معرفی کتاب: بازسازی و سازندگی
زیر عنوان: خاطرات سال 1368
اكبر هاشمی رفسنجانی
نشر: دفتر نشر معارف انقلاب
قطع کتاب : وزیری
تاریخ انتشار: ۱۳۹۱
قیمت پشت جلد: ۱۹۰۰۰۰ ریال
شمارگان: ۵۰۰۰
تعداد صفحات: ۷۸۵
همزمان با برگزاری بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، کتاب خاطرات سال ۱۳۶۸ آیتالله هاشمی رفسنجانی از سوی دفتر نشر معارف انقلاب اسلامی انتشار یافت. این کتاب که در ۸۷۵ صفحه و قیمت ۱۹ هزارتومان به فروش میرسد به مرور خاطرات و روزنوشتهای ایشان در سال ۱۳۶۸ میپردازد. این کتاب که به اهتمام علی لاهوتی (فرزند فاطمه هاشمی( تدوین شده است، مقدمه مفصلی در ۲۹ صفحه به قلم هاشمی رفسنجانی همراه دارد. وی در این مقدمه به برخی از مهمترین دلمشغولیها و دغدغههایش در سال ۱۳۶۸ اشاره میکند که در میان آنها یادآوری به موضوعاتی همچون رحلت امام خمینی (ره)، بازنگری قانون اساسی، استعفای آیت الله منتظری و نیز انتخاب رهبری نظام اسلامی قابل توجه است. در این كتاب، رویدادهایی همچون تحولات مجلس شورای اسلامی، اضافه شدن بندهایی به قانون اساسی، ریاست جمهوری آیتالله هاشمی، دیدارهای او، اسنادی درباره عملیاتهای ترمیمی و عمرانی در قالب جهاد سازندگی، سفر ایشان به مسکو به دعوت میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی، سفر نیکلای چائوشسکو رئیس جمهور معدوم رومانی به تهران و دهها موضوع دیگر ذکر شده است.
هاشمی رفسنجانی در بخشی از این مقدمه نقطه نظرات خود در موضوع عدالت و رفع تبعیض را بیان کرده و مینویسد: « اندوختههای فکری و احساسی که از دوران طفولیت تا جوانی در وجودم شکل گرفته بود، سرمایه و انرژی عظیمی در وجودم ذخیره کرده بود که پس از جنگ و شروع سیاست بازسازی و سازندگی، از مسئولیت اجرایی که در آن زمان خیلی سختتر از کرسی ریاست مجلس بود، استقبال کنم و آرزوهای دیرینه خود را در جهت توسعه کشور و عدالت اجتماعی به کار گیرم که هر دو را پایه اساسی استقلال و قطع وابستگی و الگوسازی برای سایر جوامع عقب افتاده میدانسته و هنوز میدانم».(1) دو روزنوشت مهم کتاب منتشر نشده خاطرات هاشمی رفسنجانی به قرار زیر است:
10 خرداد 1368
سری به بیت امام زدم، دکترها و اطرافیان راضی بودند و احمد آقا نگران بود و برای تعجیل در اتمام کار بازنگری قانون اساسی تاکید داشت. کنار تخت امام ایستادم و دستم را روی دستشان گذاشتم. انگشت شست من را گرفتند و با کلمات مقطع فرمودند: در بازنگری قانون اساسی تسریع شود و سپس چشمانشان را باز کردند و شمرده با صدای ضعیف اضافه کردند اگر متحد باشید انقلاب پیشرفت میکند، مکثی کردند و ادامه دادند: به خصوص شما و آقای خامنهای نگذارید خناسان بین شما و ایشان فتنه کنند. به مجلس رفتم و کارها را انجام دادم آقای ریشهری آمد و گزارشهای اطلاعاتی داد و پیشنهاد داشت در بازنگری قانون اساسی، وزارت اطلاعات زیرنظر رهبر باشد و یا سازمان شود که به مجلس برای تایید نیاید. وزیر نفت آمد؛ گزارش سفر داد و درباره طرح جدید عربستان درمورد قیمت نفت اوپک مشورت کرد. نگران بود که باز توطئهای علیه ما باشد. گزارشهایی درباره صنایع نفتی داد و بر لزوم کم کردن تیرگی روابط با غرب تاکید داشت.
