هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 149    |    23 بهمن 1392

   


 



تولید اصطلاحنامه از واژگان رایج جنگ جهانی دوم-2 و پایانی

صفحه نخست شماره 149

بخش نخست 

1-بازنگری در واژگان موجود

تیم ابداع واژگان با برخورداری از نظارت و راهنمایی‌های مشاوران پژوهانه، ابتدا به سراغ مرور و بازنگری مجموعه‌واژه‌های تولیدشده در سایر مناطق رفت. آنان در این مرحله علاوه بر واژه‌های جنگ جهانی دوم حتی واژه‌های نامرتبط با آن جنگ را نیز از قلم نینداختند، خصوصاً واژه‌های تولیدشده در روند سایر پروژه‌های پژوهانة مؤسسة خدمات موزه‌ای و کتابخانه‌ای. موزه بیش از هر چیز توجه خود را روی یک «چارچوب رمزگذاری»(30) که توسط شبکة تلویزیون آموزشی آرکانزاس (AETN) (31) برای پروژه‌ای به نام «در کلام آنان»(32) (http://www.intheirwords.org) تولید شده بود، معطوف نمود. تیم ما بسیاری از اصطلاحات مورد استفاده در این پروژه را نپذیرفت، مع‌ذلک اتفاق نظر داشتیم که کاربرد چنین اصطلاحاتی نه برای توصیف اشیاء بلکه برای توصیف تجربه‌ها بسیار حیاتی است. مثلاً تیم واژه‌سازی ما به نسخه‌ای از اصطلاحات ابداع‌شده توسط شبکة تلویزیون آموزشی آرکانزاس به نام «تعامل با خانواده/دوستان» توجه ویژه‌ای مبذول داشت و بعدها نیز همان را اقتباس نمود. تلاش می‌کردیم توجه‌مان صرفاً به توصیفاتی از همین نوع محدود شود که از این حیث تأثیر مثبت آن را در نظریه‌پردازی مراحل واژه‌سازی موزه نیز شاهد بودیم.


2-بازبینی چند نمونه از ویدئوهای موجود در موزه و حاشیه‌نویسی برای آنها


تیم ابداع واژگان در مرحلة بعد به تماشای چند نمونه از ویدئوهای متعلق به کلیه واحدهای نظامی و همچنین میادین نبرد، از جمله فیلم‌های مربوط به فعالیت‌های پشت جبهه، نشست تا بخش عمدة درونمایه‌های گردآوری‌شده توسط موزه را مورد بازنگری قرار دهد. هر یک از اعضای تیم در این تلاش موفق به کشف مضامین و تجربه‌های مشترکی شدند که در کلیت همه مصاحبه‌ها تکرار می‌شد. سپس برای استخراج درونمایه‌ها و بررسی شباهت‌های بین مدخل‌های نهایی قلم‌شان را به سمت حاشیه‌نویسی چرخاندند که بدین ترتیب شواهد متنی مفیدی برای استفاده در بحث‌های آینده فراهم آمد.


