شماره 77    |    14 تير 1391



درآمدی بر نقطه آغازین در مصاحبه

یکی از مسائل کلیدی و اساسی در روایت، به عنوان بن مایه‏ی زندگینامه، خاطره‏نگاری و مصاحبه‏ی تاریخ شفاهی، نقطه آغازین آن است. بدین معنا که شرح رویدادهای زندگی از کدام مقطع زمانی باید آغاز شود؟ آیا تنها باید به برشی از زندگی، آن هم نقطه عطف، اکتفا کرد؟ یا آنکه مانند ساختاری سالم و مستحکم بر بنیان و پایه‏هایی قوی و استوار، زمینه‏ها و بسترها را نیز شامل گردد؟ طرح این مسأله از آن رو است که چارچوب منظمی از روایت زندگی افراد مختلف فراهم آید و بی‏نظمی و بی‏ترتیبی موجود در روایت‏های ضبط و ثبت شده سامان یابد. گرچه پاسخ به این پرسش در ابتدا مستلزم توجه و التفات به جنس خاطره (سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) و نوع کاربرد آن است اما می‏توان با اندکی انعطاف، نسخه‏ای واحد و یکسان برای نقطه شروع انواع خاطره در نظر گرفت. البته هدف اصلی نوشتار حاضر، روایت در مصاحبه تاریخ شفاهی و استفاده از روش تاریخ شفاهی در ضبط و ثبت خاطرات است. زیرا مصاحبه تاریخ شفاهی از نوع مصاحبه آزاد و غیرساختارمند بوده که در آن اطلاعات عمیق، کیفی و از تمام جنبه‏های موضوع مورد مصاحبه به دست می‏آید. از سوی دیگر، محقق امروز، چاره‏ای جز پذیرش خاطرات مکتوب موجود در شکل کنونی آن ندارد و قادر به تغییر ساختار و ماهیت آن نیست.

در تبیین موضوع باید گفت، آنگاه که هدف، گردآوری خاطرات یک سیاستمدار با استفاده از روش مصاحبه فعال تاریخ شفاهی است، نقطه آغازین، شروع مصاحبه و طرح پرسش‏ها همان دوران فعالیت سیاسی راوی و مصاحبه‏شونده است. در مصاحبه با رزمنده دوران دفاع مقدس اکثراً مشاهده می‏شود که مصاحبه‏کننده مستقیماً سر وقت دوران جنگ و جبهه و یا حتی عملیات و واقعه موردنظر می‏رود. راویان مبارزات سیاسی و یا مسلحانه خود را با پرسش‏های مربوط به دوران مبارزه روبرو می‏بینند. شخصیت‏های کلیدی عرصه اقتصادی و فرهنگی نیز تنها پاسخگوی سئوالات این عرصه هستند. در نگاه اول شاید این نوع آغاز کردن هیچگونه ایرادی نداشته باشد اما دقت و بررسی مصاحبه‏های موفق تاریخ شفاهی حاکی از آن است که فرصت‏های فراوانی از دست رفته و مسائل مهمی مغفول مانده است. این نکته در تمامی مصاحبه‏ها از اهمیت بالایی برخودار است. در مصاحبه‏های فردمحور، که روایت از مجرای آن به موضوع یا موضوعات مورد نظر و بعضاً تصادفی(غالباً در مسائل اجتماعی)، هدایت می‏شود، شناخت و آگاهی از اصل و نسب خانوادگی، محیط اجتماعی و فرهنگی و گاه سیاسی‏ای که راوی در آن نشو و نما یافته اهمیت دارد. در مصاحبه‏های موضوع‏محور نیز، شناسایی ساختار خانوادگی و شخصیتی و ویژگی‏های روانی و جامعه‏شناختی بازیگران اصلی رویداد یا عاملان واقعه تاریخی ضرورت دارد زیرا در شیوه تاریخ شفاهی تنها به ظاهر رویداد توجه نداشته، فلسفه شکل‏گیری، نیّات و اهداف کنش اجتماعی و رفتار فردی و شناخت روح جمعی نیز مدّ نظر است. بنابراین شناخت نیّت و هدف در رفتار اجتماعی هدفمند و کنش اجتماعی برای رفتن از سطح به عمق رویدادها ضرورتی اجتناب‏ناپذیر است که در غیر این صورت و تحقق نیافتن آن، داده‏های گردآوری شده فاقد ارزش افزوده تاریخی خواهد بود. ارزش افزوده تاریخی، اطلاعات و داده‏های کمّی و کیفیِ مازاد بر برآوردها و محاسبات اولیه‏ی مصاحبه‏کننده(مورخ) از درون و عمق رویدادهای تاریخی و فراتر از مشاهده سطحی و قشری تاریخ است.

مغفول ماندن این بخش اساسی در مصاحبه و بالتبع خاطره و زندگینامه‏ی افراد می‏تواند ناشی از چندین مسأله باشد. شایع‏ترین آن این است که مصاحبه‏کنندگان ضرورتی در طرح پرسش از این بخش ندیده، بر روی موضوع اصلی تمرکز می‏کنند. این نکته، خواننده مشتاق قرائت روایت اصلیِ منطبق با عنوان کتاب و مصاحبه را نیز اقناع می‏کند. اما از دیدگاه محققین و کاربران داده‏های تاریخ شفاهی، دارای ایراد است. زیرا هیچ شخصیتی ابتدا به ساکن شکل نگرفته و هیچ واقعه‏ و رویدادی بدون مقدمه و بستر مناسب پدید نیامده است. نکته قابل توجه دیگر آنکه افراد به دلایل مختلف شخصی گاه از رفتن به خاطرات دوران کودکی و یادآوری آن دوران پرهیز و ابا دارند. خاطرات غم‏انگیز، فقر و بی‏چیزی، شغل و منزلت اجتماعیِ پایین پدر، می‏تواند دلایل محکمی برای عبور سریع از دوران اولیه زندگی و مسکوت نهادن روایت آن باشد. با آنکه مصاحبه‏کننده مجاز نیست تا مانند بازجو و بازپرس عمل کرده، اصرار به خرج دهد تا به کنه موضوع پی ببرد اما استفاده از انواع پرسش‏ها و طرح ماهرانه و بجای آن می‏تواند چالش موجود را مرتفع سازد. گاه نیز راوی بدون دلیل و تنها به علت تمرکز مصاحبه‏کننده بر روی موضوع اصلی از روایت مورد نظر در می گذرد.

برانگیختن فرد به گفتگو و دیالوگ یکی از اهداف مصاحبه است مصاحبه‏ای که می‏تواند به مشورت و درمان منجر شده، عقده‏های درونی از دوران کودکی را تخلیه کرده، هم‏زبان و هم‏دلی برای خود بیابد. در یک بسته پرسشی مناسب، پرسش‏های مربوط به دوران کودکی، خود نوعی سئولات تماسی و مقدماتی است که در راستای اعتمادسازی و جلب موافقت راوی و ایجاد قرابت و نزدیکی میان دو طرف گفتگو مؤثر واقع می‏شود. رویدادهای دوران کودکی که چون نقش بر سنگ، در ضمیر و ذهن راوی نقش بسته، غالباً دقیق‏تر و جزیی‏تر بازگو شده، بر ارزش کیفی داده‏ها می‏افزاید.

در هر صورت این وظیفه مصاحبه‏کننده آگاه است که نسبت به ابهام‏زدایی از تاریخ این بخش از زندگی راوی، تلاش و کاوش نماید. در هر نمونه از مصاحبه تاریخ شفاهی با رجال سیاسی، شخصیت‏های فرهنگی و اجتماعی و صاحبان پیشه و حِرف طرح پرسش از زمینه‏ها و بسترهای شخصیتی و رویداد ضرورت دارد. پرسش‏هایی در خصوص:
- پیشینه خانوادگی؛ پدر ، مادر و اجداد.
- شرایط و ویژگی‏های محیط اجتماعی و خانوادگی راوی.
- طبقه و قشربندی اجتماعی؛ شهری یا روستایی بودن خانواده.
- سطح رفاه و بهره‏مندی اقتصادی.
- میزان تحصیلات پدر و مادر و سایر منسوبان.
- اعتقادات مذهبی، باورهای سیاسی و اجتماعی خانواده.
- میزان محصور و محدودبودن فرد در خانواده: شناخت شخصیت‏های مرتبط با راوی.
- نوع مدارس، میزان تحصیلات و رشته تحصیلی راوی.

ماحصل سخن آنکه، با در نظر گرفتن تمامی محدودیت‏ها و معذوریت‏های احتمالی حاکم بر هر نوع مصاحبه در طرح‏های مختلف تاریخ شفاهی، شایسته است بسته‏ی پرسشیِ از پیش طراحی شده که چارچوب اصلی و اولیه گفتگو و مصاحبه را معین و مشخص می‏نماید و در جریان اجرای مصاحبه، با قابلیت فراوان انعطاف و تغییر، تمامی جوانب رویداد و عاملان آن را در نظر می‏گیرد، به بسترها و زمینه‏های وقوع رویداد تاریخی یا تجربه فردی و جمعی توجه ویژه داشته باشد.

دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی
دانشگاه اصفهان



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1305
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.