب «تجزیه ایران» و تاریخ‏پژوه، «سردار محمد‏ها‏دی»، و «امیر سرتیپ خلبان احمد مهرنیا» برگزار شد. همچنین سیدناصرحسینی‌پور، راوی کتاب «پایی که جا ماند»، فرج‏الله برات‌پور، فرمانده عملیات اچ‌3 و منصور کاظمیان، از همرزمان شهید عباس دوران در همایش «ایران ورجاوند3» خاطرات خود را از دوران دفاع‌مقدس بیان کردند.

استاد فریدون جنیدی، شاهنامه پژوهش و پژوهشگر برجسته تاریخ و فرهنگ ایران است، وی 33 سال پیش سازمان پژوهش و فرهنگ ایران، بنیاد نیشابور را بنیان نهاد و بیش از 4 دهه است که شاهنامه تدریس می‏کند. وی در همایش «ایران ورجاوند3» ویژه هفته دفاع مقدس با اشاره به کاووش‏های باستان شناسان درباره ایران اظهار داشت: «در کشور ایران بیش از 7 هزار سال پیش هیچ نابودی، ویرانی و کشتار خونین و جنگی رخ نداده بود و مردمان این کشور در آسایش و آشتی می‏زیستند. نخستین جنگی که در این کشور روی داد، از سمت بابل (درجنوب غرب ایران) بود.»

وی ادامه داد: «از همان زمان دو آتش فشان از سوی دماوند خشم خود را از  حمله بابلیان نشان دادند. بابلیان برای اینکه خشم دماوند فروکش کند، جوانان برومند ایران را پای کوه دماوند قربانی می‏کردند و این دوران هزار سال به طول انجامید. در آن زمان مادران به خاطر عشق مادر و فرزندی، فرزندان خود را از زیستگاه شان دور می‏کردند و آنها را در قلعه‏ای پنهان کردند تا فرزندان پسر خود را از چشم بابلیان نهان کنند.»
استاد جنیدی در ادامه روایت‏هایی از شاهنامه درباره ضحاک، جنگ سیاووش، افراسیاب، اهریمن و... را عنوان کرد و افزود: «در جنگ‏ها افراد بی‏گناه بسیاری کشته می‏شوند، جنگ برای نظامیان است نه کودک و زنان و افراد سالخورده، اما در تاریخ ایران جنگ‏های بسیاری اززنان و کودکان را کشتند، اموال مردم را به غارت بردند، شهر‏ها را ویران کردند و خانه‏ها را به آتش کشیدند. بلا‏هایی که اسکندر، تیمور و چنگیز مغول بر سر ایرانیان آوردند. حمله‏های خونین و وحشیانه‏ای که روان جهان را آرزد؛ در حالی که این آیین سپه کشی نیست.»
این شاهنامه پژوهش گفت: «پلنگ تنها حیوانی است که در شاهنامه ستایش می‏شود، چرا که هیچ گاه به زیر دست خود و پنهانی حمله نمی‏کند، همیشه به بالا دست خود و به طور آشکار به شکار خود حمله می‏کند.»
استاد جنیدی با تاکید بر این نکته که امیدواریم هیچگاه جنگی پیش نیاید، افزود: «مردانی که پاسداران این خاک پرگهر هستند همواره در حفظ امنیت و آرامش این مرز و بوم ایستادگی و مقاومت کردند و در تاریخ 8 ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز رشادت و شجاعت‏های مردان ایران به واقع دیده شد.»
سردار محمد‏هادی، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و صاحب کتاب «سه روز محاصره» (کتابی که در یازدهمین جشنوار ه کتاب دفاع مقدس تقدیر شد) نیز یکی دیگر از مدعوین این همایش بود که بخشی از خاطرات خود را از دوران دفاع مقدس برای حاضران بیان کرد. وی با اشاره به جمله‏ای از شهید چمران؛ «زمانی که شپیور جنگ در شهر نواخته شد، فرق میان مرد و نامرد از یکدیگر مشخص شد» اظهار داشت: «حرف‏هایی که در اینجا و یا در کتاب «سه روز محاصره» گفته‏ام برگرفته از آن چیز‏هایی که با چشمان خود دیده‏ام. زمانی که ارتش تا دندان مسلح از جنوب کشور حمله کرد و برای ایجاد فضای مناسب برای حمله خود قائله خلق عرب را در خوزستان و قائله دیگری در کردستان به راه انداخت، درست زمانی بود که انقلاب ما تازه پا گرفته بود و هنوز سکان‏های انقلاب سر جایشان قرار نگرفته بودند.»
وی ادامه داد: «آن زمان در مقطع دبیرستان درس می‏خواندم که شنیدیم فرودگاه مهرآباد را بمباران کردند. از 45 نفری که در یک کلاس نشسته بودیم، 32 نفر شان شهید شدند و این همان فرق میان مرد و نامرد است. در قائله کرستان صدام کاری کرد، که خواب را از چشمان ما گرفته بود، تمام قبائل کردستان را به هم ریخته و طوری فضاسازی کرده بود که گمان می‏کردند ما دشمن هستیم و برای جنگیدن در آن منطقه باید از پوشش خودشان استفاده می‏کردیم. یکی از حماسه سازان قائله کردستان شهید نمکی بود که برای سرش جایزه گذاشته بودند، چرا که شهید نمکی بسیاری از برنامه و طرح‏های دشمن را برهم ریخته بود و او را به طور وحشیانه‏ای به شهادت رساندند. ‏ای کاش می‏توانستم ساعت‏های درباره ناامنی‏ها و فجایع کردستان صحبت کنم. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «دو نعمت بالاترین نعمت الهی است، امنیت و سلامتی» که در قائله کردستان هیچکدام از این نعمت‏ها را نمی‏توانستی ببینی.

