هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 99    |    6 دي 1391

   


 



همه ما پای اعتقادمان ایستادیم

صفحه نخست شماره 99

درباره تازه‌ترین کتاب خاطرات رزمندگان مسیحی

 

ـ مسیحی! گلوله رو بگیر ببینم.
ـ این‌قدر حرف نزن مسلمون!
ـ بگو یا حسین...
گلوله كه سُر می‌خورد و لوله را پایین می‌رفت، بی‌اختیار منتظر فریاد «یا حسین» بعدی مرتضی می‌ماندم و وقتی خسته از رزم، كنار مرتضی می‌پرسیدم سهم من از تلاش آن روز چیست، سرش را پایین می‌انداخت و درِ دلِ شكسته‌اش را باز می‌كرد. آن وقت، سیل اشك‌هایش را روی زمین می‌ریخت و با قدرتی عجیب‌تر، پای قبضه می‌رفت. گلوله خمپاره را روانه دهانه می‌كرد و فریادش دلم را می‌لرزاند: «یا مسیح!»

وقتی ماجرا، ماجرای دفاع و حمایت از میهن و خاك است، تمام تعلق خاطرها به هر گروه و مذهب و كیش و آیینی كنار هم قرار می‌گیرند و متحد می‌شوند.همه دست در دست هم می‌گذارند و «آسدواتس [در زبان ارمنی به معنای خدا]» و «الله»، «مسیح» و «امام‌حسین» هم نماد اتحاد و عامل مقاومت می‌شوند.

از هشت سال دفاع‌مقدس، شهدا و جانبازان و آزادگان ایرانی زیادی از اقلیت‌های مذهبی به یادگار مانده‌اند كه غافل شدن از نقش آنان در آن دوران بی‌انصافی است.

تاكنون كتاب‌های انگشت‌شماری درباره نقش رزمندگان و شهدای ارامنه در هشت سال دفاع‌مقدس منتشر شده كه جدی‌ترین آن‌ها «گل مریم» نام دارد.آرمان بوداغیانس در این كتاب، به نقش رزمندگان ارامنه در طول جنگ پرداخته است.اما از آن‌جایی كه تجربه خوبی از استقبال مخاطبان از كتاب‌های خاطرات دفاع‌‌مقدس برجای مانده، ضرورت انعكاس نقش هموطنان ارمنی در آن دوران ضروری به نظر می‌رسد.

حجت شاه‌محمدی كه كتاب‌های متعددی در حوزه نقش ارتش در دفاع‌مقدس را در كارنامه خود ثبت كرده، در ابتكاری تازه، خاطرات آزاده جانباز، سورن هاكوپیان از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تا اسارت در اردوگاه‌های حزب بعث عراق را در كتابی با عنوان «چه كسی قشقره‌ها را می‌كُشد» تدوین كرده و توسط دفتر مطالعات و ادبیات پایداری مراکز استانی حوزه هنری و انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسانده است.

آغاز این گزارش، قطعه برگرفته‌ای از این كتاب 35 بخشی است كه ابتدا، زندگی سورن و خانواده‌اش در خرمشهر، آغاز جنگ و آوارگی آن‌ها را نشان داده و تا خدمت سربازی سورن در جنگ و اسارت او پس از پذیرش قطعنامه 598، تحمل شكنجه‌ها و دشواری‌های اسارت تا آزادی او را به تصویر می‌كشد.

تلفیق روایت حوادث از زبان راوی و قلم حجت شاه‌محمدی، كتاب 350 صفحه‌ای «چه كسی قشقره‌ها را می‌كُشد» را خوش‌خوان كرده است.كتاب هفته با «سورن هاكوپیان» راوی كتاب و «آیلت آبراهامیان»، همسر این آزاده كه نقش موثری در تصحیح خاطرات داشته، به گفت‌وگو نشسته است.آن‌ها معتقدند كه ثبت و تدوین خاطرات آزادگان ارمنی ضروری است، اما در روایت خاطرات نه افراط شود و نه تفریط.

