هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 14    |    4 اسفند 1389

   


 

گزارش دومین همایش ایران و استعمار انگلیس


شبکه تاریخ شفاهی آمریکای لاتین


یاد شماره 97 و 98


مجموعه مقالات «ايران و استعمار انگليس»


تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مهاجرت امام خمینی به پاریس تا پیروزی


انتشار ويژه‌نامه انقلاب اسلامی در مشهد


"پاسياد پسر خاك" تازه مي‌شود


برگزيدگان جشنواره خاطره‌نويسي آذربايجان‌شرقي معرفي مي‌شوند


خاطره و تاریخ شفاهی


شرح حال‌نويسي از مشاهير تاريخي


تاریخ‌نگاری ما!


تاريخی گري و شناخت انتقادي


وداع با حافظ ميراث شفاهي دوران صفويه


شهر، سياست و اقتصاد در عهد ايلخانان


جان مایه ی تاریخ


اسطوره و تاريخ


آينده ‌نگري در مصاحبه ‌هاي تاريخ شفاهي


 



وداع با حافظ ميراث شفاهي دوران صفويه

صفحه نخست شماره 14

«بالابيگم عبدالرحيم‌زاده» بانوي 111 ساله اردبيلي در روستاي شيخ كلخوران زادگاه شيخ صفي‌الدين اردبيلي به درود حيات گفت.

ويژگي اين بانوي كهنسال داشتن لهجة دوران صفويه در زبان تركي آذري بود.

بالابيگم گويش متفاوتي با ديگر اهالي اين روستا داشت كه پس از چاپ ديوان شاه‌اسماعيل صفوي با تخلص خطائي توسط انتشارات الهداي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي [از روي نسخة موجود در كتابخانه سلطان‌القُرائي تبريز به خط كاتب الياري هروي نگارش يافته بسال 953 در شهر هرات (به عنوان نفيس‌ترين نسخة موجود در جهان و كامل‌تر از نسخة بقعة شيخ‌صفي نگهداري شده در موزه سنت‌پطرزبورگ روسيه)] مشخص شد كه اين پير بانوي اردبيلي پس از قرن‌ها به همان شيوة دوران صفوي سخن مي‌گويد.

با درگذشت اين بانوي زنده‌دل كه هرگز احساس پيري نمي‌كرد، لهجه ويژة دوران صفويه نيز از اين روستا براي هميشه رخت بربست.

وي در پشت بقعة شيخ جبرائيل و در جوار عرفاي هفت تن (7 قارداشلار) مزارستان تاريخي اين روستا آرام گرفت. ليكن بسياري از تاريخ شفاهي اين خطه را با خود به زير خاك برد. وي همواره نظاره‌گر قله سرفراز سبلان بود و از عظمت آن الهام مي‌گرفت.

بالابيگم براساس پشت نوشتة يك جلد كلام‌الله مجيد چاپ سنگي در شهر قازان، پايتخت تاتارستان روسيه به سال 1320 هجري قمري متولد شد كه به هنگام پيروزي نهضت مشروطه چهار ساله بوده است.

وي به لحاظ لزوم حفظ حرمت خانوادة شوهر، در اوائل دوره پهلوي اول به هنگام صدور سجل نام خانوادگي پدر شوهري را براي خود برگزيده بود.

(نام خانوادگي پدري راستگو است)

بالابيگم خود تاريخ شفاهي نه فقط اين روستاي تاريخي و تاريخساز جهان تشيع بلكه گوياي تاريخ شفاهي اين خطه از ايران بود.

