هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 166    |    18 تير 1393

   


 



‏نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم- ۲۰

صفحه نخست شماره 166

‏ماهیت اصلاحات ارضی و نیروهای مذهبی

مسأله اصلاحات ارضی موضوع درازدامنی است که از همان طلیعه انقلاب مشروطه مطرح شد و در خلال چندین دهه از سوی برخی شخصیت‏ها و جریان‏های سیاسی پیگیری گردید. در این میان احزاب و گرایش‏های چپ با اتکا به مبانی و نظریات سوسیالیستی از پیشگامان طرح اصلاحات ارضی در کشور بودند. اما تصویب و اجرای این طرح تا اواخر دهه سی با مقاومت برخی جریان‏ها و گروه‏ها، ناکام ماند. نکته قابل تأمل این که، مراجع و علمای مذهبی و همچنین ملاکین بر مبنای کدام اصول به مخالفت با اصلاحات ارضی برخاستند؟ متقابلاً دهقانان فاقد زمین بر چه اساسی از آن استقبال کردند؟ به نظر می‏رسد، نیروهای مذهبی و زمین‏داران بزرگ با عنایت به اصل مشروعیت مالکیت در اسلام، با اصلاحات ارضی مخالفت ورزیدند. اما کشاورزان فاقد زمین با توسل به اصل لزوم برخورداری از حداقل رفاه و آسایش، از آن استقبال کردند. نکته درخور توجه این‏که هم ملاکین و هم دهقانان برای اعلام مواضع خود به آیت‏الله بروجردی توسل جسته و تلگراف‏های مخالفت و موافقت خود با اصلاحات ارضی را به ایشان مخابره کرده و از آن مقام مذهبی استمداد جستند.

به هر حال، چنان که این نوشتار نشان می‏دهد، لایحه اصلاحات ارضی در مجلس 19 و در سال 1338، به تصویب مجلس رسید، اما با مخالفت آیت‏الله بروجردی و ملاکین اجرایی نشد. تا این که با به قدرت رسیدن دولت دموکرات در آمریکا و فشار آن کشور از یک سو و تمایل آن دولت به نخست‏وزیری علی امینی -مدافع اصلاحات در ایران- مصوبه مذکور علی‏رغم واکنش برخی علمای مذهبی نظیر آیات عظام حکیم، کفایی و بهبهانی به اجرا گذاشته شد.

ناگفته نماند که، چالش مرجعیت با هیأت حاکمه در خصوص اصلاحات ارضی، چالش درازدامنی بود که بارها به خصوص در اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل، مطرح گردید. چنین به نظر می‏رسد، شاه بنا بر ملاحظات جهانی، ملزم به اجرای آن بود. در تحلیلی مختصر باید خاطر نشان کرد که با شیوع ‏جنگ سرد ميان آمريكا و شوروي، محمدرضا شاه كه مدتی بعد ‏با كودتاي آمريكايي 28مرداد سلطنتش تحکیم یافت، عملاً در جناح غرب قرار گرفت، لذا به ناچار در راستاي برنامه‏ها و توصيه‏هاي آمريكا عمل مي‏كرد. در این راستا با عنایت به گسترش جنبش‏هاي دهقاني سال‏هاي بعد از جنگ جهاني دوم در برخي كشورها نظير چين، ويتنام، الجزاير و كوبا، دولت آمريكا به منظور چاره‏جويي از شیوع این نوع جنبش‏ها در کشورهای تحت سلطه خود، در صدد اصلاحات ارضي در این كشورها برآمد. بر اين اساس با اعلام «اصل چهار ترومن» كارشناسان و مستشاران خود را به اين كشورها از جمله ايران گسيل داشت. اما اين شرايط بعدها و در پي رياست جمهوري كندي از حزب دموكرات به گونه‏ای دیگر رقم خورد. وي با انتشار كتاب «استراتژي صلح» در صدد تغيير رويه رژيم‏هاي سركوبگر وابسته به آمريكا برآمد.(1)  او مدعي بود كه يك اجتماع آزاد بايد ياور بينوايان باشد.(2)  در اين راستا مشاور امنيت ملي وي كه جامعه‏شناسی به نام والت وتيمن رستو بود، يك سلسله اصلاحات بنیادی که اصلاحات ارضي نیز یکی از مفاد آن بود، را در كشورهاي آمريكاي لاتين، خاورميانه و آسياي جنوب شرقي طرح‏ريزي كرد. رستو براي جلوگيري از گرایش این کشورها به نظام رقیب كمونيستی شوروي، براي آنان بدون در نظر گرفتن شرايط اجتماعي يك نسخه واحد پيچيد. اين طرح‏ها با عناويني همچون: «اتحاد براي پيشرفت»، «انقلاب از بالا» و سياست «مرزهاي نو» با تبليغات فراوان مطرح گرديد كه در ايران به عنوان «انقلاب سفيد» شهرت یافت. به هرحال كندي براي اجراي اين برنامه در ايران با توجه به شرايط آن از لحاظ همجواري با شوروي ونقش ارتش و ساواك و به خصوص اوضاع اجتماعي و اقتصادي ایران، تأكيد مضاعف داشت و شاه را براي اين منظور جهت انتخاب علي اميني به نخست‏وزيري در اواخر دهه چهل تحت فشار قرار داد.(3)  اما در پي برخی موفقيت‏هاي اميني، شاه كه او را تهديدي بالقوه براي خود مي دانست، او را برکنار کرد.(4) 

بر این اساس، مشكل اصلي اصلاحات مذکور در ایران، عدم تناسب اين اصلاحات با شرايط اجتماعي ايران بود. كما اين كه با واكنش‏هايي مواجه شد. مهمتر آنکه هدف نهايي اصلاحات نیز، تثبيت قدرت شاه و تداوم سلطه آمریکا بود.(5)  چنانچه مدتی بعد با سركوب مخالفان، ماهیت انقلاب سفيد نمايان شد.(6)  بخش عمده مخالفان آن نيروهاي مذهبي بودند. چنان که آیت‏اللّه بروجردی، مرجع تقلید اعلم سال‏های 1339-1325، علی‏رغم این که از دخالت در امور سیاسی خودداری‌ می‌کرد ،(7) به صراحت مخالفت خود را با آن قانون به خاطر «عدم موافقت آن با قوانین دیانت مقدسه اسلام»(8)  اعلام کرد. شاه نیز بعدها تصریح کرد: «ما حتی تا زمانی که او[آیت‏اللّه بروجردی‌] زنده بود اصلاحات ارضی را به تأخیر انداختیم، چون‌ می‌دانستیم که آن را تأیید نخواهد کرد.»(9) 

تا این که در پی رحلت آیت‏الله بروجردی در فروردین سال 40، هیئت حاکمه با تصور خلاء مرجعیت واحد و به خصوص انتقال مرجعیت به نجف_ آیت‏الله العظمی حکیم- در صدد اجرای برنامه‏های معوق خویش برآمد. اما در این راه با مقاومت نیروهای مذهبی به رهبری مرجعیت، به خصوص امام خمینی(ره)، مواجه شد. ناگفته پیداست ملاکین نیز که با اجرای این طرح، زمین‏های خود را از دست می‏دادند، به نیروهای مذهبی روی آوردند، اما از آنجا که این دو نوع مطالبه از نظر ماهیت با هم تفاوت داشت، تکاپوهای ملاکین با استقبال مرجعیت پیشرو مواجه نشد.


۱ -جان فيتز جرالد كندي، استراتژي صلح، ترجمه عبدالله گله داري، تهران، سازمان كتاب‏هاي جيبي ، 1342، ص 241
۲ -جيمز بيل، شيرو عقاب: روابط نافرجام ايران و آمريكا، ترجمه جهانشاهي، تهران، فاخته، 1371
۳ -مايكل ليدين و ويليام لوئيس، هزيمت، شكست رسوائي آمريكا در ايران، ترجمه احمد سمعيي،تهران، ناشر، 1362، ص 38. همچنين: باري روبين، جنگ قدرت‏ها در ايران، ترجمه محمود مشرفي، انتشارات آشتياني، 1363، ص 92
۴ -مارك. ج. گازيوروسكي، سياست خارجي آمريكا و شاه: بناي دولتي دست نشانده در ايران، ترجمه فريدون فاطمي، تهران، نشر مركز، 1371، ص 309
۵- ماروين زونيس، شكست شاهانه: ملاحظاتي درباره سقوط شاه، ترجمه اسماعيل زند و بتول سعيدي، تهران، نشر ني، 1371، ص390
۶ -رابرت گراهام، ايران سراب قدرت، ترجمه، فيروز فيروز نيا، تهران، سحاب كتاب، 1358، ص 161
۷ -در باره رویکردهای غیر سیاسی آیت الله بروجردی، رک به: رحیم روح بخش، میراث آیت الله بروجردی، شماره 32، تابستان 80، صص 36-7
۸- برای اطلاع از متن تلگراف ر.ک:علیرضا زهیری،عصر پهلوی به روایت اسناد،،ص 791،تلگراف مذکور توسط آیت اللّه‌ بروجردی به آیت اللّه بهبهانی در تهران جعت ابلاغ نظر وی،به مقامات مسوول در تاریخ 52 شعبان 1379 قمری صادر گردیده‌ است.
۹- احسان نراقی،از کاخ شاه تا زندان اوین،ترجمه سعید آذری،تهران،موسسه خدمات فرهنگی رسا،3731،ص 72

رحیم روح بخش
roohbakhsh1965@yahoo.com



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.