شماره 81    |    11 مرداد 1391



رمضان 1357 اصفهان؛ خونی تازه در رگهای انقلاب(1)

اشاره
حکومت نظامی در ایران در قانون مشروطه، در 1290 ش تصویب شد. اما برای اولین بار در ایران، یک روز بعد از به توپ بسته شدن مجلس، در تهران حکومت نظامی اعلام شد. دو بار قبل از کودتای سیاه1299 ش، شاهد حکومت نظامی بودیم. هنگام کودتا هم، در تعدادی از شهرها حکومت نظامی اعلام شد. هنگام اشغال ایران، باز با حکومت نظامی مواجه بودیم. مقطع مهم دیگر، بعد از کودتای 28 مرداد بود که با حکومت نظامی مواجه هستیم. بعد از قیام 15 خرداد 1342 باز حکومت نظامی در چند شهر داشتیم. اما از آن زمان تا 1357ش، دیگر حکومت نظامی در کشور برقرار نشد.* قیام خونین مردم شهرهای قم (19دی1356) و تبریز (29بهمن1356)  هر چند با کشتار مردم همراه بود، اما منجر به برقراری حکومت نظامی نشد. اما حوادث ماه مبارک رمضان در اصفهان رژیم شاه را مجبور به برقراری حکومت نظامی در روز جمعه 20مرداد1357 (7 رمضان 1398) کرد.
در این مقاله با استفاده از منابعی که اکثر آنها در مرداد 1357  منتشر شده بودند، و برخی از آنها نیز در جلد چهارم کتاب روزشمار انقلاب اسلامی ( به کوشش پرویز سعادتی) آمده است و اطلاعات منتشره پس از انقلاب ، به بررسی وقایع منجر به تشکیل اولین حکومت نظامی در اصفهان  در 20 مرداد 1357 پرداخته شده است.

اعلامیه مبارزان اصفهانی درباره چگونگی آغاز حرکت انقلابی مردم اصفهان
در اعلامیه‌ای که در 12 مرداد  از سوی مبارزان  در اصفهان و سپس در چند شهر دیگر کشور منتشر شد، گزارش وقایع این روزهای اصفهان به اطلاع مردم رسید. در این اعلامیه با اشاره به حرکت پرشور مردم اصفهان به هنگام بازگشت آیت‌الله طاهری از تبعید آمده بود:

«روز سه‌شنبه 27تیر1357 رسماً به اطلاع مردم رسید که آیت‌الله طاهری روز چهارشنبه ساعت 4 بعدازظهر وارد اصفهان می‌شوند. بعدازظهر چهارشنبه به خوبی، حرکت دسته دسته مردم به طرف جاده تهران نمایان بود. مردم به دو دسته تقسیم شدند. عده کثیری در فلکه شریف واقفی (دانشگاه صنعتی) اجتماع کرده بودند و عده زیاد دیگری در ابتدای جاده شاهین شهر منتظر بودند. ساعت 4 بعدازظهر اتومبیل آیت‌الله طاهری به شاهین شهر رسید ...
روز پنجشنبه 29تیر1357 آیت‌الله طاهری به بازار بزرگ آمدند ... و مورد استقبال قرار گرفتند ...
روز جمعه 30تیر1357 از ساعت 10 بامداد مردم به طرف مسجد اعظم حسین آباد برای نماز جمعه حرکت می‌کردند. ساعت 12 جمعیت داخل مسجد و بامهای مسجد و کوچه‌ها پر بود ... از آن روز به بعد آیت‌الله‌طاهری در هر مجلسی که شرکت می‌کرد مورد استقبال و بدرقه گروه زیادی از جوانان قرار می‌گرفتند که شعار می‌دادند ...
روز جمعه 6مرداد1357 به علت شرکت انبوه جمعیت برای نماز جمعه، نماز در مسجد مصلی در تخت فولاد برگزار شد. تعداد شرکت کندگان به چهل هزار نفر می‌رسید. در خطبه نماز جمعه آیت‌الله طاهری اخبار مربوط به کشتار مشهد، همدان، کشکوییه، رفسنجان و ... را برای مردم گفتند.»

