هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 1    |    12 آبان 1389

   


 

آگهی جذب مترجم


گزارشی از دومين همايش تاريخ شفاهي


فراخوان مقاله همايش ايران و استعمار انگليس


تقوا، ضرورت تاريخ نگاري يك مورخ مسلمان است


معرفی کتاب تاریخ آموزی و تاریخ نگاری


باورناپذیری فضای جنگ برای نسل آینده


علینقی منزوی» کتاب شناس و نسخه شناس ایرانی دار فانی را وداع گفت


شب سمور و لب تنور


تصاوير و اسناد از رجال، تجار و ابنيه‌هاي تهران سخن مي‌گويند


نمایشی از قدرت معنوی (گلچین خاطرات مقام معظم رهبری از دوران دفاع مقدس)


روايت "توطئه‌هاي ضدانقلاب" در جشنواره خاطره‌نويسي كرمانشاه


اگر روزی تاریخ بمیرد!


معرفی کتاب جغرافيای تاريخی كوفه


فراخوان جشنواره خاطره‌نويسي "راز نهان"


تعطیلی تأسف‌بار مجموعه تاریخ شفاهی ادبیات ایران


معرفی کتاب همگام با آزادی


درآمدی بر مطالعة نشانه‌شناختی روایت


 



معرفی کتاب همگام با آزادی

صفحه نخست شماره 1

 جلد اول 
ناشر: صحیفه خرد 
چاپ اول 
محل چاپ: قم 
سال چاپ: 1389  
 

کتاب "همگام با آزادی"، خاطرات شفاهی دکتر سید محمدمهدی جعفری و نوشته "سیدقاسم یاحسینی" است؛ جلد اول این کتاب، "از آغاز تا آزادی از زندان" نام دارد و خاطرات به صورت گفتگو، یادداشت های روزانه و ضمائم (اسناد و نامه ها) را در برمی گیرد. این کتاب به همت انتشارات صحیفه خرد، چاپ و منتشر شده است. خلاصه ای از فهرست کتاب به این گونه است:

بخش اول(گفتگو) شامل: سالهای تکوین (از برازجان تا شیراز) با عنوان های: مقدمه، شرکت پدرم در انقلاب 1920 عراق، بازگشت به ایران، زندگی من، دوران نوجوانی من، گرایش به سیاست، آشنایی با فراشبندی، خاطرات کودتای 28 مرداد، اولین دیدار با آیت‌الله کاشانی، دانشجویی در شیراز، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز، در محفل بهائیان شیراز، در محفل هواداران کسروی در شیراز، در باب کسروی و اندیشه‌های او، در سالن‌های سینما، جبهه ملی دوم، مراسم ختم آیت‌الله بروجردی، فشار مدیریت دانشگاه، نهضت آزادی در شیراز، مهندس بازرگان در شیراز، کنگره انجمن‌های اسلامی دانشجویان، در مقطع فوق‌لیسانس، آشنایی با آیت‌الله طالقانی،  ادامه اختلاف‌ها، تاریخ تأسیس نهضت آزادی، اختلاف نهضت آزادی با جبهه ملی دوم، دوستی با محمد حنیف‌نژاد، مبارزة فرهنگی، کلاس‌های عقیدتی، آشنایی با شهید مطهری، حمله به دانشگاه، شورش عشایر فارس، در انجمن ضدبهائیت، اولین بازداشت و زندان، سخنرانی استاد مطهری در رادیو، اولین ترجمه، نهضت آزادی و رفراندم ششم بهمن 1341، ارتباط با نهضت امام خمینی، در زیر ذره‌بین، تبریک به سران کشورهای عربی، بازداشت، خانة امید، بازجویی، آیت‌الله طالقانی و اختفای دینامیت!، خرداد خونین 1342، در زندان قصر، طالقانی در زندان، جبهة ملی دوم و پانزدهم خرداد، پانزده خرداد و تبلیغات رژیم پهلوی، مذاکرة سران جبهة ملی با رژیم، سیاست صبر و انتظار، باند خنجی در زندان، تفسیر قرآن در زندان توسط حنیف‌نژاد، امام خمینی و مشی مبارزة مسلحانه، سیستم خبررسانی در زندان، محاکمه نهضت آزادی در دادگاه نظامی، ادعانامه دادستان علیه جعفری، امتناع آیت‌الله طالقانی از بلند شدن، رأی دادگاه بدوی، دادگاه تجدیدنظر، دفاع جعفری در دادگاه، رأی دادگاه تجدیدنظر، دفاع دکتر سحابی از بازرگان در دادگاه، استقبال مردم از دادگاه، اعلامیه خطاب به افسران، انتشار دفاعیاتف ماجرای مهندس عبودیت، واکنش امام خمینی به رأی دادگاه تجدیدنظر، یادداشت‌های روزانة زندان، آیت‌الله طالقانی و تفسیر قرآن در زندان قصر، شورا در زندان، طالقانی و پرتوی از نهج‌البلاغه، تحلیل طالقانی از نهضت امام حسین، طالقانی و نمازجمعه در زندان قصر، کارهای مهم مهندس بازرگان در زندان، فعالیت علمی دکتر یدالله سحابی در زندان قصر، ترجمه از زبان عربی در زندان قصر، فهیم کرمانی، شیخ مصطفی رهنما، ماجرای استاد غفور صندلی‌ساز، حرمت ترور در اسلام، آن سوی سکة زندان، فعالیت علمی در زندان قصر، برگزاری مراسم سی تیر در زندان، ندای بند، سبزی‌کاری در زندان، اعتراض آیت‌الله طالقانی به مقامات زندان، جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران (جاما)، به سوی برازجان، زندگی در زندان دژ برازجان، مادر فداکار، شعری برای شترخانه، اذان در زندان دژ، «خلقت انسان» در دژ برازجان، «خدا در اجتماع» در زندان دژ برازجان، کمونیست‌های زندان دژ، تبعید از زندان برازجان، به سوی زندان یزد، در زندان یزد، کارهای علمی در زندان یزد، روابط با زندانیان عادی، اتاق شمارة شش، رهایی از زندان یزد، بار دیگر زندان شمارة چهار قصر، دکتر کاظم سامی در زندان، برخورد انسان با مخالفان دین، آزادی دکتر یدالله سحابی، فوت دکتر محمد مصدق، نوروز 1346، بحث دربارة آینده مبارزه در زندان؛

بخش دوم (یادداشت‌های روزانه) شامل چهار فصل: یادداشت‌های روزانة زندان قصر، یادداشتهای روزانة زندان‌های قصر، برازجان و یزد، یادداشت‌های روزانة زندان‌های یزد و قصر و یادداشت‌های روزانة زندان قصر؛

بخش سوم (ضمائم) شامل اسناد و نامه ها.

برای آشنایی بیشتر با این کتاب، مقدمه نویسنده در ادامه می آید:

مقدمه

با نام و آوازة دکتر سیدمحمدمهدی جعفری از همان سال 1358 ـ 1359 و در کوران فعالیتهای سیاسی ـ فرهنگی در مدرسة راهنمایی امیرکبیر و سپس دبیرستان دکتر مصدق (نواب صفوی بعدی) در بوشهر آشنا شدم. جسته و گریخته از این و آن دربارة‌ مبارزات و خصوصاً دانش او چیزهایی می‌شنیدم. خود نیز سخنرانی‌ها و کنفرانس‌هایش را در تلویزیون و برخی مقالاتش را در مطبوعات می دیدم و می‌خواندم. فکر می‌کنم سال 1359 بود که دورة هشت جلدی کتاب امام علی، تألیف عبدالفتاح عبدالمقصود، نویسنده سنی مذهب اما حقیقت‌جوی مصری، با ترجمة جناب جعفری به دستم افتاد که چند مجلد از آن دوره را با ولع و اشتیاق خواندم.

در سال 1359 و به دنبال گشایش اولین دورة‌ مجلس شورای اسلامی،‌ دکتر جعفری که در آن سالها البته هنوز دکتری خود را نگرفته بود، از طرف مردم دشتستان (برازجان) وکیل شد و راهی مجلس شورای اسلامی گشت.

