یادداشتی بر نبرد کرخه کور
|
روایت وقایع تاثیرگذار و راهبردی در طول هشت سال جنگ تحمیلی از جمله موضوعات مورد علاقه تاریخنگارانی است که به منظور حفظ ارزشهای دفاع مقدس، دست به آفرینش آثاری می زنند که علاوه بر آگاه ساختن به نسلهای آینده از تاریخ جنگ هشت ساله، نام و یاد شهدا و رزمندگانی را زنده نگه دارند که دراین عرصه جانفشانی کردهاند. کتاب نبرد کرخه کور که نخستین کتاب از سلسله کتابهای تاریخ نامه دفاع مقدس استان کرمان است برای نیل به چنین هدفی پدید آمده و تلاش کرده تا با شیوه تاریخ شفاهی و با تکیه بر اسناد و منابع مکتوب، تلاش رزمندگان کرمانی و نقش اثرگذار آنان در عملیات کرخه کور را روایت کند. این کتاب که حاصل تلاش عباس میرزایی است، درست از همین نقطه صدمات فراوانی دیده است و اثری که ظرفیت زیادی برای تبدیل شدن به کتابی ماندگار و تاریخی داشته به متنی سردرگم تبدیل شده که خواننده به دشواری میتواند از لابلای آن نکات تاریخی مفید و منسجمی را بیرون کشیده و بدون پراکندگی ذهنی تا آخر دنبال کند. از ظواهر امر پیداست که غرض از تألیف این کتاب آوردن نام و ذکر خاطرات برخی از رزمندگان کرمانی در بستر نبردی دشوار و راهبردی بوده است و هدف دیگری دنبال نمیشود. نویسنده در مقدمه کتاب، خود مینویسد: «این نوشته روایتگر عملیات شهید چمران نیست... همچنین طرح ریزی عملیات را روایت نمی کند... این کتاب فقط به عملکرد رزمندگان سپاهی و بسیجی استان کرمان در عملیات [کرخه کور] می پردازد.» معنای دیگر این عبارت آن است که این کتاب ارزش تاریخی ندارد و فقط پاسیاد رزمندگان کرمانی است. ساختار کتاب نیز که ترکیبی از حرف و حدیث رزمندگان کرمان و یادداشت های نویسنده است، بر تشویش ذهن خواننده و گسستگی مطالب افزوده و این تغییر لحن و لهجه در کتاب و پراکنده گوییهای فراوان، جز سردرگمی خواننده، عملکرد مفید دیگری ندارد. سخنان رزمندگان که در لابلای یادداشتهای مؤلف با قلم و اندازه متفاوتی آورده شده، حاصل صدها ساعت مصاحبه است که طی شش ماه از 75 رزمنده گرفته شده و به جای آنکه شکلی مستندگونه به کتاب بدهد آن را تبدیل به مجموعه خاطرات پراکنده و درهمریختهای کرده که حتی پاورقیهای بلند و ملال آور مؤلف نیز، که گاه از متن اصلی پیشی میگیرد، کمکی به درک عمکرد رزمندگان کرمان نمیکند. شاید بهتر بود اطلاعات بدست آمده از دل مصاحبهها به جای نقل قول مستقیم، توسط نگارنده مورد بررسی و تحقیق بیشتری قرار میگرفت و از آنها به عنوان ماده اولیه و اساس یک اثر تاریخی بهره برداری میشد و با قلم و انشای نویسنده به صورتی یکپارچه و منسجم درمیآمد و نگارنده در پاورقی، ارجاعات مطالب مندرج در کتاب را با ذکر نام رزمنده یا سایر اسناد و منابع مکتوب میآورد تا ضمن حفظ نام و یاد رزمندگان کرمانی، کتاب از ساختاری محکم و یکدست بهرهمند باشد.
ناصر زاغری تفرشی
|