هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 3    |    3 آذر 1389

   


 

"تقويم تاريخ دفاع‌مقدس" به جلد 78 رسيد


قدیمی‌ترین تاریخ نگار "تاریخ و تمدن اسلامی" درگذشت


پرهیز از شعار دادن


پايان نگارش جلدهاي چهارم تا ششم "تاريخ دفاع‌مقدس نيروي دريايي"


ما و جنگ


نگاهي به كارنامه چهره ماندگار تاريخ


معرفی کتاب نامي براي هميشه؛ نگاهي به تاريخ خليج فارس


سرگذشت پژوهی دانش آموزان شهید در انتظار بودجه


کارم داستان نویسی نیست


فصلنامه نقد و بررسی کتاب تهران


انتشار "سواد و بياض" بعد از 40 سال


تاريخ‌شفاهي و تمركز بر مسايل اجتماعي و مردمي


گردآوري خاطرات فرماندهان آزادسازي سوسنگرد


مهم‌ترين خصوصيت تاريخ‌نگاری محدث قمی، اخلاق‌محوری است


اگر ما تاريخ جنگ را ننويسيم، دشمنان به دلخواه خود مي‌نويسند


«كوروش نامه» گزنفون، الگويي براي تربيت كودكان اشراف يوناني


«سفرنامه مظفرالدين شاه به مراغه»


واژه‌هاي كهن اوستايي در «آثار الباقيه» ابوريحان بيروني


نمایشگاه اینترنتی کتاب ۱۵ خرداد راه اندازی شد


همایش 2011 انجمن ملی تاریخ شفاهی نیوزلند: تاریخ شفاهی در قرن 21 م


 



واژه‌هاي كهن اوستايي در «آثار الباقيه» ابوريحان بيروني

صفحه نخست شماره 3

يك پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران گفت: در متن‌هاي پس از اسلام، مانند آن‌چه ابوريحان بيروني در كتاب «آثار الباقيه» نوشته است، به نام امشاسپندان برمي‌خوريم اما برخي از آن نام‌ها معرب شده‌اند. همانند «سپندارمذ» كه در « آثار الباقيه » به «اسفند» تبديل شده است.

بهرام روشن ضمير، پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران در نشست تخصيي به بررسي «بررسي روزها در گاه‌شماري باستاني» پرداخت. بهرام روشن‌ضمير در اين نشست گفت: در متن پهلوي «ماه فروردين، روز خرداد» به اهميت روز خرداد در تقويم اوستايي اشاره شده است. در رساله ديگري به زبان پهلوي به نام «اندرز آذرپاد مهراسپندان» نيز فلسفه نامگذاري روزها در گاه‌شماري اوستايي (مزدايي) را مي‌توان پيدا كرد.

وي افزود: در «يشت‌ها» كه بخشي از اوستاست، سروده‌هايي در وصف ايزدان و «امشاسپندان» (جاودانگان مقدس) آمده است اما نام برخي از اين امشاسپندان در يشت‌ها نيست. همانند امشاسپند «بهمن». با اين همه درباره اين امشاسپند در رساله پهلوي «زند وهومن يسن» اشاره‌هاي فراواني وجود دارد. به همين گونه در «فروردين يشت» نيز نام امشاسپندان آورده شده است.

در متن‌هاي پس از اسلام، مانند آن‌چه ابوريحان بيروني در كتاب «آثار الباقيه» نوشته است، به نام امشاسپندان برمي‌خوريم. اما برخي از آن نام‌ها معرب شده‌اند. همانند «سپندارمذ» كه در «آثار الباقيه» به «اسفند» تبديل شده است.

اين پژوهشگر گفت: يكي از ويژگي‌هاي گاه‌شماري باستاني ايران، بحث روزهاي ماهانه است. امروز و در تقويم كنوني، اين نام‌ها به‌كار نمي‌رود و به‌جاي آن اعداد جايگزين شده است. در گاه‌شماري باستاني ايران، يا همان گاه‌شماري اوستايي، ماه‌ها 30 روز داشت. اين نام‌ها از نام خداوند و امشاسپندان و ايزدان گرفته شده است. گاه‌شماري‌هاي ديگر ايراني، چنين خصوصيتي ندارد.

براي مثال در گاه‌شماري هخامنشيان با آن كه ماه‌ها 30 روز است، اما از اعداد براي شمارش روزهاي ماه استفاده شده است. چنين انتخابي شايد بدان دليل بود كه داريوش هخامنشي مي‌دانست كه بر گستره وسيعي با اقوام مختلف فرمانروايي مي‌كند و بهتر آن است كه روزها با اعداد مشخص شوند. قدمت گاه‌شماري اوستايي نيز حداقل به دوره اشكانيان مي‌رسد.

وي به اسناد تاريخي نيز اشاره كرد و گفت: اسنادي از آن دوره در اختيار داريم كه نشان مي‌دهد تاريخ گاه‌شماري اشكانيان، اوستايي است و نام‌ها به‌جاي اعداد به‌كار رفته‌اند. البته مي‌توان ريشه گاه‌شماري اوستايي را حتي دورتر از زمان اشكانيان برد.

نامگذاري روزها در گاه‌شماري كهن ايران
روشن‌ضمير خاطرنشان كرد: در گاه‌شماري اوستايي، روز نخست ماه، به نام خداوند ناميده شده است و «اورمزد» عنوان گرفته است. «اورمزد» يا «اهورامزدا»، خداي يكتا و بزرگ و آفريننده هستي و كائنات است. از ديدگاه فلسفي، «اهورامزدا» تكامل پاياني خداشناسي انسان بوده است. در اين كه زرتشت بود كه براي اولين بار از خداي يكتا، اهورامزدا، نام برد، هيچ شكي نيست. هرگز تركيب «مزدا / اهورا» پيش از زرتشت به كار برده نمي‌شد. زرتشت آن را بالاترين حد ممكن مي‌داند. پيش از او خداياني وجود داشتند كه زميني و قابل دسترس بودند. اما اهورامزدا، برتر و دور از دسترس و فلسفي‌تر است.

وي افزود: در گاه‌شماري اوستايي، روز دوم «بهمن» ناميده مي‌شود. اين نام در اوستا «وهومنه» و در پهلوي «وهومن» و در فارسي نوين «بهمن» شده است. معناي آن هم «انديشه نيك» است. در برابر آن، انديشه بد، يا «اكومنه»، قرار دارد. وهومن را به عنوان يك امشاسپند در نظر گرفته‌اند و يكي از صفت‌هاي خداوند (اهورامزدا) است.

اين را هم بگويم كه نام امشاسپندان در «گات‌ها» (سرودهاي مينوي زرتشت) نيامده است. براي اولين بار نام امشاسپندان را در «هفت هات» كه بخشي از «يسنا» اوستا است، مي‌بينيم. «هفت هات» به فاصله خيلي اندكي پس از «گات‌ها» پديد آمده است. امشاسپند نيز «جاودانان مقدس» يا «ناميرايان مقدس» معني مي‌دهد. امشاسپند بهمن، نگاهبان چارپايان است.

وي افزود: روز سوم گاه‌شماري اوستايي، «ارديبهشت» ناميده شده است. در سده‌هاي گذشته برخي از مفسران نتوانستند معناي ارديبهشت را به درستي دريابند. چون در آن روزگار شناخت زبان‌هاي باستاني كم بود. حتي تا همين 60 ـ 70 سال پيش، مردم ايران شناختي از زبان‌هاي باستاني خود نداشتند. به هر حال ارديبهشت (يا: «اشاوهيشتا» اوستايي) بهترين راستي معني مي‌دهد. واژه «بهشت» در اوستا «گروتمان» و در زبان پهلوي «گروسمان» گفته مي‌شد و به معناي خانه روشنايي است. ارديبهشت يكي از امشاسپندان مهم و كليدي است. اين امشاسپند نگاهبان آتش است.
اين پژوهشگر گفت: روز چهارم، به نام امشاسپند «شهريور» است. اين نام در اوستا «خشتره وئيريه» گفته مي‌شود و «شهرياري آرماني» معني مي‌دهد. در گذشته به كشور، شهر مي‌گفتند. در نيايش «يتا اهو» در دين زرتشتي، مفهوم برجسته و روشني از واژه شهرياري مي‌بينيم كه معرف انديشه و حكمت ايران باستان است. امشاسپند شهريور، نگاهبان شهر، تمدن و فلزات بود.

