شماره 143    |    27 آذر 1392



پیشنهاد یک طرح تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی تبدیل مبارزین به خیرین

آقای اسدالله عسکراولادی برادر مرحوم حبیت الله عسکراولادی در مراسم چهلم برادر مرحومش نقل کرده است، وقتی یکی دو روز قبل از رحلت آن مرحوم به ملاقاتش در بیمارستان دی رفته بود، مرحوم حبیب الله عسکراولادی با اصرار از وی خواسته بود که هرچه زودتر وسیله ای فراهم کند، تا بتواند یک بار دیگر در کمیته امداد حاضر شده، مشکل انسانی را حل و یک قدم خیری بردارد.


ماهیت این عمل انسان دوستانه و نیات خیرخواهانه مرحوم عسکراولادی ارزش بسیار بالایی دارد، که در این نوشتار جای بحث آن نیست. شاید بسیاری از کسانی که نیم نگاهی به اسناد و خاطرات نیروهای مذهبی به طور اعم و بازاریان به طور اخص داشته باشند، در یک مقایسه کوتاه از همان فهرست مطالب آثار چاپ شده، متوجه این نکته خواهند شد، که اگر نه تمام بلکه قریب به اتفاق بازاریان عرصه مبارزه و زندان دوره قبل از انقلاب به خیرین بعد از انقلاب تبدیل شده اند. پژوهشگران تاریخ شفاهی کار عرصه انقلاب می توانند با یک مرور سریع در ذهن خود تکاپوهای موتلفه ای ها برای زدودن فقر مادی-تاسیس کمیته امداد و سایر مراکز خیریه- و همچنین حزب مللی ها برای زدودن فقر فرهنگی-دایره المعارف بزرگ، مدارس رشد ...- را از این جنبه مورد تایید قرار دهند.


به راستی چه عاملی باعث این تبدیل و تحول در عرصه فعالیت نیروهای مذکور گردید؟ نکته درخور توجه اینکه بسیاری از احزاب و گروههای سیاسی عرصه انقلاب در این خصوص شبیه هم عمل کرده اند. بازاریان، نهضت آزادی، روحانیون( به نسبت کمتر)، تجارو بازرگانان و ...بیش از سایرین به این عرصه ورود پیدا کرده اند. نکته ظریفتر دیگر اینکه به نظر می رسد، با اینکه بیشترین شعارهای عدالتخواهی و حمایت از مستضعفین توسط احزاب و گروههایی با گرایش سوسیالیستی داده می شد، به نظر می رسد، آنان نقش چندانی در این عرصه ایفا نکردند.


نگارنده به درستی نمی داند که در انقلابهای سایر کشورهای دیگر به خصوص کشورهای جهان سوم هم چنین اتفاقی افتاده است یا نه؟ ولی از خلال سال ها بررسی اسناد و خاطرات انقلابیون به این نکته وقوف پیدا کرده است که قرار بود در انقلاب ایران فقر را از بین برود و سایه پر مهرعدالت را بر کشور گسترانده شود. راستی مگر بخش عمده ای از شعارهای انقلابیون آرمان های اصیل: عدالت خواهی، پرکردن چاله های فقر از بلندی های ثروت، حمایت از مستضعفین نبود؟ مگر شعارهای سوسیالیستی دفاع از رنجبران، زحمت کشان، ساکنان حلبی آبادی ها و ... تیتر اعلامیه ها و نشریات آن سال ها نبود؟ پس چه شده است که دغدغه مرحوم عسکر اولادی بعد از گذشت سه دهه و نیم از انقلاب، در آخرین روزهای حیاتش کمک به محرومین جامعه شده است؟


آری از قبول واقعیت تلخ گستره سایه شوم فقر بر بخش ها و اقشاری از کشور گریزی نیست. اگر تاریخ شفاهی هم به عنوان شاخه ای از تاریخ بخواهد خدمتی به جامعه ایران بکند، زمان آن فرا رسیده است که به عرصه های جدید و لایه های پنهان زندگی اجتماعی مردم ورود پیدا کند. همان عرصه هایی که چندین دهه پیش به عنوان مکتب آنال در تاریخ اروپا مورد توجه قرار گرفته است و مورخان سراغ پایین ترین طبقات اجتماعی و دقیق تر گروه ها و اقشار فراموش شده رفته اند. ناگفته پیداست که اهتمام تاریخ شفاهی در این عرصه همچون سایر موارد تولید داده و مواد اولیه است که می تواند مورد استناد مورخان قرار گیرد.


شاید با تعریف پروژه ای بر اساس مفروضات مذکور بتوان، برخی از ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ...فقر و اهتمام نیروهای بازاری انقلاب به این موضوع را مورد بازکاوی قرار داد. این پروژه می تواند موضوعات در هم تنیده ای چون: ماهیت و هدف انقلاب، آموزه های اسلامی، آرمان خواهی عدالت خواهی انقلابیون، شعارهای سوسیالیستی متاثر از اندیشه چپ، تاثیرات اندیشه های دکتر شریعتی، شعار مستضعفین و... در قبل از انقلاب و سرنوشت این شعارها در بعد از انقلاب را مورد توجه قرار دهد. کما اینکه برخی از محورهای موضوعات مصاحبه های آن می تواند به قرار ذیل مطرح شوند:

 
1-تاریخ شفاهی فقر(مادی و فرهنگی)
2-تاریخ شفاهی موسسات خیریه
3-تاریخ شفاهی کمیته امداد امام خمینی
4-تاریخ شفاهی بنیاد مستضعفان
و بالاخره تاریخ شفاهی چرایی و چگونکی تبدیل مبارزین قبل از انقلاب به خیرین بعد از انقلاب.

 

رحیم روح بخش، مرکز اسناد شورای عالی آموزش و پرورش



http://www.ohwm.ir/show.php?id=2053
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.