هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 20    |    31 فروردين 1390

   


 

مردِ راه


«دموکراسی» حکومت «هیچکس» ها


نشست نقد کتاب «با یاد خاطره» برگزار می شود


ارسال 148 مقاله به همایش «واکاوی روابط تاریخی و فرهنگی ایران و عراق» /مشارکت راضی‌کننده محققان عراقی


مأمور ما در تهران: کن تیلور، سیا و بحران گروگان‏ها در ایران (رابرت رایت)


اهميت تاريخ شفاهی


خاطرات حجت الاسلام محمد علی موسوی


ديدار در نوفل لوشاتو (خاطرات سياسی - اجتماعی ابوالفضل توكلی بينا)


تدوين تاريخ‌شفاهي دفاع مقدس به روايت خلبانان


بررسی نقش ارامنه ایران در جنگ در «گل مریم»


خاطرات طنز از جنگ در «لبخندهای ماندگار»


یاد کودکی 5- خاطره ي دكتر انور خامه‌اي


مصاحبه با استاد محمد گلبن در آستانه چهلمین روز درگذشت استاد ایرج افشار


رونمایی از سه کتاب جدید استاد ایرج افشار


تدوين خاطرات دفاع مقدس 200 فرمانده آغاز شد


"حماسه‌هاي ماندگار هوانيروز در دفاع‌مقدس" تکمیل می‌شود


فریدون آدمیت، دیپلمات مستعفی


چاپخانه‌ی كاویانی- دستاورد فعالیت فرهنگی «كمیته‌ی ملیون ایرانی در برلین»


ابوذر انقلاب (سیری در زندگی و مبارزات آیت الله سید محمود طالقانی)


دادرسی پیشامشروطه


هم ذات پنداری باراویان نوارها


پيام بهارستان شماره ۱۰


 



چاپخانه‌ی كاویانی- دستاورد فعالیت فرهنگی «كمیته‌ی ملیون ایرانی در برلین»

صفحه نخست شماره 20

چکیده
در فاصله سال‌های 1333ـ1340ق. / 1915ـ1922م. جمعی از اندیشمندان ایرانی در مركز آلمان ـ برلین ـ تجمع كردند. این گروه تحت عنوان كمیته‌ی ملیون ایرانی از طریق انتشار روزنامه و تماس با هم‌فكران خویش در ایران برای مبارزه با نفوذ روس‌ها و انگلیسی‌ها از طریق توجه به نیروی تازه نفس آلمانی در اروپا تلاش می‌كردند.
با توجه به شرایط آلمان در جنگ جهانی اول، كمیته‌ی ملیون ایرانی با حمایت آن كشور تشكیل شد. اعضای كمیته‌ی فوق امیدوار بودند با كمك آلمانی‌ها و با استفاده از شرایط بین‌المللی به سلطه و حضور روس‌ها و انگلیسی‌ها پایان داده و مقدماتی را برای اصلاح امور و توسعه‌ی ایران فراهم كنند. كمیته‌ی مزبور با ورود سید حسن تقی‌زاده به برلین در 1333 ق. / 1922 م. فعالیت خود را آغاز كرد. در اولین قدم، او از كسانی برای همكاری و حضور در برلین دعوت به‌عمل آورد. در نهایت افراد زیر را می‌توان مهم‌ترین همكاران او محسوب نمود كه به دعوت وی پاسخ مثبت دادند: سید محمد علی جمالزاده، حسین كاظم‌زاده ایرانشهر، محمد قزوینی، ابراهیم پورداود، رضا و محمد علی تربیت، رضادارا (افشار)، عزت‌الله هدایت، اسماعیل امیرخیزی و سلیمان‌خان میكده.
فعالیت كمیته‌ی ملیون در دو بخش، هم‌زمان با جنگ جهانی و پس از آن مورد توجه است. چه این‌كه، با پایان جنگ و شكست آلمان، انگیزه‌ی اولیه‌ی شكل‌گیری آن پایان یافته تلقی می‌شد، اما از آن‌جا كه تقی‌زاده و برخی از نزدیكش با پیوستن افراد جدیدی فعالیت‌های خود را در برلین ادامه دادند، لذا حیات گروه تا پایان حضور فعال تقی‌زاده در برلین و تا پیش از سفر او به مسكو در سال 1340ق./ 1922 م. قابل بررسی است.
مجموعه‌ای از فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در كارنامه‌ی كمیته‌ی مزبور جای دارد كه بخشی از آن‌ها مربوط به دوران جنگ جهانی اول است. بخش دیگری از این اقدامات هم‌زمان با جنگ آغاز شدند اما تا سال‌ها پس از آن نیز ادامه یافتند. موقعیت فكری، علمی و فرهنگی اغلب اعضای كمیته و در عین حال ناكامی‌های سیاسی پس از مدت كوتاهی دست زدن به اقدامات فرهنگی و ادامه‌ی انتشار روزنامه را جایگزینی مناسب برای مأموریت‌های سیاسی جلوه داد. به‌خصوص كه كمك‌های مالی آلمان، گره‌ی بسته‌ی نیاز مالی آن‌ها را می‌گشود. تلاش برای ایجاد چاپ‌خانه و انتشار روزنامه و كتاب از جمله این اقدامات بود.

چاپ‌خانه‌ی كاویانی دستاوردی فرهنگی «كمیته‌ی ملیون ایرانی» در برلین
یكی از اقدامات كمیته‌ی ملیون ایرانی تلاش برای انتشار روزنامه‌هایی چون رستخیز و كاوه بود. پس از آن انتشار كتاب‌های مختلفی نیز در كارنامه‌ی این گروه جای گرفت. در این میان نشر روزنامه‌ی كاوه و تلاش برای در اختیار داشتن چاپ‌خانه كاویانی مركز ثقل این فعالیت‌ها به حساب می‌آید.
انتشار روزنامه‌ی كاوه با اهداف سیاسی از 18 ربیع‌الاول 1334/24 ژانویه 1916 با كمك آلمان در برلین آغاز شد. براساس خاطرات برجامانده از اعضای اصلی كمیته‌ی ملیون كه در انتشار كاوه نیز تأثیرگذار بودند، برخورداری از امكانات چاپ و چاپ‌خانه از ابتدا یكی از تقاضاهای اصلی تقی‌زاده بود. ظاهراً به دلیل نگرانی آلمانی‌ها از انتشار مطالب و خبرهایی كه برخلاف منافع سیاسی آن‌ها باشد، این خواسته به زودی تحقق نیافت. بالاخره پس از مدتی چاپ‌خانه‌ای با عنوان كاویانی پا به عرصه‌ی ظهور گذاشت.(1)
براساس نوشته‌ی پایانی شماره‌ی اول كاوه، این روزنامه در چاپ‌خانه كاویانی كه تازه تأسیس شده بود، به طبع می‌رسید.(2)  در ضمن از نشانی چاپخانه سخنی به میان نیامده و در شناسنامه‌ی كاوه نیز آدرس چنین اعلام شده بود:
Redaktion Kaveh:
BrlinـCharlottenburg,
Leibniz str. 64.
این شیوه تا شماره‌ی سوم از سال دوم دوره‌ی جدید در غره رجب 1339 / 11 مارس 1921 اعمال گردید. پس از آن در شناسنامه این عنوان دیده می‌شود.
Redaction du journal Persan "Kaveh"
(Allemagne) BerlinـCharlottenbourg
Leibniz str. 64
كاوه بلافاصله و در شماره‌های 5، 6، 7، 8 و 9 در اطلاعیه كوتاهی تمایل خود را به گرفتن سفارش اعلام كرد. در این اطلاعیه هدف چاپخانه را «خدمت به تسهیل نشر علم و معرفت در ایران» اعلام كرده و ادامه می‌دهد «... صورت تابناك اهورامزدا را با بال‌های طلایی درخشان علامت‌اداری خود قرار داده...» در این اعلامیه آدرس چاپخانه چنین آمده است:
Buchـund Kunstraucgerei "Kaviani", BerlinـChorlottenburg, Leibnizstr. 43.
در همین شماره نیز در صفحه‌ی پایانی و به‌عنوان جایگزین جمله‌ی فارسی «در چاپخانه كاویانی در برلین چاپ شد» این جمله دیده می‌شود:
Richsdruckerei, Berlin, SW 68

در روزنامه كاوه طی اطلاعیه‌های مختلفی برای معرفی كاویانی اقدام شده است. چنانچه در اعلامیه‌ای ضمن معرفی كاوه و تلاش‌های گذشته‌ی آن برای اهداف مورد نظرش محل چاپ كاوه را چنین معرفی می‌كند: «روزنامه كاوه با كمال نفاست در كاغذ اعلا در مطبعه‌ی خیلی قشنگ «كاویانی» به طبع می‌رسد» (كاوه، س 2، ش 1، جمادی‌الاولی 1339 / 11 ژانویه 1921). پس از آن طی اعلامیه‌ای چاپ‌خانه مذكور را «از تأسیسات یك شركت ایرانی در برلین» معرفی كرده كه هرگونه كتاب، نقشه و تصاویر را «كاملاً مثل چاپخانه‌های بزرگ فرنگی طبع می‌كند» (كاوه، س 2، ش 5، غره‌ی رمضان 1339 / 9 مه 1921 : 17).
بعد از شماره‌های 5 تا 9 در دوره‌ی جدید به‌نظر می‌رسد كاوه نه در كاویانی، بلكه در چاپ‌خانه دولتی به طبع رسیده اما همچنان در آن شماره‌ها نیز اعلان كاویانی دیده می‌شود (امیر ارجمند، 1376: 31). پس از آن ضمن درج «صورت تابناك اهورامزدا با بال‌های درخشان» در سمت راستِ اطلاعیه تبلیغی خود در اعلام چاپخانه در صفحه آخر تغییر جدیدی دیده می‌شود. این تغییر با افزوده شدن «شركت محدود» به عنوانِ چاپ‌خانه‌ی كاویانی تكمیل شد (كاوه، س 2، ش 10، دوره‌ی جدید، غره‌ی صفر 1340 / 3 اكتبر 1921 : پشت جلد).
از این مرحله اختلاف نظری آشكار در نظریه‌پردازی در مورد كاویانی پیش می‌آید. ادوارد براون معتقد است میرزا عبدالشكور، بازرگان ایرانی، از مدیران این مؤسسه بوده است. به‌نظر می‌رسد این بازرگان ایرانی پس از قطع كمك‌های مالی وزارت خارجه آلمان حمایت از كاویانی و كاوه را برعهده گرفته است.
كاویانی در یك آگهیِ مربوط به انتشارات خود كه در آخرین شماره‌ی كاوه در غره شعبان 1340/20 مارس 1922 چاپ شد، با تأكید، یاد‌آور می‌شود كه «به احیای ادبیات ایران همت گماشته است.» از آن گذشته یاد‌آور شده كه كاویانی را نباید باكاوه اشتباه كرد. البته این خطا طبعاً تنها از آن‌جا ناشی نمی‌شد كه این هر دو نام با یكدیگر قرابت دارند یا تاریخ هر دو مشترك است. بلكه برنامه و هدف جدید كاویانی كه با جهت‌گیری تازه كاوه، در دوره‌ی جدید، موافقتِ كامل نداشت نیز در این امر دخیل بود.
در هر حال كاویانی را در هر موقعیتی كه بدانیم آن‌چه مهم است نتیجه‌ی فعالیت آن سلسله انتشاراتی است كه در این محل چاپ و منتشر شده‌اند. در ورقه‌ی فوق‌العاده كاوه كه در شعبان 1340ـ30 مارس 1922 م. در چهار صفحه منتشر شد. در این باره كاویانی را چنین معرفی كرده است: «مطبعه‌ی كاویانی كه در برلین از طرف یك شركت ایرانی تأسیس شده...» سپس كتاب‌های منتشر شده در این چاپ‌خانه را چنین معرفی می‌كند:
ـ سفرنامه ناصرخسرو علوی و سعادت‌نامه‌ی ناصرخسرو و روشنایی نامه‌ی وی در یك مجلد؛ دو تومان.
ـ مجموعه‌ی مشتمل بر سه قطعه تیاتر منسوب به میرزا ملكم‌خان؛ 8 قران.
ـ كتاب تاریخ سنی الملوك الارض و الانبیاء، تألیف حمزه اصفهانی (عربی)؛ 8 قران.
ـ قرآن مجید با كشف‌الایات كامل مشتمل بر تمام كلمات قرآن؛
ـ كتاب دستور تار در علم موسیقی، تألیف سرهنگ علیقلی خان وزیری؛
ـ لغت آلمانی به فارسی، تألیف آقامیرزا رضاخان تربیت،

یك تقویم جیبی و یك تقویم دیواری برای سال 1302 هجری شمسی طبع خواهد شد.
در این مرحله از فعالیت و در پایانِ این نوشته، تذكر داده می‌شود كه مطبعه‌ی كاویانی ربطی به روزنامه كاوه منتشر شده در برلین و اداره‌ی كاوه ندارد. به‌هیمن دلیل تقاضا می‌شود كه مكاتبه با كاویانی به صورت مستقل بر اساس آدرسی كه نوشته شده است، صورت بگیرد. پس از ورقه‌ی فوق‌العاده كاوه تعطیل شد و پس از آن دوره‌ی دوم فعالیت انتشارات كاویانی آغاز گردید. دوره‌ای كه مستقل از كاوه به حیات خود ادامه داد.
ادوارد براون خاورشناس انگلیسی كه با برخی از اعضای كمیته‌ی ملیون ارتباط نزدیكی داشته، بین كاویانی و كاوه تفاوت قائل شده است:
تأسیس چاپ‌خانه كاویانی در برلین كه صاحب و مدیرش عبدالشكور و دیگر ایرانیانی بودند كه می‌خواستند نیاز به چاپ كتاب‌های ارزان‌قیمت، درست و بدون غلط‌های چاپی فارسی را مرتفع كنند مرحله‌ی بسیار مهم دیگری است در تجدید حیات ادبی ایران، درحال حاضر چاپ‌خانه‌ای وجود ندارد كه بتواند از این لحاظ با آن برابری كند (براون، 1375: 424).
براین اساس ادوارد براون مدیریت میرزا عبدالشكور را بر كاویانی،‌از ابتدای تأسیس آن دانسته درحالی كه نام وی به‌عنوان مدیر از 1924 م. بر صفحه‌ی عنوان كتاب‌ها دیده می‌شود. اگرچه ظاهراً پیش از آن عبدالشكور از طریق علوی با گروه كاوه همكاری داشته است.
نكته قابل توجه این است كه محمد صدر هاشمی در كتاب «تاریخ جراید و مطبوعات ایران» نیز تأسیس كاویانی را به میرزا عبدالشكور و سایر ایرانیانی كه در برلین اقامت داشته‌اند نسبت می‌دهد. از این جهت به نظر می‌رسد وی از اساس بر نظر ادوارد براون استناد كرده است.(3)
براساس اطلاعات مندرج در مقاله‌ی كامران امیر ارجمند(4)  «از فهرست تجاری شهر برلین هیچ نكته‌ای در این‌باره به‌دست نمی‌آید كه چاپ‌خانه كاویانی چه زمانی به ثبت رسیده و مؤسسان آن چه كسانی بوده‌اند» (امیر ارجمند، پاییز 1376: 3). در كنار آن منابع ایرانی و آلمانی نیز اطلاعات دقیق و اثبات‌شده‌ای دراین‌بار به‌دست نمی‌دهد (همان: 4). بنابراین برای مطالعه‌ی بهتر درباره‌ی این چاپ‌خانه بهتر است تا، تاریخ كاویانی چون تاریخ كاوه، به دو دوره‌ی سال‌های جنگ و سال‌های پس از جنگ تقسیم می‌شود.
براین اساس با توجه به اینكه كتاب هایی كه دركاویانی به چاپ رسیده به‌عنوان «انتشارات كاوه»‌ معرفی شده‌اند در سال‌های نخستین جنگ، انتشار مستقلی از كاویانی به دست نیامده است. به این معنی كه در این دوره این چاپ‌خانه در وابستگی به كاوه وجود خارجی یافته است. براساس خاطرات برجا مانده از تقی‌زاده و جمالزاده می‌توان چنین نتیجه گرفت كه آلمانی‌ها چاپ‌خانه‌ای دولتی را كه از نظر فنی برای چاپ كتاب‌های فارسی آماده شده بود برای چاپ كاوه و كتاب‌های مورد نظرش مهیا كرده بودند. محمد‌علی جمالزاده در این‌باره چنین اظهار داشته است:
روزنامه كاوه، در چاپ‌خانه بزرگ دولتی به‌نام «رایش دروكرای» به چاپ می‌رسید و گرچه حروف فارسی داشت ولی حروفچین مخصوص نداشت و حروفچین نداشت و حروفچین باید هر حرفی را از روی اعداد بچیند و كار مشكل بود و از هر صفحه چند بار نمونه برایمان می‌فرستادند و ما تصحیح می‌كردیم و می‌فرستادیم تا بالاخره اجازه طبع داده می‌شد (جمالزاده، 1349: 23، 204ـ205).
اگر بپذیریم كه در مراحل اولیه‌ی چاپ كاوه، كاویانی فقط اسمی بوده است كه كمیته‌ی ملیون به امید عملی شدن وعده‌ی ایجاد چاپ‌خانه‌ای با امكانات چاپ فارسی در كاوه منعكس كرده‌اند. پس باید گفت كه سفارش‌های چاپ در این مرحله به چاپ‌خانه‌ای دولتی فرستاده شده است. در این مرحله كاویانی فقط نامی، به‌عنوان صفتی ساخته شده از كاوه و منسوب به آن مطرح بوده است (امیر ارجمند، 1376: 31).
«به هر حال هیأت تحریریه كاوه تا آخر ماه اوت 1918 توانست با جلب موافقت وزارت امور خارجه دستگاه‌های لازم را برای كلیشه‌سازی یك چاپ‌خانه متعلق به خود فراهم آورد» (همان: ص 5). این زمانی است كه به گفته‌ی جمالزاده حروفچینی فارسی، به سختی و با استفاده از شماره‌های مخصوص صورت می‌گرفته است. پس از پایان جنگ شرایط برای كاوه وكاویانی كاملاً تغییر كرد. در این دوره گروه كاوه پس از مذاكره با وزارت خارجه‌ی آلمان به راه‌حل موقتی برای تثبیت و تأمین كار دست یافتند:
مؤسسه شرقی آلمان كه محل آن در برلین بوده و ریاست آن را اویگن میتوخ به عهده داشت قرار شد به عنوان مدیر امورمؤسسه منصوب شود. بین مؤسسه شرقی آلمان و گئورك لئون لستینسكی خاورشناس قراردادی بسته شد كه طبق آن وی مسئولیت كلیه‌ی امور قسمت حروفچینی و همچنین غلط‌گیری و نظارت بر چاپ را به مدت یك سال از تاریخ پانزدهم دسامبر 1919 به عهده می‌گرفت و آن هم با این تعهد كه: «همه‌ی حساب‌های چاپ‌خانه را همراه با مدارك... به مؤسسه شرقی آلمان بفرستد.» كار چاپ را قرار شد به علت پیشنهادی مساعدت‌تر به چاپ‌خانه گوتنبرگ كه در برلین بود بسپارند(همان: 6).
در این دوره است كه براساس اعلامیه‌های مكرر در كاوه، كاویانی به انتشار چند كتاب دست زد كه در ادامه معرفی می‌گردند:
ـ یكی از مهم‌ترین كتاب‌های منتشر شده «كشف تلبیس از روی اسناد محرماه‌ی انگلیسی در باب ایران» است. پیش از این كاوه به معرفی آن پرداخته، ترجمه و نشر آن را نوید داده بود. در این نوشته اسناد مربوط به این كتاب مراسلاتی معرفی می‌شود كه بین «وزیر مختار انگلیس در تهران سرتونلی Sir Tiownley با كارپرداز آن دولت در شیراز اكونور O Cinnor رد و بدل شده است.) (كاوه، س دوم، ش 20ف 22 جمادی‌الاخر 1335 / 15 اوریل 1917: 8) در ضمن در همین شماره ترجمه‌ی یكی از این سند‌ها كه نامه‌ی شخصی والتر تونلی به اوكانر است، چاپ شده است.
براساس نوشته‌ی كاوه در اوایل سال 1334 ق. در شیراز اسنادی در كنسول‌خانه انگلیس به دست آلمانی‌ها افتاده و به برلین منتقل گردید. در مقدمه‌ی چاپ آلمانی این اسناد كه با عنوان «اسناد انگلیسی اختناق ایران» منتشر شده بود چنین می‌نویسد كه این اسناد «غالباً عبارت از مراسلات محرمانه‌ای هستند كه در كتاب‌های آبی درج آن‌ها محتمل نبود.» در این اعلامیه در مورد چاپ آلمانی این اثر چنین اظهارنظر می‌شود: «... اگرچه مندرجات آن كاملاً از سهو و خطا مصون نیست لكن توان گفت كه از این حیث بر اغلب كتبی كه در فرنگ در باب ایران نوشته شده مزیت دارد و نواقص آن محدود‌تر و معدود‌تر است» (كاوه، ش 29ـ30، 6 شوال 1336 / جولای 1918 : 16). قابل توجه است كه این كتاب با عنوان «سلسله انتشارات كاوه» معرفی می‌شود. (قیمت اعلام‌شده برای این كتاب در اعلامیه‌ی «سلسله انتشارات كاوه» در ورقه‌ی فوق‌العاده در ایران 16 قران و در خارجه 8 شیلینگ انگلیسی اعلام شده.)
ـ گنج شایگان از برجسته‌ترین آثاری است كه در این مرحله منتشر شد. این اثر، كتابی تحقیقی است با موضوع اقتصادی كه به وسیله‌ی محمد‌علی جمالزاده درباره‌ی اوضاع اقتصادی ایران تا جنگ جهانی اول در 1918م./1336 ق. منتشر شد.
كاوه طی مطلبی كوتاه به معرفی این كتاب اقدام كرد. از نظر كاوه این نشر از جهات مختلفی حائز اهمیت است: «از آن‌جا كه هنوز اصول تألیف و طبع به ترتیب سلیقه و قاعده‌ی اروپاییان در میان ایرانیان معمول نشده است این كتاب برای مؤلفین و نویسندگان وطن ما بهترین نمونه در این خصوص خواهد شد» (كاوه، س 2، ش 24، 2 ربیع‌الثانی 1336 / 15 ژوئن 1918: 6). برتری‌های علمی این كتاب از نظر كاوه عبارتند از:
... اولاً با عبارات ساده و خالی از تكلفات نوشته شده است. دوم مطالب با یك ترتیب و انتظام صحیح از پی همدیگر آمده كلیه مباحث به همدیگر مربوط می‌باشند. سوم اطلاعات از مآخذ‌های صحیح و معتبر اخذ شده و در پای صفحات آن مأخذ‌ها را یاد‌آوری كرده‌اند. چهارم جدول‌های متعدد احصائیات و نقشه‌های مختلف با دقت و صحت تمام ترتیب داده شده. پنجم علاوه بر فهرست مندرجات فصول یك فهرست عمومی الفبایی نیز در آخر كتاب درج شده است.(همان: 6).
در همین مطلب كاوه وعده می‌دهد كه در شماره‌های بعدی نیز بخش‌هایی از كتاب مزبور را چاپ كند.
ـ از جمله كتاب‌های نفیسی كه كاویانی طبع نموده سفرنامه‌ی ناصرخسرو بود. «این كتاب را مرحوم شفر مدیر مؤسسه‌ی السه‌ی شرقیه پاریس مدتی قبل از روی نسخه خطی كه در كتابخانه‌های اروپا محفوظ است طبع كرده بود ولی حالا نسخه‌های این طبع خیلی نادر است... و كتاب سعادت‌نامه‌ی ناصرخسرو و روشنایی‌نامه‌ی وی است.» (كاوه، ورقه‌ فوق‌العاده، غره‌ی شعبان 1340 / 30 مارس 1922)
سفرنامه‌ی مذكور به وسیله‌ی محمود غنی‌زاده تصحیح شده است. این اثر را از نخستین انتشارات مستقل كاویانی می‌توان محسوب نمود. در مقدمه‌ی این چاپ كه توسط غنی‌زاده نوشته شده، چنین آمده است:
... اگر چه اخیراً به واسطه‌ی جمعی از علما و فضلای خاورشناسان فرنگی كیفیت زندگانی و همچنین بعضی از منفصات ناصرخسرو به معرض مداقه درآمده و تا یك اندازه هم جلالی شده است ولی صرف نظر از تدقیقات و تتبعات ایشان در بعضی موارد با همدیگر مطابقت نداشته... ولی این اوقات كه مطبعه‌ی شریفه‌ی كاویانی كه بواسطه‌ی هیئتی از منسوبین و هواخواهان علم و ادب در شهر برلین پایتخت دولت آلمان برای ترویج و احیای علوم و خصوصاً ادبیات فارسی تأسیس یافته و به نشر یك سلسله از منصفات ناصر خسرو همت گماشته و ابتدا به طبع سه كتاب از موفی‌الیه كه عبارت از «سفرنامه» و «روشنایی‌نامه» و «سعادتنامه» باشند مبادرت نموده است (سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی، 1341 ق: ب.)
ـ «مجموعه‌ی مشتمل بر سه قطعه تیاتر منسوب به مرحوم میرزا ملكم‌خان.»
در مورد این نمایشنامه‌ها اظهارنظرهای متفاوتی شده است، چنانچه برخی آن‌ها را براساس نوشته‌ی میرزا آقای تبریزی دانسته‌اند. ادوارد براون نیز در بحث درباره‌ی تئاتر ایران به سه نمایشنامه اشاره می‌كند كه متعلق به پرنس ملكم خان است اما تاریخ نگارش آن‌ها را معلوم نمی‌كند.(5)  (جنتی عطایی، 2535: 2).
به گفته‌ی وی‌« بخش‌هایی از آن‌ها به صورت پاورقی در روزنامه اتحاد تبریز به سال 1908 م. / 1326 ق به چاپ رسید. نسخه‌ی كامل آن از روی كتابی كه در كتابخاه‌ی دكتر روزن دیپلمات و محقق معروف آلمانی بوده، به سال 2ـ1921 م / 1340 ق. توسط چاپ‌خانه كاویانی در برلین به طبع رسیده. این نمایشنامه‌ها عبارتند از: 1ـ سرگذشت اشرف‌خان، حاكم خوزستان در ایام توقف وی در تهران به سال 1817 م. / 1232 هـ. ق و 2 ـ طریقه حكومت زمان خان بروجردی در سنه 21ـ1820 م. / 1236 هـ ق و 3ـ حكایت كربلا رفتن شاهقلی میرزا و سرگذشت ایام توقف چند روزه در كرمانشاه نزد شاه مراد میرزا حاكم آن‌جا» (براون، 1375: 406).
ـ كتاب تاریخ سنی ملوك‌الارض و الانبیاء تألیف حمزه اصفهانی (عربی) با این مشخصات: (كتاب تاریخ سنی ملوك‌الارض و انلانبیا علیهم الصلوه و السلام، تألیف حمزه بن‌الحسن الاصفهانی، طبع علی نفقه «مطبعه كاویانی» الشركه المحدوده برلین.
Buchdruckerei u. Verlagsanstalt "KAVIANI" G, M, bH, BERLIN
BRATRIR KAVEH
ـ قرآن مجید با كشف‌الآیات كامل مشتمل بر تمام كلمات قرآن
ـ كتاب دستور تار در علم موسیقی تألیف سرهنگ علیقلی خان وزیری؛ این كتاب، كتابی درسی محسوب می‌شد كه در آن برای اولین بار یك ساز به سبك اروپای نُت‌نویسی می‌شد.
ـ كتاب لغت آلمانی به فارسی تألیف آقا میرزا رضاخان تربیت.
ادوارد براون از انتشار رساله‌ای به وسیله‌ی كاویانی خبر می‌دهد كه به قلم خان‌ملك حسینی ساسانی، پسر عم ادیب‌الممالك بوده است. در این رساله نویسنده برای جمع‌آوری شعرهای ادیب الممالك استمداد می‌طلبد و از خوانندگان تقاضا دارد تا اگر شعرهایی از وی در اختیار دارند،‌ در دسترس نویسنده قرار دهند(همان: 300).
ـ رباعیات عمر خیام كه براساس نسخه‌های خطی به وسیله‌ی محمود غنی‌زاده تصحیح شده و با مقدمه‌ی فردریش روزن منتشر شد.
ـ تذكره شاه طهماسب در سال 1924 م.
ـ در ضمن مجله‌ی ایرانشهر و نامه‌ی فرنگستان نیز در ادامه‌ی حیات كاویانی، در فهرست انتشارات مذكور جای می‌گیرند.
مجموعه‌ای كه به‌عنوان سلسله انتشارات كاوه نشر یافته است، شامل كتاب‌های دیگری نیز هست كه در زیر اشاره می‌شود :
ـ «جنایت روس و انگلس نسبت به ایران؛ به قلم ژورژ براندس (Branded, Georg Morris Cohen) در دارالسلطنه برلین در چاپخانه كاویانی به طبع رسید؛ 1336، شامل 25 صفحه.
در دیباچه، این كتاب ضمن معرفی براندس چنین می‌نویسد: «.... استاد مشارالیه در اواسط سال 1334 ق. مقاله‌ی در روزنامه‌ی پولیتیكن (Politiken) در باب ایران نشر كرد كه خیلی از لحاظ ایرانی مفید بود و از مظلومیت ایران سخن رانده و از حقوق آن دفاع كرده و تعدیات انگلیس و روس را شرح داده بود....» (براندیس، 1336: 1). این مقاله بعد‌ها زمینه‌ای برای انتشار این كتاب شد. جمالزاده در دفاع از تقی‌زاده در این كتاب چنین می‌نویسد:
... تقی‌زاده وقتی كاوه را می‌نوشت شنید در دانمارك یك نفر نویسنده بزرگ كه با انگلیس دشمن است مطالب مستدلی می‌نویسد آن وقت با كمك المانی‌ها خودش را رساند به دانمارك و رفت سراغ آن پرفسور همه اطلاعاتی را كه از تقی‌زاده گرفته بود به صورت كتابی در دانمارك چاپ كرد. این كتاب را بعد‌ها به آلمانی ترجمه كردند و من خودم به فارسی ترجمه‌اش كردم. در حقیقت از اولین كتاب‌های ضد انگلیس بود.(6)  (همان: 59)
به‌ هر حال تقی‌زاده در زندگی طوفانی این واقعه را با همین مضمون بیان كرده است.
سبب رفتن به دانمارك این بود كه خبر رسید بزرگ‌ترین روزنامه‌ی دانماركی «پولیتیكین» شرحی به خیر و منفعت ایران و شكایت از روسیه و تعدیات روسیه نوشته است و آن را پروفسور معروف جرج براندس نوشته است... با او صحبت كردم و به او شرحی از تعدیات روسها و هم‌چنین انگلیسی‌ها را بیان كردم... او به من گفت اگر «ماتریال» یعنی معلومات، به من بدهید من باز می‌نویسیم. من هما‌ن‌جا در دانمارك  شرح مفصلی به زبان انگلیسی راجع به تمام درد‌های ایران و شكایت از همسایه‌ها نوشتم و به او دادم. او آن‌ها را به كار برد ومقالاتی نوشت و از آن مطالب استفاده كرد (تقی‌زاده، 1368: 187).
ـ تاریخ مختصر مجلس ایران؛ این كتاب براساس شناسنامه كتاب و منابع موجود به قلم سید حسن تقی‌زاده نوشته شده است. این درحالی است كه در برخی منابع محمود غنی‌زاده نویسنده‌ی این كتاب معرفی شده است.(7)
این موضوع شاید به‌دلیل تلاش غنی‌زاده برای تهیه فهرست وكلا و وزرا باشد. چنانچه در مقدمه‌ی این كتاب نیز چنین آمده است. براین اساس «فهرست وكلا و وزرا كه در ذیل این رساله ضمیمه شده مدتی است از طرف اداره‌ی كاوه ترتیب داده شده و بیشتر به سعی و اهتمام مخصوص همكار محترم ما آقامیرزا محمود غنی‌زاده مدون شده و اداره‌ی كاوه ممنون زحمان فضلاه‌ی ایشان است.»(8)  (تاریخ مختصر مجلس ایران، 1327: 3).
این كتاب را می‌توان هم تاریخ مجلس ملی ایران و هم تاریخ دولت در آن فاصله‌ی زمانی محسوب كرد. چنانچه در متن كتاب آمده است: «بعد از آنكه صورتی از وكلای سه دوره‌ی مجلس ملی ایران در این رساله ثبت شده بی‌مناسبت نخواهد بود اگر فهرست مختصری نیز از وزرای عهد مشروطیت ایران ذیلاً درج شود كه در واقع همه‌ی اجزای قوه‌ی مقننه و اجرائیه این عهد كه مصادر امور بوده و تاریخ عهد اخیر را به‌عمل آورده‌اند ثبت گردد...» (همان: 82). در ادامه به ذكر تاریخچه‌ی تشكیل اولین دولت در ایران می‌پردازد. از نكات مثبت این كتاب برخورداری از فهرست كاملی از نام وكلا، القاب و محل انتخاب آن‌ها است.
روزنامه‌ی كاوه در شماره‌های 25، 26، 27 و 29 و 30، خود به مناسبت انتخابات مجلس دچهارم سلسله مقاله‌هایی را با عنوان «دوره‌ی جدید مشروطیت در ایران» منتشر نمود. سپس با توجه اطلاعات گسترده‌ی مندرج در این مقاله‌ها، آن‌ها را به شكل رساله‌ای جداگانه در ضمن سلسله انتشارات كاوه «به اضافه‌ی شروح و تفضیلات زیادی راجع به جزییات اسامی وكلا و وزرا منتشر» كرد. در عین حال دو ـ سه مورد اشتباه مقاله‌های كاوه را اصلاح و در برخی از آمارها نیز تجدید‌نظر نموده و به شكل كامل‌تری منتشر كرده است.
در این مقدمه كتاب مذكور، با عنوان اخطار، در مورد ابراز نظر شخصی نویسنده در مقاله‌های چاپ شده در كاوه چنین یاد كرده است: «در بعضی محاكمات تاریخی ناچار رأی شخصی نویسنده‌ی سطور مدخلیت داشته نه عقیده‌ی عامه و لهذا اگر از این حیث ایرادی شود محض بر خطای اجتهاد نگارنده‌ی عاید است نه عقیده و مسلك یك هیئت یا روزنامه...»
ـ حكایات یكی بود یكی نبود؛ این كتاب كه از نوشته‌های سید محمدعلی جمالزاده است «با اعاه‌ی جمعی از محبان علم و ادب و به اشتراك اداره‌ی كاوه در جزو سلسله انتشارات كاوه به طبع رسیده است.» (كاوه، ورقه‌ی فوق‌العاده، غره‌ی شعبان 1340 / 30 مارس 1922). كتاب مزبور دیباچه‌ای با موضوع تحقیقات ادبی دارد. جدولی از كلمات عواماه‌ی معمولی زبان فارسی كه در فرهنگ‌های آن دوره موجود نبودند نیز در پایان كتاب ارائه شده است.
ـ چاپ و نشر گلستان سعدی، منتخب‌الطائف، موش و گربه عبید زاكانی نیز در كارنامه‌ی انتشارات كاوه جای دارد.
ـ به‌نظر می‌رسد تا پیش از اعلام رسمی جدایی كاوه وكاویانی، سلسله انتشاراتی با عنوان «سلسله انتشارات اداره‌ی كاوه» منتشر می‌شده است. در این مورد و در جریان كاوش‌هایی كه به وسیله‌ی این‌جانب، صورت گرفته است. در كتاب‌خانه‌ی آستان قدس رضوی (مشهد) به تعدادی از این كتاب‌ها دسترسی یافتم. از آن‌جمله كتاب «مختصر تاریخ مجلس ملی ایران» بود كه در شناسنامه‌ی آن چنین آمده بود. (مختصر تاریخ مجلس ملی ایران، از سلسله انتشارات اداره‌ی روزنامه‌ی كاوه، شماره‌ی 5، 1327، برلین، در چاپ‌خانه كاویانی به‌طبع رسید، سُربی)(9)  رساله‌ی «جنایت روس و انگلیس نسبت به ایران» هم ضمیمه‌ی این چاپ است. در پایان كتاب فوق و براساس اطلاعیه‌ای تبلیغی سلسله انتشارات جدیدی از اداره‌ی كاوه معرفی شده است.
براساس این اطلاعیه كتاب‌های زیر نیز در این فهرست جای دارند: قیامت ایران، فرمانروایی انگلیس در هند، آلمان و جنگ عمومی دنیا، زندگانی اقتصادی آلمان در جنگ، تصریحات رسمی در حق انگلیس، غلبه‌ی حق، نطق فرمانفرمای فرانسه در مراكش. در این اطلاعیه این سری انتشارات چنین معرفی شده‌اند: «.... بعضی رسالجات دیگر نیز ترجمه و یا تألیف و منتشر نموده كه در اداره حاضر و صورت آنها از قثرار ذیل است.»(10)
با توجه به مجموعه‌ای از قرائن تا ژانویه 1923 م، كاویانی همچنان به وسیله‌ی عبدالشكور و با توجه به مجموعه‌ی برنامه‌های قبلی مشغول به فعالیت بوده است. اما پس از آن در برنامه‌ی كاویانی تغییراتی به‌وجود آمده است. چنانچه در نامه‌ی ژانویه‌ی 1923 ادوارد براون خطاب به سید حسن تقی‌زاده، همچنان از میرزا عبدالشكور و «مطبعه‌ی كاویانی» سخن گفته شده است: «... امروز از آقای میرزا عبدالشكور صاحب مطبعه‌ی كاویانی مسموع شد كه جنابعالی از مسكو به برلین تشریف آورده‌اید و دو سه هفته در برلین خواهید ماند و بعد به روسیا برمی‌گردید.»(11)  (براون، 1371: 127). پس از ان نیز در نامه‌های مكرر، براون به دوستان مطبعه‌ی كاویانی و آقای عبدالشكور و كاظم‌زاده عرض ارادت داشته و از انتشار برخی مقاله‌ها و كتاب‌های خاص به وسیله‌ی كاویانی تقدیر می‌كند.
ادامه فعالیت كاویانی پس از 1341 ق. / 1923 م. با توجه به قرائنی قابل بازیابی است. با توجه به صفحه‌ی عنوانِ كتاب «تذكره‌ی شاه طهماسب» چنین برمی‌آید كه در این زمان چاپخانه‌ای با عنوان «آفتاب» از سوی میرزا عبدالشكور و همكاران وی در كاویانی و با همان نشانی تأسیس شده است. در صفحه‌ی عنوان این كتاب، چنین نوشته شده است: «به سعی و اهتمام عبدالشكور مدیر چاپ‌خانه كاویانی و آفتاب در شركت چاپ‌خانه كاویانی به چاپ رسیده»
با توجه به فهرست آثار چاپ شده‌ی چاپ‌خانه آفتاب، كه در چارچوب برنامه‌ی كارهای كاویانی نمی‌گنجد،(12)  كامران امیر ارجمند، چنین نتیجه می‌گیرد كه «چاپ‌خانه آفتاب به علت وجود اختلافات درونی موجود در چاپ‌خانه كاویانی به صورت انشعابی از آن تأسیس شده بود. این اقدام به كاویانی امكان داد تا به برنامه‌ی دقیقاً فرهنگی ـ ادبی خود پای‌بند بماند و سایر انتشارات را به چاپ‌خانه آفتاب واگذارد و این معقول‌ترین توضیح برای وجود دو مؤسسه انتشاراتی است كه از این پس در یك ساختمان فعالیت می‌كردند.» (امیر ارجمند، 1376: 13و 14).
چاپ‌خانه كاویانی را با توجه به اوج دوره‌ی فعالیتش كه تا سال 1923 م. ادامه یافت می‌توان از چند جهت دارای اهمیت محسوب كرد. اول از آن جهت كه در انتشارات كاویانی برای رعایت معیارهای جدید تحقیقی تلاش زیادی صورت می‌گرفت، و از این جهت سرمشقی برای سایرین بود. پس از آن نیز با دقت در امر تصحیح و وسواس در چاپ، زمینه‌ای از برتری علمی را برای كتاب‌ها و جزوه‌های منتشر شده‌ی خود فراهم نمود.
رواج افكار جدید و تلاش برای ترویج توسعه و براساس معیارهای جهان متجدد را از جمله زمینه‌های اصلی فعالیت‌های كاویانی می‌توان محسوب كرد. در ایجاد این زمینه‌ها نمی‌توان از نقش مؤثر محمد قزوینی، سید حسن تقی‌زاده، محمود غنی‌زاده و برخی خاورشناسان و محققانی چون ادوارد براون، اسكارمان، اویگن میتوخ، فریدریش روزن و  دیگران غافل شد.

فهرست منابع
1ـ افشار، ایرج. (1356). نامه‌های قزوینی به تقی‌زاده (یادگارهای دوستی و همكاری دو دانمشند تراز اول). تهران: جاویدان.
2ـ میرارجمند، كامران. (1376). »چاپخانه كاویانی و روشنفكران ایرانی مقیم برلین در سال‌های جنگ جهانی اول». ترجمه كیكاوس جهانداری. مجله نگاه نو. شماره 34، پاییز 1376.
3ـ ایرانشهر، كاظم. (1320). تجلیلات روح ایرانی. بی‌جا: بنگاه بازرگانی پروین.
4ـ ــــــــــ. (1350). شرح حال به قلم او. تهران: شركت بنی‌اقبال.
5ـ براندس، ژرژ، (1336). جنایت روس و انگلیس نسبت به ایران. ترجمه‌ی حسن تقی‌زاده. برلین: اداره كاوه (شماره 4).
6ـ براون، ادوارد. (1335). تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت. (ج 1). ترجمه محمد عباسی، تهران: معرفت.
7ـ ــــــــــ. (1371). نامه‌های ادوارد براون به سید حسن تقی‌زاده. به كوشش عباس زریاب و ایرج افشار، چاپ دوم، تهران: امیركبیر.
8ـ ــــــــــ. (1375). تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر. (ج 2). ترجمه بهرام مقدادی. تهران: مروارید.
9ـ بهنام، جمشید. (1379). برلنی‌ها؛ اندیمشندان ایرانی در برلن. تهران: فرزان.
10ـ تقی‌زاده، حسن. (1333). ایران و جنگ فرنگستان. برلین: كاوه.
11ـ ــــــــــ. (1350). «سید محمدعلی جمالزاده». مجموعه مقالات تقی‌زاده. زیر نظر ایرج افشار، (ج 2). بی‌جا: چاپخانه بیست و پنجم شهریور.
12ـ ــــــــــ. (1351). «حسین كاظم‌زاده ایرانشهر». مقالات تقی‌زاده. زیر نظر ایرج افشار، (ج 3). بی‌جا« چاپخانه بیست و پنجم شهریور.
13ـ ــــــــــ. (1351). «سرگذشت سید حسن تقی‌زاده.» مقالات تقی‌زاده. زیر نظر ایرج افشار، (ج 3). بی‌جا: چاپخانه بیست و پنجم شهریور.
14ـ ــــــــــ. (1368). زندگی طوفانی و خاطرات سید حسن تقی‌زاده. به كوشش ایرج افشار. چاپ اول، تهران: علمی.
15ـ ــــــــــ. (1379). زندگی طوفانی و خاطرات سید حسن تقی‌زاده. به كوشش عزیز‌الله علی‌زاده. چاپ اول، تهران: فردوس.
16ـ جمالزاده، محمد علی. (1333). «سرگذشت به قلم او». مجله‌ی دانشكده ادبیات دانشگاه تبریز. سال ششم، شماره 3.
17ـ ــــــــــ. (1373). لحظه‌ای و سخنی با سید محمد علی جمالزاده. به كوشش مسعود رضوی. تهران: همشهری.
18ـ ــــــــــ. (1378). «سوانحی از زندگی». خاطرات سید محمد علی جمالزاده. به كوشش ایراج افشار ـ علی دهباشی. تهران: شهاب ثاقب، سخن.
19ـ ــــــــــ. (1379). یكی بود یكی نبود. به كوشش علی دهباشی. تهران: علی دهباشی.
20ـ جنتی عطائی، ابوالقاسم. (1356/2536). بنیاد نمایش در ایران؛ گلچین آثار نمایش نویسان ایران. چاپ دوم. بی‌جا: صفی‌علیشاه.
21ـ شیبانی (وحید الملك)، عبدالحسین. (1378). خاطرات مهاجرت از دولت موقت كرمانشاه تا كمیته‌ی ملیون برلن. به كوشش ایرج افشار ـ كاوه بیات. تهران: شیرازه.
22ـ صدر هاشمی، محمد. (1363). تاریخ جراید و مطبوعات ایران. (ج 3). اصفهان: كمال.
23ـ قزوینی، محمد. (1378). زندگینامه و آثار محمد قزوینی. تهران: انجمن آثار مفاخر ایران.
24ـ كشف تبلیس یا دورویی و نیرنگ انگلیس از روی اسناد محرماه‌ی انگلیس در باب ایران، انتشارات كاوه، برلین.
25ـ كاظم‌زاده ایرانشهر، كاظم. (1363). آثار و احوال كاظم‌زاده ایرانشهر. چاپ دوم، تهران: اقبال.
26ـ كاوه، (بی‌تا). تهران: ویس.
27ـ روزنامه‌ی ایرانشهر. (1341 ق.). برلین.
28ـ محیط طباطبایی، محمد. (1366). تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران. تهران: بعثت.
29ـ مختصر تاریخ مجلس ملی ایران. (1337). نویسنده ناشناس. برلین: اداره روزنامه كاوه‌ ـ شماره‌ی 5.
30ـ ناصرخسرو قبادیانی. (1341). سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی. برلین: كاویانی.
31ـ یغمایی. حبیب. (1349). خاطرات جمالزاده. (ج 1). تهران: انجمن آثار ملی.
32ـ ــــــــــ. (1349). یادنامه‌ی تقی‌زاده. تهران: انجمن آثار ملی.

پی نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ در مورد كاویانی از منابع ایرانی در دسترس اطلاعات دقیقی به‌دست نمی‌آید. در نتیجه برای شناخت آن در این مختصر به دو شیوه عمل شده است. نخست با مراجعه به كتابخانه‌های مختلف و به سختی برخی از كتاب‌های چاپ شده در این چاپخانه را یافتم. سپس با استفاده از شناسنامه، مقدمه یا دیباچه‌ی این كتاب‌ها (رساله‌ها) اطلاعات مورد نیاز، استخراج شد. همچنین توجه به متن اعلامیه‌ها و مطالب مندرج در كاوه مورد استناد قرار گرفت. در كنار آن منابع معرفی شده در كتابنامه نیز بسیار راهگشا بود.
2ـ این مطالب در پایان آخرین صفحه از شماره‌ی اول كاوه نوشته شده است: «در چاپخانه كاویانی در برلین چاپ شد.»
3ـ ر.ك. صدر هاشمی، محمد، 1363، تاریخ جراید و مطبوعات ایران، جلد سوم، انتشارات كمال، اصفهان، ص 131.
4ـ مطالب مندرج در این مقاله طی گفتگوی تلفنی اینجانب با دكتر ایرج افشار در دی ماه 1376 مورد تأیید قرار گرفت.
5ـ در كتاب «بنیاد نمایش در ایران» دكتر ابوالقاسم جنتی عطائی، انتشارات صفی‌علیشاه، چاپ دوم، 2536 ش، كه چاپ اول آن در 1323 صورت گرفته است، گلچینی از آثار نمایشنامه‌نویسان ایران جاپ شده است. در این كتاب تئاتر «حكومت زمان خان» از آثار پرنس میرزا ملك‌خان معرفی شده است.
6ـ پیشین، ص 59.
 7ـ ر.ك. امیرارجمند، كامران، مقاله‌ی چاپخانه كاویانی و روشنفكران ایرانی مقیم برلین در سال‌های جنگ جهانی اول، ترجمه‌ی كیكاووس جهانداری، نگاه نو، ش 34، ص 16.
 8ـ این كتاب به شماره‌ی 955/328///3  411 ب، به‌عنوان یكی از سلسله انتشارات كاویانی كه در سال 1327 ق. به چاپ سربی رسیده است، در مخزن كتابخانه آستان قدس قابل دسترسی است.
 9ـ این كتاب در مرداد ماه سال 1311 ش. به وسیله‌ی میرزا رضاخان نائینی به كتابخانه‌ی آستان قدس رضوی وقف شده است.
10ـ این اطلاعیه تبلیغاتی در آخرین صفحه از كتاب «جنایت روس و انگلیس نسبت به ایران» كه از انتشارات كاوه محسوب می‌شود چاپ شده است.
11ـ طی همین نامه ادوارد براون به تلاش‌های خود برای رفع ممنوعیت ورود كتاب‌های منتشر شده به وسیله‌ی كاویانی در هند، كه از سوی حكومت هند اعلام شده بود، اشاره می‌كند.
12ـ در این زمان مجله «پیكار» كه با افكار كمونیستی منتشر می‌شد ابتدا با نام «چاپخانه‌ی آفتاب» اما با همان نشانی كاویانی به چاپ می‌رسید.

راضیه محب
كارشناس ارشد ایران‌شناسی

منبع: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 147 مرداد 1389


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.