18 تیر 1368
جمعی از نمایندگان که گروه مستقل را در مجلس تشکیل دادهاند و در حدود شصت نفر هستند، آمدند و خواستار کمک به آنها در انجام وظایف شدند. برایشان مفصلا صحبت کردم. عصر شورای بازنگری قانون اساسی جلسه داشت. بعداز جلسه با آیتالله خامنهای جلسه کوتاهی داشتیم. به خاطر کسالت ایشان جلسه امشب را لغو کردیم قرار شد به شورای نگهبان توصیه کنیم که تعداد بیشتری از نامزدهای ریاست جمهوری را ذیصلاحیت معرفی کنند که انتخابات جلوه بیشتری داشته باشد. امروز فقط من و آقای دکتر شیبانی را صالح معرفی کردهاند. آقای کروبی هم آمد در همین خصوص اصرار داشت و از شورای نگهبان به خاطر عدم توجه به مسایل سیاسی انتقاد کرد.آقای کمالی نماینده تهران و مسئول خانه کارگر آمد و اجازه خواست که خانه کارگر به نفع من تبلیغ کنند. مرتبا از سراسر کشور تقاضای تشکیل ستاد تبلیغات میرسد و جواب من این است که تبلیغات ندارم. میخواهم تکیه روی اصل شرکت در انتخابات باشد. عفت که بر سر مزار امام رفته بود؛ دیر آمد و از شیوه تدارک انتقاد داشت.
یكی دیگر از ویژگی های این كتاب، نسبت به كتابهای گذشته ایشان اضافه شدن آلبومی از عكسهای هاشمی رفسنجانی در سال 1368 و با ذكر جزئیات، به جای آلبوم شخصیتها كه در هر مجلدی تكرار میشد. ایشان که در چند سال اخیر به خاطر انتشار روزنوشتهای دهه 60 مورد انتقاد و یا ستایش محافل مختلف سیاسی - فرهنگی قرار گرفته، انگیزه خود را از نوشتن خاطرات، علاقه به نویسندگی عنوان کرده و میگوید: « قبل از انقلاب حتی در اوج مبارزات در زندان، یا به خاطر شرایط سیاسی متواری بودم، بر اساس موضوعاتی که برای جامعه احساس نیاز میکردم، مینوشتم. بعد از پیروزی انقلاب به خاطر مسئولیتهای فراوانی که داشتم، نمیتوانستم روی موضوعی خاص متمرکز شوم اما جریانات و افرادی که توانستند با متن انقلاب هماهنگ شوند، از دید خود به تدوین تاریخ انقلاب پرداختند. ما هم بنیاد تاریخ را تاسیس کردیم و مصاحبههایی درباره گذشته تاریخ انقلاب با مسئولان این بنیاد انجام دادم که در دو جلد با اسناد منتشر شد ولی دیدم جای خاطرات روزانه خالی است و با تاخیر شروع به یادداشت کردم».
وی ادامه میدهد:« در حین نوشتن، انگیزه حفظ تاریخ انقلاب هم در من تقویت شد. در همان نخستین روزهای پس از شروع نوشتن خاطرات، به این نکته توجه داشتم که مطمئنا این نوشتهها پایه ای برای نگارش تاریخ معاصر در آینده خواهد بود. به همین خاطر در کنار ایجاز، سعی میکردم مسائل و موارد مهم تاریخی از فلم نیافتد.» هاشمی در خصوص مطالعه خاطرات دیگر شخصیتهای سیاسی نیز گفته است: «خاطرات اسد الله اعلم را نخوانده بودم و بعدها خواندم. اما خاطرات بعضی از شخصیتهای سیاسی آن زمان و زمان قاجاریه را دیده بودم. به خصوص زمانی که کتاب «امیرکبیر؛ قهرمان مبارزه با استعمار» را مینوشتم به خاطرات نویسندگان داخلی و خارجی آن زمان مراجعه می کردم.
