هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 158    |    17 ارديبهشت 1393

   


 

از کافه نادری تا کافه فیروز


تاریخ شفاهی فقط روایت چهره‌های شاخص نیست


نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم-۱۲


گزارش نشست تاریخ و همکاری‎های میان‎رشته‎ای- ۳


يادي از سريال تلويزيوني دليران تنگستان-۴ و پايانی


نهضت خاطره‌نویسی


جامعة النجف، حرکتی نو در اصلاح نظام آموزشی حوزوی در نجف


برنامه تاریخ شفاهی جنوب چهلمین سال فعالیت خود را جشن می‏گیرد


نمایش‏های مستند صدای کهنه سربازان دانشجو را به سراسر کنتاکی می‏رساند


ضبط صدا، حافظ تاریخ برای آینده


خاطراتی از ایران اواسط قرن بیستم-3


 



نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم-۱۲

صفحه نخست شماره 158

از کمیسیون تعلیمات دینی تا درخواست اصلاح فرهنگ

1-درخواست الزامی کردن تعلیمات دینی در مدارس

آیت‎الله بروجردی بعد از استقرار در قم و به عهده گرفتن ریاست حوزه اهتمام ویژه‎ای در امور حوزه و طلاب ورزید. به تدریج با تحکیم موقعیت و مرجعیت آیت‏الله عرصه‎های دیگر از جمله فرهنگ نیز مورد توجه ایشان قرار گرفت و در صدد الزام فرهنگ به تدریس شرعیات در مدارس متوسطه برآمد. چنانچه در یک مورد تعیین‎کننده در اواخر سال 1325 ش. به واسطة شیخ محمدتقی فلسفی واعظ شهیر به شاه پیغام داد چون زمینه برای لایحة اجباری کردن تعلیمات ابتدایی فراهم شده است تعالیم دینی را هم در کنار تعلیمات ابتدایی بگنجانند. فلسفی در خاطراتش نقل می‎کند که شاه را در کاخ مرمر دیدار کرد، پیغام آیت‏الله را به شاه اعلام و خاطرنشان نمود: «ایشان خیلی مقید هستند که تمام دانش‎آموزان به موازات درسی که می‎خوانند تعلیمات دینی را هم بخوانند.» شاه هم گفت: «خیلی خوب به دکتر شایگان وزیر فرهنگ وقت می‎گویم که این را هم اضافه کند.» نامبرده اضافه می‎کند که بعد از مدت کوتاهی دکتر شایگان نامه‎ای خطاب به او نوشت که نظر آیت‏الله بروجردی تأمین خواهد شد. متن نامه به این شرح است:

 

فاضل محترم جناب آقای فلسفی

تاریخ 1325/12/15

در باب پیام حضرت مستطاب آیت‏الله بروجردی راجع به تعلیمات دینی در مدارس خواهشمند است مراتب ذیل را به استحضار معظم‎له برسانند:
1. در قدم اول وزارت فرهنگ نظر حضرت آیت‏الله را در تعلیمات دینی در مدارس چهار سالة تعلیمات اجباری با مشورت علمای مذهبی تأمین خواهد کرد.
2. نسبت به مراحل تحصیلی بعدی چون به مطالعة بیشتری نیازمندیم پس از فراغ از اجرای تعلیمات اجباری دست به کار خواهیم شد.
3. وزارت فرهنگ امیدوار است با تأمین منظور حضرت آیت‎الله، معظم‎له نیز برای سعادت ملک و ملت در اجرای تعلیمات اجباری در سراسر کشور به هر نحو مقتضی بدانند مساعدت فرمایند.

وزیر فرهنگ، دکتر شایگان

 

هفده ماه پس از ارسال این نامه و قول مساعد وزیر فرهنگ وقت، عبدالحسین هژیر دو هفته پس از صدارت به تاریخ 1327/4/10 طی نامه‎ای به دکتر اقبال وزیر فرهنگ وقت دستور پیگیری آن را به شرح زیر صادر کرد:
«بنا به مذاکراتی که در موقع طرح برنامة دولت در باب تعلیم مسائل شرعیه و احکام امور دینی و اصول اخلاقی در مدارس مملکت در مجلس شورای ملی به عمل آمده لازم است به فوریت کمیسیونی مرکب از اشخاص بصیر و صالح دعوت شوند تا هر چه زودتر در پروگرام مدارس مختلفه در هر درجه که باشند تجدید نظر نموده و منظور نمایندگان محترم مجلس شورای ملی را تأمین نمایند. البته ترتیب کار طوری داده خواهد شد که از تعطیلی تابستان استفادة کافی به عمل آمده و با رعایت کلیة جوانب امر و از روی درایت و به صلاح کشور به بهترین وجه انجام گردد تا در بدو شروع سال تحصیلی آینده وسایل کار کاملاً آماده باشد.»

متعاقب این نامه نخست‎وزیر با صدور دستورالعملی به وزیر فرهنگ در تاریخ 1327/4/30 افراد ذیل را برای حضور در کمیسیون مربوطه پیشنهاد نمود: «برای شرکت در کمیسیونی که برای گنجاندن تعلیمات دینی در مواد تحصیلی مدارس در نظر گرفته شده اقتضا دارد که از میان آقایان فلسفی، راشد، شهابی، مشکوه، شعرانی، دکتر سحابی، محمدتقی سبزواری، مهندس بازرگان هر چند نفر را مصلحت دانستید دعوت فرمایید و این‎جانب را نیز از نتیجه مستحضر سازید.»
چهار روز بعد دکتر اقبال در نامه‎ای به نخست‎وزیر خبر تشکیل کمیسیون را به شرح ذیل به نخست‎وزیر اعلام داشت:

جناب آقای نخست‎وزیر
احتراماً معروض می‎دارد اشخاصی که در مرقومة شمارة 7910 مورخ 1327/4/30 مذکور شده بود به جز آقای سبزواری و آقای مهندس بازرگان در کمیسیون تعلیمات دینی شرکت داشتند. ضمناً مقرر شد که از دو نفر آقایان اخیر هم دعوت به عمل آید.»[1]

 

2-استقبال علما از تحولات عرصة وزارت فرهنگ در دورة مصدق

دوران قریب به دو سال و نیم نخست‎وزیری دکتر مصدق از 1330 الی کودتای 28 مرداد 1332 علی‎رغم فراز و نشیب‎های سیاسی در عرصة فرهنگ با حضور و نقش پررنگ علما از جمله ارائة پیشنهادهایی برای تحکیم مبانی دینی همراه بود. این رویکرد حتی در استقبال از انتصاب وزرا و مدیران شایسته برای وزارت فرهنگ نیز مواجه شد. از آن جمله در آستانة ملی شدن صنعت نفت جمعی از علما و محافل مذهبی تهران از استعفای دکتر شمس‎الدین جزایری از وزارت فرهنگ ابراز تأثر نمودند.[2] دکتر جزایری منتسب به یکی از خاندان‎های اصیل علما بود و در دوران وزارتش در جذب عناصر شایسته و منع تدریس بهائیان در مدارس نقش مهمی داشت چنانچه کوتاه مدتی بعد با تصدی وزارت فرهنگ توسط کریم سنجابی در دولت مصدق این رویکرد دنبال شد به گونه‎ای که یکی از تشکل‎های مذهبی از انتصاب سنجابی استقبال کرد.[3] در همین سال آیت‏الله غلامحسین ترک تبریزی از مشهد طی ارسال نامه‎ای به دکتر مصدق پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت فرهنگی و پاکسازی عرصة فرهنگ از عناصر توده‎ای و بهایی ارائه داد. ایشان در یکی از توصیه‎هایش به دکتر مصدق متذکر می‎شود: «اصلاح فرهنگ را بسیار مورد عنایت خودتان قرار دهید. [وزارت] فرهنگ باید جای استحکام ایمان به عقاید دینی و پرورش اخلاق حسنه باشد. هر گاه سابقاً دولت‎ها این نکات را منظور می‎داشتند آن فسادهای مشهوده از دانشجویان به ظهور نمی‎رسید؛ خاصه در این موقع خطیر مملکت. و هر گاه من‎بعد اصلاح نشود بدتر از آن‎ها خواهد شد، نه ملک خواهد ماند نه دیانت.»

در خلال گردش کار این نامه پاسخ ادارة فرهنگ خراسان حاکی است: «... مدت‎هاست در آموزشگاه‎های خراسان علوم دینی و دستورهای مذهبی به نحو احسن به دانش‎آموزان تعلیم داده می‎شود و در این خصوص مراقبت‎های لازم به عمل می‎آید.»[4]

در همین راستا نامه‎ای دیگر از سوی آیت‏الله رضا کلباسی از علمای برجستة مشهد و طرفدار نهضت ملی نفت و دولت ملی خطاب به دکتر مصدق ارسال شده که متن آن بدین شرح است:

جناب آقای دکتر مصدق نخست‎وزیر
رونوشت: وزارت فرهنگ، رونوشت تبلیغات
خدمات وجود مبارک به مملکت و عالم دیانت سابقه ندارد، این است که عموم مسلمانان جهان بلکه همة آزادی‎طلبان مداح و دعاگوی آن وجود محترم می‎باشند مخصوصاً در این ایام و لیالی متبرکه [ماه رمضان] تقاضا دارم برای استواری دیانت در تمام کشور که به هر وسیله است برای حفظ مملکت مقرر نمایند که در تمام کشور در این ماه مبارک مدارس و دبستان‎ها اقامة نماز نمایند به جماعت و افراد.

الاحقر، رضا کلباسی


پی‎نوشت پایین صفحه حاکی از ارسال نامه به وزارت فرهنگ است.[5]


منابع
1. خاطرات و مبارزات حجت‎الاسلام فلسفی، به کوشش سیدحمید روحانی، علی دوانی و دیگران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، صص 183ـ181، هم‎چنین آرشیو مرکز اسناد نخست‎وزیری، پروندة شمارة 1746
2. آرشیو مرکز اسناد نخست‎وزیری، پروندة شمارة 456.
3. آرشیو مرکز اسناد نخست‎وزیری،  پروندة شمارة 9656.
4. آرشیو مرکز اسناد نخست‎وزیری،  پروندة شمارة 12087.
5. آرشیو مرکز اسناد نخست‎وزیری،  پروندة شمارة 20975.

رحیم روح بخش
 roohbakhsh1965@yahoo.com



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.