هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 164    |    4 تیر 1393

   


 



هویت شهری مشهد در یک قدمی اضمحلال

صفحه نخست شماره 164

در نیم قرن اخیر افزایش انفجاری جمعیت و به تبع آن توسعه موجب شده تا در ساختار و بافت قدیمی شهرها شاهد تغییر و دگرگونی قابل توجه باشیم. این تغییرات در بافت‏های روستایی و غیرشهری هم نفوذ پیدا کرده است. صنعتی شدن ایران و ورود فناوری و گسترش آن قطعاً پیامدهای مثبت و منفی را به همراه داشته است. امروزه هویت شهری به عنوان موضوعی مهم در مباحث فرهنگی مطرح و مورد توجه جدی برخی از مدیران شهرها قرار گرفته است. مشهد به عنوان مرکز خراسان رضوی از جمله شهرهایی است که طی سال‏های اخیر شاهد تغییرات شگرف بوده است. هجوم اقوام و مهاجران مختلف به مشهد و توسعه حاشیه نشینی و پیوستن شهرک‏ها و روستاهای اغماری در محدوه شهر سبب شده تا کلکسیونی از فرهنگ‏ها و اداب مختلف باشد.
تغییرات ایجاد شده در بافت و محلات قدیمی شهر موجب شده تا از مشهد قدیم به عنوان "مشهد مدرن" با فضاها و نمادهای متفاوت یاد کرد. نمادهایی که هیچ سنخیتی با هویت مذهبی شهر ندارد. ساختمان‏ها و اقامتگاه‏هایی که با فرهنگ اصیل ایرانی همخوانی نداشته و معماری آن تحت تاثیر معماری غربی شکل گرفته است. در واقع طراحان شهری بدون رویکرد به تاریخ و هویت مذهبی این شهر قلم بردست گرفته و با ترسیم نقشه‏های جدید به بازسازی هویت جدید اقدام می‏کنند که بخش اعظم آن توسط سرمایه دارها با رویکرد تجاری بوده است. به جرات می‏توان گفت: بافت شهری مشهد چنان دچار تغییر شده که نمی‏توان فضاسازی مناسبی برای تداعی خاطرات به وجود آورد.
اگر در گذشته نه چندان دور مشهد با معماری اسلامی و محلات قدیمی شش گانه‏اش شناخته می‏شد، امروزه وسعت جاذبه‏ها چنان زیاد شده که برخی از مکان‏های تفریحی دغدغه حضور گردشگران شده و حتی بخش از هویت و اماکن قدیمی مشهد بدون بازسازی تبدیل به میادین یا تجارتخانه‏هایی شده‏اند‏ که اسامی آن‏ها هیچ ارتباطی با‏ ‏هویت مشهد ندارند. رشد و توسعه این گونه فضاها چنان وسیع و سودآور بوده که تمام محلات یاد شده در محاصره معماری جدید با هویتی مبهم قرار گرفته‏اند‏. اگر مهمترین مولفه‏های هویت بخش شهر مشهد را در مواردی چون، اماکن، زبان، فرهنگ، آداب و رسوم، شخصیت‏ها و... بدانیم. این تغییرات چگونه شکل گرفته‏اند‏؟
با نگاهی گذرا به تاریخ اماکن یا بافت قدیمی شهر، در حال حاضر فقط بسیاری از مسائل در حد اسم باقی مانده‏اند‏ و بنای خیابان‏ها و ایجاد آپارتمان و هتل‏ها کاملاً ساختار محلات مشهد دگرگون کرده است. هر چند حرم مطهر به عنوان یک نماد معماری اسلامی نقش ارزنده ای در احیای هویت مذهبی مشهد داشته است ولی تغییرات تدریجی ایجاد شده در محلات پیرامون آن متفاوت از معماری اسلامی بوده و معماران هیچ دغدغه هویتی در طراحی نداشته‏اند‏. به واسطه زائرپذیری و نگاه اقتصادی خیلی از نمادهای هویت بخش شهر از بین رفته و جای آن را فضاهای کاملاً جدید پر کرده است. در کنار معماری اصیل اسلامی که در حرم مطهر شکوفا شده شده است آپارتمان‏ها و هتل‏های سر به فلک کشیده در نگاه زائران تکراری شده و شاهد شکل گیری شهری جدید هستند.
با وجود زائران مختلف، لهجه مشهدی هم نتوانسته پایگاه مناسبی در هویت بخشی شهر داشته باشد. یعنی لهجه‏ها هم با دیدن فضاهای جدید دگرگون شده‏اند‏. و هیچ تلاشی در جهت احیا و زنده نگهداشتن لهجه مشهدی در نهادی فرهنگی مشهد صورت نگرفته است. قطعاً علاقه مردم به لهجه و انتقال آن به فرزندان می‏تواند این موضوع تثبیت کند. هر چند دانشگاهی شدن موضوع با نوشتن چند پایان نامه تحصیلی و یا سرودن چند شعر با لهجه محلی یا پخش برنامه‏های منقطع در صدا و سیما نتوانسته است لهجه مشهدی را به عنوان یک نماد هویتی مطرح نماید. چنین به نظر می‏رسد اگر تلاش جدی در این زمینه صورت نگیرد در دو سه دهه آینده کمتر کسی پیدا می‏شود که به لهجه مشهدی تکلم کند.
تغییرات تدریجی در فرهنگ‏ها، آداب و رسوم، از بین رفتن اماکن هویت بخش و خاطره انگیز، پیدایش سبک‏های جدید زندگی و تغییر مشاغل سنتی و عدم حفظ آن موجب شده تا مشهد در آستانه قرن پانزدهم خورشیدی شاهد تولد "مشهد مدرن" با هویتی جدید و بیگانه باشد زیرا تنها اقدام صورت گرفته حفظ تاریخ و فرهنگ مشهد به قلم نویسندگان است که در کتابخانه‏ها حفظ شده است. و شاید طراحان شهری که در صدد توسعه مشهد هستند مطالعه مطلوبی از آن نداشته‏اند‏.
 حال با این همه تغییر و تحولات صورت گرفته چگونه می‏توان هویت یک شهر حفظ نمود؟
آیا خاطره انگیزی معابر قدیمی و ایجاد تابلوها یا تندیس‏هایی به افتخار گذشته مشهد می‏تواند هویت گمشده را احیاء بخشد یا نوش دارویی موقت خواهد بود. عناصر نوروزی و هزینه‏های هنگفتی که صرف آن می‏شود آیا توانسته است تعلق خاطر مشهدی‏ها به هویت شهرشان منعکس کند. یا نمادهایی خواهند شد برای عکس‏های یادگاری در قاب خاطرات زائران؟
چه باید کرد؟ به نظر می‏رسد احیای تاریخ و هویت یک شهر نیاز به مطالعات جدی دارد که یک سوی آن مردم و در سوی دیگر مدیران شهری قرار گرفته‏اند‏. مردم و مدیران شهری مشهد به عنوان بزرگترین شهر زیارتی ایران و پایتخت معنوی ایران می‏توانند با حفظ و احیای مبانی هویتی کمک نمایند تا هویت شهرشان از طریق ایجاد موزه‏های مردم شناسی در محلات قدیمی و انتخاب شاخصه‏های یک محله در حفظ و احیای آن کمک کنند.
حتی در مشهد از مؤسساتی که در زمینه تاریخ و هویت شهر هم فعالیت دارند حمایت جدی نمی‏شود. خانه تاریخ مشهد با گذشت چند سال هنوز نتوانسته از حمایت مادی و معنوی برخوردار شود و این مؤسسه که با هدف احیای مؤلفه‏های هویت بخش مشهد تأسیس شده در چهارچوب‏های اداری مورد بی مهری مسئولان شهری واقع شده است.
قطعاً حفظ هویت شهرها با استفاده از تاریخ شفاهی، بهاء دادن به پژوهش‏ها و مطالعات جدی می‏تواند انگیزه ای برای احیای گذشته و انتقال آن به نسل‏های آینده باشد.

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.