3-شناسایی درونمایه‌ها و تجربه‌های اصلیِ ارائه‌شده در ویدئوها


تیم ابداع واژگان در این قسمت تحشیه‌های خود را با یکدیگر مقایسه و مطابقت نموده نقاطی را که در حاشیه‌نویسی‌های‌شان به موضوعات مشابهی رسیده بودند، پیدا می‌کردند.آنان در این قسمت برای تشخیص بسامد برخی درونمایه‌ها، همکاری تنگاتنگی با مورخان شفاهی کردند. سطح بالای علمی مورخان شفاهی و شناخت عمیق آنان از محتوای مجموعه‌ها امتیازی بود که به آنان امکان می‌داد دربارة مفیدیت کاربرد تجربه‌ها در قالب اصطلاحات واژگان موزه، نظر کارشناسانة صائبی ابراز کنند؛ به عنوان مثال می‌توان از اصطلاح «اختلال اضطرابی پس از فاجعه»(33) نام برد.
یک اصل خوب در این مرحله، تعریف مفاهیمِ «خیلی جزئی» و «خیلی کلی» بود؛ به عبارت دیگر، مشخص می‌شد که با توجه به اهداف پروژه، کدام اصطلاحات در دلالت معنایی خود حاوی جزئیات ریزتری هستند و کدامیک از آنها جنبه عام‌تری دارند. بدین ترتیب اصطلاحاتی با ویژگی‌های مذکور را از دایرة گزینه‌های واژگان کنار می‌گذاشتند. یکی از شیوه‌هایی که به تیم ما کمک کرد تا تفاوت‌ اصطلاحات جزئی و کلی را بفهمند تشخیص این مطلب بود که بعضی از تجربه‌ها هر چند در سطح مصاحبه می‌توانستند مفید باشند اما چنین خاصیتی را در مرحلة تقطیع از دست می‌دادند. مثلاً اصطلاح «جنگ اقیانوس آرام»(34) دلالت معنایی وسیعی داشت، و یکی از اصطلاحات نیروی دریایی به نام «انباردار درجة 2»(35) بیش از حد به جزئیات می‌پرداخت. لازم بود تا همکاران ما اصطلاحاتی را پیدا کنند که با بسیاری از قطعات انتخاب‌شده از مجموعه‌ها تناسب داشته باشند.


4-ایجاد اصطلاحات واژگان بر اساس تجربه‌ها و درونمایه‌های اصلی


تیم ابداع واژه پس از تعیین چارچوب زیربنایی درونمایه‌ها، فعالیت خود را روی اصطلاحات متمرکز کردند. آنان کوشیدند تا اصطلاحِ جستجوی‌شان به جای آنکه توصیفگر موضوعات ایستا باشد مطلقِ تجربه‌ها را در جستجوهای اینترنتی به متقاضیان ارائه دهد که غالباً شامل افعال می‌شد مانند لفظ «مجروح شدن».(36) سپس تمام اصطلاحات را برای بازبینی و بررسی آنها روی جدول آوردند. این فرایند را در خلال مراحل اولیة پروژه بارها و بارها تکرار کردند، تا اینکه سرانجام مخزنی از اصطلاحات منطبق با ترتیب زمانی تجربه‌های واحدها و یگان‌های شاخص و دیگر درونمایه‌های برجستة جنگ شکل گرفت. در هر جلسه‌ای با اتفاق نظر اعضای تیمِ ابداع واژه، مضامین جدیدی به مخزن افزوده و یا مضامین نامناسب از آن حذف می‌گردید.


5-توزیع اصطلاحات واژگان در ساختار سلسله‌مراتبی


هسته اصلی اعضای تیم ابداع واژه سپس اصطلاحات تولیدیِ مندرج در مخزن را در یک آرایش سلسله‌مراتبی توزیع نمود. ترسیم عینی این آرایة سلسله‌مراتبی می‌توانست کمک بسزایی به فهم جلوة کار و رفع ایرادات آن بنماید، لذا تیم ما نخست برخی از اصطلاحات را که روی یک مقوای بزرگ یادداشت شده بود، بریده و آنها را روی میز به شکل مرتب چیدند به نحوی که گروه‌هایی از اصطلاحات را زیر اصطلاحات عام‌تر قرار دادند و در این روند واژه‌های «بی‌نَسَب»(37) (مانند آب و هوا) و اصطلاحاتی که خیلی هم‌ارز بودند (مانند مکاتبه و نامه) را نیز شناسایی نمودند. چنین تمرینی در تشخیص ساختار و قالبی که واژگان ما به طور طبیعی به خود گرفته بود، بی‌نهایت سودمند واقع شد.
تیم واژه‌پرداز، در این مقطع، سلسله‌مراتب اصطلاحات را در کنار هم چید و آن را به شکل یک «نقشة واژگان» درآورد، که بدان وسیله می‌شد ساختار سلسله‌مراتبیِ نهایی را از روی یک ساختار اسکلتی و البته به شکل تصویری توضیح داد. اکنون برای افراد ناآشنا با فهرست‌نویسی و واژگان بازبینی‌شده شیوه‌ای طراحی شده بود تا عینی، تصویری و دیداری بتوانند با سامانة جدید مورد استفادة خود ارتباط برقرار کنند و از آن سر دربیاورند. سودمندی و ارزش نقشة مذکور برای کارمندانی که اصطلاحات واژگان را برای تقطیعات به کار می‌بردند، قابل توصیف نیست زیرا بدین طریق و با «خواندن نقشه» می‌توانستند خود را بیش از پیش با ساختار یادشده مأنوس کنند.


6-بازبینیِ چندین بارة ویدئوها و کاربرد اصطلاحات واژگان


پس از تهیة نزدیک به صد اصطلاح به نظر می‌آمد که پروژه به مرحلة تکمیل رسیده است. سپس تک‌تک اعضای تیم واژه‌پرداز، تقطیعات ویدئویی را بازبینی نموده و همزمان برای آنها حاشیه می‌نوشتند و اصطلاحات را نیز به کار می‌بردند. بازنگری‌ها و حذف و اضافاتی در این مرحله صورت می‌گرفت، اما اعضای تیم عقیده داشتند که این یک چارچوب مقدماتی خوب است زیرا از پیچیدگی کافی برای توصیف صحیح مجموعه‌های ما برخوردار است و برای معرفی به تازه‌کاران و حتی گسترش دامنة آن نیز اندازة کوچکی دارد.


7-بحث و تبادل نظر پس از کاربرد اصطلاحات واژگان و ارزیابی آنها در این فرایند

در صورتی که اکثریت اعضای تیم از اصطلاح واحدی برای یک تقطیع مشخص استفاده می‌کردند، معلوم می‌شد که در این باب اتفاق نظر حاصل شده است. سپس تمام اصطلاحات را در بحث‌های گروهی با هم مقایسه نموده و برگزیده‌های نهایی را منطبق با کاربرد هر یک در محیط و بستر مورد نظرشان رسمیت می‌بخشیدند. هر گاه اصطلاحی در معنا یا بستر نادرستی به کار می‌رفت یا با اصطلاح دیگری خَلط می‌شد، آن را مورد بازنگری قرار می‌دادیم تا نهایتاً به درونمایه مشخص‌شده‌اش نزدیک شود. درونمایه‌های مشترکی که در تجزیه و تحلیل‌های گروه ما برای آنها اصطلاح مناسبی پیدا نشده بود را با ابداع یا تولید اصطلاح دیگری جبران می‌کردیم اما مطمئن می‌شدیم که قابلیت کاربرد در چند تاریخ شفاهی را داشته باشد.


8-نخستین مجموعة کامل واژگان


در این مقطع، نخستین مجموعة واژگان شکل گرفت و به الگوی کاری ما برای بازبینی‌های فشرده در چندین ماه بعد تبدیل شد که طی این مدت تواریخ شفاهی متنوع‌تری را وارد فعالیت‌های خود کردیم. این حجم جدید و متنوع، محدودیت‌های مجموعة اولیه را در بوتة آزمایش قرار داد و فرصت مغتنمی برای تیم فراهم ساخت تا زیرمجموعه‌های کوچکِ تجربیات گوناگون را در چارچوب مجموعة تاریخ شفاهی فراگیرترمان (مانند سربازان متحدین-دولت‌های محور(38)) مورد بحث و برسی قرار دهیم. موزه همچنان به مجموعه‌هایش می‌افزاید و درونمایه‌های تازه‌ای برای آنها مشخص می‌سازد که گام نهم و در واقع نهایی در تولید واژگانِ بازبینی‌شده محسوب می‌شود و همزمان نیز واژگان تولیدی به طور پیوسته مورد بررسی و بازنگری قرار می‌گیرد.


تیم واژه‌پرداز با تکمیل مرحلة نهایی اصطلاحات، برای هر یک از آنها تعریف روشنی نوشت و آن را نیز در فهرستی گذاشت تا از ناحیة قضاوت‌های شخصی یا کاربرد غلط آسیبی نبینند. آنان به کمک چنین لغت‌نامه‌ای ضمن درج تعریف مشخص برای کلیة اصطلاحات توانستند نحوة استفاده از هر یک در توصیف تجربیات مختلف را نیز پیش‌بینی کنند. مثلاً لفظ غذا/شلختگی برای تمام تجربیات مرتبط با خوردن یا آشپزی قابل اطلاق بود. پس اکنون می‌بینیم که اصطلاحات انتخاب‌شده چگونه توسط کنش‌ها تعریف می‌شوند بی‌آنکه «فعلی» در کنارشان نشسته باشد، یعنی به کمک «فعل» اجرا شوند. ارزش چنین لغت‌نامه‌هایی برای آموزش نمایه‌گذاران تازه‌کار در پروژه‌ها توصیف‌ناپذیر است.


در گام بعدی، نتایج اقدامات معلمان و دانش‌آموزانِ گروه‌های متمرکزِ(39) برنامة روز ملی تاریخ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا واژگان ابداعی موزه را با واژگانی که توسط برنامة روز ملی تاریخ از کلیپ‌های همان تواریخ شفاهی تهیه و ارائه شده بود، مقایسه نمایند. همکاران پروژه را دانش‌آموزان سرآمد مدارس مقطع راهنمایی و متوسطه تشکیل می‌دادند که در خلال رویدادهای برنامة روز ملی تاریخ با میل و رغبت در جلسات آن شرکت کردند. ما در هر دو جلسه از دانش‌آموزان خواستیم تا اصطلاحاتی را که توصیف‌کنندة یک سلسله کلیپ‌های مصاحبه است، فهرست کنند. قصدمان این بود تا واژگان حرفه‌ای خود را با واژگانِِ ارائه‌شده توسط کاربران مقایسه نماییم تا از میزان توفیق پوشش یا جامعیت واژگان خودمان به یک ارزیابی برسیم. ما در تجزیه و تحلیل نتایج به دنبال چند دسته از اصطلاحات کاربردی بودیم. داده‌‌هایی به دست‌آمد که درصد اصطلاحات موجود در هر طبقه را بدین قرار نمایش می‌داد: 1-خطاها؛ 2-فهرست‌نویسی خیلی کلی/در سطح مصاحبه؛ 3-تأئیدشده به کمک واژگان ابداعی موزه؛ 4-خیلی جزئی/قیدشده در تحشیه‌ها؛ 5-دارای ارزش برای تولید اصطلاحات جدید. پیش می‌آمد که دانش‌آموز از لفظی برای توصیف کسی در نیروی دریایی استفاده می‌کند در حالی که آن فرد در نیروی زمینی خدمت می‌کرد. اصطلاحاتی مانند جنگ جهانی دوم و دیگر اقلام قابل کاربرد برای همه مصاحبه‌ها در ردیف واژه‌های خیلی کلی دسته‌بندی شدند. آن دسته از اصطلاحات ویژه و تخصصی مانند مسلسل کالیبر50 ام-2 برانینگ را در ردیف اصطلاحات خیلی جزئی طبقه‌بندی کردند و سایر درونمایه‌هایی که در مدت تحقیقات تیم واژه‌پرداز به آنها پرداخته نشده بود نیز به عنوان اصطلاحات بالقوه جدید ذخیره گردیدند. همچنین آن دسته از اصطلاحاتی که در آنها نسبت و ارتباط نزدیکی با واژگان ابداعیِ موزه دیده شده بود در طبقة «برابرهای موفق» جای گرفتند.


گام‌های بعدی و آیندة پروژه
اکنون که کار تهیة واژگان بازبینی‌شده به سرانجام رسیده است، دست‌اندرکاران پروژه به افق‌های آینده چشم دوخته و قصد دارند به موضوعات متنوع و تازه‌ای بپردازند که شامل این موارد هستند: ضروریات گردآوری اطلاعات در برابر مدیریت مراحل فعالیت‌، به کارگیری اصطلاحات عاطفی و ذهنی، ایجاد امکان جستجوهای متقاطع، و نقش هیئت مشورتی.


گردآوری اطلاعات در برابر مدیریت مراحل فعالیت: با توجه به کهولت سن کهنه‌سربازان جنگ جهانی دوم و فوت عدة زیادی از آنان، موزه توجه خود را به شدت روی مسئلة گردآوری داده‌ها متمرکز نموده است. همین واقعیت تلخ موجب شد تا غالباً‌ مصاحبه‌ها به سرعت انجام و برای پردازش و فهرست‌نویسی در آینده، ذخیره شوند. اکنون با اتخاذ رویکردی جدید و متفاوت سعی شده است تا تمرکز فعالیت‌ها از صِرفِ گردآوری مصاحبه‌ها به سمت مدیریت و فراهم‌سازی امکان دسترسی به آنها گسترش یابد. تغییر همواره دشوار است، اما اتخاذ رویکردی خلاقانه و نو به مرحلة دسترسی از این هم دشوارتر و پیچیده‌تر بود، مع‌ذلک پاداش‌های خوبی نصیب ما کرد.


اصطلاحات عاطفی و ذهنی(40): لازم بود تکلیف دامنه یا محدودة صراحت و وضوح توصیف هر اصطلاح به درستی مشخص شود. این اقدام منجر به تمرکز فعالیت‌ها بر ابعاد عینی قضیه شد، و اصطلاحاتِ منتسب به عواطف را به خاطر چالش‌های حوزة ذهنی کنار گذاشتند. در طی مراحل اجرای پروژه و همچنین به واسطة حرکات و تمایلات گروه‌های متمرکز پی بردیم که بینندگان، شنوندگان و خوانندگان تواریخ شفاهی و حتی کارمندان خودِ ما گرایش عجیبی به قطعات عاطفی دارند و ویدئوها را با استفاده از درونمایه‌های ذهنی و عاطفی نظیر ترس و شجاعت جستجو می‌کنند. تیم واژه‌پرداز عقیده داشت که اصطلاحات تخصصی باید مطلقاً بر واقعیت‌ها مبتنی باشند، لذا در خلال اجرای مراحل تولید واژگان مصمم بود تا الفاظ عاطفی مانند ترسیدن یا ناامید شدن را در انتخاب‌‌های خود نگنجانَد. وب‌سایت پروژه، برچسب‌های عاطفی و ذهنی توصیه‌شده از سوی کاربران را برای استفادة احتمالی در پروژه‌های آینده ذخیره خواهد کرد.


جستجوی متقاطع در مجموعه‌ها(41): پژوهانة موردِ بحث ما زمینة دیجیتالی شدنِ(42) مابقی مجموعه‌های موجود و دسترسی به آنها را بدین شیوه فراهم ساخت. ارمغان مهم پروژة موزة ما کشف یک راه حل نهادی برای ایجاد امکان جستجوی متقاطع در مجموعه‌ها بر مبنای واژگانی بود که به روایت‌ها و نقل‌های بایگانی‌شده در موزه اختصاص یافته بود و می‌خواستیم راه انتقال آنها به مردم بدین طریق باز شود. مأموریت موزه نَقل ماجراها و خاطرات سربازان آمریکا در جنگ جهانی دوم است که بدین منظور همة مجموعه‌های موجود را برای پشتیبانی از این هدف به صف کرده‌ایم؛ از این رو، بسیاری از یادگاری‌ها و مجموعه‌های آرشیوی ما را می‌توان به کمک همین واژگانِ ابداعی، توصیف نمود. با طراحی یک نظام نوین مدیریت مجموعه‌ها امکان کاربرد واژگان برای همة مجموعه‌ها و جستجوی متقاطع در آنها فراهم می‌شود.


واژگان جدید هم‌اکنون یکی از ابزارهای اساسی برای فهرست‌نویسی و شناساییِ درونمایه‌های اصلیِ موزه محسوب می‌شود. مثلاً، اصطلاح «تجربة آتش دشمن» را می‌توان برای قطعه‌ای از تاریخ شفاهیِ افسری که حملة دشمن را توصیف می‌کند به کار برد، اما همین اصطلاح برای توصیف گلوله‌ای در کلاهخود، گزارش تاکتیک‌های آتشباری دشمن بعد از عملیات، یا حتی فیلم‌های کشورهای مهاجم از سلاح‌های شلیک‌شده در جنگ نیز قابل استفاده است. در صورتی که واژگان ابداعیِ موزة جنگ جهانی دوم با سایر حیطه‌های فهرست‌نویسیِ سطح بالا، مانند میدان نبرد و یگان نظامی/غیر نظامی(43) به طور توأمان استفاده شود و در جستجوهای اینترنتیِ پیچیده از میان تجربیات مردم سراسر دنیا عبور نماید، نتایج حیرت‌انگیزی به بار می‌آورَد. با این وجود، گسترش کاربرد واژگان در قسمت‌های مختلف مؤسسه می‌طلبد که کاربرد و همچنین نظارت دقیق بر دامنه و اهداف آن حتی بیش از پیش مورد بازنگری و حک و اصلاح قرار گیرد.


هیئت مشورتی: موزه در راه خود برای ایجاد یک نظام جدید، ثابت‌قدم و استوار گام برمی‌دارد، اما در این مسیر سؤالات جدیدی نیز پیش می‌آید که برای پاسخ به آنها تلاش می‌کنیم و تجربیات تازه‌ای به آموخته‌های موجودمان می‌افزاییم. شرکاء، مشاوران و هیئت مشورتی ما که برای تقویت علمی مسیر اجرای پروژه و نیل به دستاوردهای سازنده شکل گرفتند در افزایش بار علمی جنبه‌های مختلف پروژه بسیار سودمند واقع شدند. ما تا پیش از اجرای پروژه کنونی تماس چندانی با متخصصان و کارشناسان تاریخ شفاهی نداشتیم، اما پروژة جدید همچون آذرخشی بود که محیط بحث و تبادل نظر با اساتید و شرکاء را روشنی بخشید و فرصت‌های فراوانی را برای همکاری به ارمغان آورد. امید داریم حتی پس از اتمام پژوهانه نیز چنین همکاری‌هایی همچنان ادامه یابد.


موزة جنگ جهانی دوم امیدوار است در افق‌های دوردست بتواند پرچمدار شناساییِ جریان‌های ملی با محوریتِ استفاده از واژگانِ بازبینی‌شدة بومی و مرتبط با جنگ جهانی دوم باشد و نیز آرزو دارد مبحثی را بگشاید که اعضای جامعه تاریخ شفاهی را از طریق این مطالعة موضوعی با هم پیوند دهد. گرایش بسیاری از موزه‌ها به برگزاری نمایشگاه‌هایِ مبتنی بر روایت، داستان‌گویی، و تجربیات شخصی در حال گسترش است، لذا برخورداری از امکان فهرست‌نویسیِ مجموعه‌ها به منظور پشتیبانی از چنین ایده‌هایی ضرورت تامه یافته است، و یکی از بهترین ابزار اصلی دسترسی به این فرآورده‌ها ابداع واژگان مخصوص است.



30. coding framework
31. Arkansas Educational Television Network
32. In Their Words
33. Post-Traumatic Stress Disorder
34. Pacific War
35. Storekeeper 2nd  Class
36. being wounded
37. orphan term-همچنین واژة یتیم، واژه تنها-یعنی واژه‌های بدون پدرواژه
38. The Axis
39. focus group
40. Emotional and Subjective terms
41. Cross-Collection Searching
42. digitization
43. branch of service/civilian
44. senior archivist
45. curator
46. content specialist


 لیندسی بارنز، سربایگان(44) و مدیر پروژه‌های دیجیتالی موزة ملی جنگ جهانی دوم، مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتة علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی از دانشگاه ایالتی لوئیزیانا اخذ نموده است.
E-mail: Lindsey.Barnes@nationalww2museum.org

کیم گایز، موزه‌دار(45) و متخصص محتواشناسی(46) در موزة ملی جنگ جهانی دوم نیز مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتة علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی از دانشگاه ایالتی لوئیزیانا اخذ نموده است.
E-mail: Kimberly.Guise@nationalwww2museum.org

لیندسی بارنز و کیم گایز
Lindsey Barnes & Kim Guise
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.