اوریانا فلاچی و شیوههای ارتباط با مصاحبهشونده
|
اوریانا فالاچی (Oriana Fallaci) ۲۹ ژوئن ۱۹۲۹ در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدرش درودگر بود و در جریان جنگ جهانی دوم به عنوان چریک در جبهه ضد فاشیست نبرد میکرد. فالاچی بعد از جنگ جهانی دوم شروع به نویسندگی نمود و با همکاری با مجلات و روزنامههای ایتالیایی وارد عرصه روزنامهنگاری شد. وی در طول دوران روزنامهنگاری با بسیاری از چهرههای سیاسی جهان مصاحبه کرد. در این راستا حتی موفق به دریافت جوایز معتبر بسیاری همچون مدال طلای تلاش فرهنگی برلوسکونیBerlusconi ، جایزه آنی تیلور Annie Taylor مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورکCenter for the Study of Popular Culture، جایزه آمبرگنو دروAmbrogino doro؛ معتبرترین جایزه شهر میلان، شد. فالاچی همچنین یک بار کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبیات میشود.
اوریانا فالاچی با سه نفر از شخصیتهای سیاسی ایران مصاحبه کرده است. او در 1351 با سفر به ایران با محمدرضا شاه پهلوی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 1358 با امام خمینی (ره) و مهندس بازرگان مصاحبه کرد. این گفتگوها در سالهای اخیر منتشر شدهاند. از دیگر شخصیتهای سیاسی جهان که فالاچی توانسته است فرصت گفتگو با آنها را داشته باشد میتوان به: راکووسکی Rakovsky، معمرقذافی، لخ والساLech Walesa ، آریل شارون Ariel Sharon، ویلیام کلبیWilliam Colby ، یاسرعرفات، ذوالفقارعلی بوتو، باندارانیکه Bandaranaike، هنری کسینجرHenry Kissinger ، نوردوم سیهانوکNordon Sihanouk ، ژنرال جیاپ Giap، ملک حسین، جرج حبش، ایندیرا گاندی، اسقف ماکاریوسMakarios و ... اشاره نمود. اوریانا فالاچی در طول حیاتش اقدام به نگارش کتابهایی نمود که برخی از آنها با استقبال خوانندگان مواجه شدند. از جمله آثار وی میتوان به کتابهایی چون: اگر خورشید بمیرد، زندگی جنگ و دیگر هیچ، پنه لوپه به جنگ میرود، جنس ضعیف، یک مرد، نامهای به کودکی که هرگز زاده نشد، خشم و غرور اشاره نمود. سرانجام اوریانا فالاچی، در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶، در سن هفتاد و شش سالگی در بیمارستانی در شهر فلورانس ایتالیا، بر اثر ابتلا به سرطان ریه درگذشت و در گورستانی خانوادگی در فلورانس در کنار پدرش به خاک سپرده شد. کتاب «مصاحبه با تاریخ» نوشته اوریانا فالاچی ترجمه دکتر نصیرالسادات سلامی به کوشش و ویرایش غلامرضا امامی در 1390 توسط انتشارات علم در 404 صفحه منتشر شده است. در این کتاب فالاچی با یازده نفر از شخصیتهای سیاسی جهان (کیسینجر، ایندیراگاندی، یاسر عرفات، جرج حبش، اسقف مايكل موسكويس، ملک حسین، ژنرال جیاپ، ویلیام کلبی، ذوالفقارعلی بوتو، باندارانیکه، نورودوم سیهانوک) مصاحبه نموده است که اغلب این مصاحبهها در1972 انجام شدهاند. اگر مروری بر مصاحبههای فالاچی داشته باشیم در واقع وی درصدد به چالش کشیدن موضوعات خاصی است که از فراسوی آنها میخواهد به برخی از سئوالات ذهن خود پاسخی یافته باشد. در واقع در محتوای مصاحبهها فرایند زمان مورد نظر است و فالاچی زمانی به سراغ این شخصیتها رفته است که همگی در اوج قدرت بودهاند. نوع سئوالات مصاحبه کننده و پاسخهای ارائه شده از سوی هر یک از سیاستمداران نشان دهنده یک نوع ابزار قدرت است.درست است که فالاچی با عنوان یک روزنامه نگار به سراغ این افراد رفته است ولی نوع پرسش نشان دهنده نوعی قدرت است که سیاستمداران را وادار به پاسخ میکند. نحوه ارتباط با شخصیتهای مطرح سیاسی یکی از مشکلات مصاحبه کنندگان است. در این کتاب مصاحبهکننده با بیان تجربیاتی به نحوه ارتباط با سیاستمداران پرداخته است. وی در جریان مصاحبه هر آنچه از شخصیتها را میدیده و میشنیده در محتوای مصاحبهها مورد استفاده قرار میداده است. «من خودم را همچون ضبط کنندهای بی روح که فقط میشنود و میبیند حس نکرده و حس نخواهم کرد.