این دومین و آخرین نماز جمعه بود که بعد از برگشت ایشان از تبعید برگزار شد. بعد از اینکه مزدوران رژیم در سحرگاه سه‌شنبه 10/5/57 از در و دیوار به منزل آیت‌الله طاهری هجوم آوردند، و به دنبال این آدم دزدی عده‌ای از مردم اصفهان و مخصوصاً از منطقه خود آیت‌الله طاهری (حسین آباد) برای مطلع شدن از چگونگی اوضاع در مقابل منزل آیت‌الله اجتماع می‌کنند.
ساعت 10 صبح پس از رسیدن ماموران زد و خورد شدیدی در می‌گیرد و در این حمله ماموران رژیم، 4 نفر شهید و عده زیادی مجروح می‌شوند. هم‌زمان با اطلاع از این آدم دزدی، روحانیون اصفهان تصمیم گرفتند که در منزل آیت‌الله خادمی تحصن کنند. بدین منظور علمای اصفهان از مدرسه صدر بازار اصفهان حوزه‌های درس را تعطیل کرده و در طول مسیری که در بازار داشتند، تمام بازاریها، دکانهای خود را بسته و جمعیتی حدود دو هزار نفر به سوی منزل آیت‌الله خادمی به حرکت می‌افتند. و از همین روز بازار اصفهان و نیمی از شهر به حالت تعطیل درآمد ...»(1)

گزارش ساواک از وقایع اصفهان
به دنبال دستگیری آیت‌الله سید جلال‌الدین طاهری حسین آبادی توسط نظامیان در اصفهان، این شهر متشنج شد و بازاریان مغازه‌های خود را تعطیل کردند. در گزارشی از ساواک درباره وقایع این روز اصفهان آمده است:

«به دنبال دستگیری سیدجلال طاهری، بازاریان اصفهان مغازه‌های خود را تعطیل و عده‌ای از آنان به اتفاق گروهی از قشریون مذهبی در منزل آیت‌الله سیدحسین خادمی متحصن و خواستار آزادی او گردیدند. هم‌زمان با این جریان عده‌ای از قشریون مذهبی در شهر اصفهان به تظاهرات اخلالگرانه و شکستگی شیشه‌های شعب بانکها و برخی از مراکز عمومی و خصوصی مبادرت کرده‌اند که در نتیجه مقابله مامورین انتظامی با آنها، چهار نفر از اخلالگران در اثر اصابت گلوله مجروح شدند، یکنفر از مجروحین بعداً در بیمارستان فوت شده است.»(2)

شدت گرفتن درگیری
روز بعد (10 مرداد1357) نیز اصفهان متشنج بود و مردم ضمن بستن مغازه‌ها دست به تظاهرات وسیعی در شهر زدند. ضمن اینکه در اثر درگیری میان پلیس و تظاهر کنندگان چندین نفر شهید و عده‌ای مجروح شدند.(3) در تظاهرات این روز اصفهان علاوه بر آسیب دیدن چند سینما، بانک و مشروب فروشی، کنسولگری امریکا نیز مورد حمله قرار گرفت و یک بمب دست ساز به داخل ساختمان کنسولگری پرتاب شد.(4)

اعلامیه روحانیون درباره نحوه دستگیری آیت‌الله طاهری و اوضاع شهر
در همین حال گروه وسیعی از روحانیون اصفهان با امضا و انتشار اعلامیه‌ای نحوه دستگیری آیت‌الله طاهری و اوضاع شهر پس از دستگیری ایشان را تشریح کردند. در این اعلامیه آمده بود:

«... عمال رژیم، وحشیانه از دیوار به منزل دانشمند مجاهد و روحانی با فضیلت حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای طاهری حفظ‌الله ریختند و پس از توهین به ایشان و اسلحه کشیدن به روی زن و فرزندانشان، معظم له را سر و پای برهنه ربودند!
به دنبال این آدم دزدی که غرض از آن، جریحه دار نمودن احساسات پاک مردم مسلمان اصفهان و اهانت به روحانیت بود، جامعه روحانیت و مسلمانان غیور به منزل حضرت آیت‌الله خادمی دامت برکاته رفته و پس از تعطیل مجالس درس و محافل علمی از طرف علمای اعلام و دانشجویان و بستن مغازه‌ها از طرف اصناف، در منزل معظم له متحصن شدند.