وی ادامه میدهد: «اهمیت تاریخ شفاهی از لحاظ منبع و ماخذ مثل تاریخهای مکتوب و رسمی نیست اما بهترین سند برای تکمیل تاریخ و روشن شدن زوایای مبهم است. مثلا در تاریخ ایران، چگونگی احداث راه آهن شمال به صورت چند صفحه آمده که این موضوع در خاطرات شریف امامی که قبل از نخست وزیری، کارمند و رییس راه آهن و در جریان احداث آن بوده، پس تاریخ شفاهی که اخیرا در ایران هم مرسوم شده و مسئولان مصاحبه میکنند، میتواند شرحی برای منابع تاریخی باشد. در خاطرات من هم اینگونه است. مثلا من در خاطرات روزانه، مسائل مهم مربوط به عملیات کربلای پنج و بعضی از مسائل مهم جنگ را نوشتم که این موضوع در مصاحبه های بعدی همزمان با انتشار مذاکرات قرارگاهی مربوط به آن عملیات به صورت مبسوط آمده است.»
وی شیوه نگارش خاطراتش را چنین شرح می دهد: « خاطرات روزانه ام را هر شب در یک صفحه تقویم می نویسم. اما مسائل مهمی در کشور هست که هم نوشتن آنها و هم ننوشتن آنها خوب نیست. به خاطر مسائل امنیتی و مصلحت کلی کشور نمیخواهم در خاطرات روزانهام بنویسم که بعضاً افرادی به آن دسترسی دارند. به همین خاطر اینگونه مسائل را در یک تقویم کوچک که معمولاً همراه من هست، می نویسم تا فراموش نشود و هنگام چاپ خاطرات این دو متن - البته اگر مصلحت کتمان برطرف شده باشد ـ تلفیق میشوند.»
هاشمی همچنین در گفتگو با مجله مهرنامه (2) به تدوین کتابهای جدید خود اشاره کرده و گفته است: « در سال 89 نظرات سیاسی خود را برای اتفاقات تاریخی در قالب دیدگاه نوشته بودم که به تناوب در رسانهها چاپ شده و انشاء الله آن را هم در قالب یک مجموعه مستقل چاپ میکنم. اخیرا هم مصاحبههایی با گروههای علمی و پژوهشی حوزه علمیه قم و دبیرخانه مجع انجام دادهام که آن هم با عنوان «فقه المصلحه» و در قالب مقاله چاپ خواهد شد. وی این نکته را هم اضافه کرده است که «دلم میخواهد با فراغت بال به تنظیم آثار پراکندهام بپردازم که با توجه به تناسب وقت، انجام میدهم و انشاء الله بتوانم همه آنها را تکمیل کنم.(3)
هاشمی رفسنجانی تعدادی کتاب با عنوان مجموعه خاطرات روزانه دارد. او انگیزه خود را از نوشتن خاطرات روزانه علاقه به نویسندگی عنوان کرده است. بر اساس خاطرات و دیدگاهها، سخنرانیها و مصاحبههای او چندین کتاب مستقل نوشته شده است.علاوه براین، متن کامل خطبههای نماز جمعه، مصاحبهها، سخنرانیها و نطقهای پیش از دستورش در مجلس به صورت کتابهای جداگانه منتشر شده است. طی سه دهه گذشته او یکی از چهره های اصلی جمهوری اسلامی بوده به همین دلیل، مجموعه کتاب هایی که او منتشر کرده و خواهد کرد، حجم زیادی اطلاعات در اختیار مورخان و تحلیلگران قرار می دهد.(4)
