تدوین تاریخ شفاهی در استانها متفاوت است
|
در حاشیۀ هفتمین نشست تاریخ شفاهی که 11 بهمن 1390 در ساختمان مشروطه کتابخانه مجلس برگزار شد، خبرنگار سایت تاریخ شفاهی با ابوالفضل حسنآبادی گفتوگویی کوتاه داشت که در ادامه میآید:
ابوالفضل حسنآبادی، مدیر امور اسناد و مطبوعات سازمان کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و دانشجوی دكتراي تاريخ محلي در گفتوگو با سایت تاریخ شفاهی ایران؛ اظهار داشت: «استفاده از تاریخ شفاهی به عنوان یک روش یا ابزار برای انتقال خاطرات از دوران جنگ تحمیلی آغاز شده است. از ابتدای جنگ مقوله خاطرهنگاری مطرح بوده البته نه به شکل تاریخ شفاهی، جنگ نسبت به انقلاب اولویتهای بیشتری داشت و به همین دلیل نخستین خاطرات جنگ، خاطراتی است که توسط راویان ضبط شده بودند. جنگ از بار معنایی بالایی برخورداراست و بخشی از تاریخ کشورمان به شمار میآید. بنابراین میتوان از راههای مختلفی برای انتقال این مفهوم استفاده کرد. از طریق جمع آوری خاطرات، تاریخ شفاهی، جمع آوری اسناد و مدارک و یا انتقال مفاهیم ارزشی جنگ با استفاده از ترکیب اسناد و خاطره در قالب تاریخ شفاهی میتوان به مقوله مفاهیم ارزشی و ماندگار سالهای جنگ تحمیلی پرداخت.» وی با تاکید بر اینکه رشد و نمو در تاریخ شفاهی ایران ، مدیون تاریخ شفاهی جنگ است، ادامه داد: «از دهه 60 خاطرات جنگ بیشتر با جنبه احساسی و مذهبی جمعآوری میشد، بُعد احساسات جنگ مانند گفتن و نوشتن از امدادهای غیبی، نقش و عنایت ائمه معصومین (ع) در جنگ در این مقطع بسیار دیده میشد. بسیاری از خاطراتی که در دوره جنگ نوشته و منتشر شد خاطراتی بودند که به صورت خودجوش نوشته شده بودند، افراد حاضر در صحنه یا خود دست به قلم میشدند و خاطراتشان را روایت میکردند و یا افرادی دیگر خاطرات آنها را ثبت و ضبط میکردند. درست است که مرکز تحقیقات سپاه از سال 65 شکل میگیرد و اسناد و مدارک جنگ را منظم میکند، اما واقعیت این است، خاطراتی که در زمان جنگ منتشر شد، خاطراتی بود که به قصد تبلیغ و تشویق منتشر میشد.» حسنآبادی تصریح کرد: «امروز خاطره به عنوان یک منبع تاریخی به شمار میآید؛ نگاهی که درکتابهای زمان جنگ، دیده نمیشود. بعد ازانقلاب حوزه هنری شکل میگیرد و تاثیر بسیارزیادی در شکل گیری خاطرات موفق و تاریخ نگاری جنگ میگذارد، چرا که حوزه هنری بسیاری از افرادی که اقدام به ضبط خاطرات کرده بودند را شناسایی کرد و آن خاطرات را که خود نگاشت راوی یا فرد دیگری بود در قالب دیگر نوشت منتشر میکرد.» وی افزود: «در این بین خاطراتی هم بود که از طریق مصاحبه با راوی جمع آوری میشد و ماحصل آن در قالب کتاب به چاپ میرسید. این شیوه آنچنان مرسوم نبود، چرا که خاطرات خود نوشت و دیگر نوشت در دهه 70 عمده ترین نوع خاطرهنگاری درباره جنگ بودند. البته مرکز تحقیقات جنگ سپاه و مرکز تحقیقات در ارتش اقدام به چاپ اسناد و مدارک جنگ خودشان نمودند. برای مثال به صورت مجزا کتابهایی درباره عملیاتها چاپ کردند. در دهه 80 مرکز اسناد ملی دفاع مقدس شکل گرفت و همراه با پژوهشگاه دفاع مقدس، همچنین بنیادهای حفظ آثار در شهرستانها نیز فعال شدند. از سوی دیگر بسیاری از مراکز نظامیمانند بنیاد سپاه صاحب الزمان اصفهان، لشکر 5 نصر خراسان، لشکر امیرالمومنین (ع) خاطرات خودشان را ضبط کردند.» حسنآبادی با اشاره به اینکه اسناد ومدارک بخش مهمیاز نگارش یک اثر در زمینه خاطره نویسی را تشکیل میدهند، تصریح کرد: «اسناد و مدارک جنگ به علت محرمانه تلقی شدن و اینکه اصولاً متولی در شهرستانها به صورت خاص برای این کار وجود ندارد، این اسناد در اختیار محققان قرار نمیگیرند، به این دلیل تاریخ شفاهی و خاطرات به عنوان مهمترین ابزار انتقال اطلاعات برای ما محسوب میشوند. اما زمانی که تمام اسناد و مدارک جنگ در دسترس هستند، دلیلی ندارد که نتوانیم تلفیقی از آنها را به کار ببریم. خاطرات و تاریخ شفاهی هرکدام مسیر خودشان را میروند، برای مثال در مورد کتابهای در خاطرات جنگ که در شهرستانها منتشر شدهاند میتوان گفت: «نوعی رونوشت برداری و تاثیرپذیری از آثارموجود در تهران اتفاق افتاده است. بحثی که در اینجا مطرح است، این است که اصولاً آیا باید همه تاریخ جنگ از طریق تاریخ شفاهی منتقل شود؟ آیا همه خاطرات باید تاریخ شفاهی تلقی شود؟ نه اصلاً این طور نیست، اصولاً خاطره و تاریخ شفاهی هرکدام ارزش خودشان را دارند، هیچ تباینی هم باهم ندارند، هیچ لزومیندارد که خاطره، تاریخ شفاهی باشد، یا تاریخ شفاهی را خاطره تلقی کنیم. خاطره از بُعد احساسات و ارتباطات جایگاه بالایی دارد در حالی که تاریخ شفاهی از لحاظ مستندسازی و گفت وگو بین دو نفر جایگاه خودش را دارد و اینکه از هرکدام باید در جایگاه خودش استفاده کنیم.» وی درباره وضعیت فعلی در تاریخ شفاهی اظهار داشت: «در حال حاضر یک جنبش فکری و علمیدر زمینه تاریخ نگاری رخ داده است. در مقوله تدوین تاریخ شفاهی مباحث به تناسب موضوع، محیط و مکان، شخصیت راوی، تدوینگر، اهداف موسسه و موضوعی که قرار است در دل تاریخ شفاهی مطرح شود، در تدوین تاثیرگذار هستند. این مقوله امکان دارد در استانهای مختلف کشور متفاوت باشد، بنابراین آنچه از برآیند تدوین حاصل میشود متفاوت خواهد بود. هیچ لزومیندارد که بگوییم آنچه در تهران انجام میشود باید در استانها نیز به همان شیوه انجام شود.» وی با تاکید براینکه یکسانسازی تدوین تاریخ شفاهی در استانها متفاوت است، اظهار داشت: «روشمند شدن در مقوله تاریخ شفاهی، معنا دارد و هرکاری که در این زمینه انجام میشود باید روشمند و استاندار باشد. امکان دارد نیاز هر استان و منطقه از مقوله تاریخ شفاهی متفاوت باشد. در عین آنکه تدوین باید استاندارد و مرتب باشد، نمیتوان برای آن در همه جای کشور یک نسخه واحد نوشت.» حسنآبادی خاطر نشان کرد: «اصولا تدوین یکی از راههایی است که میتوان از دادههای شفاهی در تاریخ شفاهی استفاده کرد. اصولا تدوین در دادههای خامِ تاریخ شفاهی، راهی ندارد؛ آنها شواهد شفاهی هستند ، امکان دارد این شواهد را در قالب یک مقاله علمی ارایه کرد و یا اصل خاطره را بدون هیچ تدوینی نقل کنیم. ارزش خاطره به همان زبان، لهجه و گویش راوی خاطره است. امکان دارد در یک مجموعه، خاطرهای را نقل کنیم که به دلیل نوع زبان و گویش راوی قابل درک نباشد، میتوان به تدوین متوسل شد، در جایی که نیاز به تدوین احساس شود، خاطره را بدون دخل و تصرف و با زبانی ساده و روان تر برای مخاطب تدوین میکنیم. شاید اگر یک مصاحبه با گویش و زبان بوشهری منتشر شود درک آن برای یک خواننده تهرانی سخت باشد. اما برای بوشهری سخت نیست.» حسنآبادی، مصاحبه به قصد چاپ را به طور کل اشتباه دانست و افزود: «باید دید مخاطب کیست و جایگاه او کجاست و به تناسب نیاز مخاطب و اهداف مربوطه تدوین انجام گیرد. تدوین در مقوله تاریخ شفاهی بسیار مهم است. امکان دارد زمانی که تاریخ شفاهی به بحث تدوین وارد میشود، اصل مصاحبه را زایل کند و اصل مصاحبه را ازبین ببرد. یا امکان دارد اصل مصاحبه را حفظ کند و متتقل کند. مصاحبه باید به قصد آرشیو باشد. مصاحبه به قصد چاپ به طور کل اشتباه است. نوار ضبط شده یک سند مهم در مقوله تاریخ شفاهی است. دادههای خام را همیشه باید داشته باشیم تا در زمان نیاز که شاید 50 سال دیگر باشد از طریق مصاحبه تاریخ شفاهی، فرهنگ شفاهی در جایی را منتقل کنیم. به همین دلیل است که تاریخ شفاهی با نوار است که رسمیت پیدا میکند نه با متن. چرا که متن رسمیت ندارد. تاریخ شفاهی با صدا رسمیت دارد. آن متنی که از همان صدا گرفته میشود نیز رسمیت دارد، در حالی که مستند به صدا باشد.» لازم به ذکر است که ابوالفضل حسنآبادی مقاله ای با محوریت «محلی نگری و محلی نگاری در تدوین تاریخ شفاهی جنگ» که به بررسی ضرورتها و آسیبها در این مقوله پرداخته، را در هفتمین همایش تخصصی تاریخ شفاهی ارائه کرد.
گفتوگو: فاطمه نوروند
|