شماره 68    |    13 ارديبهشت 1391



سبز و سپید و سرخ بر فراز ابوموسی

گفت‌وگو‌های دو جانبه ایران و انگلستان در نیمه دوم سال 1971 یک روز قبل از اینکه نیرو‌های انگلیسی از خلیج فارس خارج شوند، ایران نیروهای خود را به جزایر مسکونی ابوموسی، تنب بزرگ و جزیره غیر مسکونی تنب کوچک اعزام داشت. یک روز پیش از آن شارجه با ایران توافق کرده بود نیرو‌های ایران در مناطق استراتژیک ابوموسی مستقر شوند. ایران نیز پذیرفت برای یک دوره نه ساله، هر سال یک و نیم میلیون لیره استرلینگ برای عمران و آبادی در شارجه پرداخت کند. مگر آنکه درآمد نفتی شارجه در این مدت از سالی سه میلیون لیره فراتر رود. بی‌تردید این توافق حاصل گفت‌وگو‌های پنهانی تهران و لندن بود.(1)
لئونارد موزلی، در کتاب بازی قدرت می‌‌نویسد:«سر ویلیام لوس، نماینده سیاسی انگلیس در خاورمیانه، قبل از پایان قرارداد تحت‌الحمایگی انگلیس با شیخ نشین امارات متحده عربی، مسئله جزیره ابوموسی را بین شاه و شیخ شارجه حل کرده بود و به همین جهت جزیره ابوموسی که شارجه ادعای حاکمیت آن را داشت، بدون مقاومتی تسلیم شد».(2)
در روز ورود نیرو‌های ایران به جزیره ابوموسی و آزاد سازی آن، یعنی 9 آذر 1350 ه.ش نیرو‌های ایران که از قبل در نزدیکی جزایر تنب بزرگ و کوچک موضع گرفته بودند، پیش از آغاز عملیات با دو فروند هلیکوپتر، تعدادی اعلامیه بروی قسمت‌های مسکونی جزیره تنب بزرگ ریختند. در این اعلامیه به شرطه‌‌ها و مردم جزیره اعلام شده بود:« برادران عزیز در این موقع که ما به جزیره وارد می‌‌شویم شما برادران عزیر تامین کامل دارید و این جزیره و مردمش به مام میهن بر می‌ گردند».(3)
پانزده دقیقه پس از پخش اعلامیه و حصول اطمینان از اینکه شرطه‌‌ها و مردم از مضمون آن اطلاع کامل یافته‌اند، هاورکرافت‌‌های حامل سربازان ایران به ساحل جزیره رسیدند. فرمانده نیرو‌ها، پای بر جزیره نهاد و خاک جزیره را بوسید. سپس بار دیگر با بلندگو به شرطه‌‌ها و ساکنان جزیره تنب اعلام کرد در امنیت کامل هستند، شرطه‌‌ها می‌‌توانند پس از تحویل جزیره به وطن خویش بازگردند و ساکنان جزیره می‌توانند از حمایت کامل میهن خود ایران و افراد نظامی‌ آن برخوردار شوند. تعدادی از شرطه‌‌ها با بلند کردن هر دو دست از پاسگاه خود خارج شدند و فرمانده سربازان ایرانی برای تحویل شرطه‌خانه با سه نفر دیگر به جلو حرکت کردند، اما ناگهان صدای رگبار مسلسل در فضا پیچید، سروان رضا سوزنچی، مامور دستگاه بی‌سیم و دو نفر سرباز وظیفه به خاک افتاده و به شهادت می‌ رسند. از این رو فرمانده جزیره، دستور تیراندازی می‌‌دهد و پناهگاه دشمن را تصرف می‌ کنند.
برای ورود نیرو‌های ایرانی به ابوموسی، ناوگان دریایی ایران از بندر لنگه به حرکت درآمده بود و ناو‌ها در فاصله مناسب از تنگه هرمز در منطقه دید جزایر تنب و ابوموسی موضع گرفته بودند و نیروی هوایی ایران نیز در فاصله کمتری در آسمان آماده پیشگیری هر نوع حادثه شده بود.(4)
نیرو‌های ایران در نقاط سوق الجیشی جزیره ابوموسی مستقر شده و پرچم ایران را بر بالای کوه حلوا، مرتفع‏ترین نقطهء ابوموسی برافراشتند. در ساعت 7:15 دریادار ایرانی برای ملاقات با شیخ صقر قاسمی‌، برادر شیخ از شارجه نیز وارد جزیره شد و در این ملاقات پرچم ایران برافراشته شد.
فرمانده شرطه‌‌ها مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. برادر شیخ شارجه پس از استقبال گرم از مقامات ایران اعلام کرد: «ما نزدیک 80 سال امانتداری کردیم، ‌اکنون پس از 80 سال، آن را به شما می‌‌سپاریم و پیوند همی‌شگی خود را با میهن بزرگ (ایران) اعلام می‌‌کنیم».
هنوز زدوخورد در پیرامون شرطه‌خانه ادامه داشته که واحد مامور پرچم، توانست پرچم‌های ایران را به چهارگوشه دکل چراغ دریایی و همچنین بر قله ارتفاعات شمال شرقی جزیره و بالاخره بر فراز پادگان نصب کند. اولین پرچم ایران پس از گذشت کمتر از 35 دقیقه از آغاز عملیات بر اولین جزیره افراشته شده بود و راس ساعت 8 در هر سه جزیره، افراشته شدن پرچم ایران با شلیک 21 گلوله توپ همراه گردید. پس از پایان درگیری، نیروی دریایی به صف ایستاده و بر پیکر شهدا احترام کردند. سروان سوزنچی، اهل کاشان ، مهناوی کهریزی از تهران و سرباز وظیفه آیت ا... خانی از ا‌هالی شیراز با نثار خون خود در راه وطن، افتخار جاوید یافته بودند.(5)
نخست وزیر وقت ایران روز 9 آذر در مجلس شورای ملی و سنا حضور یافت و نمایندگان را از پیشینه و اصول توافق انجام شده مطلع ساخته و یادآوری نمود: « پس از 80 سال در نتیجه گفت‌وگو‌‌های طولانی و پیگیر با دولت انگلستان، دوباره جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تحت سیطره ایران قرار گرفت».(6) وی در مجلس شورای ملی در این باره، چنین گفت: «با کمال خوشوقتی، نمایندگان محترم و هم میهنان را مستحضر می‌‌سازم که... پرچم ایران بر مرتفع‌ترین قله جزیره ابوموسی به اهتزاز درآمد. بدین ترتیب پس از مدتی قریب به 80 سال که سیاست استعمار علیرغم حقوق مسلم تاریخی مانع از اعمال حاکمیت ایران بر این جزایر شده بود... و پس از مذاکرات طولانی با دولت انگلیس، دوباره این جزایر تحت سلطه ایران قرار گرفت... لازم می‌‌دانم اعلام نمایم که دولت ایران به هیچ وجه من‌الوجوه از حق حاکمیت خود بر سراسر جزیره ابوموسی صرف نظر نکرده و نخواهد کرد. از این رو حضور مأموران محلی (شارجه) در قسمتی از جزیره ابوموسی نباید به هیچ عنوان منافی یا متناقض با این سیاست اعلام شده تفسیر یا تلقی گردد».(7)
ماجرای پس گرفتن سه جزیره ایران به همین جا پایان نیافت و چند کشور عربی، بویژه عراق ، لیبی و یمن جنوبی در مقابل آن واکنش تندی نشان دادند. دولت وقت عراق به نشانه اعتراض، روابط سياسی خود با ايران را قطع كرد. سرهنگ قذافی، رهبر لیبی حتی حاضر شد برای بازپس گرفتن این جزایر نیرو به خلیج فارس اعزام کند، ولی شیخ ‌های امارات متحده به توصیه انگلیسی ‌ها از قبول این پیشنهاد خودداری کردند.(8) اسناد دیگر نشان می‌ دهد که یک روز بعد شکایت نامه ای به امضای 21 کشور عربی علیه ایران در شورای امنیت ملل متحد مطرح شد. رئیس هئیت نمایندگی ایران، حضور خود در جلسه ویژه شورای امنیت را تنها برای اعلام این مطلب دانست که این سه جزیره بخش جدانشدنی ایران بوده و هستند و این مسئله از امور داخلی ایران است و هیچ سازمان بین‌المللی مجاز به دخالت در امور داخلی ایران نیست.(9)
این یادداشت به تحریک عراق و یمن جنوبی تسلیم شورای امنیت شد که در میان نامه‌های سازمان ملل بایگانی گردید. در پاسخ نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد به یادداشت مزبور در باره جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به رئیس شورای امنیت، گفته شده بود که اقدام دولت ایران در مورد این جزایر در حقیقت اعمال مجدد اقتدار قانونی ایران نسبت به جزایر مزبور پس از یک وقفه طولانی در اقتدار آن وسیله استعمار در خلیج فارس بوده است و ادعای  کشور‌های عربی بی معنی خوانده شده بود. در پاسخ ایران تاکید گردیده بود که هیچ گونه جنجال سیاسی نسبت به یک مسئله واهی و ساختگی نمی‌ تواند بر حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر خللی وارد سازد. اکثر کشور‌های عربی نامه مزبور را، از روی بی اطلاعی و تهدید امضا کرده بود درعربستان سعودی، قطر و اردن از جمله کشور‌هایی بودند که از امضای یادداشت عذر خواستند. یادداشت مزبور را کشور‌های الجزایر، بحرین، مصر، مراکش، تونس، عمان، امارات، یمن شمالی، یمن جنوبی، سوریه و سودان امضاء کرده بودند.(10)



پانوشت ‌ها:
1- توافق مزبور تحت عنوان «یادداشت تفاهم» میان عباس خلعتبری وزیر خارجه وقت ایران و داگلاس هیوم وزیر خارجه انگلیس در 25 نوامبر 1971 امضاء شد.
2- بازی قدرت، لئونارد موزلی، محمود طلوعی، انتشارات هفته ،1368 ، ص 252.
3- جزیره ابوموسی و جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک، ایرج افشار سیستانی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1374، ص 81.
4- دریا و دلاوران، موسوی همدانی، بی نا،  1352 ، ص 48.
5- دریا و دلاوران، همان، ص 50-49
6- وزارت امور خارجه، همان، ص 92.
7- سیاست خارجی امارات و تنش‌‌های مرزی با همسایگان، پایگاه اطلاع رسانی جهان اسلام، 25/5/1389.
8 - بازی قدرت، همان، ص 252.
9- کشور‌ها و مرز‌ها در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس، مجتهد زاده، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1372،ص 113.
10- مجله تلاش، شماره 36، مرداد – شهریور 1351، ص 82.

محمود فاضلی



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1186
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.