هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 183    |    28 آبان 1393

   


 

راهکارها و ضرورت‏های تدوین تاریخ شفاهی ایلات و طوایف کرمانج


مقدمه‌ای بر تاریخ شفاهی معماری ایران


سفر به جزیره سوخته


تشکیل جلسه ی انجمن تاریخ شفاهی ایران در اصفهان


گزارش نشست علمی پژوهشگران تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی


اولین نشست از سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی کتاب برگزار شد


گنج ادبیات جهان وعرب


روایت اهل قلم از خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی


تبیین خاطرات پلیس‏ها‏ی سنت پل در طرح جدید تاریخ شفاهی


سرگذشت خانواده خود را گردآورید، این هدیه‏ای به نسل‏های بعد است


ندای همبستگی جمعی: تاریخچه گورستان، نه فقط ارواح


رونمایی: ‏اسناد‏ی از اقامت بریتانیایی‏های در خلیج فارس


 



راهکارها و ضرورت‏های تدوین تاریخ شفاهی ایلات و طوایف کرمانج

صفحه نخست شماره 183

مقدمه
كردهای خراسان یكی از ایلات بزرگ چَمَشْگَزَکْ هستند‏ كه در عصر صفویه ابتدا به نواحی ورامین و سپس به صورت تدریجی به نوار مرزی شمال خراسان كوچ نمودند.(1)  عده‏ای ‏از سران این قوم در دوره صفویه، افشاریه و قاجار جزء صاحب‏منصبان نظامی بودند كه نقش اساسی در تاریخ و تحولات خراسان داشته‏اند‏.
تاریخ مهاجرت این قوم دقیق مشخص نیست، مهمترین عامل دراین ارتباط عدم انسجام منابع و پراكندگی اسناد است‏. به طور كلی كردهای خراسان بواسطه موقعیت خاصی كه داشتند چندان به تشكیلات اداری توجه نمی‏كردند و تدوین تاریخ این قوم بخصوص با گزارشات پراكنده منابع دوره صفویه مشكل است‏ و بعد از این كه پای مستشرقین(2)  به ایران باز شد عده‏ای ‏از جهانگردان از شمال خراسان عبور كرده‏اند‏. در نوشته‏هایشان مختصر به نحوه آمدن كرمانجها به خراسان مطالبی را نوشته‏اند‏ كه اساس كار این گروه اطلاعات محلی بود كه از حكمرانان یا اشخاص مطلع بدست می‏آوردند.


استخری، ابن حوقل، كلاویخو و حتی تاریخ بیهقی حضوركردها درخراسان را به قبل ازصفویه می‏دانند. چنین به نظر می‏رسد كه منظور آنها از كلمه كرد عشایر و كوچ نشینانی بوده كه به دامپروری اشتغال داشته‏اند‏. در مجموع كوچ دادن ایلات و طوایف از زمان استیلای ترك‏ها در ایران شروع شد و تا دوره مغول و بعد در دوره تیموریان، صفویه و افشاریه شدت یافت. بدین معنی كه سلاطین این سلسله‏ها به منظورحفظ حدود و ثغور مملكت دستجات مختلف ایلات را از نقطه‏ای ‏به نقطه دیگر كوچ می‏دادند چنان كه امیرتیمور بعضی از سكنه شام را كه بعدها به ایل شاملو معروف شده‏اند‏ به خراسان كوچانید.


تشكیل دولت صفویه و سیاست مذهبی كه شاهان این سلسله اعمال می‏كردند موجب شد تا در ساختار كلی جامعه نیز تحولاتی ایجاد شود. در این زمان خراسان به عنوان ایالتی دور از مركز شاهد وقایع عمده‏ای ‏بود كه دولت مركزی را گرفتار نموده بود. تهاجمات ازبك‏ها به نواحی خراسان موجب گردید تا دولت صفویه توجه مبذولی به خراسان داشته باشد. بر این اساس در اولین اقدام به تقویت مرزهای خراسان اقدام نمودند.


