شماره 61 | 3 اسفند 1390 | |
مرتضی نورایی در نشست تخصصی كتاب ماه تاریخ و جغرافیا گفت: سنت تاریخنگاری محلی به دو دسته تاریخنگاری سنت قدیم و سنت جدید تقسیم میشود. تاریخنگاری محلی شعبهای از تاریخنگاری معاصر است و به این دلیل اهمیت دارد كه هم در عرض و هم در طول با مورخ پیش میرود. به گزارش خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)، نشست تخصصی کتاب ماه تاریخ و جغرافیا به بررسی تاریخ محلی اختصاص داشت. این نشست، صبح شنبه (29 بهمن) در سرای اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد و دكتر مرتضی نورایی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان)، دكتر ابراهیم موسیپور (مدیر گروه تاریخ اجتماعی دانشنامه جهان اسلام) و زهیر صیامیان (دبیر نشست) درباره تاریخ محلی بحث و گفتوگو كردند. وی افزود: تاریخنگاری محلی در سنت جدید بر خلاف سنت قدیم با اندیشه واگرایی همراه نبوده و میتوان گفت كه با اندیشه همگرایی تاریخ محلی را مینویسد چرا که بر مبنای این تفکر جدید به تاریخ نوشته میشود که اگر میخواهیم مشاركت اجتماعی داشته باشیم، ابتدا این امر باید در حیطه تاریخ اتفاق بیفتد. همچنین تاریخ محلی نباید مركز محور باشد و اتکاء بر تمركز زدایی یكی از ویژگیهای تاریخنگاری محلی است. این مدرس دانشگاه اظهار كرد: امروزه بحث بر هویت منطقهای در راستای هویت ملی است. هنگامی كه همه شهرها هویت داشته باشند تاریخنگار میتواند با موفقیت به نگارش تاریخ دست بزند. وی افزود: تاریخ محلی رسالت جالبی پیدا كرد كه سهم مناطق و محل در توسعه اجتماعی و اقتصادی چقدر است. در همین نگرش جدید دو رویه علمی و سنت مطرح است. نخست نگرش در طول و دوم نگرش در عرض. نگرش در طول این است كه تاریخ محلی اصفهان را از زمانی كه اولین نگارشها به وجود آمد تا به امروز بنویسیم. نورایی ادامه داد: عرضنویسی مورخ نگرش دیگری است كه این تاریخ با نام «دم دستینویسی» عنوان شده و به وضعیت تاریخ اکنون آن مکان میپردازد و میتوان در یك جمله گفت كه مورخ در عرضنویسی بیشتر موثر است نه در طولنویسی. وی در ادامه سخنانش گفت: ما شاید آخرین نسلی باشیم كه برای دوستانمان نامه مینویسیم این مسأله را باید مورخ مد نظر داشته باشد و در نگارش تاریخی از آن یاد كند. همچنین تحقیقات جامعهشناسی در دهه 50 كه درباره تهران و قم نوشته شده به عنوان تاریخنگاری محلی عنوان شده است و كارهای جغرافیایی و جامعهشناسی در دهههای بعدی جزو متون تاریخ محلی عنوان میگیرد. نورایی اظهار كرد: تاریخنگاری اجتماعی در تاریخنگاری محلی موثر بوده و به عنوان نمونه میتوان به تاریخ ادویه و تاریخ غذا اشاره كرد كه تاریخ غذا یك سنت تاریخنگاری محلی است كه سبك جدید تلقی شده و در تاریخ محلی وجود داشته است. وی افزود: در مبحث سنت قدیم تاریخنگاری محلی و نخبگان به این نتیجه رسیدیم كه یك سری فرهنگنامهنگاری محلی داریم كه در یک رویکرد آن تاریخ طبقهای از نخبگان اهل دین مانند فقها، مدرسان و طلاب را مینوشتند و در یک رویکرد دیگر ان اهل غیر دین نیز به شعرا، دانشمندان و ادیبان اختصاص داشت. این مدرس دانشگاه به تفاوت تاریخ محلی و فولكلور اشاره كرد و گفت: تاریخ محلی با فولكلور ارتباط ندارد، فولكلور به این دلیل با تاریخ محلی مرتبط نیست زیرا مبنای روایت آن مشخص نیست زیرا هر چیزی كه لقب تاریخ گرفته باید سند داشته باشد. سپس دكتر ابراهیم موسیپور گفت: سنت تاریخنگاری محلی در دوره جدید بنابر مقتضیات و اهدافی بود كه در غایت و كاربرد اهمیت داشت و شاید بتوان برای احیای تاریخنگاری محلی چند نكته را مطرح كرد. ما در تاریخنگاری محلی سابقه بسیاری داریم و می توان گفت مجموعه اطلاعات و تلاشهایی كه در تاریخ اجتماعی ایران صورت گرفته از متون تاریخ محلی استخراج شده است. وی افزود: سابقه جهان اسلام در بازجویی ذهن مورخ و توجه به تاریخ اجتماعی بسیار بیشتر از تاریخنگاری غرب است. جبران كردن ضعف روش كار زمان بسیاری نمیطلبد زیرا اگر از لحاظ سابقه تاریخی مانند تاریخ محلی كمبود داشتیم جبران كردن آن نسلها زمان میبرد و بیشترین مشكل ما نظم بخشیدن و منضبط كردن روشهای كار است كه باید آسیبشناسی و با شیوههای مدرن تلفیق شود. این مدرس دانشگاه به ویژگیهای تاریخنگاری محلی نیز اشاره كرد و گفت: برخی از تاریخنگاری محلی جانبدارانه نوشته میشود و در پی اثبات برخی موارد هویتی است. تاریخنگار عام و كلاسیك سعی میكند كه تاریخی بی تعصب بنویسد. در تاریخ اجتماعی تمام ایرادهای نگارش تاریخ در تاریخ محلی در نگرش تاریخ اجتماعی به منزله فرصت تلقی شده و به عنوان یك عنصر كارآمد بهشمار میرود. وی افزود: مورخ اجتماعی به گروههای فرودست، مردم عادی و حواشی جامعهها میپردازد؛ گروههایی كه در تاریخنگاریها كمتر به آنها توجه شده است. مورخ اجتماعی از A تا Z منبع كتابخانهها استفاده میكند و از آمارهای ساده نیز نمیگذرد چه بسا آن چه به عنوان بدهكاری یك انباری در مقطع تاریخی توصیف شده میتواند برای مورخ اجتماعی منبع تاریخی قلمداد شود. وی به چند مزیت تاریخنگاری محلی اشاره كرد و گفت: به عنوان نمونه نحوه معیشت، صید مروارید، نظام تقسیم آب، فرصتهای شغلی زنان كُرد و یا اطلاعاتی درباره مردمان بلوچ تاریخ محلی نامیده شده و آن را نمیتوان در هیچ تاریخ عمومی یافت. تاریخ محلی سنتی را میتوان تاریخ نخبگان نامید ولی تاریخ اجتماعی تاریخ زندگی روزمره مردم است، هرچند تاریخهای محلی نوشته شده در سنت قدیم را از آن جهت که از تاریخ راس جامعه فاصله میگیرند و به تاریخ لایههای پایینتر جامعه میپردازند، میتوان تاریخ اجتماعی مردمگرایانه نامید چرا که هر چقدر از راس جامعه به پایین حرکت میکنیم میبینیم درباره زندگی اجتماعی مردم اطلاعات بیشتری به دست میآید. خبرنگار : آناهید خزیر
منبع: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA) | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=1077 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |