| |
|
جستجو
|
 چالشهای مصاحبه در تاریخ شفاهیتاریخشفاهی، حاصل تعامل و گفتوگوی هدفدار و برنامهریزی شده بین دو طرف مصاحبهکننده و مصاحبهشونده است. هریک از این دو طرف باید ویژگیها، آمادگیها و مهارتهایی داشته باشند تا مصاحبه به نتایج مطلوب برسد. برخی مصاحبه تاریخ شفاهی را امری آسان میدانند، زیرا قرار است مصاحبهشونده خاطره بگوید و ضبط صوت یا دستگاه فیلمبرداری سخنانشان را ضبط کند.

 پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی100 سؤال/5تاریخ شفاهی در پژوهشهای تاریخی منبعی دستاول است، زیرا از گفتوگو با افرادی به دست میآید که در رخدادها حضور داشته یا شاهد مستقیم آن بودهاند. این روش اطلاعاتی زنده، انسانی و بخشی از متن واقعی رویدادها ارائه میدهد که معمولاً در اسناد رسمی یافت نمیشود. بااینحال، چون روایتها بر حافظه و برداشت شخصی تکیه دارند، احتمال خطا، فراموشی یا سوگیری ذهنی وجود دارد.

 نقد و بررسی کتاب «آن سوی دیوار»تسخیر سفارت آمریکا به روایت حبیبالله بیطرفجلسه نقد و بررسی کتاب «آن سوی دیوار» دوشنبه 12 آبان 1404 با حضور راوی، تدوینگر و پژوهشگران در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد. در ادامه متن سخنرانی حسن بهشتیپور در این جلسه را میخوانیم؛ هر ساله با فرارسیدن سیزدهم آبان، بحث درباره چرایی و چگونگی تسخیر سفارت آمریکا در تهران دوباره در فضای عمومی و دانشگاهی زنده میشود. این رویداد نه فقط یک لحظۀ تاریخی، بلکه نقطۀ عطفی در بازتعریف روابط ایران و آمریکا و هویت سیاسی نسل انقلاب بود.

 عطر فلفلخودبومنگارهای از سفر به ایالت بلوچستانِ پاکستانکتاب عطر فلفل، نوشتۀ محمدعلی جعفری،روایتی از سفر به کویته پاکستان در ایام قبل از اربعین. بهرغم همسایگی، اطلاعات و تصاویر زیادی از پاکستان در ذهن ایرانیان وجود ندارد. از این رو، این روایت و سفرنامه، جمله آثاری است که این خلأ را پر میکند و به آشنایی بیشتر با شیعیان پاکستان میانجامد.

وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
  شانههای زخمی خاکریز - 23
با بچهها وارد ساختمانهای فاو شدیم. واحدی بود که وسایل پزشکی و دارو و دیگر لوازمِ به غنیمت درآمده را از آنجا به عقب آوردیم. ساختمان ظاهراً محل نگهداری مشروب هم بود. یک یخچال و تلویزیون هم آوردیم. با قایقهای بزرگ، آمبولانسها را هم به این سوی اروند آوردند. هواپیماها لحظهای آسمان را خالی نمیگذاشتند. پشت سر هم میآمدند و بمباران میکردند. یک بمب درست پشت ساختمانی که ما بودیم، اصابت کرد و من را از یک طرف اتاق به سمت دیگر پرتاب کرد. شیشهها ترکید و یکی از شیشهها خورد به کمر یکی از بچهها.
زخمیها را مرتب میآوردند. بمباران پشت بمباران و زخمی پشت زخمی. من هم با پای ترکشخورده نمیتوانستم درست کار کنم. یک لوله نفت از کنار جاده میگذشت که همان روز یک هواپیمای عراقی آن را هدف قرار داد که تا پنج روز میسوخت. برخی زخمیها را میشناختم. حمله بیوقفه ادامه داشت. بچهها سایت دو را هم گرفته بودند.
شب با حاج ممقانی و چند تن از بچهها با آمبولانس به سهراهی رفتیم که آن سویش بچهها پدافند کرده بودند تا حمله دیگری را آغاز کنند. بعد از این سهراه، سایت موشکی سه قرار داشت. یک انبار تدارکات هم آنجا بود که ما وارد آن شدیم. دنبال یک داروخانه میگشتم که به طور اتفاقی یک داروخانه با وسایل کافی پیدا کردم. همه را گذاشتم توی گونی و با خود آوردم.
 
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|