هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 38    |    23 شهريور 1390

   


 

تسلیت


برپايي دوازدهمين کارگاه تاریخ‌شفاهی دفاع‌مقدس در مازندران


محسن كاظمی: «خاطره» بن‌مایه تاریخ‌شفاهی است


عليرضا كمری در دهمين كارگاه آموزش تاريخ شفاهي در استان قم


تاریخ شفاهی نیاز به نوآوری دارد


خاطرات علی‌محمد احدی در گفت‌وگو با محمد قبادی 1


شماره 160 كتاب ماه تاريخ و جغرافيا


«كودتاي نوژه» به «كودتاي نافرجام نقاب» تغيير نام داد


عليرضا كمري: متن‌هاي مكتوب تاريخ شفاهي با خواندن، شنيده مي‌شوند


منم عباس دوران


یادداشتی بر کتاب تاریخ پنجاه و هفت ساله ایران در عصر پهلوی


نقد و بررسی کتاب تاریخ شفاهی ترویج کشاورزی در ایران


خاطره، تخیل یا واقعیت


تاريخ شفاهي در جنوب شرق آسيا-17


خاطره و گفتمان جنگ


در جست‌وجوی قدیمی‌ترین كتاب‌فروشی تهران


 



یادداشتی بر کتاب تاریخ پنجاه و هفت ساله ایران در عصر پهلوی

صفحه نخست شماره 38

چاپ دوم کتاب تاریخ پنجاه و هفت ساله ایران در عصر پهلوی نوشته خسرو معتضد اخیراً از سوی انتشارات علمی وارد عرصه کتاب شد. این کتاب که اولین نوبت انتشارش سال 1380 بود یک دهه بعد به دومین چاپ خود رسید. کتاب در چهار بخش که نویسنده آنرا به «چهار کتاب» تقسیم نموده است در 776 صفحه به همراه 32 تصویر انتشار یافته است. «از قفقاز تا گیلان»، «از روزنامه حقیقت و دبیر اولی حزب کمونیست ایران تا زندان قصر قاجار»، «از شهریور 1320 تا تشکیل فرقه دموکرات در تبریز» و «تشکیل دولت خودمختار» سرفصل های اصلی کتاب هستند. کتاب همچنین شامل هشت پیوست جداگانه است که موضوع آذربایجان، مشاهدات ایرانیان از سفر به شوروی سابق، موقعیت استالین، مرامنامه حزب دموکرات ایران به رهبری قوام السلطنه و خاطرات چند تن از شخصیت‌های اجتماعی آذربایجان از وقایع سال‌های 1325 – 1324 در آن گنجانده شده است.
 در طول سال‌های 1296تا 1300، حوادث غیر منتظره‌ای در شمال ایران روی داد که منشاء آن بروز انقلاب بلشویکی در روسیه بود. اثرات این حوادث چهره جامعه ایران را که از یکی دو قرن پیش همچون دریاچه‌ای ساکت و بی تلاطم بود تغییر داد. پدیده‌های نوظهور آن جامعه و افکار جدیدی که ایرانیان ساده دل و صاحب حسن نیت هرگز با آن آشنایی نداشتند، اذهان مردم و روشنفکران و ترقیخواهان آن دوران را به خود مشغول داشت. جامعه ایران دوازده سالی بود که با ظهور جنبش نوپای مشروطه تا حدودی از خواب گران قرون و اعصار بیدار شده و سلطنت استبدادی و فئودالی قاجاریه را با حفظ همان خانواده های عصر استبداد در صدر حاکمیت، بدل به یک حکومت دموکراسی ضعیف کرده بود. این جامعه در رویارویی با تندباد سهمگینی که از شمال وزیدن گرفت دست و پای خود را گم کرد. عناصر و طبقات مختلف جامعه واکنش های متفاوت و تردید آمیزی به این جریان ناشناس شمالی نشان دادند. عده ای سر از پا نشناخته به استقبال آن شتافتند. عده ای در برابر آن روش مذاکره را برگزیدند و عده ای به مخالفت برخواستند.
 تاثیرهای شگرف انقلاب بلشویکی بدان حد بود که ساز و کار دولت قاجاریه را ضعیف و بالاخره دگرگون کرد. قاجاریان پس از دست دادن پشتیبانی رژیم تزاری همانند کشتی توفان زده با نخستین ضربه امپریالیسم انگلیس، یعنی کودتای سوم اسفند 1299 تعادل خود را از دست داد و پس از تحمل یک دوره احتضار چهار ساله ره اضمحلال پیمود و جای خود را به رژیم جدیدی داد که وظایف و اهداف آن در مبارزه با جریان های کمونیست خلاصه شده بود.
 نویسنده مدعی است کتابش با دیدگاه جدید و با نگرش به اسناد و مدارک منتشر شده در بیست سال اخیر، فرقه‌گرایی‌های سال های 1296 تا 1325 را مورد بررسی قرار داده است و تقریبا تمام مواردی که از دید محققان گذشته به دلیل دسترسی نداشتن به آرشیوها دور مانده است در آن ملحوظ گردیده است. هدف نویسنده تبیین دسایسی است که پس از پیدایی مرام بلشویکی و به موازات سلطه گری امپریالیسم انگلیس، رژیم بلشویکی علیه استقلال و حاکمیت کشور ما تنید؛ دسایسی که زیر شعارها و پوشش های عوام‌فریب و امید بخش مستتر شده بودند.
