شماره 152    |    14 اسفند 1392



نیروهای مذهبی در دوران پهلوی دوم-۶

واکنش نیروهای مذهبی به پخش موسیقی از رادیو در ایام رحلت آیت الله بروجردی:

نهاد مرجعیت شیعه یک نهاد هزار ساله است. پذیرفتن اجتهاد‌ از سوی این نهاد سبب شده شیعه در برابر اهل سنت، از پویایی و توان فقهی بالایی برخوردار گردد. مهم‏تر از آن استقلال مرجعیت از حکومت‌ها در طول تاریخ است، حکومتی‌ نبودن مرجعیت سبب شده بود که مراجع در مقاطع ضروری به‌ عنوان تکیه‌گاه مردم عمل کنند و حرکت‌های مردمی را رهبری نمایند.به خصوص‌ از زمان صفویه یا نضج مرجعیت،گرایش‌های استقلال‌گونه آن تشدید یافت و به عنوان نهاد مستقل‌ در کنار نهاد سلطنت نمودار گردید. همین امر تعارض‏های گاه به گاه آن دو را به دنبال آورد. به طوری که اگر نهاد مرجعیت اقتدار می‏یافت، سلطنت تضعیف می‏شد، مثل دوره مشروطه، و اگر نهاد سلطنت قوی بود، نهاد مرجعیت حاشیه‏نشینی اختیار می‌کرد. مثل‌ دوره رضا شاه.[1]


به طور کلی ادوار مرجعیت تقلید را می‌توان به دو دوره قبل و بعد از تمرکز تقسیم کرد. مرجعیت قبل از آن که به صورت یک نهاد منسجم درآید، دوره‌ای طولانی را پشت سر گذاشته‌ است. در این دوره که با آغاز غیبت کبری شروع می‌شود، مرجعیت صورتی پراکنده و ساختاری‌ محلی و منطقه‌ای داشت. هر کس در هر نقطه‌ای که می‌زیست به مجتهد عام و فقیه آن منطقه رجوع‌ می‌کرد و پرداخت‌های شرعی نیز در همان محل به مصرف می‌رسید. اما به تدریج و به ویژه پس از توسعه ارتباطات و سهولت رفت و آمدها، تأسیس چاپخانه در ایران و چاپ و نشر رساله‌های عملیه، تأسیس پست و از آن مهم‌تر بهره‏مندی از تلگراف، روحانیت شیعه‌ امکان یافت که نخستین گام را در جهت ایجاد تمرکز در اقتدار و تمرکز مرجعیت بردارد. این‌ عوامل موجب شد شکل مرجعیت و مناسبات مردمی آن دگرگون گردد و از چارچوب منطقه‌ای و حتی کشوری فراتر رفته و به صورت یک نهاد متمرکز در جهان تشیع درآید.


آیت الله العظمی بروجردی از زمره واپسین مراجع دوره تمرکز مرجعیت محسوب می‏شود. هنوز دو سالی از ریاست آیت الله بروجردی بر حوزه علمیه قم نگذشته بود که در سال 1325 ش دو مرجع عام جهان تشیع آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانی و حسین‏آقا قمی در عراق دار فانی را وداع گفتند. رویکرد شیعیان ایران به آیت‏الله بروجردی سرآغاز فصلی نوین در تاریخ مرجعیت و افزایش اعتبار حوزه علمیه قم تلقی می‏شود. زیرا با تثبیت زعامت ایشان، آن مرحوم به تدریج موفق شد، حوزه‏های علمیه، مدارس دینی، نهاد روحانیت زیّ طلبگی و ... را که هر کدام به نوعی با مرجعیت ارتباط داشت، سر وسامان بخشد و در همین راستا در عرصه سیاست نیز با تدبیر در تعامل با کارگزاران حکومتی نیز ابقای نقش کند. نکته در خور توجه این که، ایشان در تمام دوران پانزده ساله مرجعیت خویش با طوفانی از حوادث مواجه بودند، که با کاردانی لازم، مرجعیت و حوزه‏ها را از این بحران‏ها بر حذر داشتند. بالاخره آیت‏الله در فروردین 1340 رحلت کردند.


