شماره 101    |    27 دي 1391



سخنی با سردبیر؛ تاریخ‌نوشته‌های عمومی برای یک رسانه تخصصی!

اشاره: شماری از مقالات تاریخی منتشر شده در سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی ایران، دو تن از دوستان بزرگوار نشریه را بر آن داشت نقد این مجموعه مقالات را محور کار خود قرار دهند؛ این دو پژوهشگر تاریخ، نقد خود را در قالب یک نوشتار ارایه کرده‏اند. در این نقد، جعفر گلشن روغنی، دانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی به این مساله پرداخته است که چرا مقالاتی که بیشتر تاریخ عمومی هستند در سایت تخصصی تاریخ شفاهی ارایه می‏شوند و محمدمهدی موسی‏ خان، آموزگار کوشا و پرسای تاریخ مدارس تهران نیز به این پرداخته است که این مقالات بر مبنای روش صحیح پژوهش تاریخی، تنظیم و ارایه نشده‏اند. توجه شما را به دیدگاه این دو منتقد محترم جلب می نماییم.


مطالعه هفتگی هفته‏نامه تاریخ شفاهی سبب شد تا عناوین برخی مقالات نامربوط به موضوع تخصصی و اصلی سایت، توجه مرا به خود جلب نماید. این نوشته‌‏ها بیشتر بازگویی یا بازخوانی برخی از وقایع تاریخی و آن هم وقایع سیاسی تاریخ معاصر ایران است. این سلسله مقالات مرا بر آن داشت تا بتوانم از انتشار آنها بهره گرفته و پرسشی مرسوم و البته بجا از دوستان مسئول سایت به خصوص جناب سردبیر بپرسم؛ مگر نه این است که این سایت، پایگاهی تخصصی با موضوع و محوریت تاریخ شفاهی است؟

مگر نه این است که محتوای نوشته‏های این سایت به قلم فعالان یا علاقه‏مندان و دلسوزان و صاحبنظران عرصه تاریخ و به خصوص تاریخ شفاهی و کمابیش مباحث نظریِ پیرامون آن است؟ و مگر غیر از این باید باشد که هر نوشته‏ای که از سوی سایت یادشده منتشر می‏شود تلاشی برای ترویج تاریخ شفاهی و یا گره‏گشایی از بدفهمی‏ها، کج‏روی‏ها، نادرستی‏ها، و معضلات این گونه از تاریخ‏شناسی در جهان معاصر و ایران امروز ماست؟ بنابراین با توجه به نکات یادشده ضروری است پرسیده شود که چرا و به چه دلیل چنین مطالبی در این سایت انتشار یافته است؟ مطالبی که بی‏شک در شمار نوشته‏هایی است که می‏تواند در کلیه سایت‏های عمومیِ بازگوکنندۀ وقایع و حوادث سیاسی ایران معاصر، منتشر و ارائه شوند.

برای آنکه مقصود خویش را دقیق‏تر بیان کرده باشم، می‏افزایم که از میان شماره‏های فراوان هفته‏نامه، بنده فقط به مقالات یادشده از شماره 90 تا 99 یعنی (10 شماره آخر) توجه کرده و آنها را مورد دقت قرار داده‏ام. عناوین برخی از این مقالات دهگانه، خود، گویای محتوای غیرتخصصی آنها است: «حضور محمدعلی رجایی نخست وزیر ایران در نشست شورای امنیت»، (منتشره شماره 90)؛ «کناره‏گیری ازهاری از کابینه نظامی» (شماره 91)؛ «آخرین سفر شاه ایران به آمریکا» (شماره 92)؛ «سیدحسین امامی: در انتظار شهادتم» (شماره 93)؛ «خلیل طهماسبی و ترور رزم آرا» (شماره 94)؛ «نقش فروغی در تاسیس و بقای سلطنت پهلوی» (شماره 95).

