هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 49    |    9 آذر 1390

   


 

دفتر ادبیات و هنر مقاومت چگونه شکل گرفت و ادامه یافت


كتاب «نورالدين پسر ايران» رونمايي شد


گزارش نشست «بررسی وضعیت نشر در دوران رژیم پهلوی»


تمدید مهلت فراخوان مقاله هفتمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی


تدوین شیوه‌نامه تاریخ شفاهی در سازمان اسناد و كتابخانه ملی


ایّام محرّم


نگاهی به خاطرات بزرگ علوی


مجله فرهنگی و هنری بخارا شماره 83


تا خمینی‌شهر، شایسته تقدیر بخش مستندنگاری


مردان دریا، بر عرشه مستندنگاری


روایتی از جهنمی که جنگ به راه انداخت


انقلاب در استان گلستان


جایزه بزرگ روزنامه‌نگاران در راه است


جمع آوری روایت‏های کهنه سربازان ویتنام


تاريخ شفاهي در جنوب شرق آسيا-28


 



گزارش نشست «بررسی وضعیت نشر در دوران رژیم پهلوی»

صفحه نخست شماره 49

نگاهی به وضعیت نشر در دوره رژیم پهلوی

هندسه فرهنگی ایران بعد از كودتای 28 مرداد تغییر كرد

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ نشست علمی و فرهنگی با زندانیان سیاسی قبل از انقلاب با موضوع «بررسی وضعیت نشر در دوران رژیم پهلوی» با حضور «قاسم تبریزی»، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، «علی ذوالفقاری»، كارشناس حوزه تاریخ و جمعی از نویسندگان و ناشران اسلامی دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، چهارشنبه (25 آبان) از ساعت 14 تا 16 در محل موزه عبرت برگزار شد.
بعد از سقوط رضاخان و بروز فضایی نسبتاً باز، زمینه فعالیت‌های ناشران تا حدودی قوت گرفت، قاسم تبریزی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران یكی از كارشناسان این نشست در این باره گفت: «نخستین ناشر فعالی كه وارد عرصه نشر شد، حزب توده یا به تعبیری نویسندگان كمونیستی بودند. آنها با سه روش وارد میدان نشر شدند، نخستین حضور آنها در عرصه نشر كتاب با ترجمه آثار كمونیستی (شامل ادبیات مكتب ماركسیسم و سوسیالیسم) آغاز شد.  سپس نویسندگان جدیدی ، با توجه به تجربه حزب كمونیست و گروه 53 نفر پا به عرصه وجود گذاشت. بعدها جوانانی كه به میدان آمده بودند با ترجمه و مقاله‌نویسی عرصه ادبیات چپ را گسترش دادند. قلم آنها ماهیتاً ضد اسلام، ضد دین، ضد غرب به معنای نظام سرمایه داری و مدافع سیاست اتحاد جماهیر شوروی بودند. دست‌مایه تفكرشان ماتریالیستی  بود كه بیشتر به عنوان یك جریان فكری در جامعه ما ماندگار شد.»
 وی ادامه داد: «علی رغم پایان 37 سال دوره پهلوی دوم، همچنان آن اندیشه به عنوان یك جریان گاهی در متن یا حاشیه جامعه ما انجام می‌شود. دومین جریانی كه فعالیتش را شروع كرد، مترجمان و نویسندگان ناسیونالیستی بودند كه بیشتر تربیت شده بعد از مشروطه و دوران پهلوی بودند. این افراد (ناسیونالیست‌ها) خواهان ایران قبل از اسلام بودند، مترجمان و نویسندگانی كه عمدتاً ادبیات غرب برای آنها به لحاظ تفكر، نگرش و مبانی مهم واقع می‌شد.»
تبریزی با اشاره به اینكه جریان های مذهبی در دوره رضاخان امكان فعالیت نداشتند، اما در دوره محمدرضا زمینه فعالیتی تا سال 32 برای آنها مهیا شد، اظهار داشت: «جریان مذهبی در دو دوره بین سال‌های 1320 تا 1332 فعالیت كردند كه كتاب‌های سنتی و مذهبی و متون دینی و فقهی را منتشر می كردند و در این بین كسانی كه مقتضیات زمان را درك كرده و نیاز نسل جوان را متوجه شده بودند به ویژه در برابر مكاتب غربی دست بر قلم بردند و آثار متعددی را به نگارش درآوردند. امثال علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله طالقانی و...
با كودتای آمریكایی و انگلیسی 28 مرداد هندسه فرهنگی ایران به كلی تغییر كرد و وارد فضای جدید فرهنگی شد. همیشه آمریكایی‌ها را در شكل مستشاران و جنایت‌كار و خیانت‌كار به مملكت دیدیم، كمتر به حركت‌های فرهنگی آنها توجه كردیم و شاید تا به حال تحقیقات گسترده‌ای نشده است. اگر تاریخ ورود آمریكایی‌ها را به كشور از 1250 شمسی در نظر بگیریم، كار تحقیقی مستندی در این باره صورت نگرفته است. اوایل ورود آمریكایی‌ها، حاكمیت ایران زیر نظر تزار‌های روسیه  و انگلیس بود،‌ به همین دلیل به آمریكایی‌ها میدان فعالیت داده نمی‌شد. بعد از دهه 1320 آمریكا فرصت حركت‌های فرهنگی در ایران پیدا كرد و موسسه فرانكلین در سال 1333 به عنوان یك موسسه انتشاراتی افتتاح شد. مدیریت آن را به دست همایون صنعتی سپردند كه از فعالان حزب توده بین سال 1320 تا 1324 بود، او سپس با انگلیسی‌ها تا سال 30 فعالیت می‌كند، بعد به آمریكایی‌ها می‌پیوندد تا سال 45 و در نهایت به اسرائیلی‌ها متصل می‌شود. نخستین فعالیت انتشارات فرانكلین جذب و معرفی نویسندگان حزب توده بود كه بعد از كودتا دستگیر شده و از حزب ماركسیستی مایوس شده بودند. این افراد 36 نویسنده بودند كه فعالیت خود را با نوشتن آثاری برای ترویج فرهنگ آمریكایی آغاز كردند. به گونه‌ای كه بین سال‌های 1333 تا 1346، موفق به انتشار‌ 653 عنوان كتاب شدند.»