به دنبال وقایع تلخ و هولناک سال 1360 و قهرآمیز شدن فضای سیاسی و فرهنگی ایران، اخبار نامهربانی‌ها و توهین‌هایی را که به ایشان می‌شد،‌ می‌شنیدم و حتی یک بار شایع شد که عده‌آی از اهالی شهرش با سنگ از او استقبال کرده و سرش را شکسته‌اند! روزی که این خبر را شنیدم این ضرب‌المثل معروف انقلاب کبیر فرانسه را که بارها در آثار دکتر علی شریعتی خوانده بودم با خود تکرار کردم که:

«هر انقلابی فرزندان خود را می‌بلعد!»

شنیده بودم که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سیدمحمدمهدی جعفری با بزرگانی چون آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی هم‌سلول و هم‌بند بوده و بعدها یکی از همکاران فرهنگی سازمان مجاهدین خلق ایران، از دستیاران آیت‌الله شهید مرتضی مطهری و یکی از همفکران نزدیک دکتر علی شریعتی، چهرة محبوب و بت‌ فکری نسل ما، بوده است. اینها همه انگیزه‌ای شد تا ایشان را از نزدیک ببینم و دربارة یادها و خاطراتش، خصوصاً دربارة مرداد آن سالهایم دکتر علی شریعتی، سؤالاتی از او بکنم. این خواست سالهای سال به تعویق افتاد. ایشان در تهران و شیراز ساکن بودند و دست من کوتاه و خرما بر نخیل. همین امر باعث شد تا اولین دیدار ما تا فروردین سال 1373 به تعویق افتد.

در فروردین 1373 به همت مرکز مطالعاتی بوشهرشناسی و استانداری بوشهر کنگره هشتادمین سالگرد شهادت رئیسعلی دلواری در شهر بوشهر برگزار شد. یکی از مدعوین کنگره دکتر جعفری بود. پس از سالها اشتیاق برای اولین بار ایشان را درهمان ایام در لابی هتل دلوار بوشهر ملاقات کردم. دوست عزیزم محمد دادفر من را به ایشان معرفی کرد. خیلی سرد و معمولی برخورد کرد و فقط فرمودند:

ـ بله شما را می‌شناسم. کتابهای شما را خوانده‌ام.

راستش را بخواهید از آن برخورد سرد و بی‌روح حسابی جا خوردم!...

در سال 1375 استاد دکتر جعفری کتاب سیدرضی را در سلسله کارهای به یادماندنی و ابتکاری انتشارات طرح نو به چاپ رساندند. کتاب را خواندم و نقدی بر آن نوشتم و در مجلة جهان کتاب به چاپ رساندم. در آن نقد، ضمن برجسته کردن نقاط مثبت کتاب، چند خرده نیز بر آن گرفتم. جنابشان نقد را خوانده، و ظاهراً پسندیده بودند!...

اوایل فروردین 1377 روزی دوست عزیزم، سردبیر هفته‌نامه نسیم جنوب یونس قیصی‌زاده تلفن کرد و خبر داد که دکتر جعفری مهمان اوست. فرصت را مغتنم شمردم و به خدمتشان شتافتم. برعکس دیدار چهار سال پیش این‌بار برخوردی گرم و صمیمانه داشتند و از نقدی که بر کتابشان نوشته بودم تشکر کردم. در آن نشست سخن از ایام گذشته و خاطراتشان بامرحومان طالقانی، بازرگان، مطهری، شریعتی و حنیف‌نژاد و سعید محسن رفت. دیدم انصافاً خاطرات تاریخی و باارزشی است که حتماً باید ثبت و تدوین شود.

پرسیدم:

ـ خاطراتی را که تعریف کردید آیا تحریر هم کرده‌اید؟

پاسخ دادند:

ـ خیر.