دردوره صفویه مرزهای خراسان همواره مورد تهاجم و تجاوز ازبك‏ها بود، دامنه این تجاوزات حتی تا نواحی مركزی ایران وسعت داشت. ازبكان جماعتی از بازماندگان مغول بودند كه درحدودسال ۹۰۴ ه.ق سلطنت ماوراءالنهر را از چنگ اخلاف تیمور در آورده، در آنجا به تشكیل دولتی توفیق یافتند، آنها نسبت خود را به یكی از پسران جوجی، پسر چنگیز می‏رسانند. شیبك خان معاصر صفویه شاه آنان بود. بین شاه اسماعیل صفوی و شیبك خان خصومت از آنجا ناشی می‏شد كه ازبك‏ها همواره به خراسان دست‏درازی می‏كردند. شیبك‏خان پس از تصرف خراسان درسال ۹۱۳ ه.ق / ۱۵۰۷م. به فكر چپاول نواحی دیگر ایران افتاد و به كرمان حمله نمود و پس از درگیری‏های عمده؛ سپاه صفوی به پیروزی رسید. در دیگر درگیری بین صفویه و ازبك‏ها درسال ۹۱۶ ه.ق كه به جنگ مرو معروف است پس از این كه شاه اسماعیل بر ازبك‏ها غلبه كرد به كمك افشارها قسمتی از خراسان را كه مدت‏ها در دست ازبك‏ها بود تسخیر كرد و شیبك‏خان را به هلاكت رساند و شهر هرات دومین شهر و محل اقامت جانشین بلافصل سلطنت شد. شرح تهاجمات ازبك‏ها به خراسان در كتاب عالم آرای عباسی مسطور است. مساله انتقال ایلات به خراسان به دوره شاه اسماعیل صفوی برمی گردد، درحدود سال ۹۱۶ ه.ق زمانی كه به خراسان لشكر كشید گروهی از اكراد را به خراسان منتقل نمود و عده‏ای ‏نیز دردوره شاه طهماسب كوچ داده شدند.


تهاجم ازبك‏ها به خراسان در دوره شاه عباس ادامه داشت. وی زمانی به قدرت رسید كه دولت عثمانی از طرف غرب و ازبكان از سمت شرق مملكت را مورد تاخت و تاز قرارداده بودند. در داخل كشور سران سپاه قزلباش گرفتار كشمكش بر سر قدرت بودند. بنابراین شاه عباس درصدد برآمد با عثمانی‏ها صلح كرده و حتی قسمتی از آذربایجان و نواحی غربی و حتی تبریز را در اختیار آنان قرار دهد و به دفع ازبكان و سر و سامان دادن به اوضاع داخل بپردازد، ازبكان از طرف شرق؛ مشهد مقدس را چندین بار تصرف كرده و اكثر شهرهای خراسان را مورد تجاوزقرار داده بودند. شاه عباس پس از فراغت از امور داخل و از بین بردن سران قزلباش تمام سعی و تلاش خود را متوجه شرق نمود و طی چندین سال موفق به بیرون راندن ازبكان شد. وی تصمیم به حركت گروهی از اكراد به خراسان گرفت و آنان را در مرزها مستقر كرد. هر چند قبل ازشاه عباس، شاه اسماعیل نیز در اقدامی مشابه گروهی از ایلات را در خراسان به خصوص درگز اسكان داده است. چنین بنظر می‏رسد که كار انتقال ایلات و طوایف كرد به خراسان روندی تدریجی بوده و پس از اینكه مهاجرین كرد به نواحی قوچان تا بجنورد آمدند با غلبه بر طوایف گرائیلی آنها را متفرق ساختند.


عامل اصلی انتقال ایلات و طوایف كرد به خراسان هم چنان كه ذكر شد مسئله دفاع از مرزها و تقویت مرزهای خراسان بوده است، حركت اقوام كرد زبان به نواحی مرزی شمال خراسان این امكان را به وجود آورد تا این گروه‏ها با توجه به نوع زندگی كه داشتند در بین كوه‏های هزار مسجد مقیم شوند. در مرحله اول شاه اسماعیل و به تبعیت از این سیاست شاه عباس اقدام درجهت صیانت از مرزهای خراسان نمودند. اینكه درمهاجرت اكراد به خراسان چه تعداد خانوار كوچانده شدند آمار متفاوتی بیان شده است، متداولترین آمار ۴۰ هزار خانوار است‏.