هم رحلت و هم تشیع جنازه آیت‏اللّه بروجردی نقطه عطف مهم برای تعیین مرجعیت جدید تلقی می‌شد. رحلت آن مرحوم از لحاظ دغدغه‌هایی که اولیای نظام و سایر اندیشمندان در انتخاب مرجع بعدی داشتند و تشییع جنازه ایشان نیز از جنبه آشکار شدن علقه و توجه مردم به‌ مرجعیت قابل تأمل می‏نمود. سخنان فراوانی در خاطرات، اسناد و مطبوعات،آن دوره، در خصوص بزرگترین مراسم تشییع جنازه یک عالمی دینی تا آن زمان آمده است: جاده حد فاصل تهران-قم در روز مراسم و قبل از آغاز آن، خطی ممتد از حرکت ماشین‌هایی بود که عازم قم برای شرکت در مراسم بودند.گروه‌ها، طبقات، اقشار و به خصوص هیات‌های مذهبی مختلفی از شهرهای بروجرد،کرمانشاه، ملایر، همدان، مشهد، تبریز، لنگرود، زرند، مزلقان، رفسنجان،کرمان، یزد، اصفهان، اراک، قم، قزوین، خرم‏آباد و سایر شهرها به قم آمدند.[2] پیشاپیش اولیای شهر «تدابیر لازم برای تهیه نان، گوشت، خواربار و مکانی برای ‌[استراحت‌] واردین اتخاذ کرده بودند.»[3] همه شواهد و قراین از تأثر و سوگواری جانسوز توده‏های مذهبی حکایت می‏کرد. در این میان دولت وقت برای امورات مربوط به مجالس ترحیم، پذیرای از کاروان‏های عزادار شهرستانی، شرکت مقامات کشوری از جمله نخست‏وزیر در مراسم‏های ترحیم و مواردی از این قبیل اهتمام ویژه ای ورزید. چنان که اسناد این مجموعه نشان می‏دهد از همان روز پخش خبر رحلت آن مرحوم، چندین تلگراف کثیرالامضاء از شهرهای کرمانشاه، قم، خرم آباد، آبادان، اهواز خطاب به نخست وزیر مخابره گردیده و در همه آنها، درخواست صدور دستور قطع پخش موسیقی از رادیو به مناسبت ایام رحلت و سوگواری آن مرحوم شده است.[4] کما این که سند نخست این مجموعه بیانگر دستور دکتر علی امینی نخست وزیر، مبنی بر حذف پخش موسیقی در ایام چهلم آن مرحوم است.[5]


این اسناد صرف نظر از حساسیت دیرین نیروهای مذهبی به خصوص عناصر سنتی نسبت به پخش موسیقی از رادیو، از عمق تاثر و سوگمندی آنان از فقدان مرجع خویش و به تعبیری جایگاه رفیع مردمی آیت‏الله بروجردی حکایت می‏کند. کما این که کلمات و اصطلاحات به کار رفته در این تلگرافات نظیر: «قلوب مسلمین داغدار است»، «دویست هزار جمعیت سوگوار قم» ، «مصیبت بزرگ و فاجعه عظمی» و مواردی از این قبیل، خود زبان گویای دل داغدیده آنهاست.

سند شماره 1
دستورالعمل نخست وزیر علی امینی درخصوص حذف برنامه موسیقی از رادیو به مناسبت چهلم آیت الله بروجردی
[ شير و خورشيد]
نخست وزير


تاريخ: 16/2/ 40 [13]، شماره: 3306/10
اداره كل انتشارات راديو

مقرر مي‏شود كه روز دوشنبه هيجدهم ارديبهشت ماه موسيقي را از برنامه راديو حذف و به جاي آن تعاليم اخلاقي و برنامه‏هاي مناسبي اجرا گردد.

نخست وزير: دكتر [علي] اميني [امضا:]
[حاشية پايين:] فوري است

 

سند شماره 2
درخواست جمعی از علمای کرمانشاه مبنی بر قطع برنامه موسیقی از رادیو به مناسبت رحلت آیت الله بروجردی
[ شير و خورشيد]
نخست وزير
شماره: 624
وزارت پست وتلگراف و تلفن و تلگرام

از : كرمانشاه، به: تهران، قبض : 61، تعداد كلمات : 67، تاريخ اصل: 11/1/40[13]، تاريخ وصول : 12/1/ [1340]


فوري


حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقاي بهبهاني دامت بركاته
رونوشت مقام محترم نخست وزير محبوب ايران


قاطبه اهالي كرمانشاه تقاضا دارند در اين ايام كه سوگواري فوت آيت الله العظمي آقاي بروجردي قلوب مسلمين داغدار است مقرر فرمائيد برنامه موسيقي از راديو طهران حذف گردد.
الاحقر شيخ حسن علائي، الاحقر محمد جعفري، الاحقر شجاع الدين جليلي، امام امامي، الاحقر سيد جواد كوفي، الاحقرابوتراب آقا، الاحقر عبدالجليل جليلي.