پس از ربودن جناب آقای طاهری، عده‌ای از مردم مسلمان که برای اطلاع از چگونگی جریان به طرف منزل ایشان در حسین آباد رفته بودند، با کمال تاسف مورد هجوم وحشیانه مامورین مسلح قرار گرفته برخی کشته و گروه زیادی هم مجروح شدند.
جامعه روحانیت اصفهان قاطعانه تصمیم گرفت که تا آزادی حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای طاهری، حوزه‌های درس و نماز در مساجد را تعطیل نماید و از همه اصناف محترم اصفهان و حومه که همیشه پشتیبان دین و روحانیت بوده‌اند نیز خواستارند که با علمای اعلام هم‌دردی نموده و تا آزادی معظم‌له مغازه‌های خود را تعطیل نمایند. ما ضمن ابراز تنفر و انزجار از کشتارها و جنایات رژیم در شهرهای ایران هم‌بستگی کامل خود را با مراجع معظم تقلید بالاخص «حضرت آیت‌الله‌العظمی المجاهد الخمینی» دامت برکاته اعلام می‌داریم.»(5)

اعلامیه آیت‌الله محمد صدوقی
 در 11 مرداد1357 آیت‌الله محمد صدوقی نیز دست به قلم برد. آیت‌الله صدوقی با انتشار اعلامیه‌ای خطاب به آیات عظام مقیم قم، توجه ایشان را به حوادث اصفهان جلب کرد. در بخشی از اعلامیه آیت‌الله صدوقی آمده است:

«... ریختن گارد مسلح نیمه شب در منزل سید بزرگوار حجت الاسلام حاج سیدجلال‌الدین طاهری در اصفهان که تازه از سفر پررنج تبعید بازگشته بودند با کمال توحش و بی‌رحمی با توهینات بی حد، با سر و پای برهنه مانند جد بزرگوارش حضرت امیرالمومنین (ع) کشیده و برده‌اند و معلوم نیست در کجا و با چه شرایطی بسر می‌برند.
کاسه صبر مسلمانان خاصه اهالی محترم و غیور اصفهان لبریز [شده است و به همین مناسبت] تعطیل عمومی در سراسر اصفهان [اعلام] نموده، عموم مسلمانان با شرایط موجود مرگ را استقبال و زندگی را ننگین می‌شمارند.
بعد از فاجعه ریختن در منزل مراجع بزرگ و شکستن درها و پنجره‌ها، زدن بی‌گناهان تا سر حد مرگ، کشتار جوانان اهل علم در بیت الشرف آقایان، ملت مسلمان ایران انتظار صدور فرمان مراجع بزرگوار را داشت و روزشماری می‌نمود.
در حال حاضر برای جلوگیری از تجدید فجایع، همگان گوش به فرمان و خواهان اظهار انزجار و تنفر شدید از سوی مراجع خود هستند و برای امتثال اوامر آمادگی خود را اعلام می‌دارند.»(6)

گزارش سفارت امریکا از وقایع اصفهان
درباره وقایع این روزهای اصفهان در گزارشی که سفارت امریکا به وزارت امور خارجه دولت متبوع خود ارسال کرد نیز آمده است:

«... طاهری که دو هفته پیش از تبعید داخلی بازگشته بود در عصر روز 31 جولای توسط افراد ناشناس از خانه‌اش خارج گردید. حامیان مذهبی وی که نسبت به درگیری مقامات رسمی مظنون هستند در اول اوت در منطقه حسین آباد اصفهان به تظاهرات و اعتراض پرداختند. یک شاهد عینی، موانع موقتی خیابانی در حال سوختن در چندین نقطه، خسارات اساسی به بانکها و دیگر ساختمانها از جمله شش مورد بمب آتشزا و تیراندازی پلیس به سمت جمعیت را گزارش می کند. عقیده بر این است که این اعمال کار گروههای مذهبی است که یا حامیان طاهری و آیت‌الله خمینی هستند یا شاید اقلیتهای متعصبی که از آشوبها سوء استفاده می‌نمایند.