 تبریزی در ادامه با اشاره به تاسیس بنگاه نشر و ترجمه در همین انتشارات فرانكلین كه با مشاركت تعدادی از فراماسونر‌های اهل قلم راه افتاده بود، تصریح كرد: «این بنگاه نشر و ترجمه شروع می‌كند به رویارویی با اسلام، دین و معنویت و به ترجمه آثار آمریكایی‌ها كه بعد‌ها اروپایی‌ها هم به آن اضافه می‌شوند، می‌پردازد. بعد از آن چاپخانه افست، معروف به 25 شهریور را با حمایت‌های مالی اشرف پهلوی راه‌اندازی می‌كنند. در این مرحله هدف در دست گرفتن انتشار كتاب‌‌های درسی مدارس بین سال‌های 1346 تا 1357 با تغییر محتوا، نشر و پخش آن در سراسر كشور بود. همچنین پیك دانش‌آموزی را در كنار این فعالیت ها راه اندازی می‌كنند. دو كمونیست مسوولین تولید مطالب پیك را برعهده گرفته بودند. یكی دیگر از ایده های فرانكلین، تاسیس كانون پرورش فكری در اوایل دهه 40 بود كه نویسندگانی كه خط مشی چپ‌گرایانه در حوزه كودك و نوجوان داشتند در كانون فعالیت می‌كردند. از طرفی حرف‌هایی به اشتباه هم وجود داشت كه كانون پرورش فكری ابتكار فرح پهلوی بود.»
این پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، با تاكید بر اینكه انتشارات فرانكلین از سال 36، هشت ناشر را زیر  نظر خود می‌گیرد و آثاری كه توسط نویسندگان چپ نوشته می‌شد، توسط آن هشت ناشر به چاپ می‌رسید، ادامه داد: «انتشارات امیر كبیر، زوار، نیل، سازمان‌ كتاب‌های جیبی، خوارزمی، ابن سینا، حقیقت (تبریز) و...  از جمله این انتشارات بودند. در كنار این انتشارات، كه با هدف ترویج منافع آمریكایی در ایران فعالیت می‌كردند، سال 38 سفارت آمریكا اداره‌ای را به نام «اطلاعات» تاسیس می‌كند. این اداره در همین سال بیش از 800 فیلم وارد ایران می‌كند، به صورت امانی و مجانی برای دیدن در اختیار  شهرستان ها و استان‌ها قرار می‌دهد. در كنارش به عنوان یك حركت حاشیه‌ای مجله ای با عنوان «مرز‌های نو» منتشر می‌كند. حتی آمریكایی‌ها تعدادی از دانشگاه ها را در تهران و شهرستان ها در انحصار برنامه‌های فرهنگی خود قرار می‌دهند.»
تبریزی معتقد است: «چهره‌های فعال چپ در حكومت پهلوی دوم و فرانكلین بسیار دیده شدند. چپ‌گرا ها با حذف مسائل سیاسی شروع می‌كنند به نوشتن و انتشار مطالب ضد دینی و ماتریالیستی مركز بررسی اسناد تاریخی باید همت كند كه اسناد مربوط به ناشران موسسات فرهنگی را منتشر كند. این کار می‌‌تواند، در شناخت استبداد و استعمار در ایران علیه دیانت حركت مهمی شناخته شود. در كنار نوشتن و انتشار كتاب های ضد دینی و ماتریالیستی، فرقه‌های مختلفی چون صوفی‌ها و درویش‌ها نیز فعال می شوند. نمونه اش دكتر جواد نوربخش است که در این دوره بیش از 180 عنوان كتاب در ترویج درویشی گری نوشته و منتشر كرد. نشر كتب مبتذل یكی دیگری از انحصار فرهنگی آمریكایی‌ها در ایران بود.»