 اگر چه سرفصل های کتاب، از نکات برجسته تاریخ معاصر ایران است، اما به‌ نظر می رسد پیش‌تر برای هریک از آنها کتاب های مستقل و ماندگاری به رشته تحریر درآمده اما سه پیوست کتاب: سفر قوام السلطنه به مسکو، یادداشت های نماینده روزنامه اطلاعات از سفر به شوروی و شبی با استالین از موارد خواندنی  کتاب هستند. در پیوست دو با عنوان «مقاله مندرج در واشنگتن پست» گفتگوهای قوام با مولوتف وزیر خارجه وقت شوروی آورده شده است. در ابتدای این دیدار مولوتوف اظهار می‌دارد: «اینک دولت اتحاد جماهیر شوروی حاضر است واگذاری نفت ایران را که نخست وزیر سابق مرتضی قلی بیات به ما تقدیم کرده بود، از شما بپذیرد» حال آنکه قوام از این موضوع بی‌خبر است. قوام پس از مشورت با سفیر وقت ایران در مسکو کشف نمود در سال 1323 مجلس قانونی را تصویب کرد که به موجب آن مادام که ارتش بیگانه در خاک ایران است، قرارداد نفت با هیچ دولتی بسته نشود.
نخست وزیر وقت که اکنون در کابینه قوام وزیر دارایی است به طور پنهانی ضمن یک قرارداد مبسوط، نفت شمال ایران را به روس ها تقدیم کرده است که 51 درصد سهام آن متعلق به روس و منافع ایرانیان در آن، در اقلیت است. قوام که از این مطلب تعجب کرده بود تاکید می‌کند: « به موجب قانون، هیچ گونه مذاکره در باب واگذاری نفت نمی توان کرد و در صورت تخلف من محکوم به حبس خواهم شد ». وزیر خارجه شوروی در پاسخ به قوام تاکید می کند « پس قانون را تغییر دهید » و قوام در پاسخ اعلام می دارد « فقط مجلس چنین کاری می تواند بکند » و وزیر خارجه شوروی می گوید « پس مجلس را تغییر دهید».
 پیوست سوم یادداشت های قاسم مسعودی نماینده روزنامه اطلاعات از سفر به شوروی و دیدار با استالین در قصر کرملین است. ارزیابی وی از شخصت وزیر خارجه شوروی و گفتگوی های صریح دو وزیر خارجه از روابط دوجانبه و ضرورت فراموشی سوء تفاهمات و مسئله آذربایجان در این بخش مورد توجه قرار گرفته است. در پیوست سوم نیز یادداشت های مدیر وقت روزنامه « ایران ما » با عنوان «شبی با استالین» انتشار یافته است. وی بخشی از جزئیات دیدار هیات ایرانی با شخص استالین که عمدتا بر تشریفات این دیدار متمرکز است، منتشر نموده است.
 معتضد نسبت به حزب توده و جریان چپ نگاه منفی دارد و این نگاه در آثارش از جمله این کتاب دیده می‏شود. وی در یک گفتگوی اختصاصی صریحاً اعلام داشته است: "من در دوره دکتر مصدق سیاسی شدم و آن دوران  تمام روزنامه ‏ها را کرایه می‏کردم یا می‏خریدم؛ بخصوص روزنامه ‏های کمونیستی را و از همان زمان از آنها نفرت پیدا کردم. من به دو گروه نفرت پیدا کردم یک گروه دربار که بی‏خیال و خوشگذران بودند و یک عده هم توده‏ای‏ها که عشق و ایمان به شوروی داشتند و شوروی کشور مادرشان بود. نسل معاصر ما صحنه ‏هایی را که آنها خلق کردند، ندیدند. پنجاه هزار نفر حرکت می‏کردند و یاشاسین استالین می‏گفتند. سازمان افسران نظامی از مزورترین و دوروترین سازمان‏ها بود که از ارتش ایران پول می‏گرفت و برای بیگانه کار می‏کرد. حزب توده مانند دو حزب کمونیست خلق و پرچم افغانستان بود که کشور افغانستان را به دست شوروی دادند. فعالیت‏های حزب توده و سازمان‏های کمونیستی در درون ارتش شاه، او را به دیکتاتوری واداشت و شاه از وحشت حزب توده به دیکتاتوری روی آورد."
به اعتقاد وی « پهلوی، گروه دربار و چپ‏ها تاریخ ایران را مخدوش کردند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عده‏ای از نویسندگان توده‏ای که هیچ‏وقت ایرانی نشدند و درک ایرانی پیدا نکردند، دروغ‏هایی نوشته و از فرقه دمکرات به نام جنبش ملی یاد می‏کنند و از پیشه‏وری دفاع می‏کنند، اینها عوامل بیگانه بودند ». وی هدف خود از نوشتن کتاب هایی تاریخی را روشن کردن تاریخ می داند. نویسنده امیدوار است کتاب اطلاعات و توضیحات لازم را در دسترس علاقه مندان بویژه جوانان قرار دهد بویژه نسل جوان کشور که شاید تا حدودی از تجارب تاریخی دور بوده قدر استقلال یک پارچگی و امنیت را بداند.


منابع :
- تاریخ پنجاه و هفت ساله ایران در عصر پهلوی، خسرو معتضد، نشر علمی، چاپ سوم
- http://magiccarpet.blogfa.com

محمود فاضلی



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.