یک شاهد عینی که در اول اوت  در صحنه حاضر بود گزارش می‌کند پلیس بر روی جمعیت آتش گشود و تیر به سر یک بچه اصابت کرد و کشته شد. دیگران ممکن است زخمی شده یا به همان نحو کشته شده باشند. همین منبع مشاهده کرد که گروههای کوچک پلیس برخی اغتشاشگران را در داخل کوچه‌های باریک تعقیب می‌کردند و پس از اینکه گلوله‌هایی تک تک شلیک می‌کردند، باز می‌گشتند. این منبع معتقد است احتمال زیادی وجود دارد که تظاهرکنندگان دیگری نیز کشته شده باشند...»(7)

اعلامیه امام خمینی
امام خمینی که در تبعید در نجف اشرف بسر می‌بردند، از وقایع ایران بی‌خبر نبودند و به دنبال وقایع اصفهان در آستانه ماه مبارک رمضان (15 مرداد1357) طی پیامی خطاب به مردم اصفهان، فجایع اخیر این شهر را به آنان تسلیت گفتند. در بخشی از پیام امام خمینی آمده بود:

«... تا حکومت این دودمان ستم پیشه برقرار است، فاجعه به دنبال فجایع و مصیبت پشت سر مصایب و حادثه به دنبال حوادث عظیم ادامه خواهد داشت. این تنها اصفهان بزرگ نیست که شاهد جنایات مرگبار شاه و فرمانبرداران جنایت پیشه اوست بلکه سراسر ایران با این جنایات و قتل و غارتهای دست به گریبان است. آن قم، حرم اهل بیت و آن تبریز و یزد و همدان و اهواز و شیراز و آن مشهد مقدس و رفسنجان و جهرم و کازرون و سایر شهرها و قصبات که شاهد قتلها و جرحها و حملات وحشیانه بوده و هست.»

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به قیام اخیر مردم اصفهان در پشتیبانی از آیت‌الله طاهری یادآور شدند:

«امروز ملت شجاع و به پاخاسته ایران شاهد موج عظیم ضد شاهی – که بر اثر یکی دیگر  از اعتصابات بزرگ اصفهان که به پشتیبانی از روحانیت بیدار و مسوول خود، به عنوان اعتراض به اعمال غیرقانونی و انسانی رژیم است- می‌باشد. امروز شعار «مرگ بر شاه» ملی شده و تا برچیده شدن دستگاه ظلم و انقراض دودمان جنایتکار پهلوی ادامه دارد. باید از هر فرصت استفاده نمود و اجتماعات را هر چه بیشتر عظیم و فشرده کرد و هر چه بیشتر خیانتها و جنایتهای شاه را بر ملا نمود [...]»

امام خمینی در بخش دیگری از پیام خود وعده برگزاری انتخابات آزاد از سوی رژیم را مورد ارزیابی قرار داده و نوشتند:

«[...] به ملت ایران هشدار می‌دهم که به دنبال دولت، شاه دم از انتخابات زد. هر کس که سخنان او را شنیده باشد خوب می‌فهمد که شاه با طرح مساله انتخابات می‌خواهد مسیر اصلی حرکت اسلامی ایران را که سرنگونی این دودمان است تغییر دهد و ملت را اغفال نماید ولی دیگر دیر شده و طرح «حکومت اسلامی» در عروق مردم ایران ریشه دوانده است و به امید خدا پیروزی از آن ما است[...]»(8)

شدت گرفتن ناآرامی‌ها در اصفهان
ناآرامی در اصفهان ادامه پیدا کرد و در 18مرداد1357تظاهرکنندگان به هتل شاه عباس، چند مشروب فروشی و بانک حمله کردند. چند نفر از تظاهرکنندگان در اثر تیراندازی نیروهای امنیتی مجروح و تعدادی نیز دستگیر شدند. کیهان هوایی در مورد وقایع این روز اصفهان، با حمله به تظاهرکنندگان به عنوان مشتی خرابکار، نوشت:

«عده‌ای خرابکار در خیابانهای شهر دست به تظاهرات ضد ملی زدند و به موسسات عمومی و مغازه‌ها، بانکها و سینماها حمله کردند. در این حملات قسمتی از هتل شاه عباس به آتش کشیده شد و شیشه‌های چندین مغازه، بانک و سینما آسیب دید.»(9)

روزنامه اطلاعات نیز در مورد آتش گرفتن هتل شاه عباس اصفهان نوشت:

«مهمانسرای شاه عباس اصفهان مورد حمله گروهی تظاهرکننده قرار گرفت و خسارت دید. تظاهرکنندگان در کمتر از یک دقیقه با پرتاب سنگ، شیشه‌های خارجی مهمانسرا را شکستند و با استفاده از مواد آتشزا به قسمت کوچکی از تالار زرین مهمانسرا آسیب رساندند. این عده که با مقاومت ماموران ویژه حفاظت میهمانسرا و تیراندازی‌های هوایی از سوی آنها مواجه شده بودند، در مدت کوتاهی متفرق شدند. کارکنان مهمانسرا نیز در همان لحظه نخست حمله تظاهرکنندگان، وسایل اطفای حریق و لوله‌های کف مخصوص آتش نشانی را آماده کردند. شب گذشته نیز گروهی از تظاهرکنندگان با به راه انداختن تظاهرات خیابانی، مبادرت به شکستن شیشه، ایجاد آتش سوزی و تخریب مغازه‌های شهر کردند. این عده در خیابان حکیم نظامی به بانک ایرانشهر و چند بانک دیگر حمله کردند و شیشه‌های آنها را شکستند. تظاهرکنندگان با شکستن چند شیشه هتل جلفا، آتش سوزی ایجاد کردند که چند دقیقه بعد خاموش شد.»(10)

 
19 مرداد1357 اصفهان چهره‌ای خونین به خود گرفت. ماموران نظامی اقدام به تیراندازی و ضرب و جرح تظاهرکنندگان کردند که در نتیجه عده‌ای شهید و گروهی مجروح و دستگیر شدند.
ساواک در گزارش کوتاهی با اشاره به حمله‌ نیروهای امنیتی به متحصنین بیت آیت‌الله خادمی آورده است:

«در نتیجه ی اقداماتی که برای خاتمه داد به تحصن قشریون مذهبی در منزل آیت‌الله سیدحسین خادمی انجام گرفت، سرانجام متحصنین از منزل وی خارج، لیکن پس از خروج به تظاهرات اخلالگرانه خیابانی مبادرت کردند که در نتیجه تیراندازی ماموران پنج نفر از آنها کشته و چند تن دیگر مجروح گردیدند.»(11)

اما در این باره، در کتاب چهره انقلاب در اصفهان آمده است:

«درپایان شب دهم تحصن در منزل آیت‌الله خادمی که برای آزادی آیت‌الله طاهری برگزار شده بود، در حالی که مردم به منازلشان بر می‌گشتند، به طور ناگهانی و ددمنشانه در اطراف منزل آیت‌الله خادمی آنها را به رگبار مسلسل بستند و به خانه آیت‌الله خادمی حمله‌ور شدند تا درصدد کشتن متحصنین برآیند.»(12)

درگیریها در خیابانهای اصفهان تا صبح به صورت پراکنده ادامه داشت و همچنان از نقاط مختلف صدای تیراندازی و رگبار مسلس به گوش می رسید. یکی از ناظران وقایع اصفهان درباره اوضاع امروز بعد از ظهر و نیمه شب اصفهان گفته است:

«از ساعت 10 شب صدای رگبار مسلسل به طور مرتب شنیده می‌شد، گویا جنگی رخ داده است ... نزدیک سحر از منزل دوستم به اتفاق یکنفر از اقوام و بچه خردسالش خارج شدیم و از خیابان فروغی با موتور سیکلت به طرف میدان شهدا در حرکت بودیم. کوچه‌های بهارستان و آسیاب ... با تیرآهن و لاستیکهای مشتعل بوسیله جوانان بسته بود تا ماموران رژیم وارد کوچه نشوند و منزل آیت‌الله خادمی در محاصره قرار نگیرد. به میدان شهدا که رسیدیم، خیابان چهارباغ پایین را ماموران رژیم با خودرو بسته بودند و ماموران آتش نشانی در حال شستن خیابان از خون گرم تازه ریخته جوانان و مردم متحصن بودند.»(13) 

اعلامیه دولت درباره اعلام حکومت نظامی در اصفهان
تظاهرات مردم اصفهان  تا پاسی از شب برقرار بود و در روز بعد (20مرداد1357) نیز ادامه یافت. مردم برای اطلاع از وقایع و کشتار شب گذشته، در مقابل بیت آیت‌الله خادمی تجمع کرده، سپس اقدام به تظاهرات کردند، که در این تظاهرات به تعدادی از ساختمانهای دولتی، مشروب فروشیها، سینماها و حزب رستاخیز خسارات کلی وارد آمد. در اثر درگیری مردم با نیروهای انتظامی، تعداد زیای از مردم شهید و مجروح شدند، به طوری که کنترل شهر از دست نیروهای دولتی خارج شد و رژیم اقدام به اعلام حکومت نظامی کرد. با اعلام حکومت نظامی، عوامل رژیم در نقاط مختلف شهر اصفهان مستقر شدند. در اعلامیه دولت درباره اعلام حکومت نظامی در اصفهان آمده بود:

«به اطلاع عموم می‌رساند، شب گذشته عده‌ای خرابکار که هیچ هدفی جز نابودی و ویرانی ندارند، در شهر اصفهان دست به تظاهرات زدند و شروع به آتش زدن اموال عمومی و مردم کردند، از جمله قسمتی از هتل شاه عباس و یک پمپ بنزین و چند موسسه خصوصی را به آتش کشیدند و درختها را بریدند و شیشه‌ها را شکستند، به صورتی که بیم آن می‌رفت تمام شهر را به آشوب و آتش بکشند. به دنبال این حوادث امروز دولت از نظر وظیفه‌ای که به عهده دارد، به درخواست مقامات محلی، حکومت نظامی در اصفهان اعلام کرد که از خرابکاری و اتلاف اموال مردم و کشت و کشتار جلوگیری شود. جای تاسف است در حالی که کشور ما با گامهای استوار به سوی گسترش آزادیها پیش می‌رود، مشتی خرابکار فریب خورده که اعمالشان همه مخالف اصول و تعالیم عالیه اسلامی  و تنها به سود مقاصد و عناصر ضدملی است، با وحشیگریهایی موجب بر هم زدن نظام اجتماعی و خسارت مالی و جانی می‌شوند. البته این گونه اعمال وحشیانه ضد ملی و غیر انسانی که در دین مبین اسلام نیز محکوم شده است، کوچکترین خللی در تصمیم دولت در افزایش آزادیهای فردی و گسترش فضای سیاسی کشور وارد نخواهد کرد و به منظور حفظ همین آزادی و امنیت زندگی هموطنان عزیز است که دولت وظیفه خود می‌داند با کمال قدرت جلو این آشوبگریها را بگیرد. دولت همه اقدامات لازم را برای دستگیری و مجازات قانونی خرابکاران و آشوبگران خواهد کرد و به مشتی فریب خورده بی خبر از اصول انسانی و ملاحظات ملی و دینی اجازه نخواهد داد سلامت کشور را دستخوش وحشیگریهای خود کنند.»(14)



* برگرفته از سخنان هدایت‌الله بهبودی؛ مدیر دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، در نشست تخصصی « 17 شهریور ؛ کالبد شکافی یک واقعه»  که در سال 1383 در تهران برگزار شد.

پانوشتها:
1- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (آرشیو اسناد واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی)
2- ساواک و روحانیت - تهران- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی- 1371- ص 262
3- نوید- ش 36- 21/5/1357- صص 2 و 1.)
4- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام- اسناد لانه جاسوسی امریکا (دخالتهای امریکا در ایران ش 12)- ج 2- ص 170
5- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (آرشیو اسناد واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی)
6- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- اسناد انقلاب اسلامی- ج 2- تهران- مرکز اسناد انقلاب اسلامی - 1374- ص 328.
7- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام- اسناد لانه جاسوسی امریکا ج 9- مرکز نشر لانه جاسوسی امریکا، تهران- 1373- ص 145.
8- موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی – صحیفه امام (جلد3) – تهران - موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی- 1378- صص 441-443
9- کیهان هوایی- ش 290- 25/5/1357- ص 1
10- کیهان- ش 10536- 19/5/1357- ص 2
11- ساواک و روحانیت - ص 263
12- نوربخش، حسن- یادواره نهضت اسلامی با چهره انقلاب در اصفهان- ج 1- اص‍ف‍ه‍ان‌ - دف‍ت‍ر ن‍ش‍ر ف‍ره‍ن‍گ‌ اس‍لام‍ی‌ - 1360 - ص 142  
13- همان- ص 145
14- اطلاعات - ش 15684- 21/5/1357- ص 28

ادامه دارد...

میرزاباقر علیان‌نژاد



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1360
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.