پیشینه تاریخ نگاری کرمانج‏ها
با توجه به اینکه این گروه جمعیتی نقش موثری در تحولات تاریخی منطقه داشته است آیا ‏اند‏ازه کافی مکتوبات در این زمینه وجود دارد؟ تاریخ نگاری‏های محلی در حوزه کرمانج‏ها با چه دیدگاهی نوشته شده‏اند‏؟ با نگاهی گذرا به آثار نوشتاری تولید شده در ارتباط با تاریخ، ادبیات و فرهنگ قوم کرمانج کتاب‏های منتشر شده را می‏توان در چهار دسته تقسیم‏بندی کرد.


1- نگاه از درون:
الف: نویسندگان کرد زبان. اغلب نویسندگان از ایلات و طوایف کرمانج بودند، بنابراین در نگارش تاریخ متعصبانه برخورد نموده و بر اساس متدهای قدیمی و رایج شروع به تاریخنگاری کرده‏اند‏. در این زمینه کلیم‏الله توحدی(3)  پیشگام بوده است. از دیگر نویسندگان شادروز امانی(4) ،‏ هاشم صادقی باجگیران(5)  را می‏توان نام برد. در آثار منتشر شده گاهی استناد به اسناد و منابع مکتوب و مستندات شفاهی بوده است.


ب: سایر نویسندگان: برخی از نویسندگان هم بر اساس علایق پژوهشی اقدام به تحقیق در ارتباط با ایلات و طوایف کرمانج و شمال خراسان کرده‏اند‏ که برخی از آنها عبارتند از: محمد جابانی(6) ، رمضانعلی شاکری(7) ، سید علی میرنیا(8) ، سیاوش فاتحی(9) ، ابوالفضل قاسمی(10) ، عبدالله طاهرزاده(11) و...


2- تعداد ‏اند‏کی از نویسندگان هم با جمع‏آوری اسناد و مدارک و تدوین کتاب‏ها سعی در ارائه کتاب‏هایی بر مبنای دانشگاهی نموده‏اند‏. محمد اسماعیل مقیمی(12) ، حجی محمد تقدیسی(13)  و مقالاتی که توسط دانشجویان در نشریان منتشر شده‏اند‏.


3- کتاب‏هایی که با تکیه بر شفاهیات جمع‏آوری و نوشته شده‏اند‏. طی سال‏های اخیر نویسندگانی همچون نوروز علی نوروزی(14) ، احمد عضدی(15) ، مرتضی قنبری،‏هاشم فرهادی(16) و...، در این زمینه پیشگام بوده‏اند‏.


4- قوم‏نگاری‏های که به صورت پراکنده و گاهی در مراکز دانشگاهی انجام شده‏اند‏. مختصري درباره کوچ‌نشينان کرد شمال خراسان، تألیف دکتر محمد حسین پاپلی یزدی(17) و پایان نامه‏های نوشته شده در مراکز علمی و دانشگاهی نمونه‏ای ‏از قوم نگاری‏ها در ارتباط با کرمانج‏های خراسان محسوب می‏شوند. در برخی از آثار نوشتاری استفاده از منابع تاریخی، اسناد محلی و مطالعات میدانی وجود دارند ولی اغلب کتاب‏ها براساس روایت‏ها و شفاهیات تدوین شده‏اند‏.


نقاط قوط این کتاب‏ها: اغلب کتاب‏های نوشته شده به زبان فارسی است‏ این موضوع موجب می‏شود تا پژوهشگران مختلفی از این منابع استفاده کنند. هر چند عدم به کارگیری خط نوشتاری کرمانجی موجب می‏شود تا به مرور زبان کرمانجی در معرض تهدید و یا فراموشی قرار گیرد.

