شماره 6    |    1 دی 1389



سند بين‌المللي حقانيت ايران در انتظار نويسندگان

براي روزي كه دنيا اعتراف كرد
نخستين‌واكنش سازمان ملل متحد در زمان آغاز تجاوز ارتش صدام به خاك ايران، در آخرين ساعات روز سي‌ويكم شهريور سال 1359 (22 دسامبر 1980) و پس از پاره شدن معاهده 1975 الجزاير توسط ديكتاتور عراق ديده مي‌شود. دبيركل وقت سازمان ملل پس از مذاكره با نمايندگان كشورهاي ايران و عراق، خواستار حل مسالمت‌آميز مساله‌اي مي‌شود كه به نظر او يك منازعه است. اما با پاسخ روشني روبرو نمي‌شود، چون خواسته خود را به صورت واضح و با طرف متجاوز مطرح نمي‌كند.
اگرچه از فرداي آن روز، شوراي امنيت و دبيركل سازمان ملل متحد،‌ تلاش‌هاي خود را براي خاتمه دادن به جنگ تحميلي عراق عليه ايران به كار مي‌گيرند و حدود 12 قطعنامه و چندين گزارش، براي تحقق اين هدف صادر مي‌كنند، اما همچنان سخن واضحي از حق و حق‌دار نيست.
ايران قطعنامه 598 را در تيرماه سال 1367 مي‌پذيرد. زيرا در بند ششم اين قطعنامه، دبيركل سازمان ملل  موظف به معرفي آغازگر جنگ مي‌شود. مدتي بعد مكاتباتي بين آيت الله هاشمي رفسنجاني، رييس جمهور وقت ايران و صدام، رييس جمهور معدوم عراق صورت مي‌گيرد و ايران در يكي از اين نامه‌‌ها كه در روز بيست‌وششم مرداد سال 1369 نوشته شده، خواسته‌هاي خود مانند آزادي اسرا و پذيرش مجدد معاهده 1975 الجزاير از سوي عراق را مطرح مي‌كند. صدام نيز در ابتداي نامه‌اي كوتاه و در تاييد خواسته‌هاي ايران مي‌نويسد:‌ «همه آنچه كه مي‌خواستيد و بر آن تكيه مي‌كرديد، تحقق مي‌يابد و ديگر اقدامي جز مبادله اسناد باقي نمي‌ماند...»
حدود يك سال و چهار ماه بعد، خاوير پرز دكوئيار، دبيركل وقت سازمان ملل متحد در روز نهم دسامبر سال 1991 (18 آذر سال 1370)، گزارشي 9 بندي به شماره  «s/23273» درباره اجراي قطعنامه 598 به شوراي امنيت ارايه مي‌كند و در بند ششم آن، مواضع و توجيهات عراق در قبال جنگ با ايران را غيرقابل قبول مي‌خواند و مي‌نويسد: «در واقع اين توضيحات عراق براي جامعه بين‌المللي قابل قبول و كافي نيست. بنابراين، رويداد برجسته‌اي كه در بند پنجم اين گزارش (مبني بر استفاده غير قانوني از زور و عدم احترام به تماميت ارضي) به آن اشاره كردم، همانا حمله 22 سپتامبر 1980 عراق عليه ايران است كه بر اساس منشور سازمان ملل متحد، اصول و قوانين شناخته شده بين‌المللي يا اصول اخلاقي بين‌المللي توجيه‌پذير نيست و موجب مسووليت مخاصمه است.»
با انتشار اين سند در سطح بين‌المللي، حقانيت ايران در هشت سال جنگ تحميلي و طاقت‌فرساي عراق عليه آن، بر همگان آشكار مي‌شود. اما با وجود انتشار كتاب‌هاي متعدد سياسي، نظامي و حقوقي درباره جنگ، اين سند به صورت جدي مورد بررسي و تحليل قرار نگرفته و تنها متن ترجمه شده آن در بعضي آثار مانند كتاب «تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران» نوشته دكتر علي‌اكبر ولايتي جاي گرفته است. شايد با معرفي هرچه بهتر و تدوين كتاب درباره اين گزارش تاريخي، بسياري از ابهامات و سوالات موجود درباره مسايلي چون دلايل طولاني شدن جنگ از بين بروند.
محمدعلي خرمي، مترجم و يكي از گردآورندگان مجموعه كتاب‌هاي «جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد» که این اسناد را مطالعه كرده و مي‌گويد: «مکاتبات، گزارشات و قطعنامه‌هاي سازمان ملل متحد درباره جنگ تحميلي عراق عليه ايران، بيشتر با عنوان اسناد شوراي امنيت يا بعضا مجمع عمومي سازمان ملل متحد منتشر شده‌اند.»
وي درباره چگونگي گردآوري اسناد منتشر شده در اين مجموعه كتاب يادآور مي‌شود: «پيش از رواج کاربرد وسیع اينترنت در ايران، بخشي از اين اسناد را از وزارت امور خارجه، كتابخانه مجلس شوراي اسلامي و دفتر سازمان ملل در تهران دريافت ‌كرديم و به تدريج نواقص اسناد با استفاده از سايت سازمان ملل متحد رفع شدند.»
خرمي با اشاره به انتشار تعداد قابل‌توجهی از اسناد در مجموعه «جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد» تاكيد مي‌كند: «فكر نمي‌كنم سند ترجمه نشده‌اي باقي مانده باشد و چون هيچ دخل و تصرفي در اين اسناد صورت نگرفته، قطعا براي محققان و پژوهشگران حوزه جنگ، جزو اسناد معتبر خواهند بود. تاكنون 9 جلد از اين مجموعه وارد بازار نشر شده‌اند.»