من در هر تجربه شغلیام پارههایی از روحم را میگذارم. در هرچه که میبینم و در هرچه که میشنوم، شرکت میکنم. مثل آنکه آن چیز به من مربوط است، خود را مقید میدانم که جبههگیری کنم.»(ص11) برقراری ارتباط با چنین شخصیتهایی مشکل است این موضوع دور از دید فالاچی نبوده است و در کتاب مصاحبه با تاریخ بصورت پراکنده به این موضوع پرداخته است. «ملاقات با آنها اغلب مشکل بود و من درمانده میشدم. برای تقاضای وعده ملاقات تقریباً همیشه با یک سکوت سرد مرا رد کرده و با من مخالفت میکردند. این چند نفر که مصاحبههایشان را میبینید در حقیت تنها کسانی نبودند که من خواستم با آنها دیدار داشته باشم! و اگر جواب موافق میدادند میبایست ماهها صبر کنم برای اینکه یک ساعت و یا نیم ساعت اجازه ملاقات بدهند.»(ص16) اوریانا فالاچی که سابقه مصاحبه با تعدادی از رهبران و سیاستمداران جهان را در کارنامه نویسندگیاش دارد در معرفی این قبیل افراد نوشته است. «فهمیدم کسانی که سرنوشت ما را تعیین میکنند، در حقیقت بهتر، و نه حتی با هوشتر، قویتر یا روشنتر از ما نیستند، فقط شاید جسورتر و با همتتر از ما باشند.»(ص16) یکی از شیوههای ارتباط با مصاحبهشونده که در تعدادی از مصاحبههای فالاچی نمود پیدا کرده است، حالت تحریک مصاحبه شوندگان است یعنی به محض انتشار یک مصاحبه از فالاچی که مطالب آن در ارتباط با شخص مصاحبهشونده بوده است، وی قبول میکرده است تا با انجام مصاحبه جوابی داشته باشد. از جمله این گونه ارتباطات میتوان به مصاحبه کیسینجر بعد از انتشار مصاحبه با ژنرال جیاپ و یا مصاحبه با علی بوتو بعد از انتشار مصاحبه با مجیب الرحمن رئیس جمهور بنگلادش (ص293) و گاندی اشاره نمود. فالاچی در پنجشنبه دوم نوامبر1972 با کیسینجر مصاحبه کرد و در ارتباط با این مصاحبه نوشته است: «او مصاحبه فردی نمیکند، فقط زمانی حرف میزند که یک کنفرانس مطبوعاتی از طرف دستگاه ریاست جمهوری برپا شده باشد. قسم میخورم که هنوز نفهمیدهام چرا قبول کرد مرا ببیند. بعد از سه روز که نامه ناامید از پاسخم را دریافت کرده بود، گفت: «به این دلیل مصاحبه با مرا پذیرفته که با ژنرال جیاپ مصاحبه کرده بودم.»»(ص26) شیوههای مختلفی برای ارتباط با مصاحبهشوندگان وجود دارد که در این کتاب بیشتر براساس مکاتبه مصاحبهها شکل گرفتهاند. چنین به نظر میرسد ارتباط فالاچی با زنان سیاستمداران راحتتر بوده است زیرا وی درباره مصاحبه با ایندیرا گاندی نوشته است: «مصاحبه کردن با او از فهمیدن او آسان تر است، نه برای اینکه ملاقات با او کار ساده ای است بلکه وقتی قبول میکند که با او مصاحبه داشته باشی دیگر مسخره بازی در نمیآورد و با صمیمیت با تو به صحبت مینشیند و بدون اینکه مرتباً از او خواهش کنی خودش صحبت را طولانی میکند و به سئوالاتت جواب میدهد، حتی جایی که نمیتواند و یا نباید حرف بزند. گرچه شاید بعد از تائید و یا رد آنچه گفته، سعی میکند که حرفها را برگرداند. وقتی درباره سیاست صحبت میکند حرفهایش خیلی پیچیده و کنایه آمیز است.(ص66-67) نویسنده کتاب «مصاحبه با تاریخ» معترف است برخی از مصاحبهها چندان فایده ندارند زیرا در مصاحبه با عرفات به این موضوع رسیده است: «... از قبل میدانستم که مصاحبه با عرفات به درد نمیخورد چون میدانستم که او جوابی به درد بخور نمیدهد و نه حتی میشود از او اطلاعاتی دربارهاش بدست آورد.»(ص117) امروزه نحوه ارتباط با مصاحبهشوندگان بسته به شخصیت افراد متفاوت است و میتوان گفت شیوه تحریک میتواند در ارتباط با نخبگان سیاسی کارایی موثری داشته باشد، ولی آنچه بیشتر مهم است درک نحوه ارتباط با مصاحبه شوندگان در برخورد اولیه است. در واقع مصاحبهکننده باید به این نتیجه برسد کدام شیوه برای دسترسی سریع به مصاحبهکننده میتواند نتیجهبخش باشد.
غلامرضا آذری خاکستر
|