و سپس اضافه فرمودند:

ـ هنوز وقت نکرده‌ام. مگر کارهای علمی وخصوصاً تدریس در دانشگاه مجال می‌دهد؟

ـ اما فکر نمی‌کنید این خاطرات اکنون دیگر تنها متعلق به شما نیست بلکه تعلق به تاریخ مبارزات مردم ایران هم دارد و اگر نوشته یا تدوین نشود، بخشی از تاریخ فکری این مملکت ناگفته می‌ماند؟

ـ در زندان که بودم روزانه خاطراتم را یادداشت می‌کردم اما پس از انقلاب هنوز فرصت حتی چاپ آن یادداشت‌ها هم دست نداده است.

با اشتیاق پرسیدم:

ـ آن یادداشت‌ها الآن کجاست؟

ـ آنها را داده‌ام آقای سرهنگ غلامرضا نجاتی.(1)

موقعیت خوبی بود. پرسیدم:

ـ چند روز بوشهر تشریف دارید؟

ـ تا سیزدهم هستم.

ـ جازه می‌فرمایید خدمتتان برسم و بخی از خاطراتتان را ضبط کنم؟

ـ مانعی ندارد. فردا برازجان هستم، بیایید.

برازجان شهری است در 65 کیلومتری بوشهر. فردا عصر به اتفاق قیصی‌زاده و دوست دیگری به برازجان رفتیم. استاد در فضایی گرم و صمیمی و در خانة‌یکی از اقوامشان از ما پذیرایی کردند و من شروع کردم از آغاز زندگی و حیاتش سؤال کردن. متن گفتگو روی نوار ضبط می‌شد.

در همان فروردین 1377 حدود سه جلسه، هر جلسه نیز سه الی چهار ساعت، بخشی از خاطراتشان از آغاز زندگی تا ایام زندان ضبط شد. بعد از آن حدود شش ماه فترتی در کار ایجاد شد، اما پس از آن هر فرصتی که دست می‌داد و من به شیراز می‌رفتم و یا ایشان به بوشهر می‌آمدند، ساعاتی را صرف بیان خاطراتشان می‌کردند. کار بسیار کند و حتی خسته‌کننده،‌ و البته خیلی پرهزینه...، اما با دقت و حوصله پیش رفت به طوری که ضبط، استخراج، بازنویسی، تدوین و پاکنویس کل خاطرات ایشان نزدیک به پنج سال طول کشید و ده‌ها نوار کاست ضبط شد.

در همین فاصله مورخ پرکار مرحوم سرهنگ نجاتی به دیار باقی شتافت و یادداشتهای روزانة دکتر جعفری‌ نزد خانوادة آن شادروان باقی ماند، که پس از مدتی تحویل صاحب اصلی‌اش شد و ایشان نیز از سر لطف آنها را دراختیار من قرار دادند.

قبل از مطالعة این یادداشت‌ها در آغاز تصمیم داشتم متن کامل آنرا به طور مستقل و مجزا بازنویسی و آمادة چاپ نمایم، اما در جریان مطالعه و خصوصاً بازنویسی و استنساخ متوجه شدم که یادداشت‌ها حاوی اطلاعاتی است که اگر خواننده مسبوق به سابقه نباشد، در برخی موارد مطالب برایش گنگ و حتی نامفهوم خواهد بود. پس از مشورت با دکتر جعفری سرانجام تصمیم گرفته شد به عنوان جلد اول خاطرات، مطالب استخراج شده از نوار از آغاز زندگی تا پایان ایام زندان (یعنی سالهای 1318 تا 1346) در بخش اول کتاب جا داده شود تا خواننده پس از مطالعة متن گفتگوی طولانی و احاطة نسبی بر برخی وقایع و رخدادها با ذهنی پر به سراغ یادداشت‌های روزانه برود. از این رو جلد اول کتاب همگام با آزادی، شامل دو بخش مجزا اما پیوسته به هم می‌باشد:

1ـ بخش اول متن گفتگوی بلند من با دکتر جعفری دربارة پدرشان، دوران کودکی و نوجوانی در برازجان، گرایش به سیاست، دانشجویی در شیراز و تهران، عضویت در نهضت آزادی ایران،‌ مبارزه سخت و طاقت‌فرسا در سالهای 42 ـ 1340 در تهران و سرانجام ایام چهارسالة زندان در تهران، برازجان، یزد و بار دیگر در تهران می‌باشد. همان‌طور که گذشت این گفتگوها از روی نوار استخراج، تدوین و تنظیم شده است. کوشیده‌ام با معیار قرار دادن نسل جوان و میزان آگاهی او،‌گفتمان سیاسی و فرهنگی مذهبی ایران در دهة سی ونیمة‌ اول دهة چهل شمسی را دراین گفتگو بازشناسم و برای روشن شدن برخی مطالب، سؤالات ریز و جزیی فراوانی مطرح نمایم تا دکتر جعفری با پاسخ دادن به آن سؤالها، علاوه بر بیان خاطرات زندگی و مبارزات خود، فضای فکری و فرهنگی ایران در این دو دهه را نیز تشریح و تحلیل نماید.

در این گفتگو گاه بر سر تحلیل و تبیین برخی مسائل فکری،‌ سیاسی یا حزبی میان من و ایشان اختلاف‌نظرهایی پیش می‌آمد که برای حفظ طراوت و تازگی گفتگوها و خصوصاً دیدگاه‌های دو نسل متفاوت، به همان نحو اصلی در این نوشته منعکس شده است.

دکتر جعفری، در این گفتگوی بلند برای اولین‌بار به مطالبی اشاره کردند که تاکنون در آثار مشابه به این جامعی و کاملی اثری از آنها یافت نمی‌شود.(2)

افزون بر این، در تشریح فضای فکری و گفتمان فرهنگی ایران در دهة سی و چهل به محورها و نکاتی پرداخته‌اند که در کمتر کتابی چنین همه‌جانبه به آن پرداخته شده است. به عنوان مثال می‌توان با تکیه بر این گفتگوها دریافت که چرا دغدغة اصلی مذهبی‌های روشن‌فکر در دهة سی، جنبش‌ بهایی‌گری،‌کسروی‌گری و مارکسیسم بوده و چه حجم از نیرو، انرژی و امکانات صرف مبارزه با این جریانات شده است. جنبش و روند فکری در آن سالها در میان مسلمانان بیدار و مبارزه چه بوده و نهضت امام خمینی در اوایل دهة چهل به چه نیاز عملی و روزمرة نسل جوان مسلمان انقلابی پاسخ داده است. چرا و چگونه گفتمان مبارزة پارلمانتاریستی دهه‌های بیست و سی، پس از خرداد خونین 1342 به گفتمان مشی چریکی و مبارزة‌مسلحانه و استفاده از روشهای انقلابی مبدل شد و زمینه‌های عینی و ذهنی این تغییر و تحول گفتمان چه چیز یا چیزهایی بوده است؟ اولین گروههای اسلامی با مشی مبارزة‌ مسلحانه چرا و چگونه تقریباً همزمان در میان مسلمانان سنتی اهل بازار، طلاب حوزه‌های علمیه و دانشجویان و روشنفکران مذهبی تکوین یافت و رشد کرد و نظر گروه‌های مبارز مذهبی دربارة تاکتیک و استراتژی قلمرو انقلابی و گفتمان معطوف به خشونت سیاسی و انقلابی در نیمة ‌اول دهة چهل در داخل زندان و بیرون آن چه بوده است؟ رژیم شاه با زندانیان سیاسی چه رفتاری داشته و برای آرام نگاه داشتن آنان از چه ترفندی استفاده می‌جسته است؟ تولیدات فکری و فرهنگی روشنفکران مذهبی در زندان چه بوده است؟ اینها و ده‌ها موضوع ریز و درشت دیگر، مالب و محورهای اصلی بخش اول کتاب را تشکیل می‌دهند.