[حاشية بالا:] بايگاني شود 12/1/40[13]
[مهر:] ورود به دفتر نخست وزير
تاريخ: 14/1/40[13]
شماره: 487

 

سند شماره 3
درخواست اهالی قم جهت قطع برنامه موسیقی رادیو به مناسبت
هفتم رحلت آیت الله بروجردی
[ شير و خورشيد]
نخست وزير


تاريخ: 14/1/1340، شماره: 458
وزارت پست و تلگراف و تلفن
از: قم، به: تهران، 86 ك . ت. 14/1/1340


جناب آقاي مهندس شريف امامي نخست وزير محبوب

بنام دويست هزار جمعيت سوگوار قم و بنام حفظ شعائر اسلامي استدعا دارد مقرر فرمائيد برنامه موسيقي روز دوشنبه و سه شنبه كه مصادف با شب هفت مرحوم آيت الله عظمي آقاي بروجردي رحمت الله عليه است و تمام شهرستان قم تعطيل عمومي و مشغول عزاداري مي‏باشند از برنامه حذف شود.


از طرف اهالي قم و اصناف : محمد رضواني

[حاشية پايين:] تلگراف دير رسيده است ، بايگاني شود 15/1/40[13]
[مهر:] اداره تلگراف تهران
[مهر:] ورود به دفتر نخست وزير
شماره: 685/10
تاريخ: 15/1/40

 

سند شماره 4
درخواست جمعی از علمای خرم آباد مبنی بر تجدیدنظر در برنامه رادیو به مناسبت ایام رحلت آیت الله بروجردی
[ شير و خورشيد]
نخست وزير
شماره: 2630
وزارت پست و تلگراف و تلفن

تلگرام
از: خرم آباد، قبض : 391/1، تاريخ اصل : 12، تاريخ وصول : 12/1/ [1340]، تعدا كلمات : 385

جناب آقاي نخست وزير
رونوشت مدير كل انتشارات و تبليغات ، رونوشت روزنامه كيهان

با اظهار تشكر و امتنان از همدردي اداره راديو در اين مصيبت بزرگ و فاجعه عظمي، اميدواريم نسبت به برنامه راديو تجديدنظر فرمائيد. زيرا با وجود مجالس ترحيم و حركت دستجات عزا مناسب نخواهد بود.
سيد عيسي جزايري، حاج سيد حسين جزايري، حاج مقصوديان، حاج امانی، عزير جباري ، تقي قيطاني ، حاج بور علي، [ ناخوانا] ، امير لطفي، تقي زغفري، حاج علي نادري، محمد باقر شاقلي، اسحاق بور علي، صفر يوسفي، مجتبي[ ناخوانا] ، نصري، سيد روح الله موسوي ، عماد الدين كريمي، پور زاهدي، غلامرضائي ، علي صفري، سيد مجتبي موسوي، طاهر بشير زاد، حاج علي صوفي زاده، حسين نظري، سيد مرتضي موسوي.

 

[مهر:] ورود به دفتر نخست وزير
تاريخ : 14/1/40 [13]
شماره: 479/15

سند شماره 5
درخواست جمعی از اهالی آبادان جهت قطع برنامه موسیقی به
مناسبت رحلت آیت الله بروجردی
[ شير و خورشيد]


نخست وزير
وزارت پست و تلگراف و تلفن


از: آبادان، به: طهران، شماره قبض: 1199، عدد كلمات: 377، تاريخ اصل: 11[/1/1340] تاريخ وصول: 12/1/40[13]
حضرت آيت اله بهبهاني دام ظله
رونوشت جناب آقاي نخست وزير، رونوشت اداره تبليغات.