سردار‏هادی در ادامه درباره قائله‏ای که در جنوب رخ داد، افزود: «تحلیل گران نظامی و سیاسی دشمن معتقد بودند که ایران دیوار نظامی ندارد، بنابراین حمله از سمت جنوب را برای دست یابی به اهداف مورد نظرشان بهترین راه می‏دانستند. آن زمان فقط تعدادی از نیرو‏های بسیج، ژاندارمری جلوی تانک‏های دشمن که از روی خیابان‏های آسفالتی شهر حرکت می‏کردند، ایستادند. ما دانشگاه جنگ و دوره‏های نظامی ندیده بودیم و هر آنچه را که برای مقابله با دشمن آموخته بودیم در همان صحنه‏های نبرد بود.»
وی در پایان گفت: «زبان‏ها و قلم‏ها باید تاریخ غریب این جنگ را روایت کنند. نگذاریم گنجینه‏های اسرار جنگ، آنهایی که همه چیز را با پوست و گوشت خود لمس کردند جسم و ذهن شان در زیر خاک مدفون شود. تاریخ جنگ را تا قبل، از بین رفتن صاحبان و روایان خاطرات قلم بزنید.»

در ادامه همایش «ایران ورجاوند3» ویژه هفته دفاع مقدس، راوی کتاب «پایی که جا ماند» شامل خاطرات و یادداشت‌های روزانه از 808 روز اسارت سیدناصر حسینی‌پور در زندان‏های مخفی عراق، یکی دیگر از مدعوین این همایش بود. وی با اشاره به اینکه شاید ده‏ها سال دیگر آنان که در حماسه 8 سال دفاع مقدس نقش داشتند، زنده نباشند و حرف‏هایی که روزی از زبان خود بر و بچه‏های جنگ می‏شنیدم، چند سال دیگر در فیلم کوتاهی که در مراسم پخش می‏شود، بشنویم، اظهار داشت: «آن طرف خاکریزی‏ها افراد بسیار پستی بودند، در کتاب «پایی که جا ماند» هیچوقت نگفتم عراقی‏ها بد بودند، چون با چند عراقی سر و کار داشتم که آدم‏های خوش اخلاقی بودند و خوبی‏ها را زیر پا نگذاشتند. آن طرف خاکریزی‏ها، آدم‏های پستی بودند، از گروه 112 نفری که باهم بودیم، 111 نفرشان شهید شدند و فقط من مانده بودم، سه شبانه روز نه مرا کشتند نه با خود بردند، مجروح و زخمی در جاده افتاده بودم و به چشم خود می‏دیدم که با پیکر شهدا چه برخوردی می‏کردند. پای راستم را در زندان الرشید قطع کردند، به طور وحشتناکی عفونت کرده بود، برای آنکه بوی بد تعفن و عفونت اسرا را آزار ندهد و از شکنجه‏های عراقی‏ها در امان باشم، در سرویس بهداشتی اردوگاه که بسیار کثیف بود، می‏ماندم.»