البته لازم به ذکر است که دو عنوان از عناوین دهگانه مربوط به تاریخ شفاهی و موضوع خاطرات نیز هست؛ یکی مطلبی در معرفی کتاب خاطرات دکتر علی شریعتمداری با عنوان «سیاست و خردمندی» (در شماره 98) و دیگری معرفی شماره آخر مجله یادآور که «شناخت‌نامه آیت‏الهو سید محمود طالقانی» است و بخشی از محتوای آن را خاطرات و گفت‌وگوها تشکیل می دهد.

حال، جدا از میزان اعتبار محتوای مقالات یادشده که از منظر روش پژوهش و چینشِ اطلاعات در کنار یکدیگر قابل بحث و درخور تأمل بوده و به آن نیز خواهم پرداخت، می‏توان به لحاظ پژوهش تاریخی وتاریخ‌نویسی علمی، خدشه اساسی بدان وارد کرد، ناهمخوانی موضوع مقالات و در نتیجه مطالب ارائه شده با بسترِ موضوعات هفته‏نامه، مهم‌ترین مساله آنها است. مساله‏ای که بی‌گمان، علت آن را باید از سردبیر محترم پرسید و دلایل برگزیدن چنین موضوع‌ها و مقالاتی را جویا شد.

البته چه بسا یکی از دلایل این کار، کمبود مطلب برای نشر هفتگی باشد، که اگر چنین باشد، پیشنهاد می‏کنم رویِ «دوهفته‌نامه» شدن یا «ماهنامه» شدنِ نشریه، تأمل جدی شود. چه خوب است در وادی وانفسای پژوهش‌های تاریخی و جَوَلانِ مطالب عمومی و سایت‌های عمومی، سایت تخصصی تاریخ شفاهی به عملکرد تخصصیِ خود پایبند باشد و آن را ادامه دهد و در این مسیر فقط از مطالب مربوطه بهره‏گیری نماید و لاغیر.

نشریه ای که کلمه «تاریخ» را در عنوان خود دارد، باید به انتشار مطالبی بپردازد که منطبق با اصول و روش تحقیق علمی تاریخ باشد. یکی از مواردی که در این مقالات بیشتر مناسبتی دیده می شود، نقل مطالب یا اظهار نظرهایی نسبت به شخصیت‏ها و حوادث تاریخی است که منبع یا ارجاعی به خواننده ارایه نمی‏کنند. برای نمونه، در مقاله «کناره گیری ازهاری از کابینه نظامی»(ش91) آمده است: «ازهاری بهترین مناسبات را با سفیران آمریکا و انگلیس در تهران و با مستشاران نظامی آنها داشت و همواره نظر مساعد آنها را به خود جلب می کرد.» برای این ادعا هیچ سند و مدرکی ارایه نشده است. یا در ابتدای مقاله «نقش فروغی در تاسیس و بقای سلطنت پهلوی» (ش95) ادعایی نسبت به فروغی مطرح شده به این ترتیب که: «وی به اشاره سفارت انگلیس و بنا به اقتضای روحیه خود در طرفداری از قدرت، برای به قدرت رساندن رضاخان نقش به سزایی داشت.» نویسنده، برای این ادعا (که نمی توان به سادگی از آن گذشت) هیچ سندی معرفی نمی‏کند. به علاوه، این مطلب جنبه‏های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مقطع مهم سقوط قاجار و روی کارآمدن پهلوی را نادیده می‏گیرد. به دلیل اوضاع هرج و مرج و نابسامانی سیاسی، اجتماعی واقتصادی ایران پس از جنگ جهانی اول و خطر تجزیه کشور، تقریباً همه طبقات اجتماعی خواهان ایجاد حکومتی قوی و متمرکز به دست یک قدرت‏مدار منجی بودند که تحقق این آرزو را در شخصیت وعملکرد رضاخان پیدا کردند.(1) حمایت فروغی از قدرت‏گیری رضاخان در چنین بستر تاریخی صورت گرفت. همچنین ادعا شده که فروغی «با پرداخت هزینه پلیس جنوب» هنگامی که وزیر خارجه بوده، موافقت کرده است و نویسنده، این کار را «همراهی و همکاری او با سیاست انگلیس در ایران» می‏داند. این مطلب هم بدون استناد به منبعی نقل شده است. به علاوه نویسنده، برای خواننده روشن نمی‏کند که این پرداخت در چه سالی و در کدام کابینه که فروغی وزیر خارجه آن بوده است، صورت گرفت؟
در مقاله «شاه جوان تنها دقایقی با رهبران سه قدرت جهانی دیدار کرد»(ش96)، مطالب، بدون ارجاع دیگری دیده می‏شوند. مطرح کردن تقسیم منابع نفتی شمال و جنوب از سوی استالین در جریان کنفرانس تهران، ورود نمایندگان طرفدار انگلیس در مجلس چهاردهم، سخنرانی گلشاییان هنگام افتتاح خیابان‏هایی که به نام رهبران متفقین نامگذاری شدند، از جمله مطالبی هستند که نویسنده منبعی برای آنها معرفی نمی‏کند.