اسناد
آیا اسناد و مدارک تاریخی این قوم جمع آوری و ساماندهی شده‏اند‏؟ پراکندگی اسناد و مدارک مربوط به این گروه جمعیتی یکی از مهمترین مشکلات محققان و پژوهشگران محلی برای تدوین تاریخ جامع کرمانج‏های خراسان است‏. اغلب این اسناد در خانواده‏های مهم نگهداری می‏شود و به واسطه نبودن مراکز اسنادی در منطقه در معرض تهدید جدی و از بین رفتن هستند‏. اگر مراکز فرهنگی همچون میراث فرهنگی اقدام به جمع‏آوری این اسناد کرده‏اند‏ با هدف نمایشگاهی بوده و دسترسی محققان به آنها مشکل است‏. شناسایی مجموعه‏های اسنادی در ارتباط با کرمانج‏های خراسان و اختصاص مرکزی اسنادی به این موضوع می‏تواند اقدام مهمی در جهت حفظ و نگهداری اسناد و مکتوبات باشد. تاکنون برخی از اسناد مربوط به کرمانج‏ها در برخی از کتاب‏ها چاپ و منتشر شده‏اند‏. تعدادی از این اسناد هم در مراکز اسنادی همچون گنجینه اسناد کتابخانه ملی، مرکز اسناد کتابخانه مجلس، مرکز اسناد آستان قدس رضوی و مرکز اسناد وزارت امورخارجه نگهداری می‏شوند. گزارش‏های کنسولگری‏های انگلیس و روسیه هم در این زمینه اطلاعات قابل توجهی دارند.


ایلات و طوایف کرمانج شمال خراسان ضمن اسکان در منطقه به شغل دامپروری و کشاورزی اشتغال داشته و رهاورد این مهاجرت اتحاد و صیانت از مرزها و مبارزه با متجاوزان از جمله ازبک‏ها بوده است. تاریخ شفاهی به عنوان راهکاری علمی برای ثبت تاریخ و و ادبیات شفاهی این قوم ضرورتی است که به آن پرداخته می‏شود.

تاریخ شفاهی
تاریخ شفاهی یکی از شیوه‏های علمی جهت ثبت تاریخ، فرهنگ و ادبیات کرمانج‏های خراسان است‏. مدیریت اسناد آستان قدس رضوی به عنوان بزرگترین مرکز تاریخ شفاهی در شرق کشور تاکنون اقدامات ارزنده‏ای ‏را در این زمینه انجام داده است. تدوین تاریخ شفاهی کلات(18)  و قوچان(19)  از جمله طرح‏های اجرا شده در این مرکز هستند‏. تاریخ شفاهی کلات یکی از موضوعات مهمی است که از سال 1385 مورد توجه آرشیو تاریخ شفاهی قرار گرفت. بهره‏گیری از خاطرات بزرگان این خطه موجب شد تا بخشی از اسناد خانواده‏های قدیمی جمع‏آوری و آرشیو و یا منتشر شوند. اهمیت کلات نادر به خاطر وجود اقوام مختلف باعث شده تا شاهد آداب و رسوم قابل توجه‏ای ‏دراین منطقه باشیم. ثبت و ضبط خاطرات بزرگان کلات این امکان به وجود آورد تا بخشی از وقایع تاریخی و فرهنگ آن منطقه حفظ و آرشیو شوند.


در طرح تاریخ شفاهی قوچان هم تاکنون مصاحبه‏های مهمی با خاندان‏های موثر و شخصیت‏های مهم قوچان در موضوعات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی انجام شده است. برخی از موضوعات مورد توجه در آرشیوهای تاریخ شفاهی عبارتند از:


مستندسازی موضوعات مهمی همچون؛ حکام و خوانین کرد، یاغیان محلی، مراسم عروسی و عزاداری‏ها، بازی‏های محلی، موسیقی مقامی و فلسفه نواخته شدن هر یک از آهنگ‏ها، ورزش‏های کرمانجی اعم از کشتی چوخه، ایلات و طوایف منطقه، آداب و رسوم، امنیت، وقایع و رویدادها، اعیاد، وضعیت درمانی و بهداشتی، پوشش گیاهی و طبیعت، کوچ نشینی، دامداری و کشاورزی، شعرو شاعران کرمانج، آثار تاریخی، اصلاحات ارضی، مدارس قدیم و معلمان، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، شهدای کرمانج و…


چه ضرورتی دارد تا تاریخ شفاهی ایلات و طوایف کرمانج خراسان ثبت و به عنوان منابع آرشیوی نگهداری شود؟ با توجه به ظرفیت بالای قوم کرمانج و پراکندگی جغرافیایی آن پیشنهاد می‏شود این کار در سطح وسیع‏تری جهت حفظ شفاهیات صورت گیرد. تأسیس مرکزی جهت آرشیو اسناد محلی و انجام تاریخ شفاهی در خراسان شمالی ضرورتی است که موجب می‏شود تا تولیدات مهمی در زمینه تاریخ و ادبیات کرمانجی منتشر یا آرشیو شوند.


1- قوم کرمانج در این نوشتار به جمعیتی اطلاق می‏شود که در شمال خراسان ساکن هستند. این گروه جمعیتی ترکیبی از ایلات و طویف مختلف هستند که در شهرهای کلات، درگز، قوچان، شیروان، بجنورد، اسفراین ساکن هستند. آن گونه که منابع تاریخی گزارش می‏دهند سابقه ورود آنها به خراسان به دوره صفویه می‏رسد.
2- جهت اطلاع بیشتر بنگرید به: سایكس، سر پرسی: تاریخ ایران، ترجمه محمدتقی فخرداعی گیلانی، ج2 (تهران،زوار،1335)، كرزن، لرد: ایران و قضیه ایران، ترجمه وحید مازندرانی، ج1 (تهران، ترجمه و نشر كتاب، 1349)، ییت: سفرنامه خراسان و سیستان، به اهتمام قدرت‏الله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبر (تهران، یزدان،1365 )، موزر، هنری: سفرنامه تركستان وایران، به كوشش محمدگلبن (تهران،سحر،2536) و...
3-کلیم‏الله توحّدی (کانیمال) نویسنده و پژوهشگر در سال ۱۳۲۰ شمسی در روستای اوغاز تازه متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه محل تحصیلش به نام رودکی به پایان رساند. درشهریور۱۳۴۲ به خدمت سربازی اعزام می‏شود. وی در آخر شهریور 1358 به عنوان رئیس کتابخانه عمومی دکتر علی شریعتی که بزرگترین کتابخانه عمومی خراسان، مشغول به کار شد. آقای توحدی در بهار 1359 نخستین کتاب خود را تحت عنوان "حرکت تاریخی کرد به خراسان در دفاع از استقلال ایران" به چاپ رساند. این کتاب در 6 جلد منتشر شده است. دیگر آثار این نویسنده عبارتند از: دیوان جعفرقلی، اسفراین دیروز و امروز، ترانه‌های کرمانجی با ترجمه فارسی، درخت چهل دستان، نادر صاحبقران، کلیدر در اسناد و واقعیات.
4-امانی، شادروز. مرزداران شمال خراسان. مشهد: واسع، ‎۱۳۸۲
5-مرزداران دامنه‌ي کيسمار (روايتي از کردهاي شمال خراسان) در سال 1388 توسط انتشارات واسع: دامینه عرضه شده است.
6- جابانی، محمد. سرزمين و مردم قوچان نوشته. مشهد: اطلس، ‎۱۳۶۳.
7-شاکری، رمضانعلی. اترکنامه تاريخ جامع قوچان. تهران: اميرکبير، ‎۱۳۶۵.
8-سیدعلی میرنیا فرزند سید آقاجان نوه سردار حسین میر در سال 1297ش. در نوخندان درگز به دنیا آمده است و از کارمندان استانداری بوده است. از سیدعلی میرنیا تا کنون بیش از 20 جلد کتاب در زمینه تاریخی، ایل‏ها و طوایف خراسان چاپ شده است. پژوهشي در شناخت ايل‌ها و طايفه‌هاي عشايري خراسان و نقش سياسي رؤساي ايل‌هاي بزرگ در امور کشور، و روابط آنها با حکومت‏ها و استعمارگران در سال 1369 توسط مؤسسه انتشاراتي و آموزشي نسل دانش چاپ و منتشر شده است.
9- کتاب کوچندگان کرمانج تألیف سياوش فاتحي این کتاب در سال 1389 توسط انتشارات کیان نشر در دو جلد منتشر شده است.
10- قاسمی، ابوالفضل. خاوران، گوهر ناشناخته ايران مشتمل بر تاريخ و جغرافياي درگز و کلات. تهران: ‎۱۳۴۹.
11- طاهرزاده، عبدالله. عشاير کرد شمال خراسان. تهران: خلیلیان. 1383
12- مقیمی، محمد اسماعیل. جغرافیای تاریخی شیروان. مشهد. معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی . 1370
13- تقدیسی، محمد.رشيدخان سردار کل قوچان: روايتي تاريخي از دوران زندگي و حکومت امير حسين‌خان شجاع‌الدوله حاکم قوچان. مقدمه اسماعيل حسين‌پور. مشهد: همسايه آفتاب، ‎۱۳۹۰.
14- نوروزی، نوروز علی. هفت مقام دو تار (به انضمام گوشه‌هايي از ادبيات و فرهنگ کرمانج). بجنورد. عضدی. 1389
15- عضدی، احمد. سرگذشت و خاطرات پهلوانان چوخه (پوش کرمانج): مهيج، متنوع، خاطره‌آميز، جذاب و خواندني همراه پند و‏اند‏رزهاي سودمند و آموزنده. 1391
16- از این نویسنده کتاب‏هایی همچون؛ فرمانرواي جنگ و موسيقي خدو سردار (ظهور خداوردي سردار بر افق تاريخ ايران)، قهرمانان (سردار عيوض‌خان جلالي) و فرج‏الله خان بيچرانلو (افول آخرين ستاره بر افق ايلحانيان شمال خراسان) نیز منتشر شده است.
17- این کتاب در سال 1363 توسط انتشارات دانشگاه فردوسي، دانشکده ادبيات و علوم انساني منتشر شده است.
18- تعدادی از افرادی که تاکنون با آنها مصاحبه انجام شده است عبارتند از: محمد قدرتی، غلامعلی سبحانی، عباسعلی قدرتی، مرحوم حاج فولاد توسلی، محرم گنج بخش، مرحوم عباسخان جلایر، براتعلی قنبری، علی جلایر لاین، مرحوم یدالله شیروی، عسیس شیخکانلو، مرحوم حاج ذوالفقار جلایر، عین الله شیروی، مرحوم نادر عالمی، غلامحسین جوادیان، حاجی عسکر دانا و...
19- طرح تاریخ شفاهی شهرستان قوچان از سال 1391 توسط خانم میترا نجاتی در بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد آستان قدس رضوی در حال اجرا است. برخی از افرادی که با آنها مصاحبه شده بدین شرح هستند: محمد جابانی، عباسقلی جوانبخت، جلال جلالی، علیرضا جنتی، محمد جوکار قوچانی، حسن چمنی، علی اکبر بلوریان، حبیب رحمانی، حسن ابوترابی، علی اقبالی، محمد رضا بلوریان، خسرو بهرامی، حسن بنی‏هاشمی، محمد حسین ثابت قوچانی، احمد پهلوان، شکرالله تهمورثی، فاطمه اسماعیلیان، اسماعیل بیگلری و ...

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

22 آذر 1393
قديمي شيروان
آموزنده ومفيد بود.اگرتحقيق ازايلات وطوايف مختلف اين قوم(کرمانج)عمارلو بيچرانلو زعفرانلو و...به تفکيک صورت بگيرد شايد جامع تر باشد.سربلندي شما را آرزو دارم،موفق باشيد.

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.