اين مترجم اسناد بين‌المللي ادامه مي‌دهد: «حدود 2 هزار سند شامل قطعنامه، گزارشات، مكاتبات ايران و عراق و سایر كشورها با سازمان ملل متحد درباره جنگ، از ابتداي جنگ تا حدود سه سال پس از پذيرش قطعنامه 598 توسط سازمان ملل متحد صادر شده‌اند که برآورد خسارات جنگ تحميلي عراق عليه ايران توسط هيات منصوب دبير كل سازمان ملل، از جمله اسناد مهم پس از جنگند. در حال حاضر مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس، كامل‌ترين آرشيو اين اسناد را در اختيار دارد.»
محمدعلي خرمي كه اطلاعات خود را با تسلط كافي بر اسناد سازمان ملل در مورد جنگ ارايه مي‌دهد، تصريح مي‌كند:‌ «بيشترين حجم اين مكاتبات، متعلق به كشور عراق است. آنها از آغاز جنگ با تکیه بر امکانات دیپلماسی خود و با توجه به نوپایی دولت جمهوری اسلامی ایران، فرصت را غنیمت شمرده و با وجود اين‌كه به خاك كشور ما تجاوز و مناطق وسیعی را اشغال كرده بودند، خود را طرفدار صلح و ايران را آغازگر جنگ مي‌خوانند! ايران نیز با وجود بي‌اعتمادي به مجامع بین‏المللی، با این سازمان مکاتبه می‏کرد که بخش مهمی از اين مكاتبات به «جنگ شهرها»، «جنگ نفتكش‌ها» و «جنگ‌ شيميايي عراق عليه ايران» اختصاص دارند.»
وي با اشاره به صدور قطعنامه‌هاي گوناگون در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران تاكيد مي‌كند: «عراق همه اين قطعنامه‌ها را ‌مي‌پذيرفت و ايران نیز به دليل‌ بي‌توجهي به خواسته‌هاي خود در اين قطعنامه‌ها، از پذيرش آنها به دلایلی، از جمله حضور نیروهای متجاوز در خاک ايران و معرفی نشدن و تنبیه متجاوز خودداري مي‌كرد. اما در نهايت و پس از هشت سال نبرد، قطعنامه 598 را پذيرفت.»
مترجم مجموعه كتاب‌هاي «جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد» اضافه مي‌كند: «دبيركل سازمان ملل، در گزارش خود به شورای امنیت و طبق بند شش قطعنامه 598، در 9 دسامبر سال 1991 (هجدهم آذر سال 1370)، عراق را به عنوان آغازگر جنگ با ايران و اشغال کننده بخش‏هایی از خاک ایران و نیز ناقض مقررات بین‏المللی در کاربرد زور معرفي كرد و حقانيت ايران در جنگ هشت ساله با عراق، با وجود اقدام ديرهنگام سازمان ملل در معرفي متجاوز، بیش از پیش آشكار شد.»
وي با تاكيد بر لزوم بررسي، تحليل و پژوهش درباره اين اسناد معتقد است: «از آن‌جايي كه بيشترين حجم اين اسناد، متعلق به عراق، سایر کشورها و نهادهای بین‏المللی است، خواندن صِرف اين اسناد، برای مخاطبان کافی نخواهد بود. بنابراين بايد توسط محققان تجزیه و تحلیل و پردازش و به مردم عرضه شوند تا آنان از حقانيت ايران در جنگ اطلاعات بيشتري کسب كنند.»
گروه مطالعات جامعه‌محور مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس كه به تازگي تولید كتاب‌هاي مورد نياز اقشار مختلف جامعه را درباره جنگ در پيش گرفته، با وجود دسترسي به آرشيو كامل اسناد سازمان ملل، هنوز فكر و طرح خاصي براي معرفي عمومي گزارش دبيركل سازمان ملل متحد درباره اعلام آغازگر جنگ صورت نداده و اميد است در آينده‌اي نزديك، اقداماتي را صورت دهند.
در زمينه ساده‌نويسي اسناد سازمان ملل متحد براي آگاهي مردم ايران از جايگاه سياسي و ملي سرزمين‌شان در حوادث تاريخي‌اي مانند جنگ تحميلي عراق عليه ايران، شايد تنها بتوان به مجموعه «همه چيز درباره جنگ» نوشته مرتضي سرهنگي اشاره كرد. تاكنون مجلد نخست اين مجموعه به همت دفتر ادبيات و هنر مقاومت وارد بازار نشر شده است. مفاهيمي مانند «تجاوز» و همچنين مهم‌ترين قراردادهاي ايران و عراق، ‌با تكيه بر اسناد سازمان ملل متحد، در اين كتاب براي مخاطبان نوجوان و جوان بازگو و به نوعي، ساده‌نويسي شده‌اند.
جلد هشتم «همه چيز درباره جنگ» با پذيرش قطعنامه 598 به اتمام مي‌رسد و اميد است گزارش دبيركل سازمان ملل متحد مبني بر اعلام متجاوز بودن ارتش صدام نيز در اين دامنه جاي گيرد. اما بايد توجه داشت كه دفتر ادبيات و هنر مقاومت، بيشتر در حيطه خاطرات جنگ فعاليت مي‌كند و تدوين، تبيين و تحليل اسناد سازمان ملل متحد، وظيفه نهادهايي مانند وزارت امور خارجه و مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس است.
هجدهم آذر هر سال به خاطر اثبات حقانيت ايران در جنگ، توجهي سراسري و همگاني را مي‌طلبد تا نويسندگان نيز با اين توجه، اهتمامي درخور را در پيش گيرند.

نویسنده: مريم اسدی جعفری
منبع: کتاب هفته شماره 260، شنبه 13آذر 1389، صفحه 5


http://www.ohwm.ir/show.php?id=128
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.