هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 209    |    3 تير 1394

   


 



بیان رازهای زندگی در اتاقک طرح شنیدن

صفحه نخست شماره 209

فی گلاور Fi Glover
مترجم: فرح جعفرخان


 

فی گلاور Fi Glover مجری برنامه «شنیدنی‏های ویژه The Listening Project’s live specials» که از رادیو4 پخش می‏شود، می‏خواهد میل به شنیدن در مردم را با بحث درباره حرف‏های خاصی که افراد  هیچ گاه درباره آنها با یکدیگر حرف نمی‏زنند، بسنجد.
 

برنامۀ مبتکرانۀ شنیدن بی بی سی  The Listening Project initiative، مردم بریتانیا را تشویق می‏کند گفتگوی خود با فردی از نزدیکان خود را، درباره موضوعی که قبلاً در مورد آن هرگز به طور صمیمی بحث نکرده‏اند، ضبط کنند. درسال 2013، رادیو 4 و موسسه سلطنتی معماری بریتانیاRoyal Institute of British Architecture شرکت معماری جک استودیو JaK Studio، را موظف کردند اتاقک متحرکی بسازد که در آن برنامه شنیدن در سراسر بریتانیا The Listening Project across Britain اجرا شود. در اولین برنامه فی گلاور با کسانی که به اجرای طرح شنیدن کمک کردند و  همچنین با جاکوب لو Jacob low، معمار این اتاقک و  راب پرک Rob Perk، مسئول بخش تاریخ شفاهی کتابخانه بریتانیا  Oral History at the British Library گفتگو کرد.

 

او هدف این طرح را  چنین توضیح می‏دهد:


راشلRachael  و دان Dawn با یکدیگر دوست هستند و هر دو آنها کودکانی با نیازهایی خاص خود دارند. دان دو پسر و راشل یک دختر دارد. آنها خیلی حرف می زنند اما اکنون، قرار است با یکدیگر برای طرح شنیدن The Listening Project  درباره کودکانشان گپ بزنند. حرف‏ها گوش آدم را تیز می‏کند. به عنوان مصاحبه‏کننده، که اکنون خیلی وقت است که این کار را می کنم، با خیلی از والدین درمورد نیازهای خاص کودکانشان صحبت کرده‏ام، چندین مصاحبه نیز درباره نیازهای جسمی آنها داشته‏ام. بحث در این زمینه دشوار است اما نیازمند فهم بهتر است. من تلاش کرده‏ام سوالات را به شیوه‏ای غیرجنسی و کنجکاوانه بپرسم، اما روشن است که من یک غریبه بودم  و هیچ مصاحبه‏ای، فهمی که از لابه لای گفتگوی راشل و دان استنباط می‏شد، به دست نمی‏داد.

 

 

اتاقک طرح شنیدن رادیو 4 بی بی سی: عکس از نیک کین Nick Kane، یان وولکاک Ian Woolcock


این گفتگویی است که در شما تردیدی به جای نمی‏گذارد که چقدر زندگی دشوار است، اما در عین حال یک گپ آگاهی دهنده درباره دوستی، ارزش‏های خانوادگی و برخورد با زندگی است. این لحظه‏ای غیرعادی است، وقتی دو زن درباره دورنمای آسیب‏پذیری و تنهایی کودکانشان در این جهان به هنگامی که آنها درگذشته باشند، سخن می‏گویند. این میثاق عشق مادرانه را از زمانی که شنیده‏ام با من مانده است.


من از گفتگوی راشل و دان برای این نمی‏گویم که احساس شما را نسبت به برنامه «طرح شنیدن» برانگیزم، بلکه این مثالی از زندگی ماست؛ تجربیاتی که همه ما داریم. بیش از 1300 نفر در کنار کسی که دوستش داشتند و یا برایشان مهم بود، نشستند و از موضوعاتی گفتند که واقعاً مهم هستند. من امتیاز این را داشتم که در برنامه‏ای که هر هفته در رادیو 4 داریم، به اکثر آنها گوش فرا دهم. آنچه من از آن لذت می برم این است که مصاحبه‏کننده‏ای در کار نیست؟ این به گفتگوها کیفیت متفاوتی می‏دهد، اما شاید باید درباره آن نگران باشم...

