هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 198    |    20 اسفند 1393

   


 



خاطرات هیگل از ارتش آمریکا و جنگ ویتنام

صفحه نخست شماره 198

چاک هیگلChuck Hagel، وزیر دفاع آمریکا، در حال گوش دادن به صحبت‏های ژنرال استفان توییتیStephen Twitty، فرمانده پایگاه فورت بلیس ارتش است. ژنرال در حال اشاره به تعدادی از آسایشگاه‏های دایر نزدیک در پایگاه و مقایسه آنها با خانه‏های قدیمیتر است که همچنان در بخش قدیمی فورت بلیس پابرجا هستند. این بخش جایی است که هیگل سال 1967 برای آموزش مقدماتی در آن خدمت کرده است. هیگل با توقف در این قرارگاه نظامی بیابانی در آخرین مرحله از بازدید خداحافظی‏اش به عنوان رییس پنتاگون، دور کاملی در این منطقه زد.

 

 

 

 

تگزاس Texas -فورت بلیس FORT BLISS: هیگل با توقف در این قرارگاه نظامی بیابانی در آخرین مرحله از بازدید خداحافظی‏اش به عنوان رییس پنتاگون، دور کاملی در این منطقه زد.
در سال 1967، هیگل 20 ساله، برای آموزش مقدماتی وارد فورت بلیس شد، اوخیلی زودی برای کسب تجربه و مهارت‏های جنگی که زندگی‏اش را متحول کرد با کشتی به ویتنام رفت. این تجربه نزدیک به نیم قرن بعد به او این امتیاز را داد تا تنها کهنه سرباز جنگی به خدمت ارتش درآمده باشد که به عنوان وزیر دفاع خدمت کرده است.
اگرچه هیگل مشکلات بغرنجی همچون گرفته شدن مسئولیتش در جنگ افغانستان، و نیز نا آرامی‏های درون یکان موشک هسته ای آمریکا را به جان خرید، بعید است که جزء قابل‏ترین فرمانده‏های دفاعی از او یاد شود.
او به طور غیر منتظره‏ای در 24 نوامبر تحت فشار از سوی رئیس جمهور باراک اوباما که دوره تصدی او را کوتاه کرد، استعفا داد.
هرگز به نظر نمی‏رسید که این دوره بعد از یادداشت تند او در فوریه 2013 که با استماع و تأیید بحث برانگیز مجلس همراه بود، ادامه پیدا کند.
هیگل توافق کرد تا زمانی که جانشینش مشخص شود پستش را ترک نکند. انتظار می‏رود اشتون کارتر Ashton Carter نامزد این سمت، ماه فوریه توسط سنا مورد تأیید قرار گیرد.
هیگل با توجه به این که دوره‏اش در ارتش آمریکا رو به پایان است، به فورت بلیس آمد تا روز 5 شنبه در آکادمی اصلی گروهبانان ارتش صحبت کند. این اکادمی برنامه‏ای برای آموزش نظامی حرفه‏ای به درجه داران و سربازانی است که  به خدمت ارتش در آمده ولی فاقد درجه افسری هستند. او همچنین در این پایگاه سفری به کوچه پس کوچه‏های خاطراتش در قرارگاه نظامی کرد که ریشه در جنگ‏های سرخپوستی قرن نوزدهم دارند.
این نخستین بازدید او در سفر بازگشتش به فورت بلیس بود.
در فورت بلیس چیزهای زیادی تغییر کرده است -خصوصاً این حقیقت که سربازان کنونی همگی داوطلب هستند. در زمان هیگل صف‏ها پر بود از افراد مشمول خدمت که تعداد زیادی از آنها ناراضی و عصبانی بودند و تعدادی نیز تحمل سختی‏ها و مشقات جنگ را نداشتند.
او در حرف‏هایش در این آکادمی یادی از زندگی سخت یک سرباز جدید در ارتش دهه 1960 کرد.
او گفت: «اغلب از شما پرسیده می‏شود چقدر احمق‏اید؟ چطور میتونید این قدر ابله باشید ؟» جواب دادن به این سؤال واقعاً سخت است.
هیگل در این پایگاه که اکنون خانه نخست لشگر زره پوش ارتش است گشتی زد و از آن بازدید کرد.
این آخرین توقف او در دیدار سه روزه‏اش برای خداحافظی از ارتش بود که او را به پایگاه نیروی هوایی ویتنام در میسوری، پایگاه نیروی دریایی میرامارMiramar در کالیفرنیا و کشتی نیروی دریایی آمریکا - جدیدترین کشتی هجومی آبی-خاکی نیروی دریایی برد که حرکت خود را از سن دیه‏گوSan Diego آغاز کرده بود.
هیگل در مصاحبه‏اش برای کتابخانه کنگره در سال 2002، گفت که با قطار از خانه‏اش در ایالت نبراسکا به آنجا آمده است. او به شوخی از فورت بلیس با عنوان «آن منطقه باغی سرسبز» در بیابانی خارج از ال پاسوEl Paso یاد کرد. او گفت: آه! آنجا گرم و داغ بود «شن زار، بیابان و صخره».
او از روزی یاد کرد که در تاریکی قبل از سحر در ماه می 1967 همراه با تعداد کمی از جوانان نبراسکایی با سرگیجه‏ای همراه با نگرانی و بهت نسبت به آنچه در پیشرو داشتند، به فورت بلیس رسیدند.
هیگل خاطرنشان می‏کند: «وقتی گروهبان مشق نظام شروع به فریاد زدن برای بیدار کردن ما می‏کرد، به طور ناگهانی از خواب می‏پریدیم سپس موسیقی گوش‏خراشی که در مورد واقعیت جهان بود گذاشته می‏شد و از آن به بعد جهان جور دیگری می‏شد.»
او به یاد می‏آورد که گروهبان مشق نظامی‏اش به آنها قول داده بود که تازه واردان را مقاوم و قوی کند چرا که او به آنها گفته بود: «اگر من در کارم شکست بخورم شما سرتان را در ویتنام به باد خواهید داد!»
هیگل در 4 دسامبر 1967 کشور را برای جنگ ترک کرد و یک سال را در ویتنام به عنوان سرباز پیاده نظام گذراند و به درجه گروهبانی رسید.
او با دریافت دو نشان قلب ارغوانی، به خاطر زخم‏هایی که در جنگ برداشته بود -از جمله سوختگی شدید در ناحیه صورت و ترکشی که به خاطر انفجار مین کلیمور Claymore در سینه او جا خوش کرده بود- و نیز با درک و فهم تازه‏ای از این که چه طور سختی می‏تواند سرچشمه استقامت باشد به خانه بازگشت.
او روز 5 شنبه در پایگاه نیروی هوایی وایتمن Whiteman در لحظه‏ای فوق‏العاده تأمل‏برانگیز گفت: «این جنگ احتمالاً تاثیر زیادی بر من گذاشت و به عنوان تنها تجربه‏ای که تا آن زمان در زندگی‏ام داشتم شخصیت من را شکل داد. تمام آنچه من در زندگی‏ام انجام دادم برگرفته از تجربه‏ای بود که در ارتش به دست آورده بودم.»
بعد از جنگ ویتنام، هیگل با هزینه GI Bill [ قانونی که مزایایی را برای کهنه سربازان بازگشته از جنگ جهانی دوم ارایه می‏دهد] وارد دانشگاه نبراسکا در اوماها شد.
او در آنجا به عنوان معاون مدیر در اداره کهنه سربازان خدمت کرد و بعدها در دولت رونالد ریگان برای راه‏اندازی شبکه تلفن یاخته‏ای مشارکت کرد.
او در انتخابات مجلس در سال 1996 به عنوان نماینده جمهوریخواه پیروز شد و دو دوره خدمت کرد.
او طی دوره دو ساله‏اش به عنوان وزیر دفاع اوباما، به ندرت از جزییات تجربیات جنگی‏اش حتی برای سربازانی میگفت که می‏توانستند با شنیدن این تجربیات حس الفت و نزدیکی با گروهبان سابق از نسلی دور برقرار کنند.
مشاوران رییس جمهور می‏گویند هیگل ذاتاً نسبت به برجسته کردن تجربیاتش در جنگ ویتنام بی‏تمایل بود زیرا حس می‏کرد در شرایط فعلی باید چالش‏های پیش روی سربازان کنونی مرکز توجه باشند.
وقتی او این واقعیت‏ها را برای سربازان گفت در مورد دوران خدمت خود نیز فقط به این اشاره کرد که: «من در دوره‏ای خدمت کردم که دایناسورها در زمین پرسه می‏زدند» و همانجا این بحث را تمام کرد.
هیگل آموزش مقدماتی در فورت بلیس را به بهترین نحو گذراند. از او به عنوان فرمانده برجسته در میان سربازانی که در برنامه آموزشی سربازان جدید شرکت داشتند قدردانی شد و برای برنامه کاملاً محرمانه آموزش با سلاح جدید آمریکایی یعنی موشک رد آی (چشم قرمزRed Eye) انتخاب شد که نخستین موشک قابل حمل هدایت شونده با منبع حرارتی است.
او دوره آموزش موشک رد آی را در میدان پرتاب موشک وایت سندز (شن‏های سفیدWhite Sands) که مجاور پایگاه فورت بلیس است گذراند، سپس به او فرمان داده شد تا به آلمان رفته و در آنجا مستقر شود. اما هیگل جور دیگری فکر می‏کرد. او بهتر دید به ویتنام برود، جایی که در آن آمریکا در بحبوحه افزایش اعتراضات ضد جنگی به شدت درگیر جنگ بود.
او درخواست تغییر فرمان‏ها را داد و راهی برای برطرف کردن ظن مقامات مبنی بر دیوانگی او به خاطر انجام دادن این اقدام پیدا کرد.
هیگل با انداختن نگاهی به گذشته و تمام این اتفاقات می‏گوید: «یکی از مهمترین درس‏هایی که گرفتم این بود که  شما نمی‏توانید در زندگی کارها را به زور پیش ببرید.»
او در سن 68 سالگی و زمانی که دوره تصدی‏اش در پنتاگون رو به پایان است برنامه خاصی برای آینده ندارد. او می‏گوید تمایل دارد کاری را که همیشه انجام داده انجام دهد و در پایان می افزاید: «اجازه داده‏ام زمان حال و جریانات روزمره مرا با خود ببرد. این کاری است که در حال حاضر قرار است انجام بدهم تا ببینیم چه اتفاقاتی پیش روست.»


رابرت برنز
نویسنده امنیت ملی آمریکا در آسوشیتدپرس
ROBERT BURNS
ترجمه: فرحناز پازوکی

منبع: پروگرس ایندکس


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.