2ـ بخش دوم شامل متن کامل یادداشتهای روزانه دکتر سیدمهدی جعفری در زندان است. این یادداشت‌ها از روز اول فروردین سال 1343 آغاز و تا روز سیزدهم اردیبهشت 1346 ادامه می‌یابد. آن‌طور که خود ایشان به من اظهار داشته‌اند خاطرات و یادداشتهای روزانه فروردین و اردیبهشت 1346 نیز در همان ایام در دفتری جداگانه نوشته شده بود که سال‌ها مفقود شده بود. خوشبختانه پس از آماده شدن این کتاب برای چاپ، آن دفتر نیز پیدا شد. یادآور می‌شود که آقای جعفری در سال 42 هم چیزی یادداشت نکرده و آنچه درباره آن سالها ثبت شده از حافظه می‌باشد.

یادداشتها در تقویم و سررسید سالانة بانک ملی ایران به صورت روزانه یادداشت شده و هر سال در دفتری جداگانه (جمعاً سه دفتر) تحریر گردیده است. نویسنده در همان زندان برای هر سال فهرست ماهانه و سالانه‌ای استخراج کرده بود که شامل اهم اخبار و وقایع مهم داخل زندان، خارج از زندان و خارج از ایران می‌باشد.

یادداشت‌های روزانه دکتر جعفری را باید یکی از منابع دست اول و بسیار مهم تاریخ انقلاب اسلامی ایران و جریان فکری و فرهنگی درونی آن به شمار آورد. در خلال این نوشته‌ها خواننده برای نخستین‌بار با اخبار درونی زندان شمارة چهار قصر در سالهای 1343 تا 1345 آشنا می‌شود و اطلاعات بکر و جالبی دربارة زندان‌های دژ برازجان و نیز لیست کامل زندانیان سیاسی،‌اتهام آنان، ‌مدت محکومیت هر کدام و... را به دست می‌آورد. علاوه بر این چون این زندانیان شمارة چهار قصر دارای شبکه ارتباطی و اطلاعاتی بسیار قوی و منظمی بوده‌اند، علاقه‌مندان به پژوهش‌های تاریخی می‌توانند آگاهی‌های نابی دربارة احزاب و تشکل‌ها و گروه‌هایی چون نهضت آزادی ایران،‌ جبهة ملی دوم،‌ جاما، حزب مردم ایران، حزب ملت ایران (پان ایرانیست‌ها) هیأت‌های مؤتلفة اسلامی،‌ حزب ملل اسلامی، حزب توده، گروه خلیل ملکی، گروه پرویز نیکخواه، گروه حکمت‌جو، گروه احمد آرامش، روحانیون انقلابی و مبارزه گران قم و مشهد و جنبش دانشجویی ایران به دست آورد.

علاوه بر این،‌ یادداشت‌های فوق‌الذکر همچنین حاوی جزئیات جلسات دادگاه تجدیدنظر سران و اعضای نهضت آزادی ایران و برخی محاکم نظامی دیگر است که در آن مخالفان مذهبی و غیرمذهبی رژیم محمدرضا شاه پهلوی به محاکمه کشیده می‌شدند: نکتة جالبی که از یادداشتهای روزانة دکتر جعفری مستفاد می‌گردد این است که شکنجه و تعذیب بدنی و جسمی زندانیان و محکومان سیاسی اگرچه رایج‌ترین شکل اعمال قدرت بر زندانیان سیاسی بود،(3) اما میزان آزادی عمل و حتی خودگردانی نیز تا اندازة زیادی دست‌کم در زندان شماره چهار قصر تهران در فاصلة سالهای 1343 تا 1345 وجود داشت و تا هنگامی که زندانی رام و آرام بوده، اقدام خشن و غیرمتعارفی علیه او انجام نمی‌گرفته است. فضایی که البته در آغاز دهة پنجاه و به دنبال آن فعال شدن جنبش چریکی در ایران به کلی دگرگون گشت.(4)

در بازنویسی یادداشت‌ها تلاش شده است تا برای حفظ اصالت متن اصلی،‌ که سندی است منحصربه‌فرد، کمترین و کوچکترین دخل و تصرفی و یا احیاناً حذف و سانسوری صورت نگیرد و فقط برای سهولت قرائت متن، جملات علامتگذاری شده است. در برخی موارد بسیار معدود که جمله‌ای ناتمام مانده یا مبهم است، یک یا حداکثر دو کلمه اضافه شده که با علامت [ ] از متن اصلی مجزا شده است.