روز پنجم و امشاسپند بعدي، «سپندارمذ» است. «آرمذ» از «آرميتي» اوستايي گرفته شده و «آرامش سپند» معني مي‌دهد. اين امشاسپند نگاهبان زمين است. در زبان فارسي، اين واژه «اسفند» شده است. دليل آن هم اين است كه در زبان فارسي كنوني، واژه‌اي نداريم كه با سكون آغاز بشود. در حالي كه در زبان ايران باستان، به فراواني واژه‌هايي را مي‌توان يافت كه با سكون آغاز مي‌شوند.

ما چنين واژه‌هايي را با حرف صدا داري در ابتداي آن‌ها، تلفظ مي‌كنيم. مانند نام «سپاهان» كه «اسپهان/ اصفهان» شده است. با اين حساب نام «سپندارمذ» را با حذف «ارمذ»، « اسفند» كرده‌ايم تا خواندن آن آسان بشود. اما مشكل اين‌جاست كه اسفند معرب سپند است و مقدس معني مي‌دهد. اما معلوم نيست كه چه چيز واژه «اسفند» سپند و مقدس است. در حالي كه «سپندارمذ» يعني آرامش مقدس.

پيوند برخي رويدادهاي اسطوره‌اي با نام خرداد
وي افزود: روز ششم ماه «خرداد»، يا همان «هوروتات» اوستايي، است. در گذر از زبان پهلوي به زبان فارسي، خيلي از «ه» ها تبديل به «خ» شده است. «داد» يعني بخشش و دهش. پس خرداد به معني كمال و رسايي و «همه چيز داده» است. اين نام هم در نامگذاري روز به كار رفته است و هم در نام ماه. روز خرداد از ماه فروردين، اهميت بسيار دارد و خيلي از رويدادهاي اسطوره‌اي به اين روز منسوب است.

مثل پيدايي ايران زمين، روييدن دو ساقه «مشي و مشيانه»، زايش هوشنگ، بخش كردن جهان توسط فريدون، كشته شدن افراسياب به دست كيخسرو و رويدادهاي ديگر. روز هفتم گاه‌شماري اوستايي هم «امرداد» ناميده مي‌شود كه جاودانه و فنا ناپذير معني مي‌دهد. خرداد نگاهبان آب‌ها و امرداد نگاهبان گياهان است.

وي افزود: امشاسپندان همان صفت‌ها (فروزه‌هاي) اهورمزدا (خداي هستي بخش يگانه) هستند و عدد آن‌ها 6 است. با خود اهورمزدا هفت عدد مي‌شوند. مي‌دانيم كه عدد 7 در همه دنيا و نيز فرهنگ ايران، اهميت دارد. دليل آن هم به هفت ستاره‌اي بازمي‌گردد كه پيشينيان مي‌شناختند.

اين پژوهشگر گفت: در فرهنگ ايراني، علاوه بر عدد 7، اعداد مقدس ديگري هم داشته‌ايم تقدس 6 هيچ كمتر از عدد 7 نيست. عدد 5 نيز مقدس بوده است. «گات‌هاي» زرتشت نيز به 5 قسمت تقسيم شده است. در گاه‌شماري اوستايي هم 5 روز آخر اهميت دارد و «پنجه» ناميده مي‌شود. اعداد 6، 8 و 12 هم تقدس داشته‌اند، به ويژه در معماري ايراني تقدس اين اعداد ديده مي‌شود. عدد 12 هم پيشينه‌اي طولاني و مقدس دارد.

نویسنده: آناهيد خزير
منبع: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA)


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.