شماره 19    |    24 فروردين 1390



آیت الله طالقانی در مسجد هدایت

بی تردید یکی از مساجدی که پیش از انقلاب اسلامی نقش مهمی در فعالیت های مذهبی  سیاسی داشته است مسجد هدابت تهران در نزدیکی جمهوری و لاله زار است. انتشار کتاب دوم مسجد هدایت تهران در دو جلد از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی و ارائه ده‌ها سند در خصوص فعالیت های این مسجد فرصتی تازه برای بررسی نقش برجسته این مسجد در دهه های گذشته است.

اهمیت‌ مسجد هدایت‌ به‌ خاطر‌‌ امام‌ جماعت‌ آن‌، یعنی‌ آیت‌الله سید محمود طالقانی‌ بوده‌ است‌. وی زمانی‌ امامت‌ جماعت‌ این مسجد را عهده‌دار شد که‌ این‌ مکان‌ "تکیه‌ای‌" بیش‌ نبود و تنها در ایام‌ محرم‌ گشوده‌ و مراسم‌ سوگواری‌ در آن‌ برگزار می‌شد. واقع‌ شدن‌ مسجد هدایت‌ در مجاورت‌ سینما پارک‌ در خیابان‌ استانبول‌ و نزدیکی‌ به‌ لاله‌زار که‌ یکی‌ از مراکز تجمع‌ و تفریح‌ مردم‌ آن‌ روز تهران‌ بود، از دلایل‌ انتخاب‌ این‌ مکان‌ به‌ عنوان‌ پایگاهی‌ برای‌ مبارزه‌ و آموزش‌ و اشاعه‌‌ فرهنگ‌ انقلابی‌ اسلامی‌ به‌شمار می‌رفت. آیت‌الله طالقانی‌، به‌ دلیل‌ آزاداندیشی‌ و مخاطب‌شناسی‌ و رویکرد نوگرایانه‌ در اندیشه‌‌ دینی‌، توانست‌ به‌ زودی‌ این‌ مکان‌ کوچک‌ را، کانون‌ توجه‌ اقشار مختلف‌ جامعه‌ به‌ ویژه‌ دانشجویان‌ و دانشگاهیان‌ قرار دهد. وی‌ فعالیت‌ فرهنگی‌ خود را با تأسیس‌ مسجد هدایت‌ در سال‌ 1327 به‌ شکلی‌ منسجم‌ آغاز و در دهه‌‌ 30، انجمن‌ اسلامی‌ دانشجویان‌ را بنیان‌ نهاد و در دهه‌‌ 40 نقش‌ فرهنگی‌، اجتماعی و سیاسی‌ مسجد را برجسته‌ کرد. در دهه‌ 50، با وجود رفتن‌ به‌ تبعید و زندانی شدن، مبارزه‌‌ خود را تا پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ادامه‌ داد.

ایشان برای احیای تفکر دینی، روشنگری و بیداری جامعه به کمک آموخته هایش از بزرگان، مخفیانه در خانه ها جلسات قرآن را احیا نمود و زمینه را برای برپایی جلسات بزرگتر و آشکارتر به وجود آورد. وی جلسات تفسیر از تجربیات استادش آیت الله میرزا خلیل کمره ای بسیار استفاده کرد. این جلسات به صورت مخفی و پنهان تا سقوط رضا خان و تبعید او به خارج از ایران در سال 1320 و روی کار آمدن محمد رضا پهلوی ادامه یافت. مسجد هدایت مبارزان را علیه رژیم شاه و برای پیشبرد اهداف اسلام تعلیم و تربیت می کرد؛ ایشان از سال 1327 در مسجد هدایت مستقر و آموزش مبارزان را شروع کرد. بی تردید یکی از قدیمی ترین کانون های مذهبی و انقلابی تهران مسجد هدایت است که مقر فعالیت های سیاسی فرهنگی مرحوم طالقانی بود. این مسجد از نظر مکانی تقریبا میان کاباره ها و مشروب فروشی ها و سینماهای آن دوره بود.
بی تردید دو دهه جلسات تفسیر ایشان برای تربیت جوانان مبارز، هویت جدیدی به این مسجد داد. مسجد هدایت، آیت الله طالقانی را از یک دهه نقل و انتقال مکرر جلسات تفسیر از مساجد، مدارس و منازل رها کرد. از این رو ایشان با آن مسجد، طی این سال ها به گونه ای پیوند یافتند که امروزه هر یک معرف دیگری است. این مسجد به یمن علم و فضیلت آیت الله طالقانی به ستاد مرکزی آزادی‌خواهان تبدیل شده بود و بسیاری از یاوران انقلاب همچون رجایی، باهنر، چمران، حبیبی، شیبانی و بسیاری دیگر از مبارزین از کانون گرم علمی و سیاسی او بهره ها گرفتند. وی تمام گروه‌ها و شخصیت‌ها را به خود جذب می کرد. حتی اشخاص و گروه‌های غیر مذهبی چپ و راست  هم علاوه بر آن که دوری ایشان را موجب خسران می دیدند، ایشان را نقطه ارتباط مجامع ملی و مذهبی و حتی غیر مذهبی می دانستند. شهید چمران در اهمیت این مسجد می گوید: «به راستی که آن اجتماع کوچک (جلسه تفسیر مسجد) که با هدفی متعالی تشکیل می شد در طوفان حوادث سیاسی آن روزگار مانند کشتی نجات بود که ما را از خطرات فراوانِ انحراف به گرداب‌های چپ و راست حفظ می‌کرد». شهید رجایی نیز معتقد است «بزرگترین نقش را قبل از قیام امام در حرکت جامعه، استاد طالقانی داشتند».

