هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 47    |    25 آبان 1390

   


 

رئيس حوزه هنري از دست‌اندركاران سايت تاريخ شفاهي ايران تقدير كرد


انتشار خاطرات شفاهي قدم‌خير در كتاب «دختر شينا»


هنوز ناگفته‌ها بسیارند


رژيم پهلوي مجری اهداف فرهنگی بیگانگان بود


ترجمه 2 عنوان كتاب دفاع‌مقدس


فراربزرگ


«فرزند خورشيد» در كتاب‌فروشي‌ها مي‌درخشد


تأملاتی در باب سنت تاریخ شفاهی


خاطرات خلیل طهماسبی از چگونگی ترور رزم‌آرا


کتاب سال ارتش: نبرد در آسمان


گفت‌وگو با صادق زیباکلام درباره آخرین کتابش- بخش نخست


يك سر لشكر عراقي:رژيم صدام از طرف آمريكا عليه ايران وارد جنگ شد


پشتيباني مالي بنياد مك-كورميك* از پروژه تاريخ سياهان


تاريخ شفاهي در جنوب شرق آسيا-26


 



«فرزند خورشيد» در كتاب‌فروشي‌ها مي‌درخشد

صفحه نخست شماره 47

کتاب «فرزند خورشيد» با روایتی از زندگي سردار شهيد غلام‌رضا صالحي به قلم عباس اسماعيلي منتشر شده است. اين اثر كتاب هفتم مجموعه «طوبي» است. این مجموعه روايت زندگي سرداران شهيد شهرستان نجف آباد را دربر دارد.

سردار شهيد غلام‌رضا صالحي از زبان خانواده، ياران و هم‌رزمانش در 98 روايت دنباله‌دار کتاب «فرزند خورشيد» معرفی شده و نقطه آغاز کتاب خاطره‌ مادر شهيد از دوران كودكي غلام‌رضاست. نام کتاب از نام مادر شهید (خورشيد) برگرفته شده است.

تلاش خورشيد خانم براي تحصيل غلام‌رضا، علاقه به روحانيت و حوزه علميه، حضور در مبارزات پيروزي انقلاب و دفاع مقدس تا شهادت غلام‌رضا صالحي در روز 22 تير ماه سال  1367 در تنگه ابوغريب، مهم ترین محورهای موضوعی كتاب «فرزند خورشيد»ند. وصيت‌نامه و 3 دست نوشته و 27 عكس از ضمائم این اثرند.

«ارجعي الي ربك» آخرين روايت كتاب «فرزند خورشيد» چنین است: «روز سختي در مقابله با دشمن گذشت. غلام‌رضا رو در روي عراقي‌ها، گردان تانك را هدايت مي‌كرد و توانسته بود عراقي‌ها را نزديك تنگه ابوغريب متوقف كند. يك روز جنگ جانانه صورت گرفته بود. نيرو‌ها خودباوري را تجربه كرده بودند. عراقي‌ها از اين پايداري در وحشت به سر مي‌بردند. كسي نمي‌دانست كه فردا چه حادثه‌اي رخ خواهد داد. دل‌ها كباب و روح‌ها عاشورايي شده بود. تنها نيمه شب بود كه غلام‌رضا به گردان برگشت تا تجديد قوا كند. طرح مقابله‌ آخر را ريخته بود و نيرو‌ها، با تمام وجود هوشيارانه در مقابل دشمن صف‌آرايي كرده‌ بودند. دشمن پراكنده و سراسيمه، تمام شب ‌آتش ريخته بود. هدف گردان عمار مشخص بود، ‌بايد تك عراقي‌ها را از تنگه‌ ابو‌غريب دفع‌كنند. وقتي صبح در مقابل عراقي‌ها بودند. نشانه‌ها جلوه‌گر ترس مفرط عراقي‌ها بود. غلام‌رضا مي‌دانست كه امروز بايد كار را تمام كند و عراقي‌ها را وادار به عقب نشيني نمايد. آفتاب همه جا را گرفته بود. نيرو‌هاي رزمنده مي‌رفتند تا رو در رو با دشمن درگير شوند.»

اين كتاب در قطع رقعي و 244 صفحه با بهاي 40 هزار ريال از سوي نشر ستارگان درخشان منتشر شده است.

منبع: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA)


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.