حسینی پور خاطر نشان کرد: «16 سال بیشتر نداشتم که به اسارت بعثی‏ها درآمدم، عراقی‏ها امثال من و محمد طحان و غیره را به نیرو‏های نظامی خود نشان می‏دادند و می‏گفتند: «خمینی همین بچه‏ها را به میدان جنگ فرستاده، کسانی که در دل شب به شما حمله می‏کنند، همین بچه‏های کم سن و سال هستند، نترسید.» با این کار می‏خواستند به نیرو‏های خود روحیه بدهند. یکی از افسران عراقی شکنجه‏گر از من پرسید یک سوال از تو می‏پرسم، اگر پاسخ بدهی تو را آرام می‏گذاریم و پیش دوستانت می‏فرستیم، پرسید: «می دانی سه موجود مزاحم طبیعت چه کسانی هستند؟» گفتم: «نه» گفت: «پشه‏ها، یهودی‏ها و ایرانی‏ها...» آنها ایرانی‏ها را مزاحم خود می‏دانستند. زمانی که حملات شیمیایی خود را علیه ایران انجام دادند، می‏گفتند: «ما برای هر حشره ای، حشره کش مخصوص داریم، ایرانی‏ها پشه‏ای بیش نیستند و این بمب‏های شیمیایی به عنوان حشره کش مخصوص ایرانی‏هاست...»»
دکتر هوشنگ طالع، ایرانشناس و تاریخ‏شناس نیز در همایش «ایران ورجاوند3» ویژه هفته دفاع مقدس به بررسی ریشه‏های تاریخ تجاوز بعثیان به ایران پرداخت. وی در دو محور «اقرار به کاربرد زور علیه ایران» و «مقاصد نهفته تجاوز به ایران از زبان فرماندهان عراقی» ریشه‏های تجاوز بعثیان به ایران را بیان کرد. دکتر طالع همچنین درباره موضوعاتی چون فضاسازی‏هایی که عراق قبل از حمله به این در خوزستان و آبادان ایجاد کرده و به را انداختن مقوله خلق عرب و بیرون راندن افراد بسیاری از عراق کشور، حملات هوایی که به روستای‏های مرزی صورت گرفت و تمامی این اقدامات را از اوایل سال 58 آغاز کرده بود، صحبت کرد.

امیر سرتیپ خلبان هواپیمای اف5، دکتر احمد مهرنیا، محقق و پژوهشگر دفاع مقدس و نویسنده کتاب‏هایی چون «حمله به الولید» و «ستاره‏های نبرد هوایی» یکی دیگر از مدعوین این همایش بود. وی درباره نقش نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس اظهار داشت: «جنگ و دفاع ما در طول 8 سال پدیده‏ای عمومی بود به طوری که تمامی ملت ایران هرکدام به نوعی در این جنگ موثر بودند. تمامی نیرو‏های نظامی، بسیج، سپاه، ارتش و نیرو‏های مردمی در پشت صحنه در این دفاع نقش داشتند. پیش از آغاز رسمی جنگ نیروی هوایی با دشمن می‏جنگید.»
وی ادامه داد: «اگر بخواهیم به نقش نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس بپردازیم، باید به سال 1348 برگردیم، در صورتی که جنگ رسمی عراق علیه ایران در 31شهریور 59 آغاز شد. نیرو‏هایی که در همان روز‏های نخست مقابل حملات صدام ایستادند، تعداد محدودی از افراد غیر نظامی بودند. برخی افراد خودی یا بیگانه قصد منحل کردن ارتش را داشتند، عده‏ای با اوضاع جدید ارتش نمی‏توانستند کنار بیایند، ارتش باقی مانده، از درون پاشیده شده بود، اما با همه آن صدمات توانست در محاصره شهید چمران در پاوه خوب عمل کند. شهادت 16 خلبان پیش از آغاز جنگ، گواه حضور ما در آن زمان است.»

امیر مهرنیا خاطر نشان کرد: «نیروی هوایی ارتش در 31 شهریور، پاسخی کوبنده به صدام داد و یکی از بزرگترین عملیات‏های نیروی هوایی با پرواز 140 فروند هواپیما و بمبارن تاسیسات عراق اجرا شد. شهید عباس دوران عملیاتی به منظور ایجاد ناامنی در پایتخت عراق همزمان با برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهد‏ها را برعهده داشت و این یکی از افتخارات نیروی هوایی ارتش بود. همچنین عملیات اچ3 و حمله به الولید عراق نیز یکی دیگر از افتخار آمیزترین حضور نیرو هوایی ارتش در جنگ تحمیلی بود.»
امیر سرتیپ دوم خلبان فرج الله برات پور، فرمانده عملیات اچ3، نیز در همایش «ایران ورجاوند3» خاطراتی درباره نحوه فرماندهی عملیات اچ3 و حمله به الولید را برای حاضران روایت کرد. همچین منصور کاظمیان، همرزم شهید عباس دوران که در هنگام عملیات در کابین عقب هواپیما نسشته بود، خاطره عملیات شهید دوران و حمله به محل برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها در بغداد و نحوه اجکت او از هواپیما و به اسارت درآمدنش را روایت کرد.

مراسم تقدیر و تجلیل از جمعی از خلبانان ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس، نقاله‏خوانی با موضوع هفت خوان رستم توسط مرجان صادقی نائینی و پخش نماهنگی با محوریت نقش شعر در انتقال مفاهیم و ارزش‏های دوران دفاع مقدس از حاشیه‏های همایش «ایران ورجاوند3» ویژه هفته دفاع مقدس در تالار ایوان شمس بود.

گزارش تصویری پایگاه ایران بوم

گزارشگر فاطمه نوروند



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1445
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.