كتابم را نمی‌خوانم!
سورن هاكوپیان درباره سیر گردآوری خاطراتش می‌گوید: «همسرم كه برادرش وارتان آبراهامیان، اولین شهید ارمنی اصفهان است، سال 1372 در مراسم بزرگداشت شهدای ارامنه با حجت شاه‌محمدی آشنا شد و به این واسطه، خاطراتم را به اندازه حدود 30 نوار و به زبان عامیانه برایش تعریف كردم.كمی بعد ما و نویسنده، همدیگر را گم كردیم.حجت شاه‌محمدی بعدها ما را پیدا كرد.نوشتن كتاب را تمام كرده بود و آن را برای تصحیح به ما سپرد و این كار را با همكاری همسرم انجام دادم.»

وی با اشاره به پررنگ بودن لحظات توسل رزمندگان و اسیران به امام‌حسین (ع) و احساس نزدیكی خود به آن‌ها در كتاب «چه كسی قشقره‌ها را می‌كُشد»، یادآوری می‌كند: «ما هم به امام‌ حسین معتقدیم و روزهای تاسوعا و عاشورا نذری می‌دهیم.هیچ وقت در مواقع نیاز معنوی از رزمندگان مسلمان دور نمی‌شدیم و به عقاید همدیگر احترام می‌گذاشتیم.ما هم در دوران انقلاب و جنگ، شهید و جانباز داده‌ایم.در بخشی از كتاب خاطراتم اشاره كرده‌ام كه در اردوگاه‌های عراق به ما می‌گفتند كه به امام‌خمینی توهین كنیم.اما اسرای اقلیت مذهبی هم غرورشان را زیر پا نمی‌گذاشتند و تا آخرین لحظه، پای اعتقادات خود می‌ایستادند.»

این آزاده ارمنی از استقبال رضایت‌بخش هم‌كیشان خود از كتاب «چه كسی قشقره‌ها را می‌كُشد» می‌گوید و تاكید می‌كند: «كتاب خاطراتم در بین ارامنه اصفهان مورد استقبال قرار گرفته، اما اكثر آن‌ها می‌گویند كه به خاطر لحظات دردناك كتاب، هنوز مطالعه آن را تمام نكرده‌اند.همه از من می‌پرسند كه با وجود این همه فشار، چطور زنده مانده‌اید؟ من هم می‌گویم كه انسان با امید و اراده زنده است.این كتاب باعث شد كه خاطرات بسیاری از سربازان ارمنی دوران جنگ زنده شود و تحت تاثیر قرار گیرند.»

سورن هاكوپیان كه هنوز كتاب خاطراتش را به خاطر دوری از یادآوری لحظات سخت اسارت نخوانده، تصریح می‌كند: «در دوران اسارت، فیلمی از تلویزیون اردوگاه پخش می‌شد كه در آن یك جوان، دستش را بالا گرفته بود و گنجشك در دست‌هایش لانه كرده بود.او تا زمان پیری، دستش را بالا نگه داشت تا لانه پرنده خراب نشود.آن صحنه، همیشه برای من نشانه اراده بود.»

این آزاده دوران دفاع‌مقدس اضافه می‌كند: «بخش‌هایی از خاطراتم از كتاب حذف شده كه شاید این كار به خاطر جلوگیری از حجیم شدن آن انجام شده باشد. پس از آغاز جنگ و حمله عراق به خرمشهر، تمام زندگی‌مان را آن‌جا گذاشتیم و با دردسر به اصفهان رفتیم. آن‌قدر مشكل مالی داشتیم كه با پیژامه پسرعمویم به مدرسه می‌رفتم! ما 9 نفر بودیم و در اتاقی كمتر از 6 متر زندگی می‌كردیم.شب‌ها پدرم نمی‌خوابید و می‌ایستاد تا ما بخوابیم و به مدرسه برویم.ما این‌طور زجر كشیدیم كه توانستیم در اسارت هم دوام بیاوریم.برخی از این خاطرات از كتاب حذف شده‌اند.»