 

 
 
آیا راحت گوش می‏دهید؟ داخل اتاقک «طرح شنیدن» - عکس: نیک کین

 

برنامه «مردم از خود می‏گویند»، از زمان معرفی پادکست هایی چون The Moth  تا میکروفن های آزاد داستان سرایی‏های شبانه، یک روندی کاملاً جدی است. من فقط در لندن چهار نمونه را سراغ دارم. آیا این ابزارها توانایی ما را برای گفتگوی راحت‌تر انعکاس می‏دهند؟ آیا آنها تمایل بیشتر به شنیدن را نشان می‏دهند؟ یا تنها فریادی است که باید شنید؟ هر چه که هست، ما بخشی از آن هستیم ولو این که بسیار رسمی باشد.

تمام گفتگوهای ما در آرشیو صدای ما در کتابخانه بریتانیا our sound archive at the British Library نگهداری می‏شوند. تاکنون این گفتگوها شامل موضوعاتی از قبیل پایان زندگی، میثاق‏های عاشقانه، از دست دادن‏ها، زندگی با گرگ‏ها، شنا در آب‏های خروشان، هویت‏های فرهنگی، بیماری‏ها و آرزوها بوده‏اند. ما شبکه شنیداری درباره زندگی هستیم – در این تابستان یک اتاقک متحرک ساخته‏ایم تا دسترسی به آن آسانتر باشد. این اتاقک واقعاً زیباست- نوعی کاروان که شاید ژیگول‏های محله هکنی لندن در کارناوال‏های خود آن را براق کنند، چیزهایی به آن بیاویزند، آتش مصنوعی در آن بگذارند و روی دیوارهایش چیرهای خنده دار بنویسند. من حس می‏کنم وقتی میکروفون را جلوی دو نفر می‏گذاری که می‏توانند بقیه دنیا را برای 40 دقیقه ساکت کنند، جادویی رخ می‏دهد. لازم نیست در گفتگو همواره در اوج هیجان مانند متالیکا باشید، بلکه گاهی بسیار خوب است که نرمی مکالمات آرام را هم حس کنید.


زمانی که برایان نشست تا با والری صحبت کند،  آنها بیش از 40 سال از ازدواجشان می‏گذشت، اما اکنون قانوناً از هم جدا شده‏اند. 17 سال پیش، برایان براثر حادثه کاری، صدمات سختی به ناحیه سرش وارد آمد که منجر به قطع رشته های عصبی متصل به پیشانی او شد. او کارش را از دست داد و الکلی شد. زندگی مشترک  آنها بعد از این ماجرا دوام نیاورد. اما او و والری با پیشنهاد آندرو کارتر Andrew Carter تهیه‏کننده ما موافقت کردند که در این برنامه به گفتگو بنشینند. این موضوع قابل توجه است. آنها بدون کینه و دشمنی درباره هر چیزی که از آن عبورکرده بودند، صحبت کردند و این لحظه ای باورنکردنی بود که برایان بالاخره گفت متاسفم. متاسفم برای تمام مشکلاتی که مصرف الکل به وجود آورد و تمام مشکلاتی که خودسری‏های او برای والری و خانواده‏اش به وجود آورده بود.  می‏شد امیدها، رویاها، شکیبایی‏ها و عشق- و خشم- تمام دوران یک زندگی را در مکث والری پیش از آن که بگوید: «ممنوم برایان ... من سال‏ها، منتظر این لحظه بودم»، شنید.


زندگی هر کس، به شکلی قابل توجه است. ما همگی داستانی برای گفتن داریم. امیدوارم صدها نفر در این تابستان به اتاقک ما بیایند و داستان خود را برای ما بگویند. من ممکن است با این جمله به این بحث خاتمه دهم که «من به مصاحبه با مردم عادت دارم، اما آنها خودشان بسیار بهتر آن را انجام می‏دهند...»



خبر مرتبط: اتاقک‌های ضبط سرگذشت و تکلیف ملی مصاحبه با بزرگتران خانواده

 

منبع: گاردین


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.