محسن هاشمی در گفتوگو با « تاریخ ایرانی » درباره فرآیند انتشار كتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی می گوید:« برای بررسی رویكرد خاطره نویسی آقای هاشمی باید سوابق مبارزاتی ایشان را مرور كرد؛ آقای هاشمی روحانی جوانی بودند كه در سال ۴۳ كتاب "سرگذشت فلسطین" یا كارنامه سیاه استعمار و در سال ۴۶ كتاب "امیركبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار" را نوشتند. سعی ایشان بر این بوده كه پیوندی بین روحانیون و مبارزات سیاسی و مذهبی با روشنفكرانی برقرار كنند كه آن زمان با روشهای مختلفی با رژیم شاه مبارزه میكردند؛ بخشی از مبارزین سیاسیون مذهبی بودند كه به مبارزه همه جانبه اعتقاد داشتند و به مجموعهای از فعالیتهای سیاسی، پرورشی، كادرسازی، دفاع مسلحانه، نفوذ در دستگاههای تربیتی كشور، مساجد، حسینیهها و ایجاد مدارس مختلف روی آوردند و علاوه بر آن فعالیتهای اندكی نیز برای امرار معاش و تامین هزینههای مبارزه داشتند و در نهایت نیز همین روش مبارزه همه جانبه باعث پیروزی انقلاب شد. در آن زمان گروههایی چون سازمان چریكهای فدایی، سازمان مجاهدین خلق، گروه بیژن جزنی و حتی گروههای اسلامی مثل حزب ملل اسلامی به مبارزه مسلحانه روی آورده بودند. در صف روحانیت هم چند گرایش وجود داشت، برخی فعالیتهای مبارزاتی خود را به سوی مبارزه با بهائیت سوق داده بودند مانند انجمن حجتیه، عدهای فعالیت خود را در امور مذهبی و كادرسازی و مسائل عقیدتی و اخلاقی محدود كرده بودند. روحانیون مبارزی همچون آقایان خامنهای، بهشتی، مفتح، باهنر و هاشمی هم با وجود مبارزات همه جانبه خود، فعالیتهای فرهنگی را هم پی میگرفتند و به مطالعه اهمیت فراوانی میدادند. ما در خانه همیشه ایشان را در حال مطالعه یا نوشتن میدیدیم. بنابراین حتما ایشان كتابهای خاطرات دیگران را مطالعه كردهاند. علاوه بر آن ایشان همیشه به مستندسازی وقایع علاقهمند بودند. اوایل پیروزی انقلاب ایشان احساس كردند در ثبت موارد مهم نظم خوبی وجود ندارد چنانكه مذاكرات جلسات مهم ضبط و ثبت نمیشد. البته در آن زمان بعضی اعتقاد داشتند كه شاید انقلاب عمر طولانی نداشته باشد و شكست بخورد و همه دستگیر شوند، بعضی مواقع میگفتند در جلسات مستندسازی نكنید، چون اطمینان نداشتند كه انقلاب پا بگیرد. آقای هاشمی در برههای احساس كردند كه باید در حد مقدورات زمان وقایعنگاری كنند، ایشان رویدادهای روزانه را در یك صفحه دفترچه تقویم ثبت كردند». (5)
وی همچنین شیوه ثبت خاطرات شخصی ایشان با آمیخته شدن وقایعنگاری رخدادهای انقلاب را چنین توضیح می دهد:« آقای هاشمی به سبك خودشان وقایعنگاری میكنند، طبیعتاً هر فرد وقایعی را در روز ثبت و ضبط میكند كه برای خودش حائز اهمیت باشد. ایشان هم چون رویدادها و دیدارهایشان را با ذكر تاریخ دقیق آن نوشتند مفید واقع میشود و پیگیری و بررسی آن نیز آسانتر است. اشاراتی كه ایشان در خاطرات خود دارند برای محققین و چهرههای دانشگاهی این امكان را فراهم میكند كه با مرور رخدادهایی كه بطور روزانه در خاطرات ایشان انعكاس داشته، بطور مستند واقعیتها را دریابند. بطور مثال در جای جای كتاب خاطرات هاشمی در سال ۶۷ به قطعنامه ۵۹۸ اشاره شده و با مروری بر آن میتوان دریافت كه چه افرادی در این مساله درگیر شدند و چه فرآیندی طی شد كه ایران اعلام كرد این قطعنامه را میپذیرد. البته ایشان خاطرات را از زاویه دید خود و بواسطه حضورشان در رخدادهای مختلف مینویسند، با این حال برخی انتقاد میكنند كه ایشان بگونهای