راوی كتاب «چه كسی قشقره‌ها را می‌كُشد» درباره تاثیر این كتاب بر ترغیب رزمندگان ارمنی برای بازگویی خاطرات آن دوران می‌گوید: «افراد زیادی هستند كه خاطرات جذابی از آن سال‌ها دارند اما به دلیل كم حجم بودن خاطراتشان، كار ثبت آن‌ها را تاكنون انجام نداده‌اند.خاطرات من از خرمشهر آغاز می‌شود و شاید همین موضوع بر جذب شدن به خواندن آن‌ها موثر بوده است.»

سورن هاكوپیان از ترجمه كتاب خاطراتش توسط آیلت آبراهامیان خبر می‌دهد و می‌گوید: «امیدوارم كه تدوین كتاب خاطرات رزمندگان اقلیت‌های مذهبی ادامه داشته باشد.فقط می‌خواهیم كه خاطرات را در تعادل و به دور از افراط و تفریط بنویسند.»

نقشی پررنگ، اما منتشر نشده
آیلت آبراهامیان، همسر آزاده جانباز سورن هاكوپیان كه در ترغیب سورن برای بازگویی خاطراتش موثر بوده و در تصحیح آن‌ها نقش داشته، می‌گوید: «وقتی آقای شاه‌محمدی، كتاب خاطرات سورن را برای تصحیح تحویل داد، مدت زیادی از ضبط آن‌ها گذشته بود. به همین خاطر از ما خواست كه اگر چیزی از قلم افتاده، تصحیح شود.از آن‌جایی كه دخترم كوچك بود و احتمالاً تحت تاثیر قرار می‌گرفت، كار بازخوانی و تصحیح كتاب بین 12 شب تا 3 صبح انجام می‌شد. من كتاب را بلند می‌خواندم و سورن اشكالات را یادآوری می‌كرد. اما بازگویی خاطرات، فشار زیادی به سورن می‌آورد و یادآوری خاطرات برایش سخت بود.به همین خاطر، هر نوبت نمی‌توانستیم بیشتر از چند صفحه بخوانیم.»

وی با اشاره به انتشار زندگینامه برخی از شهدای ارمنی در انتهای كتاب «چه كسی قشقره‌ها را می‌كُشد» نقش اقلیت‌های مذهبی در دوران دفاع‌مقدس را پررنگ می‌داند و می‌گوید: «ادامه تدوین كتاب خاطرات رزمندگان و یا زندگینامه شهدای ارمنی را می‌پسندم.متاسفانه درباره نقش آن‌ها در جنگ، مطلب زیادی منتشر نشده و جامعه و افكار عمومی از آن‌ها بی‌خبرند.»

این همسر جانباز دفاع مقدس، تدوین و انتشار كتاب «چه كسی قشقره‌ها را می‌كُشد» را آغاز این راه می‌داند و معتقد است: «تدوین چند كتاب محدود، كافی نیستند.البته خانواده‌ها هم حال و حوصله بازگویی خاطرات را ندارند كه باید با همت یك نویسنده فعال، آن‌ها را سر ذوق آورد.»

آیلت آبراهامیان از اتمام تقریبی ترجمه كتاب خاطرات همسرش به زبان ارمنی می‌گوید و اضافه می‌کند: «مشغول ترجمه بخش‌های پایانی كتاب هستم.این كار را به پیشنهاد آقای شاه‌محمدی انجام دادم.خودم به زبان انگلیسی مسلط نیستم. اما اگر چنین ترجمه‌ای هم لازم باشد، در بین ارامنه كسانی هستند كه این كار را برعهده گیرند.»

بی‌شك مطالعه كتاب خاطرات رزمندگان اقلیت‌های مذهبی برای مخاطبان آثار دفاع‌مقدس هم جذاب خواهد بود. ایثارگران ارمنی هم از بازگویی خاطراتشان استقبال خواهند كرد. امیدواریم كه متولیان این عرصه، توجه بیشتری به ثبت و نشر فعالیت‌های اقلیت‌های مذهبی در دوران جنگ در پیش گیرند.

مریم اسدی جعفری

مطلب مرتبط

منبع: کتاب هفته، ش 364، شنبه 2دی 1391، ص 5


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.