نکته بعدی که لازم است خاطرنشان شود، موضوع پانوشت‏ها و منابع است. در مقاله «حضور محمد علی رجایی نخست وزیر ایران در نشست شورای امنیت»(ش90)، پانوشت‏های 6 و7 به سایت‏های «خبرآنلاین» و«فرارو» با تاریخ، ارجاع داده شده‏اند، اما نویسنده مشخص نکرده از کدام مقاله یا مصاحبه در این سایت‏ها استفاده کرده است.

در ابتدای مقاله «آخرین سفر شاه ایران به آمریکا»(ش92) آمده است: «شاه به منظور تقویت وجهه آزادیخواهانه رژیم خود» حزب رستاخیز را ایجاد کرد. پانوشت این مطلب به نظر عجیب، به کتاب «محسن میلانی» ارجاع داده شده است، اما صفحه کتاب نیامده است و البته با مراجعه به کتاب «شکل گیری انقلاب اسلامی، محسن میلانی» چنین اظهار نظری یافت نشد.(2)

با توجه به مطالب ذکر شده، بار دیگر پیشنهاد می‏شود مدت انتشار نشریه از«هفته‏نامه» به «دوهفته‏نامه» تغییر کند تا فرصت کافی برای بررسی و تصحیح مقالات توسط دست اندرکاران نشریه به وجود آید.

به نظر می رسد باید از نوشته‏های ضعیف و متوسط و عمومی پرهیز کرد و تلاش کرد پژوهش‌های عمیق و و به لحاظ دانش تاریخی بی‏طرفانه جایگزین آنها گردد تا بتوان از تاریخ ایران درکی درست و دقیق‏تر بیابیم.

جعفر گلشن روغنی، دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی
محمدمهدی موسی‏ خان، آموزگار تاریخ



پی نوشت:
1- برای اطلاع از اوضاع ایران و لزوم ایجاد حکومتی متمرکز هنگام کودتای 1299 ببینید:
کاتوزیان، محمد علی همایون، دولت وجامعه در ایران؛انقراض قاجار و استقرار پهلوی، ترجمه حسن افشار، نشرمرکز،چاپ اول،1379،صص 119-42؛ آبراهامیان، یرواند؛ ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی، نشر نی، چاپ اول، 1377، صص169-117
برای آگاهی ازوضعیت اقتصادی ایران در دوران جنگ جهانی اول و حمایت تجار و بازرگانان از رضا خان ببینید:
ترابی فارسانی، سهیلا، تجار، مشروطیت ودولت مدرن، نشرتاریخ ایران، چاپ اول، 1384، صص498-357
درموردحمایت بخش مهمی ازروحانیون ازرضا خان رجوع کنید به:
حايری، عبدالهادی، تشیع ومشروطیت درایران ونقش ایرانیان مقیم عراق، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1360، صص 196-191؛

2- برای شرح دلایل و چگونگی تاسیس حزب رستاخیز از نگاه منبع ارجاع داده شده ببینید:
میلانی، محسن، شکل گیری انقلاب اسلامی ازسلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطارزاده، نشرگام نو، چاپ اول،1381، صص142-138



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1604
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.