خاطرات را مینویسند كه گویی مركز همه كارها بودند. طبیعی است در رخدادهای مختلف افراد و نهادهای فراوانی دخیل میشوند و اگر آقای هاشمی به آن موضوع اشاره میكند بواسطه اینست كه خودشان در بخشی از فرآیند یا نحوه تصمیمگیریها یا اتفاقات پیش آمده دخیل و سهیم هستند، مثلا ماجرای مك فارلین در نخست وزیری اتفاق افتاد و حتی مشاور آقای موسوی آن را پیگیری میكرد و در بخشی هم آقای هاشمی وارد این موضوع شد، پس وقتی در خاطرات خود به ماجرای مك فارلین اشاره میكنند از زاویه دیدگاه و ورود خودشان به مساله است، نه اینكه مركز كار خودشان هستند».(6)
نخستین کتاب از مجموعه خاطرات هاشمی رفسنجانی در اواسط دهه هفتاد در روزنامه همشهری به صورت پاورقی منتشر شد و بعد از آن به فاصله دو سال یک بار یک جلد از این خاطرات عرضه عمومی شد. یکی از این مجلدات به صورت روزانه در روزنامه جام جم نیز به صورت پاورقی انتشار یافت. انتشار خاطرات هاشمی رفسنجانی همیشه با واکنش های مختلفی روبرو شده و می شود و نقد و شرح های فراوانی بر آن نگاشته شده است. نخستین کتاب خاطرات هاشمی بیش از 8 بار تجدید چاپ شد که از اقبال عمومی به این نوشته ها خبر می دهد. هاشمی رفسنجانی آن طور که خودش نوشته از اول فروردین سال 60، هر روز در یک صفحه از سررسید همان سال یادداشت هایی درباره کارهای شخصی و حوادث مهم داخلی و خارجی نوشته است.
در سیر انتشار کتاب های خاطرات هاشمی هم خانواده وی نقش خاص خود را داشته اند.از سویی ویراستاری هر جلد از خاطرات هاشمی از سوی یکی از اعضای خانواده او انجام می شود. در این زمینه مهدی، محسن، فاطمه و یاسر را از جمله ویراستاران افراد خانواده هاشمی می توان نام برد. همسر وی، عفت مرعشی هم قبل از انتشار یک بار خاطرات را می خواند البته بنا بر گفته خانواده هاشمی، در انتشار خاطرات تغییری صورت نمی گیرد و تنها نکاتی حذف می شوند که جنبه سری داشته باشد یا به آبروی افراد مربوط باشد. تغییرات دیگر هم صرفاً ویرایشی و لفظی است.
مهدی هاشمی فزرند هاشمی در خصوص ماجرای خاطره نویسی هاشمی می گوید: «هر کس که سرش خلوت تر باشد، عهده دار کار یک جلد می شود. در درجه اول می خواهیم که تمام فامیل درگیر این کار شوند تا بچه های فامیل، خاطرات حاج آقا را بخوانند. خود خانواده حاج آقا باید بدانند که خاطرات حاج آقا چه بوده است. یک سری مسائل توی خاطرات هست که به آبروی افراد ربط دارد و بنابراین باید بازبینی توسط افرادی صورت بگیرد که محرم باشند. فقط به خانواده می توان اطمینان صددرصد داشت و بنابراین اگر نکته ای در خاطرات حاج آقا باشد که سری و نظامی است یا به آبروی افراد مربوط می شود، بهتر است که از چشم افراد خانواده بگذرد تا افراد بیرونی». (7)
پانوشت ها:
1- عصر ایران 21 اردیبهشت 91.
2- مهرنامه، خرداد 1389.
3- خبر آنلاین – 1/6/1390 .
4- بی بی سی 8 تیر 90 .
5- محسن هاشمی در گفت وگو با تاریخ ایرانی ، 1 خرداد 1390
6- محسن هاشمی، همان.
7- خاطرات هاشمی باز هم جنجالی می شود؟ ، عصر ایران، ۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ .
محمود فاضلی