چگونگي كوچ قطب‌الدين از عشاير اربيل عراق فعلي به عنوان جد خاندان صفوي به اين روستا در حدود قرن پنجم هجري، آمدن سيدحسين ولدعسگر از روستاي كركي جبل عامل لبنان براي ترويج مذهب تشيع به اين روستا به عنوان مركز عرفان آن روزگار (سنگ قبر ايشان در محوطه بقعه همچنان باقي است)، صفات بزرگان صفويه قبل از شيخ صفي از جمله چگونگي گذران زندگي شيخ امين‌الدين جبرائيل پدر شيخ صفي از راه كشاورزي و دامداري و ازدواج او با دختر خانوادة عارفي از روستاي «باري» اردبيل و تولد شيخ صفي به سال 650 هجري قمري «روستاي شيخ كلخوران، آمدن تيمور لنگ به اين روستا (كه در كتاب نهم تيمور جهان‌گشا نيز به آن اشاره شده) و آزادي اسراي طايفة قزيلباش افغاني به حرمت شيخ جبرائيل و ماندگاري آنان در اين منطقه و صدها خاطرة ديگر به عنوان تاريخ شفاهي و نگهداشت اين خزينه در سينه به خاطر علاقه‌مندي به فرهنگ و تاريخ ايران زمين، خود به تنهائي گوئي جهاني بود به نشسته در گوشه‌اي.

جالب توجه است كه وي براي نخستين بار مكان دفن جمعي از شهداي جنگ شروان را در شمال غرب باغ بقعة شيخ امين‌الدين جبرائيل آشكار ساخت.

شاه اسماعيل پس از غلبه بر شروانشاهان به سال (907 هـ) جنازة شيخ حيدر(پدر) و شيخ جُنيد (جد) خود را كه در نبرد با شروانشاهان به شهادت رسيده بودند به اردبيل منتقل كرد. ليكن جنازه‌هاي جمعي از سپاهيان و بزرگان شركت‌كننده در اين نبردها را نيز به اردبيل انتقال داد و در اين محل دفن كرد.

اين در حالي است كه جنازة جمعي از شهداي جنگ چالدران نيز در سال 920 هـ به اردبيل انتقال يافته و در جوار بقعة شيخ صفي موسوم به شهيدگاه در قبور چند طبقه به خاك سپرده شده‌اند. [قسمتي از اين مزارستان در اواخر دورة پهلوي تخريب شد، ليكن قسمتي از آن كه در حياط مدرسة صفويه (پورانداخت سابق) از گزند روزگار مصون مانده بود، اخيراً نمايان شده و از سوي ميراث فرهنگي در معرض ديد عموم قرار گرفته است.

بالابيگم 111 ساله اردبيلي گزارشگر زندة وقايع دوران مشروطه و جنگ‌هاي جهاني اول و دوم به طور مستند بود كه تاكنون در اين خطه مكتوب نشده است.

وي زني اديب، عارف، دانشمند و گنجينه‌اي از تاريخ و ادبيات شفاهي بود به طوري كه علاوه بر هواشناسي نكته‌هاي ظريفي از تاريخ و نجوم نيز در سينه داشت.

به گفتة وي پس از تقسيم سال شمسي به 12 ماه 30 روزه در ايران باستان، 5 روز باقيمانده (همان 5 دزده) كه در آخر سال محسوب شده بود در آذربايجان اين 5 روز به اول سال انتقال يافته و مفهوم بسيار زيبائي يافته است. بدين مضمون كه روز عيد را سلطان گفتند و 4 روز ديگر را نمايندة 4 فصل سال ناميدند. يعني نماينده بهار، تابستان، پاييز و زمستان. (ياز ـ ياي ـ گوز و قيش در تركي)

لازم به توضيح است روستاي شيخ كلخوران كه در گذشته 3 كيلومتر از سمت شمالي با اردبيل فاصله داشت، امروزه محله‌اي از اردبيل محسوب مي‌شود. اجداد صفوي پيش از شيخ صفي در اين محل مدفونند.

مقبرة شيخ جبرائيل پدر شيخ صفي‌الدين اردبيلي با معماري ويژه به عنوان يادگاري از آن دوران در وسط باغ بزرگي بنا شده كه جزو آثار ملي به ثبت رسيده است.

خالد اروجعلي‌پور

منبع: روزنامه اطلاعات، دوشنبه یکم شهریور 1389 ـ 12رمضان 1431 ـ 23آگوست 2010 ـ شماره 24831


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.