شماره 71    |    3 خرداد 1391



درس شیرین

    آزادى خرمشهر به دست نيروهاى ايرانى، اولين ضربه كارى نبود كه بدنه قدرتمند ارتش عراق متحمل مى‏شد. پيش از آن چند عمليات پى در پى و موفق اركان اين ارتش را لرزانده بود، اما سوم خرداد ماه سال 1361 آن اتفاقى كه نبايد براى ارتش عراق مى‏افتاد، رخ داد. آنان هرگز باور نمى‏كردند كه در يك بندر كوچك، اما بسيار مهم، در چنين گرداب بزرگى گرفتار شوند. آن روز آشكارا غرور ارتش عراق زير پاى نيروهاى ايرانى له شد و اين همان اتفاقى بود كه نبايد مى‏افتاد.
    اين غرور از سرمايه‏هاى اصلى اين ارتش بود. از زمانى كه اراضى مهمى از خاك ايران در اشغال عراق بود، اين غرور كامل‏كننده قدرت نظامى ارتش بود كه هم حزب بعث در آن دميده بود و هم قوميت عربى. آنان گمان مى‏كردند در جنگ با ايران از كيان عرب‏ها دفاع مى‏كنند و با شكست ايران و تغييراتى كه در جغرافياى حساس منطقه به وجود مى‏آوردند، شكوه گذشته اعراب را به دست خواهند آورد. عراقى‏ها خود را نجات‏دهنده تاريخى عرب‏ها مى‏دانستند، زيرا معتقد بودند كه عرب‏ها شكوه خود را وام‏دار عراقى‏ها هستند و هرگاه عراق قدرتمند شد، عرب‏ها هم از اين قدرت بهره‏ها برده، در جهان سرشان را بالا گرفته‏اند.
    براى دنيايى كه ارتش عراق را به خاطر جنگ با ايران آماده كرده بود، القاى اين رسالت مجعول و حفظ اين غرور در درجه اول اهميت قرار داشت، زيرا آنان از مسلح كردن عراق حتى به سلاح‏هاى غيرقانونى كه در اختيار خودشان بود، خاطرجمع بودند. زرادخانه‏هاى جهان در اختيار عراق بود. فقط انگيزه و غرورى لازم بود تا بتواند به بهترين شكل از سلاح‏ها استفاده كند.
    وقتى خرمشهر از زيرپاى عراقى‏ها بيرون كشيده شد، دنيا فهميد كه ايرانى‏ها براى دفاع از تماميت ارضى و انقلاب جوان خود تا چه اندازه مصمم و جدى هستند. از طرف ديگر كارشناسان برجسته نظامى جهان با تحليل شرايط عراق در جبهه‏هاى جنگ به اين نتيجه رسيده بودند كه اگر ايران با همين شدت و هوشيارى بخواهد به حملات خود ادامه دهد، نه تنها از گرفتارى جنگ رها خواهد شد، حتى موقعيت حكومت صدام را نيز تهديد خواهد كرد. اين اتفاقى نبود كه دلخواه آنان باشد.
    دنيا با همين منطق و استدلال به سرعت به ترميم روحيه و تسليح عراق پرداخت. آنان نقاط ضعف ارتش عراق را پوشاندند. كشورهاى كوچك و ثروتمند حاشيه خليج فارس را بيش از گذشته براى كمك به عراق تشويق كردند. دست صدام را براى راه‏اندازى جنگ شهرها، جنگ نفتكش‏ها و استفاده گسترده از سلاح شيميايى بازگذاشتند. تازه‏ترين اخبار و اطلاعات از جبهه‏هاى ايران توسط سازمان »سيا« در اختيار عراقى‏ها قرار گرفت، تا شايد يك بار ديگر آن غرور قومى و حزبى در جان ارتش عراق زنده شود.
    تلاش دنيا براى سر و سامان دادن به ارتش عراق تا حد زيادى نتيجه داد. نگاهى به تاريخچه عمليات‏ها در جبهه‏هاى جنگ نشان مى‏دهد كه از سوم خرداد ماه سال 1361 تا بهمن 1364 كه شبه جزيره فاو به تصرف نيروهايى ايرانى درآمد، ارتش عراق در يك بازپرورى مادى و معنوى موفق شد در اين فاصله زمانى چندين عمليات نظامى نيروهاى ايرانى را ناكام گذاشته و يا موفقيت آن‏ها را به حداقل برساند.
    حرف ما اين است:
    همه كارشناسان نظامى جهان بخصوص آنانى كه از استحكامات نيروهاى عراقى در خرمشهر بازديد كرده بودند، يقين داشتند آزادى اين بندر به دست نيروهاى ايرانى رويايى بيش نيست. تقابل غرور شيطانى و غرور الهى بار ديگر درس‏هاى ارزنده‏اى پيش روى ما مى‏گذارد كه كلمه‏هاى اين درس‏ها براى حل مشكلات امروز ايران نيز خواندنى و شيرين است.

مرتضی سرهنگی



http://www.ohwm.ir/show.php?id=1224
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.