هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 191    |    24 دي 1393

   


 



«تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی،ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک» نقد شد

صفحه نخست شماره 191

تفرشی: نویسنده کتاب «تمامیت ارضی» منافع ملی را فدای علایق شخصی نکرده است/ ایران‌زدایی بریتانیا از خلیج فارس؛ ته‌مانده یک سیاست درازمدت

 

مجید تفرشی، تاریخ‌نگار معتقد است: کتاب «تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی،ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک» به دلیل انصاف تاریخی و توجه به منافع ملی مثال زدنی است. بهمنی قاجار در آثارش منافع ملی را فدای اغراض و علایق شخصی نکرده و به منافع استراتژیک توجه دارد. از طرفی پژوهش وی به دلیل غنای تاریخی و روش تحقیق، پژوهشی ارزشمند است.


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) بیست‌ودومین نشست خانه نقد، به بررسی کتاب «تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی،ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک» با سخنرانی مجید تفرشی (تاریخ‌نگار)، دکتر الهام ملک‌زاده (عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، رضا نظرآهاری (سفیر ایران در ژاپن) و محمدعلی بهمنی‌قاجار (نویسنده کتاب) دوشنبه (22 دی‌ماه) در سرای اهل‌قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. دبیری این نشست نیز به عهده مجید تفرشی بود.
 
حمایت کشورهای عربی از ادعاهای امارات

تفرشی نخست با برشمردن وظایف آرشیوها گفت: این موسسه‌ها به نظر بنده سه وظیفه عمده دارند؛ نخست نگهداری از اسناد و جلوگیری از بین رفتن آنها، دوم طبقه‌بندی، فهرست‌بندی و کاتولوگ کردن اسناد و سوم ارائه آزادنه اسناد به همه افراد و علاقه‌مندان به عنوان یک حق عمومی و نه یک امتیاز ویژه.
 
وی ادامه داد: موضوعی که این کتاب درباره آن صحبت می‌کند مستقیما با مسائل امروز و فردای ایران مرتبط است. اگر مساله نخست و اصلی ایران را در حوزه بین‌المللی چالش هسته‌ای درنظر بگیریم، مساله ادعای امارات عربی درباره جزایر سه‌گانه خلیج فارس، دومین چالش منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران است و آن‌طور که انگلیسی‌ها به من گفتند یک موضوع تمام نشده است که البته از نظر ما این‌طور نیست.
 
تفرشی با اشاره به اتحاد کشورهای عرب عنوان کرد: بر مساله جزایر سه‌گانه خلیج‌فارس تحقیقات بسیاری انجام شده و همچنان ادامه دارد. این مساله هم از نظر تاریخی و هم از نظر منافع ملی و مصالح مردم ایران، موضوعی است که گاهی نهفته و گاهی آشکار می‌شود. همچنین این موضوع به دلیل اهداف امارات و این‌که این مساله از معدود موضوعاتی است که کشورهای عربیِ مخالف با منافع ایران درباره آن با هم متحد هستند و بر همه ضعف‌ها و مشکلاتشان درباره اعراب و اسرائیل در مجامع بین‌المللی سرپوش می‌گذارند و این موضوع را مبنای وحدت بین خودشان گذاشتند.

وی با اشاره بر تاثیر روابط ایران و غرب بر ادعاهای امارات بیان کرد: در هشت سال دوره دولت احمدی‌نژاد مساله جزایر به عنوان یک جنگ نیابتی بین غرب و ایران شدت یافت و با استفاده ابزاری از جاه‌طلبی‌های امارات متحده عربی در واقع از آن علیه ایران سوءاستفاده شده است. هر وقت ایران و غرب روابطشان تنش بیشتری داشته، مساله ادعای امارات هم مطرح شده و افزایش یافته است و هر وقت روابط از سطح خوبی برخوردار بوده، ادعاهای امارات کمرنگ شده که در واقع این گونه عملکرد آنها به یک جنگ نیابتی شباهت می‌یابد.
 
فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی بزنگاهی برای طرح آزادسازی اسناد امنیتی

این تاریخ‌نگار درباره آزادسازی پرونده‌های امنیتی گفت: مساله انتشار و آزادسازی پرونده‌های امنیتی در آرشیوهای دنیا یک بحث جدی است ما در حال حاضر آرشیوی در مرکز بررسی اسناد تاریخی در وزارت اطلاعات داریم که بیش از 150 جلد کتاب‌های حاوی اسناد مهم را چاپ کرده که شما چه مخالف و چه موافق این کتاب‌ها باشید نمی‌توانید آنها را نادیده بگیرد و باید از آنها استفاده کنید اما همچنان این مساله برای بسیاری با ابهام و تردید مواجه است زیرا اصل این اسناد در اختیار عموم افراد نیست.
 
تفرشی افزود: همیشه این احتمال و خطر وجود دارد که گزیده و گزینشی که از اسناد منتشر شده و در برخی کتاب‌ها صورت می‌گیرد، جهت‌دار و هدفمند باشد و همچنین انتشار برخی اسناد و منتشر نشدن برخی اسناد دیگر به اصطلاح برای راه دادن محققان به یک روش خاص باشد. اما باید به این نکته اشاره کرد که همیشه این خطر وجود دارد و محدود به ایران نیست و در همه کشورها این مشکل وجود دارد.
 
وی با اشاره تفاوت مقررات آزادسازی اسناد در کشورهای مختلف اظهار کرد: هیچ کشوری در دنیا اسناد امنیتی خودش را همیشه منتشر نمی‌کند و هیچ کشوری در دنیا برای خوشایند و پیشبرد کار محققان و مورخان، مصالح و منافع ملی خودش را فدا نمی‌کند، اما درصد آزادسازی اسناد در هر کشوری فرق می‌کند. فرض کنید اگر در آرشیوهای کشور ما 10 درصد یا پنج درصد در اختیار عموم قرار گرفته، ممکن است در کشور دیگری به 80 تا 90 درصد برسد، اما این مساله وجود دارد که هیچ کشور و آرشیوی همه اسنادش را با سخاوت مطلق و بی‌حد و حصر در اختیار عموم قرار نمی‌دهد، اما آزادسازی اسناد قانونمند و نظام‌مند است و یک محدوده کوچکی دارد و هیچ‌گاه شامل اکثریت اسناد نمی‌شود.
 
این تاریخ‌نگار عنوان کرد: در کشورهای غربی انتشار اسناد امنیتی هیچ‌وقت به طور جدی از سوی محققان و پژوهشگران مورد چالش قرار نگرفته بود. قبل از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی و بلوک شرق این مساله تقریبا مجالی برای طرحش نبود، اما بعد از فروپاشی شوروی در ابتدای دهه نود قرن بیستم میلادی محققان و موسسه‌های پژوهشی شروع کردند به اعتراض به دولت‌های غربی و گفتند حالا که مشکلات جنگ سرد و رقابت‌های شوروی با اروپای غربی به پایان رسیده بنابراین دیگر بهانه‌ای برای انتشارنیافتن اسناد جاسوسی و امنیتی نیست.

وی ادامه داد: این مساله‌ای بود که در بریتانیا به تصویب قانون دسترسی آزاد به اسناد در 1997 و اجرایی شدن در سال 2007.م بسیار کمک کرد. فشارها و چالش همچنان ادامه داشته و فشار از سوی جریان متقابل وجود دارد. در بریتانیا اسناد امنیتی جنگ جهانی اول تا دوم در حال آزاد شدن است و فکر می‌کنم این روند ادامه پیدا کند و به سال‌های جلوتر بیاید. البته این فشار وجود دارد که اسناد آزاد شده بیشتر شود.
 
بهمنی‌قاجار به منافع ملی استراتژیک توجه ویژه دارد

تفرشی درباره آزادسازی اسناد جزایر سه‌گانه در اسناد بین‌المللی بیان کرد: بر اسناد معروف به جزایر در اسناد بین‌المللی پژوهش‌هایی صورت گرفته و افرادی مانند دکتر هرمیداس باوند و دکتر پیروز مجتهدزاده اسنادی را منتشر کردند. بنده نیز از سال 2007.م به طور مشخص دنبال آزادسازی اسناد بودم و بخشی از این اسناد موردنظر منتشر شده و بخش بزرگی از آن در حال چاپ است که «چالش بین ایران و بریتانیا و اعراب از ضلع سوم برای بازپس‌گیری واعاده حاکمیت ایران بر جزایر خلیج‌فارس در سال‌های 1368 تا 1371» را دربرمی‌گیرد که بنده این تحقیقی که انجام دادم بر اساس همه اسناد نبوده و یک پژوهش 250 صفحه‌ای بر اساس این اسناد در حال چاپ است. پژوهش دیگرم یک مجموعه 5 - 6 جلدی است که مقدمات انتشار آن در حال فراهم شدن است و به تاریخ روابط ایران و بریتانیا از سال 1332 تا 1357 اختصاص دارد و قرار بر این است که یک جلد آن به جزایر ایرانی خلیج فارس اختصاص پیدا کند.
 
وی با اشاره به ویژگی آثار منتشر شده از بهمنی‌قاجار گفت: نوع کارهایی که این نویسنده از مقاله و کتاب که تا کنون انجام داده از لحاظ منابع و داده‌ها یگانه است، ضمن این‌که از نظر انصاف تاریخی و توجه به منافع ملی نیز مثال‌زدنی است. وی در آثارش منافع ملی را فدای اغراض و علایق شخصی نکرده و به منافع استراتژیک بلندمدت ملی توجه ویژه دارد. از طرفی پژوهش وی به دلیل غنای تاریخی و روش تحقیق، پژوهشی ارزشمند است.

تفرشی با اشاره به سیاست‌های بریتانیا درباره حضور ایران در خلیج فارس گفت: مساله جزایر سه‌گانه ریشه تاریخی دارد و به سیاست‌های درازمدت استعماری بریتانیا در منطقه خلیج فارس برمی‌گردد که از سیاست این کشور در قرن 19 مبنی بر ایران‌زدایی از این منطقه نشات می‌گیرد که از سیاست‌های قرن 20 بریتانیا قابل تفکیک نیست و این سیاست ایران‌زدایی از منطقه خلیج فارس به ویژه از جنگ جهانی اول و تا کودتای 1299 به بعد ادامه دارد.
 
وی افزود: بریتانیا تلاش بسیاری برای خروج کامل ایران از خلیج فارس انجام می‌دهد که تلاش‌های این کشور استعماری در مساله جزایر ایرانی ته‌مانده یک سیاست درازمدت است. تقریبا درباره تمام جزایر ایرانی این ادعا وجود داشته و در یک دوره ده‌ساله 1910 تا 1920.م تلاش جدی شد که آنها تمامی جزایر ایرانی خلیج فارس را یا از ایران بخرند، یا به صورت اجاره صدساله بگیرند یا حتی اشغال کنند که در سال 1903.م جزایر از سوی بریتانیا اشغال شد.
 
رقابت پنهان ابوظبی و امارات

این تاریخ‌نگار اظهار کرد: وضعیت جزایر در طول تاریخ تا قبل از سال 1971.م سه وضعیت بیشتر نداشته است؛ در حالت نخست در مالکیت و حاکمیت ایران بوده، یا تحت اشغال دولت بریتانیا قرار داشته  یا در این دوره‌های فترتی که وجود داشته دزدان دریایی محلی حاکمیت موقت و اشغال داشتند که در واقع آنها ایرانی یا بریتانیایی بودند و چیزی به عنوان حاکمیت عربی تا سال 1971 وجود نداشته و نخواهد داشت.
 
تفرشی با اشاره به سیاست خارجی امارات بیان کرد: همیشه در سیاست خارجی این کشور باید توجه داشت که ابوظبی و دبی با این‌که یک هم‌پوشانی و همراهی دارند یک رقابت پنهانی هم بین آنها وجود دارد. ابوظبی یک منطقه مسلمان‌نشینی است که حاکمیت کل امارات را دارد و در واقع اساس مناسباتش را بر مبنای نفت و تعاملات انرژی قرار داده است. از طرفی دبی یک منطقه تجاری است که اساس مناسباتش بر مبنای تجارت و اقتصاد بازار است. این دو با هم یک همکاری‌ها و رقابت‌هایی دارند که در مساله جزایر ایرانی نیز در چند برهه مختلف خودش را نشان داده است.
 
این تاریخ‌نگار با اشاره به بررسی منابع تاریخی درباره بحرین اظهار کرد: ما در مساله بحرین و امارات باید یک مطالعه مقایسه‌ای میان مواضع ایران و بریتانیا در هر دو مورد انجام بدهیم و در مورد مواضع بریتانیا در مساله بحرین با توجه به اجماع بین‌المللی که ضد ایران وجود داشت توانست ایران را تحت فشار قرار بدهد، اما در مساله جزایر سه‌گانه این کار صورت نگرفت.
 
تفرشی ادامه داد: در مساله بحرین واقعیت امر این است که دولت ایران از سال‌ها قبل ناکارآمدی نشان داد و زمانی که افکار عمومی دوست داشت که این کار در ایران انجام شود دولت ایران از توانایی این کار برخوردار نبود و نظر جامع بین‌المللی به سود ایران نبود و دولت ایران نتوانست درباره بحرین کاری از پیش ببرد.




اسناد تاریخی از پیگیری مستمر  ایران برای
مالکیت جزایر سه‌گانه

بهمنی‌قاجار نیز در این نشست اظهار کرد: این کتاب جلد دوم یک پژوهش درباره تمامیت ارضی مرزهای ایران است. جلد نخست آن به مرزهای ایران تا پایان دوره رضاشاه اشاره دارد و جلد دوم با توجه به حجم اسنادی که موجود بود و به دلیل اهمیت آن به جزایر سه‌گانه پرداخته است.
 
وی ادامه داد: در این پژوهش بحث پیشینه تاریخی جزایر سه‌گانه در چهار فصل کتاب گنجانده شده که در این فصول به تلاش‌های کمرنگ و پررنگ دوره مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، دوره احمدشاه قاجار و در زمان جنگ جهانی اول، در زمان رضاشاه، محمدرضا پهلوی و طرح‌های عملیاتی علاوه بر دیپلماسی در دوره جمهوری اسلامی ایران تا سال 1360 ه.ش پرداخته شده که حاکی از تاکید ایران بر حاکمیت تاریخی بر این جزایر است.
 
این پژوهشگر با طرح پرسشی درباره نقش کشورهای پان عربیسم اظهار کرد: دومین موضوعی که در کتاب به آن توجه شده با طرح پرسش (آیا مساله جزایر یک مساله ایرانی - عربی بوده است؟) مورد بررسی قرار گرفته است. باید گفت اگرچه امروز تلاش می‌شود مساله ادعاهای امارات به عنوان یک مساله ایرانی - عربی مطرح شود که بیشتر این تلاش‌ها از سوی رژیم عراق در دوره ریاست جمهوری صدام حسین و لیبی در زمان معمر قذافی انجام شد که این اقدامات پوششی برای پوشاندن ضعف‌هایشان در سیاست خارجی آنها و به ویژه در برابر رژیم غاصب اسرائیل بود.
 
بهمنی‌قاجار افزود: اسناد موجود در این کتاب نشان‌دهنده این است که مساله ادعای امارات عربی یک موضوع ایرانی-عربی نبوده و حتی در مطلع تاریخی این مساله به وجود می‌آید و شیوخ راس‌الخیمه و شارجه علاقه‌ای به طرح این مساله نداشتند و حتی با فشار انگلیسی‌ها به نصب پرچم در منطقه مبادرت می‌کنند. در آستانه مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه موضع تک تک شیوخ را که می‌بینیم یک بی‌توجهی به مساله وجود دارد و در جهان عرب فقط رژیم قذافی و رژیم بعث عراق و تا حدودی یمن جنوبی بوده که نسبت به این موضوع حساسیت نشان می‌دهند و می‌خواستند آن‌را به عنوان یک مساله ایرانی-عربی مطرح کنند و اما بقیه جهان عرب تقریبا موضع بی‌تفاوت به مساله داشتند.

لزوم باز بودن آرشیو وزارت خارجه برای پژوهش محققان

نظرآهاری نیز در این نشست گفت: بنده در سال 1380 تا 1384 در یک برهه‌ای بین سال 1389 تا 91.ش مدیرکل بخش اسناد دیپلماسی وزارت امور خارجه بودم. در آن‌زمان یکی از نخستین مشتری‌های ما نویسنده این کتاب بود. دقت نظری که وی با نگرش تاریخی و تدوین مناسب اسناد داشته در این کتاب به خوبی قابل مشاهده است.
 
وی با اشاره به غنی بودن آرشیو وزارت امور خارجه اظهار کرد: این آرشیو از قدیمی‌ترین و غنی‌ترین اسناد سیاست خارجی ایران برخوردار است و اسنادی از سیاست خارجی ایران در سال‌های نخست دوره قاجار در آن‌جا نگهداری می‌شود، اگرچه برخی از این اسناد دچار آسیب فراوان شده اما کماکان به عنوان معتبرترین منبع آرشیوی ایران در زمینه روابط خارجی مطرح است.
 
سفیر ایران در ژاپن با تاکید بر ادبیات مناسب به کار رفته در کتاب «تمامیت ارضی جزایر سه‌گانه تنب کوچک و بزرگ و جزیره ابوموسی در دوره پهلوی نخست» بیان کرد: استفاده از منابع اولیه در این کتاب، تجزیه و تحلیل مناسب اسناد استفاده شده و دقت‌نظر نویسنده موجب شده که این پژوهش با ادبیات مناسبی نوشته شود و ادبیات به کار رفته در این نوع کتاب‌ها در زمینه مسائل مرزی ایران در دو قرن گذشته برای دستگاه دیپلماسی بسیار حائز اهمیت است.
 
نظرآهاری افزود: مسائل ملی در هر نظام سیاسی که در ایران بر سر کار بیاید خواه و ناخواه با آن مواجه خواهد شد و همین استراتژی را در پیش خواهد گرفت که تاکید بر حفظ مرزهاست و باید از آنها دفاع کرد و در این مساله حساسیت نشان داده خواهد شد. بنابراین باید اندیشکده‌هایی در داخل و خارج برای کمک به دیپلماسی رسمی کشور تشکیل شود که تشکیل این مراکز اهمیت ویژه‌ای در پیشبرد اهداف ما در سیاست خارجی دارد. متاسفانه در ایران از این نوع موسسه‌ها بسیار اندک داریم و نیاز است که آنها تقویت و حتی در خارج از کشور تاسیس شوند. در کتاب دیگری تقی طبرسا با تکیه بر نقشه‌های تاریخی پژوهش ارزشمندی در این حوزه انجام داده است.
 
استقرار اسناد دیپلماسی وزارت امورخارجه در یک ساختمان مناسب

وی با اشاره به نقش دکتر صادق خرازی در استقرار مرکز اسناد دیپلماسی وزارت امورخارجه در یک ساختمان مناسب گفت: در سال 80 با تلاش و پیگیرهای خرازی و سرمایه وزارت خارجه ساختمانی برای آرشیو اسناد ایجاد و کار انتقال اسناد این وزارتخانه از ساختمان‌های مختلف آغاز شد. در سال 1380 که بنده مسئول آرشیو بودم، نخست تلاش کردم که این آرشیو به روی محققان و پژوهشگران باز باشد و در زمان مسئولیتم به تدریج شروع به سر و سامان دادن 14 و 15 مخزن اسناد در آنجا کردم که در این میان اگرچه مخزن نقشه‌های تاریخی بسیار مهم بود اما در انتهای فهرست نظم و نسق دادن قرار داشت.
 
مدیر سابق اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه افزود: برای سروسامان دادن به نقشه‌ها، نخست باید اسناد از ساختمان‌های مختلف وزارتخانه جمع‌آوری و سرو سامان و به شکل موزائیکی چیده می‌شد تا یک روزی محققان بتوانند بر آنها پژوهش کنند. در همین زمان که بخش نقشه‌ها هنوز از نظم موردنظر برخوردار نشده بود، تقی طبرسی برای پژوهش بر رساله‌ دکتر به این اداره مراجعه و درخواست استفاده از آخرین منابع آرشیوی را ارائه کرد. از آنجا که وی فرد منظم و از دیپلمات‌های وزارتخانه بود و همچنین اخرین نامه‌ها و اسناد تاریخی را دیده و به دنبال بررسی نقشه‌های تاریخی بود، بنده بدون هیچ مشکلی به وی اجازه دادم تا از نقشه‌هایی که اشاره کردم هنوز مرتب نشده بود، استفاده کند.
 
نظرآهاری با اشاره به مشکل نامرتب بودن نقشه‌های آرشیو وزارت خارجه ادامه داد: در آن زمان البته قبل از طبرسا، کسی (چه پژوهشگر خارجی و چه داخلی) برای بررسی و پژوهش در این نقشه‌ها مراجعه نکرده بود.  من به وی یادآوری کردم که نقشه‌ها بی سروسامان است و تنها برخی نقشه‌های ناقص تکمیل شده است. به مسئول بخش نقشه‌ها گفتم: این فرد می‌تواند بر نقشه‌های موجود تحقیق و پژوهش کند، اگرچه طبرسی مجوزی هم برای این تحقیق به من ارائه نکرده بود. وی که پژوهشگر زبردست و کم توقع است، مدت یک ماه به جست‌وجو در این نقشه‌ها پرداخت و یک‌روز به من مراجعه کرد و گفت: نقشه اهدایی پادشاه انگلیس به مظفرالدین شاه را که در آن جزایر سه‌گانه متعلق به ایران مشخص شده میان این نقشه‌ها پیدا کردم!
 
وی با اشاره به درج گم شدن نقشه اهدایی ملکه انگلیس به ایران بیان کرد: در کتاب‌ها آمده بود که این نقشه که از طریق «لرد سالزبوری» به مظفرالدین شاه اهدا شده و مهم‌ترین سند مالکیت ایران بر جزایر بود، گم شده و برخی می‌گفتند گم شدن آنها کار انگلیسی‌هاست. نقشه‌ای که تیمورتاش(وزیردربار پهلوی نخست) و امیرخسروافشار (وزیرامورخارجه ایران در زمان محمدرضا پهلوی) به دنبال آن بودند. طبرسی به عنوان پژوهشگری که از هر مطلب و سندی به راحتی نمی‌گذشت بعد از یافتن نقشه‌ها به من گفت: پس از بررسی فهمیدم این همان نقشه‌های منحصر به فرد ایران است که سالزبوری، وزیر خارجه وقت بریتانیا در نامه‌هایش به آن اشاره کرده است.

کتاب بهمنی قاجار مطالب بسیاری را به من آموخت

ملک‌زاده سخنران دیگر این نشست گفت: بنده با کتاب‌های بهمنی قاجار پیش از این کتاب آشنا بودم و برایم جالب بود که بحث مسائل مرزی برای نویسنده بسیار مهم است. با توجه به روحیه پژوهشگری وی که کار را با پیشینه تاریخی شروع کرده و با تسلطی که با مسائل حوزه روابط بین‌الملل و علوم سیاسی دارد، بسیار خوب توانسته در تبیین و استفاده از مطالب و اسناد عمل کند و این برای کسانی که در تاریخ روابط ایران و به ویژه در مسائل مرزی پژوهش می‌کنند، می‌تواند قابل استناد و استفاده باشد.
 
وی با طرح پرسشی درباره دخالت و پرچمداری انگلیس در تحریک و حمایت از دولت امارات در پافشاری بر ادعای مالکیت جزایر سه‌گانه افزود: زمانی که کتاب را برای نقد مطالعه کردم با خواندن آن مطالب زیادی آموختم که این امر به دلیل تدوین خوب مطالب از سوی نویسنده کتاب است. همچنین برایم مطالبی درباره نقش انگلستان به عنوان شروع‌کننده بازی با مسائل مرزی ایران و تحریک شیوخ عرب مهم بود که در این کتاب گنجانده شده است. اگرچه در بخشی از کتاب شرایط و تدارکاتی که در حال حاضر کم و بیش مسائل جزایر سه‌گانه را زنده می‌کند و بحث حاکمیت ایران را تحت‌شعاع مطالبات دولت امارات قرار می‌دهد، اشاره شده که امروز این فشار بیشتر از سوی دولت آمریکا، کشورهای عرب و رژیم اسرائیل قرار گرفته است. برای من پرسشی اینجا پیش می‌آید که آیا انگلستان غافل از این مساله است یا این‌که به روال گذشته این کشور پرچمدار این ادعا است یا پشت صحنه است؟ که پاسخ این پرسش را نتوانستم در کتاب پیدا کنم.
 
این عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: در کتاب اشاره شده که کشورهای حوزه خلیج در راس آن حاکم‌نشین شارجه یا ابوظبی یا حتی راس‌الخیمه در تب و تاب و افت و خیزی که در کتاب تشریح شده، بی‌علاقگی‌ خود را از لابه‌لای اسناد به لازم نداستن حاکمیت بر منطقه تبیین کردند. بنده فکر می‌کنم اگر این ادعاها کماکان از سوی امارات صورت می‌گیرد، ناشی از تمایلات سودجویانه کشورهای استعمارگر است که آنها را در این حوزه همچنان تحریک می‌کنند.
 
ملک‌زاده با اشاره به کشورهای تندرو عرب اظهار کرد: شاید کشورهایی مانند لیبی، مصر و یمن‌جنوبی که از آنها در کتاب نام برده شد، مستقیما ربطی به حوزه خلیج‌فارس نداشته و در این زمینه به دلیل حضور نداشتن و تعلق نداشتن به این منطقه نگرانی ندارند و برایشان هم فرقی نمی‌کند چه کسی حاکم این جزایر در منطقه ورودی خلیج‌فارس است. اما فکر می‌کنم سندهای ارائه شده در کتاب مبنی بر دخالت آنها در حمایت از تحرکات امارات ذهن ما را متوجه مساله پان عربی و قومی قبیله‌ای می‌کند.
 
وی با اشاره به نقاط قوت کتاب و انصاف تاریخی نویسنده عنوان کرد: نکته‌ای که در این کتاب برای من جالب بود و از نقاط قوت این پژوهش است، ارائه گزارشی از عملکرد وطن‌خواهانه همه دولت‌ها از قاجار تا به امروز در پیگیری و رد ادعاهای امارات و مقاومت در برابر انگلیس برای اعلام حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه است. معمولا پژوهشگران در این حیطه از زاویه دید دیگری که بعد از دولت قبلی به حکومت می‌رسد به مسائل نگاه و مطالب را تجزیه و تحلیل می‌کنند اما نویسنده در این رابطه این‌گونه عمل نکرده و با انصاف تاریخی به انعکاس وضعیت هر دولت و سلسله در این مساله مبادرت کرده و بیان می‌کند که از سال 1903.م (اشغال جزایر از سوی بریتانیا) همه حکومت‌های ایران با چنگ و دندان تلاش کردند این حاکمیت را حفظ کنند. مساله‌ای که در کتاب اشاره شده یکی از مهم‌ترین مسائل دولت‌های وقت ایران بوده است.

 

منبع: ایبنا


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.