آیت الله طالقانی در این برهه به دلیل این که رژیم تمامی راه‌های جذب نیروهای مسلمان را کنترل می نمود، از طریق پایگاه مسجد هدایت به تدریج با تفاسیر خود از قرآن زمینه‌های مبارزه را گسترده‌تر نمود و با کلمات قرآن و تفسیر آنها، قیام علیه ظالم را به جوانان می آموخت. بزرگترین نقش ایشان تفسیر قرآن و به کار بردن الفاظ سیاسی علیه رژیم بود. علی حجتی کرمانی فعالیت این مسجد را چنین تشریح می کند: «شهید چمران را من از دوران مسجد هدایت می شناختم. مسجد هدایت، در واقع ستاد مرکزی احرار بود. اغلب دانشجویان و استادان ضد رژیم در پای درس تفسیر آیت الله طالقانی در این مسجد گرد می آمدند. از حوزه علمیه قم، من و برادرمان آقای خسرو‌شاهی از اصحاب دائمی آن مسجد بودیم». در این مسجد به دعوت آیت الله طالقانی شخصیت هایی چون آیت الله مطهری،شهید باهنر، محمد‌تقی شریعتی و بازرگان به سخنرانی می پرداختند و علیرغم کنترل ساواک مسائل انقلابی هم مطرح می شد.
بی‌شک مسجد هدایت سیاسی‌ترین مسجد دوران خود بود و با حضور جوانان و دانشجویان مراسم تفسیر شب های جمعه هیجان خاصی به خود می گرفت. یکی از دانشجویان شرکت کننده در آن مراسم می گوید « کم کم چهره های مذهبی و دانشجویان همه دانشکده ها در مسجد هدایت با یکدیگر آشنا می شدند. بعد از این که تفسیر ایشان تمام می شد شاید تا یک ساعت بعد از آن جمعی می نشستند و با هم صحبت های سیاسی می کردند. عده ای هم دور مرحوم طالقانی جمع می شدند و سوال‌های خاصی مطرح می کردند».

یکی از کارکردهای مهم مساجد در  طول تاریخ معاصر ایران امور خیریه و خدمت به مردم است. محمد جواد رجائیان درباره کارکرد خیریه مسجد هدایت می گوید «آقای طالقانی و مسجد هدایت در رابطه با مسایل درمانی و نیازهای مالی و فکری افراد جوابگو بود. گروهی که دوروبر آقای طالقانی بودند همه چیز داشتند. از گروه پزشکی گرفته تا بیمارستان‌ها و موسسات خیریه». هنگام رخدادهایی همچون سیل و زلزله، اقشار و طبقات مختلف مردم در این مسجد سازماندهی می شدند و پس از جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی، مستقیماً به محل حادثه می شتافتند و آسیب دیدگان و بازماندگان حوادث را یاری می کردند.

یکی از موضوعاتی که در این مسجد مورد توجه قرار می گرفت، مسائل سیاسی جهان و به ویژه مسئله فلسطین بود. آیت الله طالقانی محمد حنیف نژاد را مسئول رساندن پول های جمع آوری شده به پایگاه‌های فلسطینی کرده بود. لطف الله میثمی در این باره می گوید: «یادم می آید که در سال 49 روز عید فطر پدر طالقانی در مسجد هدایت فطریه ها را برای فلسطین جمع آوری نمود و پول جمع آوری شده را به حنیف نژاد داد و من از طرف شهید حنیف نژاد ماموریت یافتم که این پول ها را به فلسطین ببرم. وقتی این پول ها برای رزمندگان الفتح برده شد مسئول برادارن مجاهد در پایگاه فلسطینی گفته بود ارزش این پول ها از دلارهای عربی خیلی بیشتر است. اگر چه مقدارش کمتر است».
این اقدام آیت الله طالقانی مخالفت های بسیاری را در میان بعضی از اقشار جامعه برانگیخت. رژیم در این میان سعی کرد تا از طریق عوامل خود به اختلافات دامن بزند. محمد صادق طباطبایی در باره این نوع فعالیت ها می گوید «در همان زمان، ایشان فطریه برای پرداخت به فلسطینی ها در مسجد هدایت جمع می کردند. به ایشان خیلی اهانت شد. گفته می‌شد: «وقتی در بلاد خود ما گرسنه هست، یعنی چی کمک به فلسطینی ها!؟». آیت الله طالقانی یک جهان بینی داشتند و مانند بسیاری از روحانیون شیعی به وحدت معتقد بودند».

فعالیت های مسجد هدایت پس از تبعید ایشان به شهر زابل در آذر ماه 50 کاهش یافت ولی اعضای فعال مسجد همچنان این پایگاه را حفظ نموده و سعی داشتند این سنگر را آنچنان که بود حفظ کنند. اما به دلیل فشار ساواک این مسجد در اسفند سال 1351 برای مدتی بسته شد. بعد از آن هرچند مسجد هدایت باز بود ولی روح مسجد، که همان کارکردهای وسیع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن بود» را از آن گرفتند. سرانجام در 28 دی ماه 57، که مصادف با اربعین حسینی و با شدت گرفتن حرکت های انقلابی مردم بار دیگر ندای آیت الله طالقانی در این مسجد طنین انداز شد.

محمود فاضلی

منبع: روزنامه روزگار، شماره 1461، صفحه 11، 14 اسفند 1389


http://www.ohwm.ir/show.php?id=432
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.