هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 142    |    20 آذر 1392

   


 

ظهور ادبیات انقلاب و دفاع مقدس بی‏نیازی ما از ادبیات وارداتی


سفرنامه هیروشیما- بخش یازدهم


تاریخ شفاهی: مصاحبه (خود)زیست‌نگاری به شیوه مشارکتی-1


فرم درخواست بورسیه از همایش انجمن بین‌المللی تاریخ شفاهی


ارزیابی تجربه زندگینامه‌نویسی دفاع مقدس در ایران


در پایتخت فراموشی


در جستجوی حقایق شهریور 1320 مشهد، شاخه نظامی حزب توده(12)


صداهای دانش: راه اندازی وبسایت جدید کتابخانه بریتانیا


دیجیتالی‌کردن تاریخ شفاهی و برقراری دموکراسی در آن


همرا با استادز ترکل و کتاب او در باره کار کردن


 



سفرنامه هیروشیما- بخش یازدهم

صفحه نخست شماره 142

روزنامه چوگوکو را ترک می‌کنیم. عنوان اصلی این جریده چوگوکو شیمبون است. می‌گویند شمارگان آن 700هزار نسخه است. خبر ملاقات هیأت موزه صلح با بازماندگان اتمی هیروشیما در صفحه‌ای از صفحات چوگوکو چاپ خواهد شد.

می‌آییم می‌رسیم به پارک صلح. همه چیز برای برپایی مراسم فردا آماده نشان می‌دهد. در گوشه‌ای از بوستان صلح، بنای یادبود هیروشیما قرار داد. به آن طرف می‌رویم. در ابتدای این بنا، سازه‌ای تعبیه شده که بیان‌کننده شالوده تأسیس این بنا است. در پشت کتیبه‌ای که به زبان ژاپنی حجاری شده، ساعتی بزرگ خودنمایی می‌کند که زمان آن ثابت و 8:15 را نشان می‌دهد. این زمان همان لحظه بمباران اتمی هیروشیماست: هشت و پانزده دقیقه صبح ششم آگوست 1945. چهره ساعت خیس است. از روی آن آب می‌ریزد و در گرداگردش حوضچه‌ای تشکیل می‌دهد که به یاد تشنگانی که پس از بمباران از بی‌آبی و جراحتهای دیگر جان دادند، ساخته شده است. اطراف حوضچه پر است از آجرها و خرده آجرها. این خاک‌های پخته شده، باقی‌مانده ساختمان‌های ویران شده در این منطقه هستند که هنگام ساخت این سازه از زیر خاک بیرون آورده شدند.

رودخانه جنب بوستان صلح؛ در این عکس بنای گنبدی بازمانده از بمباران هیروشیما دیده می‌شود

 

پا به سراشیبی بنای یادبود می‌گذاریم تا ما را به ساختمان اصلی ‌برساند. بمب در فاصله دویست‌ متری شمال شرق این ساختمان منفجر شد. مدخل ساختمان با عکس‌های پرشماری که لابد چهره قربانیان بمباران اتمی است، تزیین شده. سراشیبی دوار را ادامه می‌دهیم. بر خلاف حرکت عقربه ساعت حرکت می‌کنیم و بر خلاف جهت زمان، به تالار اصلی می‌رسیم؛ به روز بمباران.

مدخل بنای یادبود هیروشیما

 

این‌جا یک سازه مدور، با منظره تمام‌نمای 360 درجه است. این‌جا با 140 هزار قطعه کاشی ساخته شده، که بیانگر شمار کشته‌شدگان بمباران از لحظه انفجار تا پایان سال 1945 است. 12 ستون، این سازه دایره‌ای را سرپا نگه داشته است که گفته می‌شود نماد پیوستگی میان امروز و دیروز است؛ میان زندگان امروز و کشته‌شدگان دیروز. در این‌جا، وسط این سازه مدور، باز همان زمان 8:15 روی ساعتی سنگی (شاید) به نمایش درآمده؛ با جریان آبی که ساعت را در بر گرفته است. بنای یادبود در عین سادگی، آکنده از مفاهیم مورد نظر معماران آن است.

به بخش‌های دیگر بنای یادبود هیروشیما می‌رویم. در تالاری، نمایشگرها کنار هم ایستاده‌اند تا خواهندگان اطلاعات، از هر آن‌چه که راجع به بمباران اتمی هیروشیما گردآوری شده، آگاه شوند. در کتاب‌خانه، مراجعین آزاد هستند به بایگانی‌هایی که شامل خاطرات افراد از لحظه‌های بمباران، تصاویر قربانیان و فیلمها و عکسهای مرتبط است، دست یابند. این اطلاعات به چهار زبان ژاپنی، انگلیسی، چینی و کره‌ای ارائه می‌گردد.

***

غروب در آسمان هیروشیما

 

هنگام غروب، با همسفرانی که حال یا زانوی‌شان اجازه می‌دهد، راهی کنار رودخانه می‌شویم. صدای موسیقی نوازندگان از ساحل رودخانه بلند است. خارج نمی‌نوازند. گویا مرتبط با فاجعه ششم آگوست و به یاد قربانیان آن است. غیر از ژاپنی‌ها، چهره‌هایی از قاره‌های سبز و سیاه هم دیده می‌شوند. جوانی کوله به پشت، نمی‌دانم از کجا فهمیده که ما ایرانی هستیم، پیش می‌‌آید. خودش را معرفی می‌کند و می‌گوید اهل کانادا است و بعد چند بد و بی‌راه به اوباما، رئیس جمهور امریکا، می‌گوید. نمی‌دانم چه نیت یا اعتقادی دارد، اما وقتی می‌خواهم عکسی به یادگار بگیرم، بوی الکل دهانش بی‌آزار نیست.

هدایت الله بهبودی



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.