تبریزی به قوت اندیشه و جریان‌های مذهبی نیز در این دوره اشاره كرد و افزود: «از سال 32 كه كودتای آمریكایی‌ها حاكم می‌شود، عادی بود كه هر حركتی كه علیه آمریكا، صهیونیسم و سیاست غربی‌ها باشد، با مشكلاتی مواجه شود. نخستین حرکت توسط غلامرضا سعیدی از نویسندگان بسیار خوب ما انجام شد كه بین دهه 20 تا 60  كتابی نوشت با عنوان «خطر جهود برای ایران و جهان اسلام» و تیمور بختیار به عنوان حاكم نظامی دستور داد او را دستگیر و از تهران تبعید کنند. از ناشران اسلامی كه می‌توان در دوران قبل از انقلاب نام برد، انتشارت «شركت سهامی انتشار» بود. در این موسسه آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان، شهید مطهری، صدر واثقی و بیش از 500 سرمایه‌گذار حضور داشتند. در این موسسه بیشتر كتاب های خوب مذهبی منتشر می‌شد و پایگاه بچه‌های مذهبی بود. ساواک این موسسه انتشاراتی را در سال 52 منحل کرد. از سیاست‌های این انتشارات تولید كتابهای ارزان بود. ناشر‌های دیگری شامل «كانون انتشار»، «موسسه ملی»،‌ «انتشارات دارالفكر»، «موسسه بعثت»، كتابفروشی «هجرت» و «دفتر نشر فرهنگ اسلامی» در همین زمینه فعال شدند.»
تبریزی تصریح كرد:«بین سال‌های 55 تا 57 تعدای  از ناشران بدون مجوز وارد میدان نشر شدند، در انتشار و توزیع كتاب‌های مذهبی نقش موثری داشتند. به گونه ای كه ساواك از دستگیری آنها عاجز مانده بود. زیرا برخی چاپخانه‌ها كتاب‌ها را به صورت شبانه چاپ می‌كردند و حدود 18 كتابفروشی در خیابان‌های آذربایجان، میدان امام حسین(ع)،  ایرانمهر و ناصرخسرو در تهران مسوول توزیع كتاب‌ها بودند. كوچه حاج نایب نیز مركز اصلی توزیع این كتاب‌ها بود.»
علی ذوالفقاری، یكی دیگر از كارشناسان این نشست در ادامه اشاره‌ای به حضور كتاب و مطبوعات از دوره ناصرالدین شاه تا مشروطه و مجلس‌قانون‌گذاری داشت.
توجه به تاریخ شفاهی شبكه توزیع كتاب در دوران قبل از پیروزی انقلاب
دكتر اسحاق صلاحی، ریاست سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران و (دبیر كل مجمع مهتاب) از دیگران حاضران این نشست با اشاره به اینكه: «گذشته پر باری داریم كه بتوانیم برای آیندگان بنویسیم،» اظهار داشت:«هرچه زمانه پیچیده‌تر می‌شود شیوه‌های مبارزه با دین نیز پیچیده‌تر می‌شود. سازمان اسناد و كتابخانه ملی باید متكفل چنین نشست‌هایی باشد. كتابخانه‌ای داریم كه مخزن و گنجینه‌ای از منابع مهم و ارزشمند است. از این جمع می‌خواهم این فضا را در سازمان اسناد و كتابخانه ملی داشته باشیم و از امكانات آنجا نیزاستفاده كنیم. امروز در تاریخ شفاهی مشكل داریم. باید به دنبال شاگردانی برویم كه از اساتیدشان بگویند و ما اعلام آمادگی می‌كنیم، این سازمان متعلق به این كشور است. تا آن دوستانی كه هنوز حیات دارند از ناگفته هایشان بگویند. یكی از مهم‌ترین مباحثی كه می‌توان به آن پرداخت، نوشتن از تاریخ شفاهی مبارزاتی كه در عرصه كتاب و كتابداری و به طور كلی شبكه توزیع كتاب در كشور در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. اگر سازمان اسناد با این هویت ملی‌اش پای كار بیاید، قطعاً بیشتر و بهتر به نتیجه خواهیم رسید.»

گزارش از فاطمه نوروند



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.