محترماً عموم مسلمين شهرستان آبادان خواسته‏اند كه به پاس احترام روح جليل و پرفتوح
آيت الله العظمي أقاي بروجردي رضوان الله عليه تعطيل برنامه موسيقي راديو ايران حداقل تا [يك كلمه افتادگي دارد] ادامه يابد.
حاج غلامعلي خرمي، حاج عبدالكريم قبادي، حاج جواد شوري، حاج غلامعلي بذرافكن، حاج شكر الله داودي، حاج يوقبا قربان، حاج احمد بدربان، حاج جواد شكي، حاج محمود تناب آذري، حاج نصرالله رجب زاده، سيد علي تقوي، حاج موسي جعفري، حاج قربان غيوبي، حاج نجف قنواتي، سيد مرتضي موسوي، خليل الله باشري، حسين دل آرام، یدالله خدا ترس، حاج اسدالله ذوالفقاري، عباس فهيمي، حاج محمد حاجي پور، حسين دل بند، حسن حسن پور، اسدالله سواري، حاج عبوزاده، محمدرضا غلام نژاد، صفائي ماندني، حاج محمد مفيد، صمد الله زماني، سيد عيسي اهد قندري، ابراهيمي ، جمشيد زاده، سيد ابراهيم، حاج غلام ذبیحي، سيد فرج الله محمود طاهري، مهدي فريدي، سيد جلال رضوي، غلام علي شكوهت، علي اصغر ممتحن، حاج غلام ذبيحي، سيد فرج الله محمود طاهري، مهدي فريدي، سيد جلال رضوي، غلام علي شكوهت، علي اصغر متهن، حاج محمد كرباسيان، عوض زهرايي، اسمعيل داروغه، حاج محمود دادخواه، نجف علي گودرزي، حيدر ذوالفقاري، حاج مرتضي بهوي، يوسف احمدي، حاج آقا رضا قنادي آخر، شكرالله آموزگار، حسين ثابتي محمد، حاج مرتضي بهوي، يوسف احمدي راحت، عباسعلي رحيم پور، جواد روزي طلب، رمضان اميري، محمد لطفي، حسن صانعي، خدا رحم دهقان، عوض تجلي، حسن محبي، محب الله جمال زاده، حسين زرين چند، حاج شكوري، سيد آقا حسين زاده، حاج اصغر سليمي، حاج علي مودت، حاج ابراهيم شانه ساز، رجب پور والي، ناد علي شوشي نسبت، عباس صادقي، سلطان حسين حكيم، سيد مكي پور، حبيب الله باقري، حاج عبدالله آقا پور، حاج اسمعيل عشقي زاده قشقائي، حاج قاسم ميرزائي، محمد سبزواري، نجات نجاتي، حسين جمادي، مصطفي مختاري، حبيب پروين، آقا رضا نباتي، عبداله بنده نوروز، سيد احمد ناقلي، عبدالرسول جزايري، علي رضا ملائي، قربان حاجي زاده، سيد محمد موسويان، احمدي زاده، عبدالرضا دهداري، عبدالرسول ترك زاده، حاجي كريم ميرزا، حاج فرج اله الهي، كرم ابراهيم، جعفر معماري، عبدالغفار فريدني، محمد شارعي، محمد خورسندي، احمد نيكروان، سيد علي موسوي، صمد چروس علي

[حاشية بالا:] بايگاني شود 12/1/40[13]
[مهر:] ورود به دفتر نخست وزير
شماره: 491/10
به تاريخ: 14/1/40

سند شماره 6
درخواست جمعی از اهالی اهواز جهت تجدید نظر در زمان قطع برنامه موسیقی رادیو به مناسبت رحلت آیت الله بروجردی
[ شير و خورشيد]
وزارت پست و تلگراف و تلفن
شماره کتاب: 636

از: اهواز، به: تهران، شماره: 2497ت 107، تاریخ: 11/1/1340


جناب آقاي نخست وزير، تهران
سابقه خانوادگي و شخصيت مذهبي جناب مستطاب عالي موجب توقع است كه خواهش كنيم از نظر اينكه عامه مسلمين از مصيبت وارده رحلت آيت الله عظمي آقاي بروجردي قدس سره عزادارند امر فرمائيد در مدت حذف برنامه موسيقي كه تعيين شد تجديدنظري بشود و به نام احترام به احساسات عمومي مدت آن را به وضع مناسبي مقرر نمائيد.
حاج عبدالرحيم مقدم، تقي منشور، مهدي فلسفي، عباس شالباف، حاج حسين چيت ساز، غلامحسين رضازاده، جاسم كلابي، حسين آگاه، علي چادريان، محمد طاهر شالباف، پنبه كار، محمد يحيوي، رضا داود، عباس بهادري، عبدالرسول كجباف، حسينعلي صباغيان، محمدحسين خبازيان، سيدعبداله عطائي، حاج محمدلطفي، عبدالمحمد رحيم، امين جواهري، حسن نظريان، عباسعلي فرهاد، محمدعلي فضعلي زاده، سيدعلي صانعي، حسن عليا، پريشاني حاج محمدعلي رضائي، محمد حاج كرم، حاج محمدحسن ساغري، رجبعلي ساعي، ابوالقاسم ساعي، مدنيان، هدي، محمد طاهر، فضلعلي رحمان جديدزاده، محمدحسين رفيعي،

[حاشية بالا:] بايگاني شود 12/1/40
[مهر:] اداره كل تلگراف، تهران
[مهر:] ورود به دفتر نخست وزير
شماره: 489
تاريخ: 14/1/40


 



1. حسن یوسفی اشکوری، «حوزه و حکومت، بیست سال پس از ادغام» (مصاحبه)، روزنامه نشاط،21 اردیبهشت 1387، ش‌ 74، ص 6.
2. خاطرات 15 خرداد، دفتر پنجم به کوشش علی باقری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی،1376 ، ص 77، سخن علی‌ محمدی تاکندی
3. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی پرونده: 202، ص 42
4. اسناد شماره 2 الی 6
5. سند شماره 1

رحیم روح بخش
 roohbakhsh1965@yahoo.com



http://www.ohwm.ir/show.php?id=2142
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.