هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 141    |    13 آذر 1392

   


 

سفرنامه هیروشیما- بخش دهم


نهمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی ایران


در جستجوی حقایق شهریور 1320، پایان چهارسال و نیم اشغال مشهد (11)


نگاهی دیگر بر رابطه نیروهای مذهبی و حزب توده در مشهد


خاطراتی از بیژن کلانتریان، از اعضای کنفدراسیون


خاطراتی از فریدون اعلم دبیر پیشین کنفدراسیون جهانی


طرح تاريخ شفاهي مرکز فضايي جانسون


خاطرات سیاسی خلیل ملکی


تاریخ شفاهی و موسیقی برای حفظ فرهنگ کامبوج


تاریخ شفاهی سیاهپوستان در کتابخانه کنگره


کمک پیرترین کهنه‏سرباز آمریکایی به حفظ تاریخ تگزاس در 107 سالگی


 



در جستجوی حقایق شهریور 1320، پایان چهارسال و نیم اشغال مشهد (11)

صفحه نخست شماره 141

تبلیغات و کمک‌های شوروی به حزب توده موجب شد تا این حزب به عنوان یکی از احزاب پرطرفدار مشهد مطرح شود و هر روز در راستای اهدافش دست به اقدامات حزبی زند. به جرات می‌توان گفت سال‌های 1322 تا 1324 بیشترین فعالیت حزب توده در مشهد رقم خورده است. یکی از مسائلی که در اواخر سال 1324 در مشهد به وقوع پیوست خروج روس‌ها از مشهد بود. در زمان حضور ارتش سرخ در مشهد فعالیت‌های مختلفی در اسناد و منابع تاریخ شفاهی گزارش شده است که در طی سلسله مطالب گذشته به آن‌ها اشاه شد. حضور ارتش سرخ در مشهد تا آنجا مورد مقبول عده‌ای قرار گرفته که برخی از نویسندگان و شعرای مشهدی در مدح آن‌ها اشعارو توصیفاتی را نوشته‌اند. افرادی چون معینیان، علی نقی ربانی، علی احمدی، شهاب فردوس، صائبی، جعفر افتخار اردبیلی، حبیب اللهی، دکتر حسن شهیدی، باقر عاملی، ناصرعاملی، مهدی پارسی، علی شاهنده و... در نشریه اخبار تازه روز مقالات و اشعاری در وصف روس‌ها به رشته تحریر درآورده‏اند. دکتر حسین الهی مؤلف کتاب احزاب و سازمان‌های سیاسی در خراسان معتقد است: «بسیاری از این نویسندگان وابسته به حزب توده بودند و قول مثل «در کف شیر نر خون خواره ای» چاره‌ای جزء این توصیفات نداشتند.» (1)
روزنامه اخبار تازه روز در تاریخ 12 اسفند 1324 در اعلامیه‌ای ضمن اعلام خبر خروج روس‌ها به نتایج حضور ارتش سرخ در مدت چهار سال و نیم در مشهد پرداخته است: (2)
«اهالی محترم و مهمان نواز مشهد. پادگان نیروهای شوروی در مشهد روز 11 اسفند ماه سال جاری طبق تصمیم دولت شوروی شهر محبوب شما مشهد را ترک می‌گوید. نیروهای شوروی مقیم مشهد در تحکیم مبانی دوستی و مودت ایران و شوروی همه گونه سعی و مجاهدت کرده است. در طی مدت اقامت خود پادگان کارهای مهمی برای اهالی استان خراسان انجام داده است. از جمله: اطباء شوروی متجاوز از شش هزار نفر بیمار از اهالی خراسان را مجانا معاینه نموده‌اند و به ایشان معادل بیش از پنج هزار تومان داروی رایگان داده شده است. برای اهالی مشهد و بخش‌های تابعه آن متجاوز از 450 فیلم مجاناً نمایش گذارده شد که حدود صدو پانزده هزار نفر تماشا کرده‌اند. از طرف هیات هنرپیشگان ارتش سرخ بیست و هفت مرتبه مجانی کنسرت داده شده. بیش از هزار نفر در نمایشگاه دائمی شوروی حضور یافته و هزاران جلد کتاب به زبان‌های مختلف برای مطالعه برده‌اند. انجمن روابط فرهنگی ایران با اتحاد جماهیر شوروی بیش از سی مجلس باشکوه و شب نشینی تشکیل داده‌اند. ترتیب چهل خطابه و گزارش در موضوعات گوناگون داده شده است.»
مقارن خروج روس‌ها از مشهد در چهارم اسفند ماه 1324 نمایشگاهی از فعالیت‌های جنگی شوروی در مشهد برپا است. برخی از رجال سیاسی و فرهنگی مشهد در اظهار نظراتی به این موضوع توجه نموده‌اند. آقای گلش آزادی مدیر روزنامه آزادی نمایشگاه را منظره عظمت روحی و علمی و اخلاقی و وطن‏پرستی ملل شجاع اتحاد جماهیر شوروی است که مبارزه با اهرمن فاشیست واجد پیروزی درخشانی شدند که دنیای حاضر و نسل‌های آینده بشر این قهرمانان را به عظمت می‌ستایند.
آقای ملکی رئیس انجمن شهر مشهد پس از بازدید نمایشگاه، مطلب ذیل را به روزنامه اخبار تازه روزگفته است: (3)
«گرچه عظمت و قدرت ارتش سرخ محتاج به دلیل نبوده و بر دنیای امروز ثابت کرده است که اولین قشون بزرگ دنیا است امروز که به مناسبت بیست و هشتمین سال تاسیس ارتش قوی به نمایشگاه دعوت شده‌ایم از مشاهده تابلوهای ترسیمی عظمت و فداکاری و وطن پرسنی ملل محترم دولت شوروی ثابت و باعث مزید و امتنان و خوشوقتی گردید.»
با انتشار خبر خروج ارتش سرخ از مشهد بیانیه‌هایی منتشر و سخنرانی‌هایی انجام می‌شود. پاشایان منشی شورای ایالتی حزب توده در اطلاعیه‌ای ضمن تشکر از فرمانده نیروهای شوروی در مشهد چنین متذکر شده است: «ما از این جهت متشکریم که پادگان ارتش سرخ در مدت اقامت خود از لحاظ نظم و انضباط نمونه کامل بوده‌اند و وتوانستند نظم و امنیت تمام اهالی شهر مخصوصاً زحمت‏کشان خراسان را به خود جلب کند. ما از این جهت متشکریم که در مدت وجود ارتش سرخ در نواحی شمال ایران باعث گردید که وضعیت خواروبار از سایر نقاط بهتر باشد. ما از این جهت متشکریم که ارتش سرخ تا آنجا که توانسته است کمک‌های طبی نموده به بهداشت اهالی شهر کمک‌های شایانی کرده است. ما از این جهت متشکریم که در این مدت توانستیم با فرهنگ ملل شوروی تا حد امکان آشنا شویم، تئاترها، سخنرانی‌ها، کنسرت‌ها، جشن‌ها، سینماها، و دیگر اقدامات فرهنگی که توسط ارتش سرخ در این مدت انجام یافت بهترین وسیله بود که ما را به اوضاع کشور دوست و همجوارمان شوروی آشنا سازد و این مسئله از لحظ پیشرفت و ترقی سطح فرهنگی در ضمن رشد سیاسی ملت تا درجه بسیار بلندی مفید واقع شده است. اقامت چند ساله نیروهای شوروی در سرزمین ما یک یادگار محو نشدنی از دوستی و صمیمیت را در قلب ملت ما باقی گذاشته است. بدین جهت شورای ایالتی اتحادیه‌های کارگران و زحمت‏کشان خراسان در ضمن اظهار خشنودی از فرماندهی معظم ارتش سرخ در مشهد و نواحی، روابط صمیمانه و معنوی و فرهنگی بین ملت ایران و ملل شوروی بیش از پیش محکم‌تر گردد.»(4)

ژنرال ماژر روسف فرمانده نیروهای شوروی در بیاناتی ضمن توصیف مشهد، در ارتباط با دلایل اشغال مشهد گفته است:
«ارتش سرخ از آزادی و استقلال ایران دفاع نموده است. برحسب تصمیم دولت شوروی پادگان شوروی، شهر مشهد یعنی شهر فرهنگ باستانی مرکز استان خراسان را که وطن عده زیادی از مشاهیر است و در میان آن‌ها من می‌خواهم نام فناناپذیر حکیم فردوسی را که آثارش مورد ستایش جهان و مخصوصاً مردم شوروی است یادآور شوم، ترک می‌کنیم.
ما در خاک شما توقف داشتیم برای این که به اتفاق شما از ورود دشمن مشترک خودمان یعنی فاشیست‌ها به خاک ایران مانع شویم و ملت ایران را از مصائب و بلایای جنگ حفظ نمائیم. یعنی به آلمانی‌های وحشی مجال ندهیم که ایران را به تکیه گاه حمله بر اتحاد شوروی تبدیل نمایند... در طی چهار سال و اندی همکاری نزدیک ملل شوروی و ایران نسبت به یکدیگر احترام متقابل و دوستی صمیمانه و اعتماد بیکران پیدا کردند. ما مانند دوستان صمیمی با شما وداع می‌کنیم و من امیدوارم که دوستی ملل اتحاد شوروی و ایران در آینده نیز روبه استحکام و ترقی خواهد رفت...»
سرهنگ وثوق فرمانده نیروی نظامی مشهد در مراسمی که به مناسبت خروج ارتش سرخ برگزار شده در سخنانی افتخار نموده که با ملت شوروی دوست هستیم. هر چند مطالعه این سخنان از دید تاریخی چندان مورد قبول نیست ولی چنین به نظر می‌رسد این اظهار نظر در شرایط خاصی ارائه شده است؛ و فرماندگان نظامی با مهیا نمودن فضای خروج کمک می‌کنند تا ارتش سرخ از مشهد خارج شود.
در بخشی از این سخنرانی آمده است:
«چهار سال و نیم اقامت نیروی شوروی در خاک ما وسیله شد که از نزدیک با یکی از نیرومندترین ارتش‌های عصر کنونی آشنایی حاصل نمائیم و به تکامل فنی و قدرت روحی آن پی ببریم. ارتش سرخ که در ژانویه 1918 در میان آتش و خون تشکیل گردیده بود در طی جنگ جهانگیر اخیر در تحت فرماندهی استالین بزرگ‌ترین نمونه استقامت از خود گذشتگی و فداکاری را در راه میهن و دفاع از حق و آزادی نشان داد. ارتش ایران گرچه توفیق آن را حاصل ننمود به طوری که آرزوی کادر جوان و افراد غیور آن بود واحدهای جنگی به جبهه فرستاده و با خون خود در این مبارزه بر علیه اشغالگران فاشیست شرکت جوید ولی با اهمیت فوق العاده‏ای که مسئله عقب جبهه در جنگ‌های جدید احراز نموده از این راه سهم پر افتخاری را نصیب خود نمود.»
سرانجام روزهای اشغال مشهد به اتمام می‏رسد، روس‏ها درصدد خروج از شهر هستند. روزهای سوم و چهارم ماه مارس (12 و 13 اسفند1324) فرمانده لشکر 8 خاور جهت مشایعت واحدهای ارتش سرخ گارد احترام با شکوهی مرکب از یک گروهان در خیابان پهلوی تشکیل داد. هیئت کامل موزیک لشکر هر دو روز در مشایعت شرکت داشت.
غلامحسین بقیعی از اعضای شاخه نظامی حزب توده و مولف کتاب انگیزه نحوه خروج ارتش سرخ از مشهد تشریح نموده است. وی در آن ایام به عنوان یک نظامی به مشهد منتقل شده و در خاطراتش از وضعیت پادگان مشهد شرایط آن روزها چنین نوشته است:
«در آن ایام مسئله تخلیه کشور از ارتش‌های خارجی و تشکیل شرکت نفت ایران و شوروی ورد زبان‌ها و نقل محافل بود. قوام‏السلطنه نخست‏وزیر و رهبر حزب دمکرات ایران به مسکو رفت و موافقت‏نامه شرکتی که 49 درصد سهام آن مال ایران و 51 درصد مال شوروی باشد امضاء و اجرای آن را موکول به تصویب نهایی مجلس شورای ملی کرد. حزب توده از سیاست شوروی و تشکیل این شرکت دفاع می‌نمود... بین افسران پیرامون این موضوع مشاجره درگرفت. بعضی‌ها با حزب توده مخالفت می‌ورزیدند و برخی به شدت از آن طرفداری می‌کردند. و سایر احزاب را ارتجاعی و عاملین استعمار لقب می‌دادند...»
اواسط اسفند اعلام شد که روس‌ها مشهد را تخلیه می‌کنند. چند روز متوالی واحدهای مختلف ارتش سرخ با تجهیزات و باروبنه مفصل و سرود خوانان از خیابان‌ها می‌گذشتند، بعضی از راه قوچان و برخی از راه سرخس به شوروی برگشتند. پس از عزیمت آنان تمام واحدهای لشکر سرشار از غرور به سربازخانه‌های اصلی رفتند... از شهریور 1320 تا آن روز هیچ افسر ایرانی آنجا را ندیده بود. تاج یک پارچه سنگی سردرب آموزشگاه گروهبانی فرو افتاده و قطعه قطعه شده بود. همه کرتها و حاشیه خیابان‌ها که سابق به طرز زیبائی گل‏کاری می‌گشت، بهم خورده و به مزرعه گوجه فرنگی و بادمجان تبدیل یافته بود. ساختمان کافه سربازی هنگ شاهپور را به صورت باشگاه درآورده و در اکثر آسایشگاه‌ها تصاویر رنگی لنین، استالین، قهرمانان جنگ، انواع مدال‌ها و چند دور نما کشیده بودند ولی از همه مهم‌تر تغییراتی بود که در زمینه تبلیغات به چشم می‌خورد.
در زمین‌های مجاور بی‏سیم، با سنگ و خاک استادیوم ورزشی به وجود آورده بودند. در هر هنگ یک سن بزرگ تابستانی با نیمکت‌های گلی ساخته و انبار اسقاط تیپ را به سالن زمستانی تئاتر تبدیل و در بالای همه سن‌ها آرم رسمی اتحاد شوروی را گچ بری کرده بودند... در کنار انشعاب جاده‌ها و مقابل درب ورودی هنگ ها دیوارک سفیدی ساخته و روی آن همراه با تصویر ستاره سرخ و داس و چکش شعارهای خاصی نوشته بودند... به محض ورود به دستور فرمانده لشکر روی تمام نوشته‌ها را آب آهک مالیدند و به جای آن اشعاری از شاهنامه فردوسی و شعار خدا شاه میهن نوشتند.(5)



1. الهی، حسین. احزاب و سازمان های سیاسی در خراسان (در سال های 1320تا 1332). مشهد: دانشگاه فردوسی. 1382، ص167
2. روزنامه اخبار تازه روز، 17/12/1324
3. روزنامه اخبار تازه روز، 17/12/1324
4. روز نامه اخبار تازه روز، 17/12/1324
5. بقیعی، غلامحسین. انگیزه. شیراز. چاپخانه مصطفوی. بی تا. ص213-214

ادامه دارد....

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.