هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 147    |    9 بهمن 1392

   


 



نیروهای مذهبی در دوران پهلوی دوم -1

صفحه نخست شماره 147

گذر از دوره رضاشاه به دوره محمد رضا شاه

مقدمه:
نیروهای مذهبی در معادلات سیاسی تاریخ معاصر ایران نقش تعیین‏کننده‏ای ایفا کرده‏اند. شاید به ندرت تغییر و تحولی را در عرصه مبارزات و جنبش‏‏های سیاسی معاصر بتوان سراغ گرفت که از حضور و نقش‏آفرینی‏ این نیروها بی‏بهره باشد. انقلاب مشروطه که با حمایت مرجعیت تشیع در نجف و علمای پیشگام و رهبری‏کننده در تهران و برخی شهرها هدایت می‏شد، سرآغاز تکوین حضور جدی مرجعیت و نیروهای مذهبی در عرصه سیاست و اجتماع ایران معاصر است. حضور مرجعیت از این لحاظ اهمیت می‏یافت که مجوز و مشروعیتی برای شرکت توده‏‏های مذهبی در این عرصه را رقم می‏زد.

شاید هیچ عصر و تجربه تلخی همچون دوره رضاشاه برای نیروهای مذهبی قابل تصور نباشد. تهدید به با خاک یکسان کردن حوزه علمیه قم، در هیچ یک از اعصار تاریخی حیات حوزه‏‏ها، صورت نگرفته بود. طرفه این که وی به نوعی نیل به سلطنت و تاحدودی مقبولیت سال‏های نخست پادشاهی‏اش را مدیون مراجع و علمای میانه‏رو به خصوص در نجف بود. اما کوتاه مدتی بعد با ایده مدرن‏سازی کارگزارانش نه تنها از روحانیت فاصله گرفت، بلکه محدودیت‏‏های چندی نیز در همان عرصه‏‏های عمومی حضور علما ایجاد کرد و دست آنان را از بسیاری نهادهای حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و ... کوتاه ساخت. برای زیّ طلبگی با تدوین مقرراتی چون، داشتن جواز عمامه، برگزاری آزمون، تشکیل ساختارهای موازی چون موسسه وعظ و خطابه و ... روز به روز محدودیت ایجاد کرد. کما این که دست آنان را از محاکم شرع، دفاتر اسناد و املاک، ازدواج و طلاق کوتاه ساخت. مهمتر آنکه با تعطیلی بسیاری از مدارس دینی و واگذاری آنها به دولت یا اوقاف و با مراکزی چون آستان قدس(در مشهد) و به ویژه قانون متحدالشکل کردن لباس، روز به روز عرصه را بر حضور روحانیت تنگ کرد. بالاخره اینکه با تصدی املاک و سایر اموال غیر منقول وقفی، ضربه اساسی بر عمده درآمد نهادهای مذهبی وارد ساخت. در این راستا منع برپایی آیین‏‏هاو شعائر مذهبی همچون سوگواری امام حسین(ع)(شبیه خوانی)، مجالس روضه و... بیش از پیش فاصله هیات حاکمه را از توده‏‏های مذهبی بیشتر کرد، به طوری که با سقوط شاه در خلال حمله متفقین به کشور و خروج وی از ایران، با شادمانی این نیروها همراه شد.


هرچند طی چندساله بعد از شهریور بیست همزمان با حضور متفقین در کشور، سال‏های سخت و پرمحنتی برای مردم بود، اما شرایط حاصل از فضای باز سیاسی سال‏های نخست سلطنت محمدرضاشاه، فرصت مغتنمی فراهم آورد که عناصر و جریان‏های مختلف فکری و سیاسی به خصوص نیروهای مذهبی، گام در عرصه اجتماع و سیاست نهاده و فعالیت‏‏های گسترده‏ای را برای احیا و سازماندهی نهادها و تشکل‏‏های مذهبی نمایند. این فعالیت‏‏ها اعم از: بازپس‏گیری مدارس دینی و رونق زیّ طلبگی، احیای املاک و مراکز وقفی، راه‏اندازی هیات‏‏های مذهبی، چاپ و انتشار نشریات دینی و به خصوص ایجاد تشکل‏‏های گسترده مذهبی-سیاسی را شامل می‏شد. چنین به نظر می‏رسد که این اقدامات به تدریج در تقابل با‏اندیشه‏‏ها و فعالیت‏‏های رقیب اعم از‏اندیشه‏‏های باقی مانده از دوره رضاشاه همچون: باستان‏گرایی، کسروی‏گری، کمونیسم، خرافه‏گرایی، بهائیت و حتی بعضاً تجددگرایی و مواردی از این قبیل از ساختار و سازماندهی بیشتری برخوردار گشت. در سطح توده‏‏ها و عناصر میانی، به طور مصداقی: مبارزه با بی‏حجابی بانوان، مبارزه با شرب خمر، در خواست اجرای اصل دوم قانون اساسی راجع به حضور پنج تن از مجتهدين در مجلس و ... سبب تشکل و همبستگي بیشتر نیروهای مذهبی شد. به طوری که در سال 1327 فقط در مشهد 80 ‏ انجمن دینی فعالیت می‏کرد که غالباً به جهت اشتراک اهداف و برنامه مبارزاتی، با یکدیگر مرتبط بودند.(1) ناگفته پیداست که چنین فرایندی میزان تاثیرگذاری این گروه‏ها را در عرصه‏‏های مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حتی اقتصادی جامعه به طرز شگرفی افزایش‏ داد. این هیات‏ها و تشکل‏‏ها بارها در بزنگاه‏های سیاسی، با انعطاف‏پذيري و تقلیل مطالبات خود به اجرای احکام شریعت، شعائر دینی، مقابله با نمادهای تهاجم فرهنگی غرب همچون بی‏حجابی به فعاليت‏‏هاي فرهنگی روی آورده و از گزند دولت‏‏ها جان به سلامت بردند. از آن جمله با این رویکردها و به خصوص با گسترش شبکه‏ای، بحران‏های سیاسی اواخر دهه سی و حتی کودتای 28 مرداد 32 را پشت سرگذراندند.

با این احوال مهمترین ویژگی و مخرج مشترک گروه‏های مذهبی را که آنها را از سایر احزاب و گروه‏های دیگر متمایز می‏ساخت .تلاش برای اجرای احکام اسلام در جامعه بود که برای این منظور از ظرفیت‏‏های بالفعل جامعه و بالقوه امکانات سازمانی خود استفاده و در قبال انحرافات از شریعت واکنش نشان دادند. اشکال عمده این عکس‏العمل‏‏ها در قالب صدور اعلامیه، ایراد سخنرانی، مصاحبه و در شرايط اختناق پخش شبنامه انجام مي‏گرفت. این فعالیت‏‏ها در قالب ده‏ها محور عمده و به استناد با اسناد نویافته در طی قسمت‏‏های بعدی مورد بازکاوی قرار خواهد گرفت. انشاا...


1- هفته نامه پرچم اسلام، ش106،10تیر 1327، ص3.

ادامه دارد...

رحیم روح بخش



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.