جلد اول کتاب حاضر، خاطرات و یادداشت‌های دکتر جعفری از ابتدا تا اردیبهشت سال 1346 می‌باشد. این اثر ان شاءالله جلدهای دوم و سومی هم دارد که ادامة‌گفتگو با ایشان است. در پایان از جناب دکتر جعفری که در طول نزدیک به پنج سال با صبر و بردباری و حوصلة درخور تحسینی به کلیة سؤالات من با صرافت و شفافیت خاصی پاسخ دادند و همواره با روی گشاده از ارائه هرگونه عکس، سند، جزوه و آرشیو خصوصیشان به من دریغ نفرمودند، از صمیم قلب تشکر و قدردانی می‌نمایم.

 و همانا توفیق از خداست.

بندر بوشهر، سیدقاسم یاحسینی

شهریور 1381

پاورقی:

1ـ مرحوم سرهنگ نجاتی در تدوین و تألیف جلد دوم کتاب شصت سال خدمت و مقاومت، خاطرات مهندس مهدی بازرگان در گفتگو با سرهنگ غلامرضا نجاتی (چاپ رسا، تهران ـ 1377) بخش‌هایی از یادداشت‌های روزانه دکتر جعفری را مورد استفاده قرار داده‌اند. در مقدمه، آن مرحوم در این باره چنین نوشته است:

«سه جلد یادداشت‌های آقای دکتر محمدمهدی جعفری در سالهای 1343 ـ 1345، که آنها نیز در زمرة اسناد تاریخی به شمار می‌روند و شامل رویدادهای مهم داخل زندان و اخبار خارج می‌باشد، مورد استفاده نگارنده قرار گرفته است». ج 2، صفحه 5 و در پاورقی برخی صفحات بخش ششم (صفحه 89 و صفحه 97 ج 2) صراحتاً به استفاده از این یادداشت ها اشاره کرده‌اند.

2ـ درباره ایام موردنظر، برخی از همکفران دکتر جعفری خاطراتشان را چاپ و منتشر کرده‌اند که اهم آن عبارت است از:

ـ سرهنگ غلامرضا نجاتی: شصت سال خدمت و مقاومت، خاطرات مهندس مهدی بازرگان، رسا، جلد اول تهران 1375، جلد دوم تهران 1377.

ـ خاطرات مهندس عزت‌الله سحابی دربارة دژ برازجان مندرج در کتاب آقای سرهنگ نجاتی. صفحه 78 تا صفحه 110 ج 2. (آقای سحابی در تدوین خاطرات خود از یادداشت‌های دکتر جعفری استفاده فراوان کرده‌اند).

ـ مهندس مهدی بازرگان: یادداشتهای روزانه، خاطراتی از دوران زندان، جوانی و سفر حج. انتشارات قلم، چاپ اول، تهران 1376 صفحه 57 تا صفحه 562.

ـ دکتر ابراهیم یزدی (بکوشش): مقاومت در زندان،‌خاطرات شادروان عباس رادنیا، سالهای 1340 تا 1343 بخشهایی از جریان محاکمات عباس رادنیا، محمد بسته‌نگار و مصطفی مفیدی در سال 1343، انتشارات قلم، چاپ اول، تهران 1378.

3ـ برای تحلیل فلسفی جامعه شناختی «تعذیب» به عنواننمادی از اعمال قدرت بر زندانی نگاه کنید به:

 میشل فوکو:‌ مراقبت و تنبیه، تولد در زندان. ترجمة‌نیکو سرخوش و افشین جهاندیده. نشر نی، چاپ اول، تهران 1378 صفحه 11 تا صفحه 89.

4ـ برای آگاهی در این باره مراجعه شود به:

ـ تأثیر جنبش مسلحانه بر زندانها (نقل از «مجاهد» ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران) تکثیر از: اعضای کنفدراسیون جهانی شهر هانوفر، بی‌نا، بی‌تا، صفحه 1 تا صفحه 31.
 

نویسنده: مصاحبه و تدوین: سید قاسم یا حسینی


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.