شماره 87 | 5 مهر 1391 | |
آیا خاطرات آدمی از گذشته فقط از طریق جاری شدن واژگان بر زبان قابل انتقال است؟ آیا بیان خاطرات تنها با سخن گفتن و شنیده شدن آنها از سوی دیگران، امكانپذیر است؟ آیا دیگر حواس و اعضای بدن، میتوانند خاطرهدار و خاطرهگو باشند؟ پاسخ دقیق و عمیق به این سؤالات میتواند ما را به دریای بیكران گنجینه خاطرات و یادماندههای انسان ایرانی از گذشته نزدیك و دور، خاصه دوران هشتساله جنگ تحمیلی رهنمون سازد. در سادهترین شكل میتوان پاسخ داد آری، این تنها ذهن و حافظه (مغز) است كه ذخیرهگاه خاطرات است و فقط زبان و دهان است كه ذهن و حافظه را به بازگویی خاطره وا میدارد. اما با تأمل بیشتر میتوان به پاسخهای بهتر و دقیقتر نیز رسید. خاطرات تنها گفتنی نیستند بلكه نوشتنی هم هستند یعنی علاوه بر زبان، انگشتان دستها نیز با در اختیار گرفتن لوازمالتحریرهای سنتی و جدید همچون مداد و خودكار تا صفحه كلید رایانه و دستگاه تایپ میتواند ناقل خاطرات باشد. از اینرو غیر از قوه ناطقه، بخشی از حس لامسه بخصوص سر انگشتان دستها نیز بیانگر یادماندههای ذهنی آدمی هستند. پس از آن با توجه به دیگر اعضاء و جوارح میتوان گفت كه در روند دریافت و ذخیرهسازی خاطرات از یكسو و انتقال آنها به دیگران از سوی دیگر، حسها و اندامهای دیگری نیز مؤثر و نقشآفریناند. چشمها و حس بینایی را باید مهمترین عضو دریافت خاطرهها دانست كه بیشترین حجم این گونه اطلاعات را دریافت و به مغز میسپارد. سپس باید از دو گوش و حس شنوایی سخن راند كه گونه دیگری از خاطرهها همچون صداها، آواها، نواها، فریادها، سخنها، گفتگوها و... را دریافته و برای ذخیرهسازی به مغز میفرستد. جعفر گلشن روغنی
| |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=1435 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |