هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 125    |    9 مرداد 1392

   


 



ازجرقه‏ها‏ی انقلاب تا سکوت رسانه‏ها‏ی محلی

صفحه نخست شماره 125

31 تیرماه 1357در حافظه مردم مشهد یادآور و سرآغاز شکل‏گیری اعتراض همگانی علیه حکومت پهلوی است. در این روز ناگهان تشیع‏کنندگان مرحوم حاج احمد کافی با شعارهایی علیه حکومت پهلوی فضای خفقان را شکسته و پس از آن مبارزات مردمی شکل نمایان‏تری به خود گرفت. تحلیل‏ها‏ و نگاه افرادی که در این روز شاهد ماجرا بودند حاوی نکاتی است که به آن اشاره می‏شود.

 پاسخ تعدادی از مصاحبه‏شوندگان در ارتباط با تشیع جنازه مرحوم کافی در مشهد قابل تامل بود، زیرا این عده براین باور بودند که «انقلاب در شهر مشهد از تشییع جنازه مرحوم کافی شروع شده است». واژه‏ها‏ی «انقلابی دیگر»، «جرقه انقلاب» یا «شروع انقلاب» همچنین «انقلاب اول» همه گمانه‏ها‏یی بودند که عامه مصاحبه‏شوندگان به کار می‏بردند. هر چند در حوزه تحقیقات تاریخ شفاهی بعضی مواقع با مداخلی مواجهه می‏شویم که موضوعی ساده تبدیل به پیچیده می‏شود، ولی از منظر تحقیقات تاریخی ریشه‏یابی مسائل موجب می‏شود تا تعابیری که عامه مردم در ارتباط با یک موضوع به کار می‏برند چندان مورد اعتماد نباشند.

وقتی در برابر پاسخ تعدادی از افراد قرار می‏گرفتیم برخی از معادلات فکری به هم می‏ریخت زیرا از دید یک گروه که از ریشه‏ها‏ و لایه‏ها‏ی پنهانی انقلاب خبر ندارند همه چیز را در یک موضوع برجسته می‏کنند. جمله «انقلاب مشهد از تشییع جنازه مرحوم کافی شروع شد» دلیلی بود تا بارها از دید روایت‏گری معمولی به موضوع نگاه کنم ولی برجسته نمودن چنین موضوعاتی در مباحث و وقایع روزشمار انقلاب موجب می‏شود تا تحلیل‏ها‏ی به کار رفته چندان مستند نباشند.

مهمترین دلایلی که موجب می‏شود تا این طیف مصاحبه‏شوندگان چنین پاسخی را ارائه دهند می‏توان در چند محور کلی مورد بررسی قرارداد:


1- فضای بسته جامعه و نبود اطلاع رسانی
2- عدم شناخت جریانات انقلاب
3- برای عامه مردم ریشه‏یابی مهم نیست بلکه آنچه می‏بینند دلیلی برای بازگویی گفته‏ها‏یشان است.
4- ورود به نخستین صحنه‏ها‏ی هیجانی انقلاب اعم از راهپیمایی یا درگیری‏ها‏ی سیاسی خیابانی
5- محدود بودن اطلاعات فرد
6- بزرگ واقع شدن آن اتفاق
7- استمرار حرکت‏ها‏ی انقلاب به صورت ملموس بعد از آن راهپیمایی
8- انعکاس موضوع در خاطره جمعی
9- شایعه سازی و...

مجموع عوامل یاد شده کمک می‏کند تا حافظه عموم مردم یا تلقی آنها از موضوع مورد نظر برجسته شده و تمام تحولات را در آن حادثه بازکاوی کنند.
حجة الاسلام حاج شيخ احمد ضیافتی كافي اول خردادماه 1315ه ش. در مشهد متولد شد، ایشان تحصيلات حوزه ازمدرسه نواب شروع كرد و بعد از مدتي جهت كسب علم و دانش راهي نجف شد و از محضر بزرگاني چون سيد ابوالقاسم خوئي، سيد محسن حكيم ‏و سيد اسدالله مدني كسب فيض نمود. درسال 1338 بعد از ازدواج برای ادامه تحصیل راهي قم شد. شروع مبارزات سياسي كافي عليه حکومت پهلوی به اواخر سال 1341 باز مي‏گردد.

 20مرتبه احضار به ساواك، بازجوئي و تبعید موجب شده تا اين خطيب شهير شخصيتي سياسي از لحاظ تشكيلات آن زمان باشد. مهمترين مسائلي كه در خطابه‏ها‏ ‏مورد بحث مرحوم کافی بوده است عبارتند از: انتقاد از وضعيت جامعه، ايراد مطالب انتقادي، سخنراني عليه ‏اسرائيل و حمايت از امام خميني(ره) و مراجع که موجب مي‏شوند او ممنوع‏المنبر، بازداشت و تبعيد شود. وي علاوه بر مبارزات سياسي، فعاليت‏هاي فرهنگي نیز چون تأسيس مهديه، صندوق قرض‏الحسنه، درمانگاه و ... در طول حیاتش داشته است.

 ‏ ساعت 6 صبح جمعه 30/4/1357 مرحوم كافي به همراه خانواده از قوچان به طرف مشهد در حركت بودند، اتومبيل او با دو اتومبيل ديگر تصادف می‏کند كه خود او ‏و فرزند 10 ساله‏اش و هفت تن ديگر كشته مي‏شوند. صبح 31/4/57 با ‏انتشار خبر در گذشت كافي عده زيادي از مردم براي تشيع جنازه در بالا خيابان مشهد تجمع مي‏كنند و به جمع تشيع‏كنندگان مي پيوندند. وقتي خاطرات انقلابيون شهر مشهد مرور می‏شود، بسياري از آنان بر اين نظرند، انقلاب شهر مشهد از تشيع جنازه مرحوم كافي شروع شد. مراسم تشیع مرحوم کافی در باور عموم مردم به عنوان يك اعتراض به رژيم پهلوي، آن هم با شعار عليه شاه و اعتراض عملي عليه حكومت بوده است.

 ‏ 31 تيرماه 1357 نقطه عطفي در مبارزات مردم مشهد عليه حکومت پهلوی است. دراين روز تب اعتراضات تا حدي است كه جمعي از طلاب، دانشجويان و مردم درخلال درگیری با نظامیان مجروح مي‏شوند. تشيع مرحوم كافي تبديل به راهپيمايي عليه رژيم مي‏شود. در جريان درگيري‏ها‏ ماموران براي متفرق كردن مردم از گاز اشك‏آور و تيراندازي استفاده مي‏كنند. روزنامه خراسان بعد از سه روز سكوت در تاریخ سه شنبه 3مرداد 1357با تشريح تشيع جنازه ‏مرحوم كافي در مشهد به كشته شدن يك نفر و مجروح شدن 7تن از پاسبانان اشاره نموده و از تظاهركنندگان به عنوان اخلالگران و نوكران اجانب ياد كرده است. در این روز نيروهاي امنيتي به مدرسه نواب حمله‏ور شده و عده‏اي از طلاب را مجروح می‏کنند. علماي مشهد و زنان مسلمان خراسان در اعلاميه‏ها‏يي جداگانه حمله به طلاب را محكوم می‏كنند. درگيري بين مردم و نيروهاي نظامي موجب مي‏شود تا به وسيله آمبولانس جنازه مرحوم کافی به فرودگاه و سپس تهران منتقل شود.

 ‏ مراسم خاكسپاري مرحوم كافي در سكوت مطلق مطبوعات آن زمان انجام مي شود. اسناد ساواك در سال 1383 به همت مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات انتشار یافته، پرده از این رویداد برداشت و روند خاكسپاري مرحوم كافي در خواجه ربيع مشهد را روشن می‏کند.

در ساعت 14 تاريخ 1/5/57 جلسه‏اي مركب از نمايندگان ساواك و شهرباني در تهران تشكيل شد و پس از ملاحظه شرايط موجود چنين تصميم گرفته شد که چون ‏ممكن است در جريان مراسم تشيع جنازه در تهران اخلال در نظم ايجاد شود، با نظر آيت‏الله سيد احمد خوانساري و خانواده متوفي جنازه به مشهد منتقل شده و در محل خواجه ربيع دفن شود. هواپيماي پارس‏ایر حامل جنازه مرحوم كافي در ساعت يك بامداد در فرودگاه مشهد به زمين نشست. در اين پرواز خانواده مرحوم كافي و عده‏اي از ماموران امنيتي حضور داشتند. اين مراسم در سكوت مطلق انجام شد و تا ساعت چهار و نيم صبح ادامه یافت.

يكي از مسئولان خواجه ربيع در مرور خاطراتش چنين بيان مي كند: «من توخونه‏مون خواب بودم، آن وقت سرپرست خواجه ربيع بودم. يك مرتبه تلفن زنگ زد پشت خط وليان بود. گفت:

چرا خوابيدي! بلند شو برو خواجه ربيع؟
از ساواك با ماشين آمدند دنبالم. در اين مراسم عده‏اي از مامورين اطراف خواجه ربيع را محاصره كرده بودند. به جز مأموران نظامي، خانواده كافي و يكي از علما هم حضور داشت. يك درگيري لفظي بين برادر كافي و وليان انجام شد. تصميم گرفته شد براي دفن مكاني بكر اختصاص داده شود. پس از غسل و دفن در محل مراسم خاكسپاري انجام شد. دستور دادند نگذاريم مردم ‏از محل دفن آگاه شوند.
 ‏ هر چند مرحوم كافي وصيت كرده بود «اگر مرگم در بين هفته بود جنازه‏ام را توي سردخانه بگذاريد تا صبح جمعه، رفقا دور جنازه‏ام دعاي ندبه بخوانند، چند تا صاحب‏الزمان بگوئيد تا مرده‏ام ناله تان را بشنود». اما ترس حکومت از مبارزات انقلابی مردم، عاملی است تا شبانه مراسم دفن انجام شود وتا مدت‏ها راز خاکسپاری مرحوم کافی مستور بماند.

انعکاس خبر درگذشت مرحوم کافی در شهر مشهد بازتاب گسترده‏ای داشته است. به طوری که یکی از بزرگترین تجمعات در 31 تیرماه در شهر مشهد شکل می‏گیرد. شایعه‏ای که سال‏ها در سینه طرفداران مرحوم کافی باقی مانده، عمدی بودن تصادف مرحوم کافی و دست داشتن ساواک در این موضوع است. بسیاری از عموم مردم حادثه تصادف مرحوم کافی را عمدی و از نقشه‏ها‏ی ساواک می‏دانند. بازتاب چنین مسئله‏ای در شهر مشهد و جایگاه مرحوم کافی به عنوان واعظ شهیر موجب می‏شود تا دامنه مبارزات مردم مشهد بعد از این ماجرا ابعاد جدیدی داشته باشد.

 ‏ روزنامه خراسان در تاريخ 5مرداد ‏1357 با درج خبري به ابعاد این موضوع اشاره دارد روحانيون با امضاء و انتشار اعلاميه‏اي اعلام نموده‏اند در مراسم تشيع جنازه مرحوم كافي در مشهد عده كثيري از مسلمانان و طلاب و دانشجويان بقتل رسيده و مجروح شده‏اند، مي‏خواهيم مشخصات مجروحين و مقتولين را به ما اعلام دارند.

 ‏ همين روزنامه در روز جمعه 13مرداد 1357 با نقد و بررسي اعلاميه علماي مشهد راجع به قتل و جرح عده كثيري از مردم در جريان تشيع جنازه مرحوم كافي، با قاطعيت خبر درگذشت يك پاسبان را تائيد مي‏كند. همچنین طبق اسناد منتشر شده در جريان تظاهرات يك دستگاه پيكان آتش كشيده شده و شيشه‏ها‏ي دو دستگاه اتوبوس شركت واحد و اتومبيل وزارت راه خساراتي وارد شده است. به آتش كشيدن يكي از بانك‏ها در خيابان تهران و به شهادت رسيدن دختر 14 ساله و مجروح شدن 18 نفر كه 8 تن از آنها نظامي بوده‏اند از دیگر حوادثي هستند كه شهر مشهد در 31تيرماه شاهد آن بوده است.


منابع
1- واعظ شهیر شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، (تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،1383)
2- روزنامه خراسان، مردادماه 1357
3- مصاحبه با مسئول آرامگاه خواجه ربیع، 23/9/1387
4- رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک عبدالعظیم ولیان، (تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379)

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

17 مرداد 1392

خیلی زیبا و جذاب بود و متاسفانه این قسمت در حافظه ملت دچار فراموشی شده بود بسیار متشکرم خدا قوت

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.